پیشینه آموزش افغانستان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «آموزش و تعلیم‌وتربیت سابقه‌ای دیرین در افغانستان دارد. بلخ، بامیان، هرات و سایر شهرهای بزرگ در این سرزمین مهم‌ترین کانون‌های درسی و آموزشی در مقاطع مختلف تاریخ بوده‌اند. سابقه تمدن‌های زرتشتی، یونان و باختری، یونان و بودائی، دوران اسلام...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
آموزش و تعلیم‌وتربیت سابقه‌ای دیرین در [[افغانستان]] دارد. بلخ، بامیان، هرات و سایر شهرهای بزرگ در این سرزمین مهم‌ترین کانون‌های درسی و آموزشی در مقاطع مختلف تاریخ بوده‌اند. سابقه تمدن‌های زرتشتی، یونان و باختری، یونان و بودائی، دوران اسلامی و عصر تیموری از جمله دوره‌های درخشان تعلیم‌وتربیت در این کشور است. در دوران قبل از اسلام مواد آموزشی بر مبنای آیین رایج، مانند زرتشتی و بودائی بود؛ ولی پس از اسلام متون و مواد آموزشی اسلامی جای آن را گرفت.  
آموزش و تعلیم‌وتربیت سابقه‌ای دیرین در [[افغانستان]] دارد. [[بلخ]]، بامیان، [[هرات]] و سایر شهرهای بزرگ در این سرزمین مهم‌ترین کانون‌های درسی و آموزشی در مقاطع مختلف تاریخ بوده‌اند. سابقه تمدن‌های زرتشتی، یونان و باختری، یونان و بودائی، دوران اسلامی و عصر تیموری از جمله دوره‌های درخشان تعلیم‌وتربیت در این کشور است. در دوران قبل از اسلام مواد آموزشی بر مبنای آیین رایج، مانند زرتشتی و بودائی بود؛ ولی پس از اسلام متون و مواد آموزشی اسلامی جای آن را گرفت.  


تعلیم‌وتربیت در گذشته، عمدتا از طریق مکتب‌خانه‌ها صورت می‌گرفت و دانش‌آموزان به فراگیری علوم دینی می‌پرداختند. مکتب‌خانه‌ها قدیمی‌ترین پایگاه و نهاد آموزش‌وپرورش در افغانستان و بیشتر ممالک اسلامی بود. از طریق همین مکتب‌خانه‌ها بود که دانشمندان بزرگی در افغانستان و جهان اسلام بپا خاستند؛ هرچند امروز از مکتب‌خانه‌های گذشته، خبر زیادی در دست نیست و مدارس به سبک جدید جای آن را گرفته است.  
تعلیم‌وتربیت در گذشته، عمدتا از طریق مکتب‌خانه‌ها صورت می‌گرفت و دانش‌آموزان به فراگیری علوم دینی می‌پرداختند. مکتب‌خانه‌ها قدیمی‌ترین پایگاه و نهاد آموزش‌وپرورش در [[افغانستان]] و بیشتر ممالک اسلامی بود. از طریق همین مکتب‌خانه‌ها بود که دانشمندان بزرگی در [[افغانستان]] و جهان اسلام بپا خاستند؛ هرچند امروز از مکتب‌خانه‌های گذشته، خبر زیادی در دست نیست و مدارس به سبک جدید جای آن را گرفته است.


شاگردان در مکتب‌خانه‌ها با مقدمات علوم دینی آشنا می‌شدند. آنها ابتدا خواندن، نوشتن و خوشنویسی می‌آموختند و سپس به فراگیری علوم دینی و سایر علوم رایج می‌پرداختند. مواد درسی مکتب‌خانه‌ها روخوانی کتب مهم فارسی، قرائت قرآن مجید، فراگیری احکام دینی و فقهی و ادبیات فارسی و عربی بود. پس از فراگیری این مقدمات، محصلانی که استعداد، علاقه و آمادگی بیشتری داشتند وارد مدارس عالی‌تر علوم دینی و مدارس علمیه می‌شدند. در مکتب‌خانه‌ها بیشتر پسران درس می‌خواندند و تعداد  
شاگردان در مکتب‌خانه‌ها با مقدمات علوم دینی آشنا می‌شدند. آنها ابتدا خواندن، نوشتن و خوشنویسی می‌آموختند و سپس به فراگیری علوم دینی و سایر علوم رایج می‌پرداختند. مواد درسی مکتب‌خانه‌ها روخوانی کتب مهم فارسی، قرائت قرآن مجید، فراگیری احکام دینی و فقهی و ادبیات فارسی و عربی بود. پس از فراگیری این مقدمات، محصلانی که استعداد، علاقه و آمادگی بیشتری داشتند وارد مدارس عالی‌تر علوم دینی و مدارس علمیه می‌شدند. در مکتب‌خانه‌ها بیشتر پسران درس می‌خواندند و تعداد دختران محدود و مربوط به سنین پایین بود.


ازآنجاکه دوره مکتب‌خانه‌ها مربوط به سنین پایین است، آموزش‌ها براساس حدیث شریف العلم في الصغر کالنقش في الحجر (علم در کودکی همانند نقش بر روی سنگ است)، تأثیر عمیقی در آنان بر جای می‌گذاشت و برای همیشه در ذهن آنان باقی می‌ماند.


مکتب‌خانه‌ها معمولا در منازل مسکونی، حسینیه‌ها، مساجد و تکایا در دو نوبت صبح و عصر تحت‌نظر روحانیون تشکیل می‌شد. معاش روحانی یا معلم توسط مردم با کمک‌های خیریه و مردمی مانند خمس و زکات تأمین می‌شد. روحانیون نقش برتر در تعلیم‌وتربیت کودکان داشتند. از زمانی که [[مدارس افغانستان|مدارس]] به سبک جدید در [[کابل]] و شهرهای بزرگ راه‌اندازی شد بازهم در شهرهای کوچک و مناطق دورافتاده، مکتب‌خانه‌ها عهده‌دار آموزش محصلان بودند، حتی در زمان [[طالبان]] که مدارس دولتی کمتر وجود داشت مکتب‌خانه‌ها فعالیت می‌کردند. در مناطق دورافتاده روستایی، هنوز هم تعدادی از خانواده‌ها، مکتب و مدرسه دینی را به مدارس دولتی و جدید ترجیح می‌دهند.


دختران محدود و مربوط به سنین پایین بود.  
[[مدارس افغانستان|مدارس]] علوم دینی و حوزه‌های علمیه یک مرحله بالاتر از مکتب‌خانه‌ها و بالاترین نهاد آموزشی بودند و در جایگاه دانشگاه فعالیت می‌کردند و کسانی‌که وارد آن می‌شدند می‌توانستند تا مراحل عالی تحصیل‌کنند. این مدارس هنوز هم وجود دارند و کسانی‌که خواهان فراگیری علوم دینی و قرآنی هستند وارد آن می‌شوند.<ref>علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 262-263.</ref>


ازآنجاکه دوره مکتب‌خانه‌ها مربوط به سنین پایین است، آموزش‌ها براساس حدیث شریف العلم في الصغر کالنقش في الحجر (علم در کودکی همانند نقش بر روی سنگ است)، تأثیر عمیقی در آنان بر جای می‌گذاشت و برای همیشه در ذهن آنان باقی می‌ماند.
== نیز نگاه کنید به ==


مکتب‌خانه‌ها معمولا در منازل مسکونی، حسینیه‌ها، مساجد و تکایا در دو نوبت صبح و عصر تحت‌نظر روحانیون تشکیل می‌شد. معاش روحانی یا معلم توسط مردم با کمک‌های خیریه و مردمی مانند خمس و زکات تأمین می‌شد. روحانیون نقش برتر در تعلیم‌وتربیت کودکان داشتند. از زمانی که مدارس به سبک جدید در کابل و شهرهای بزرگ راه‌اندازی شد بازهم در شهرهای کوچک و مناطق دورافتاده، مکتب‌خانه‌ها عهده‌دار آموزش محصلان بودند، حتی در زمان طالبان که مدارس دولتی کمتر وجود داشت مکتب‌خانه‌ها فعالیت می‌کردند. در مناطق دورافتاده روستایی، هنوز هم تعدادی از خانواده‌ها، مکتب و مدرسه دینی را به مدارس دولتی و جدید ترجیح می‌دهند.
* [[پیشینه آموزش تونس]]
* [[پیشینه آموزش سنگال]]
* [[پیشینه آموزش مصر]]
* [[پیشینه آموزش روسیه]]
* [[پیشینه آموزش کانادا]]
* [[پیشینه آموزش کوبا]]


مدارس علوم دینی و حوزه‌های علمیه یک مرحله بالاتر از مکتب‌خانه‌ها و بالاترین نهاد آموزشی بودند و در جایگاه دانشگاه فعالیت می‌کردند و کسانی‌که وارد آن می‌شدند می‌توانستند تا مراحل عالی تحصیل‌کنند. این مدارس هنوز هم وجود دارند و کسانی‌که خواهان فراگیری علوم دینی و قرآنی هستند وارد آن می‌شوند.
== کتابشناسی ==

نسخهٔ ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۸

آموزش و تعلیم‌وتربیت سابقه‌ای دیرین در افغانستان دارد. بلخ، بامیان، هرات و سایر شهرهای بزرگ در این سرزمین مهم‌ترین کانون‌های درسی و آموزشی در مقاطع مختلف تاریخ بوده‌اند. سابقه تمدن‌های زرتشتی، یونان و باختری، یونان و بودائی، دوران اسلامی و عصر تیموری از جمله دوره‌های درخشان تعلیم‌وتربیت در این کشور است. در دوران قبل از اسلام مواد آموزشی بر مبنای آیین رایج، مانند زرتشتی و بودائی بود؛ ولی پس از اسلام متون و مواد آموزشی اسلامی جای آن را گرفت.

تعلیم‌وتربیت در گذشته، عمدتا از طریق مکتب‌خانه‌ها صورت می‌گرفت و دانش‌آموزان به فراگیری علوم دینی می‌پرداختند. مکتب‌خانه‌ها قدیمی‌ترین پایگاه و نهاد آموزش‌وپرورش در افغانستان و بیشتر ممالک اسلامی بود. از طریق همین مکتب‌خانه‌ها بود که دانشمندان بزرگی در افغانستان و جهان اسلام بپا خاستند؛ هرچند امروز از مکتب‌خانه‌های گذشته، خبر زیادی در دست نیست و مدارس به سبک جدید جای آن را گرفته است.

شاگردان در مکتب‌خانه‌ها با مقدمات علوم دینی آشنا می‌شدند. آنها ابتدا خواندن، نوشتن و خوشنویسی می‌آموختند و سپس به فراگیری علوم دینی و سایر علوم رایج می‌پرداختند. مواد درسی مکتب‌خانه‌ها روخوانی کتب مهم فارسی، قرائت قرآن مجید، فراگیری احکام دینی و فقهی و ادبیات فارسی و عربی بود. پس از فراگیری این مقدمات، محصلانی که استعداد، علاقه و آمادگی بیشتری داشتند وارد مدارس عالی‌تر علوم دینی و مدارس علمیه می‌شدند. در مکتب‌خانه‌ها بیشتر پسران درس می‌خواندند و تعداد دختران محدود و مربوط به سنین پایین بود.

ازآنجاکه دوره مکتب‌خانه‌ها مربوط به سنین پایین است، آموزش‌ها براساس حدیث شریف العلم في الصغر کالنقش في الحجر (علم در کودکی همانند نقش بر روی سنگ است)، تأثیر عمیقی در آنان بر جای می‌گذاشت و برای همیشه در ذهن آنان باقی می‌ماند.

مکتب‌خانه‌ها معمولا در منازل مسکونی، حسینیه‌ها، مساجد و تکایا در دو نوبت صبح و عصر تحت‌نظر روحانیون تشکیل می‌شد. معاش روحانی یا معلم توسط مردم با کمک‌های خیریه و مردمی مانند خمس و زکات تأمین می‌شد. روحانیون نقش برتر در تعلیم‌وتربیت کودکان داشتند. از زمانی که مدارس به سبک جدید در کابل و شهرهای بزرگ راه‌اندازی شد بازهم در شهرهای کوچک و مناطق دورافتاده، مکتب‌خانه‌ها عهده‌دار آموزش محصلان بودند، حتی در زمان طالبان که مدارس دولتی کمتر وجود داشت مکتب‌خانه‌ها فعالیت می‌کردند. در مناطق دورافتاده روستایی، هنوز هم تعدادی از خانواده‌ها، مکتب و مدرسه دینی را به مدارس دولتی و جدید ترجیح می‌دهند.

مدارس علوم دینی و حوزه‌های علمیه یک مرحله بالاتر از مکتب‌خانه‌ها و بالاترین نهاد آموزشی بودند و در جایگاه دانشگاه فعالیت می‌کردند و کسانی‌که وارد آن می‌شدند می‌توانستند تا مراحل عالی تحصیل‌کنند. این مدارس هنوز هم وجود دارند و کسانی‌که خواهان فراگیری علوم دینی و قرآنی هستند وارد آن می‌شوند.[۱]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 262-263.