داستان نویسی در مصر: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «روند داستان نویسی در مصر را می توان در دو مرحله موردبررسی قرار داد. مرحله اول از سال های پس از حمله ناپلئون به مصر(1798) و زمامداری محمد علی پاشا آغاز می شود و تا اوایل قرن بیستم ادامه می یابد. این مرحله عمدتا مبتنی بر ترجمه و اقتباس و تلاش برای رها...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
روند داستان نویسی در [[مصر]] را می توان در دو مرحله موردبررسی قرار داد. مرحله اول از سال های پس از [[حمله ناپلئون به مصر]](1798) و زمامداری محمد علی پاشا آغاز می شود و تا اوایل قرن بیستم ادامه می یابد. این مرحله عمدتا مبتنی بر ترجمه و اقتباس و تلاش برای رهایی از قالب های کهن است (الفا خوری:26). بسیاری از رمان های اروپایی بویژه انگلیسی و فرانسوی به زبان عربی ترجمه شد که با وجود فاصله هویتی و عدم انطباق با شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه مصر، از پذیرش زیادی برخوردار شد. البته برخی از مترجمان سعی کردند تا در ترجمه داستان های اروپایی، آنها را با حال و هوای جامعه و شرایط و مقتضیات زندگی مردم مسلمان مصر تطبیق دهند (گیب:66) . با الهام واقتباس از آن آثارهم ، داستان هایی خلق شد که هرچنداز جنبه های هنری و فنی قابل توجهی برخوردار نبود ،درشکل گیری زمینه های داستان نویسی را در زبان عربی تاثیرگذاشت. حدیث "عیسی بن هشام"(1898) از محمد المویلحی (1858-1930) که از جمله این داستان ها بود، هر چند مغشوش و بی سر و ته، در عین حال تا حدی از حیث محتوا به مفهوم قصه نزدیک شده بود(گیب: 32 و 69 ). المویلحی تلاش کرد تا با این اثر خود با تقلید از چارچوب مقامه­ نویسی، قصه نویسی نوین مصر را بنیان گذارد (ضیف:238). کتاب لیالی سطیح (1907-1908)  از حافظ ابراهیم (1870-1932)  نیز تلاشی در این راستا بود. کتاب حافظ ابراهیم عبارت است از مقامه­ای انتقادی اجتماعی که طی آن نویسنده، ملاحظات و نظریات خود را در ادبیات، سیاست و جامعه بیان کرده است (الفا خوری:141). او نیز در نوشته خود از آثار داستانی غرب، الهام گرفت .
[[پرونده:محمد المویلحی.png|بندانگشتی|محمد المویلحی ]]
[[پرونده:حافظ ابراهیم.png|بندانگشتی|حافظ ابراهیم]]
روند [[داستان نویسی در مصر]] را می‌توان در دو مرحله مورد بررسی قرار داد. مرحله اول از سال‌های پس از [[حمله ناپلئون به مصر]](1798) و زمامداری محمد علی پاشا آغاز می شود و تا اوایل قرن بیستم ادامه می یابد. این مرحله عمدتا مبتنی بر ترجمه و اقتباس و تلاش برای رهایی از قالب‌های کهن است<ref name=":0">الفا خوری، ص26.</ref>. بسیاری از رمان‌های اروپایی بویژه انگلیسی و فرانسوی به زبان عربی ترجمه شد که با وجود فاصله هویتی و عدم انطباق با شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه مصر، از پذیرش زیادی برخوردار شد. البته برخی از مترجمان سعی کردند تا در ترجمه داستان‌های اروپایی، آنها را با حال و هوای جامعه و شرایط و مقتضیات زندگی مردم مسلمان مصر تطبیق دهند<ref>گیب، ص66.</ref> . با الهام و اقتباس از آن آثار هم ، داستان هایی خلق شد که هرچند از جنبه‌های هنری و فنی قابل توجهی برخوردار نبود، درشکل گیری زمینه‌های داستان نویسی را در زبان عربی تاثیر گذاشت. حدیث "عیسی بن هشام"(1898) از محمد المویلحی (1858-1930) که از جمله این داستان‌ها بود، هر چند مغشوش و بی سر و ته، در عین حال تا حدی از حیث محتوا به مفهوم قصه نزدیک شده بود<ref>گیب، ص32 و 69.</ref>. المویلحی تلاش کرد تا با این اثر خود با تقلید از چارچوب مقامه­ نویسی، قصه نویسی نوین مصر را بنیان گذارد<ref>ضیف، ص238.</ref>. کتاب لیالی سطیح (1907-1908) از حافظ ابراهیم (1870-1932) نیز تلاشی در این راستا بود. کتاب حافظ ابراهیم عبارت است از مقام‌ه­ای انتقادی اجتماعی که طی آن نویسنده، ملاحظات و نظریات خود را در ادبیات، سیاست و جامعه بیان کرده است<ref>الفا خوری، ص141.</ref>. او نیز در نوشته خود از آثار داستانی غرب، الهام گرفت .


در مرحله دوم نیز، داستان نویسی مصر همچنان از ادبیات غرب الهام می گرفت(همان : 26). در این مرحله، ترجمه داستان های غربی بدون دخل وتصرف فرونی گرفت و البته نگارش داستان با الهام از داستان مشابه اروپایی نیز به تدریج رواج یافت.
در مرحله دوم نیز، داستان نویسی مصر همچنان از ادبیات غرب الهام می‌گرفت<ref name=":0" />. در این مرحله، ترجمه داستان‌های غربی بدون دخل و تصرف فرونی گرفت و البته نگارش داستان با الهام از داستان مشابه اروپایی نیز به تدریج رواج یافت.
[[پرونده:محمد حسین هیکل2.png|بندانگشتی|محمد حسین هیکل]]
[[پرونده:داستان زینب.png|بندانگشتی|294x294پیکسل|داستان زینب]]
بسیاری از پژوهشگران حوزه ادبیات داستانی در جهان عرب باور دارند که داستان زینب (1914) از محمد حسین هیکل آغاز مرحله جدید در روند داستان نویسی عرب در مصر است. داستان زینب، داستان نویسی را به لحاظ فنی و مبانی داستان نویسی ارتقاء بخشید و زمینه را برای نویسندگان بعدی هموار کرد <ref name=":0" />. این داستان به دلیل به کارگیری زبان ساده و روان و شیوه‌ای جذاب، توانست طی سال‌ها مخاطبان بسیاری را جذب کند و چنان مورد توجه و استقبال قرار گرفت که سناریوی نخستین فیلم سینمایی در مصر بر اساس آن نوشته شد<ref>گیب، ص77.</ref>.


بسیاری از پژوهشگران حوزه ادبیات داستانی در جهان عرب باور دارند که داستان زینب (1914) از محمد حسین هیکل آغاز مرحله جدید در روند داستان نویسی عرب در مصر است. داستان زینب، داستان نویسی را به لحاظ فنی و مبانی داستان نویسی ارتقاء بخشید و زمینه را برای نویسندگان بعدی هموار کرد (الفا خوری: 26). این داستان به دلیل به کارگیری زبان ساده و روان و شیوه ای جذاب، توانست طی سال ها مخاطبان بسیاری را جذب کند و چنان مورد توجه و استقبال قرار گرفت که سناریوی نخستین فیلم سینمایی در مصر بر اساس آن نوشته شد(گیب:77).
پس از پایان [http://wiki.icro.ir/%D8%AC%D9%86%DA%AF%20%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C%20%D8%A7%D9%88%D9%84 جنگ جهانی اول]، داستان نویسی در مصر مرحله رو به رشدی را آغاز کرد و تا نیمه‌های قرن به شکوفایی رسید. نویسندگان پرشماری در این سال‌ها ظهور کردند که در داستان‌های خود مسائل و چالش‌های فرهنگی اجتماعی جامعه را بازتاب می‌دادند. ابراهیم المازنی و طه حسین را می‌توان پیشگام این نویسندگان به شمار آورد<ref>ضیف، ص210.</ref>.
[[پرونده:ابراهیم المازنی.png|بندانگشتی|ابراهیم المازنی]]
ابراهیم المازنی(1889-1949) از جمله داستان نویسان مصری است که آثار او تاثیر بسزایی در روند داستان نویسی مصر داشت. داستان ابراهیم الکاتب(1931) او مهمترین داستان تاثیرگذار پس از داستان زینب است. المازنی در اثر خود، گویش محاوره‌ای را به دلیل فقدان انعطاف بیانی و عدم ثبات کافی وا نهاده و گویش ادبی را به دلیل انعطاف انتخاب کرده است. صراحت، طنز، نماد پردازی و نقادی جسورانه، اثر المازنی را از سایر آثار داستانی معاصر عرب در نیمه اول قرن بیستم متمایز می‌سازد.<ref>گیب، ص85 و 86.</ref> المازنی در داستان های خود بیشتر به جنبه‌های روانشناختی زن و مرد توجه کرده است و برای طرح دیدگاه‌های خود، از زندگی روزمره مصریان بهره گرفته و بدینسان به تحلیل جامعه، سنت‌ها، عادت‌ها و روحیات مردم پرداخته است.<ref>ضیف (1974). ص210.</ref> از جمله آثار داستانی او می‌توان به علی الهامش، عود علی بدء، من النافذة، ابراهیم الثانی و مجموعه داستان‌های کوتاه فی الطریق (1936) اشاره کرد.
[[پرونده:المعذبون فی الارض.png|بندانگشتی|252x252پیکسل|المعذبون فی الارض]]
[[پرونده:کتاب الوعد الحق.png|بندانگشتی|266x266پیکسل|کتاب الوعد الحق]]
طه حسین (1889-1973) علاوه بر ادب پژوهی و نقد ادبی، در داستان نویسی هم از چهره‌های بارز و تاثیر گذار به شمار می‌رود. مهمترین داستان بلند طه حسین، دعاء الکروان (1934) است که طی آن به چالش روانشناختی میان شهر و روستا و میان اخلاق روستایی با سنت‌­هایش و اخلاق شهری و مفاسد آن می‌پردازد. این رمان از چنان قوتی برخوردار است که خواننده را در یک وضعیت هم‌ذات­‌پنداری با قهرمان داستان قرار می‌دهد و او خود را در فضای واقعی داستان احساس می­‌کند.<ref>الفا خوری، ص353.</ref> مجموعه داستان‌های کوتاه المغذبون فی الارض تصویری از مظالمی است که بر مردم مصر در دوره فساد سیاسی و فئودالیسم رفته بود. طه حسین در داستان الوعد الحق به چگونگی ظهور اسلام و معرفی  آموزه‌های آسمانی این دین حنیف پرداخته است. همچنین علی هامش السیرة مجموعه داستانی است که سیره پیامبر و شخصیت‌های صدر اسلام را دستمایه کار خود قرار داده است. الایام (1929) از نظر بسیاری از منتقدین ادبی عرب، بهترین داستان در میان آثار داستانی طه حسین است. این اثر که در دو جلد انتشار یافت، دوران طفولیت و دوران نوجوانی و سال‌های اول جوانی او را شامل می‌شود. پرداخت ادبی و هنری او در این داستان از چنان صداقت، شفافیت و ابتکاری برخوردار است که بلحاظ زیبا شناختی از آثار نویسندگانی چون روسو و شاتوبریان چیزی کم ندارد. طه حسین با روایت داستان زندگی خود در واقع تصویری از [[جامعه مصر]] در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ارائه کرده است. الایام به زبان‌های مختلف از جمله انگلیسی، فرانسوی، روسی و چینی ترجمه شده است<ref>ضیف، ص286-280.</ref>. از دیگر آثار داستانی طه حسین می توان به شجرة البؤس، جنة الحیوان، القصر المسحور (با مشارکت توفیق الحکیم)، رحلة الربیع و الصیف، احلام شهرزاد اشاره کرد.
[[پرونده:محمود تیمور.png|بندانگشتی|محمود تیمور،]]
محمود تیمور، توفیق الحکیم و نجیب محفوظ را بایستی در زمره نویسندگان مصری برشمرد که پس از ابراهیم المازنی و طه حسین، بیشترین تاثیر را بر روند داستان نویسی عرب داشتند.


پس از پایان جنگ جهانی اول، داستان نویسی در مصر مرحله رو به رشدی را آغاز کرد و تا نیمه های قرن به شکوفایی رسید. نویسندگان پرشماری در این سال ها ظهور کردند که در داستان های خود مسائل و چالش های فرهنگی اجتماعی جامعه را بازتاب می دادند. ابراهیم المازنی و طه حسین را می توان پیشگام این نویسندگان به شمار آورد(ضیف : 210).
محمود تیمور(1894-1973) با مطالعه اولین داستان‌های مصری چون حدیث عیسی بن هشام از مویلحی و داستان زینب از هیکل با داستان نویسی آشنا شد و سپس با شناخت و علاقه‌ای که به آثار داستانی رئالیسیتی گی دومو پاسان فرانسوی پیدا کرد، اولین آثار خود را با داستان کوتاه پدید آورد. ام متولی و قصص اخری(1925) و الشیخ جمعه و قصص اخری (1935) از تجربه‌های موفق محمود تیمور است. هرچند او به عنوان بنیانگذار داستان کوتاه نویسی در تاریخ ادبیات نوین عرب معرفی شده است، داستان‌های بلندی نیز از او بر جای مانده است و در فهرست آثار او مجموعا 25 داستان بلند و کوتاه قرار دارد که طی  آنها نه تنها به مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه زمان خود می‌پردازد که درد و رنج انسان معاصر و مهمتر از آن، به مسائل عالی چون کمال، زیبایی و طبیعت پرداخته است. از جمله داستان‌های کوتاه او انا القاتل (1962) و انتصار الحیاة (1963)، مکتوب علی الجبین، کل عام و انتم بخیر، ابو الشوارب (1953)، بنت الشیطان (1944) قابل ذکر است. برخی داستان‌های بلند او نیز عبارت است از: نداء المجمهول (1932)، کلئو باترا فی خان الخلیلی (1946)، سلوی فی مهب الریح که در سال (1944) منتشر شد. <ref>ضیف، ص302.</ref>. داستان بلند سلوی فی مهب الریح، داستانی تحلیلی رئالیستی است که شخصیت اصلی آن دختری از [http://wiki.icro.ir/%D8%B4%D9%87%D8%B1%20%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%86%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87%20%D9%85%D8%B5%D8%B1 شهر اسکندریه] است که تحت سرپرستی پدربزرگ قرار دارد. تیمور در این داستان به ویژگی‌های اجتماعی طبقات فقیر و غنی و ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری و تحلیل شخصیت افراد وابسته به این طبقات توجه نشان داده است و از این طریق به مشکلات اجتماعی جامعه مصر پرداخته است<ref>ضیف، ص39-38.</ref>. در مجموع می‌توان از سه مشخصه آثار محمود تیمور سخن گفت. چالش فکری از ویژگی‌های بیشتر آثار اوست. او اولین نویسنده عرب است که در داستان‌های خود، چالش را از زمینه‌های عاطفی، حسی و جسمی به حوزه اندیشه منتقل کرد. ویژگی دوم آثار او، شخصیت پردازی افراد به عنوان موجودات زنده با ویژگی‌های انسانی آنهاست. ویژگی دیگر، روش نویسندگی اوست. کلماتی که او بر صفحه کاغذ جاری می‌سازد، زنده و پویاست و برخاسته از روح و شخصیت نویسنده است که می‌تواند به خلق رابطه مستمر میان نویسنده و خواننده بیانجامد <ref>العشماوی (2009)، ص298.</ref>.
[[پرونده:توفیق الحکیم.png|بندانگشتی|توفیق الحکیم]]
توفیق الحکیم (1898-1973) از پرکارترین ادیبان مصری معاصر و از جمله نویسندگان تاثیرگذار در حوزه داستان نویسی به شمار می‌رود. او که در سال‌های حضور در فرانسه برای تحصیل در رشته حقوق، با مطالعه آثار فرهنگی و ادبی غرب، با انواع ادبی این سرزمین آشنا شده بود <ref>ضیف، ص289.</ref>، هرچند در بیشتر آثار خود از آن الهام می‌گرفت، اما تاکید می‌کرد که نبایستی ضمیر شرقی مان را از یاد ببریم. او همچنین باور داشت که در سرزمین‌های شرقی، منابع نهفته فکری بسیاری وجود دارد که تا کنون کشف و استخراج نشده است. توفیق الحکیم در آثار خود بر تاریخ و تمدن مصر تاکید فراوان داشت و آن را یکی از سرچشمه‌های اندیشه، فرهنگ و تمدن شرقی و جهان می‌دانست<ref>الفا خوری، ص399.</ref>. از اولین آثار داستانی او اهل الکهف است که با الهام از آیات سوره کهف در قرآن کریم نگاشته شده است و در آن به چالش سخت میان انسان و زمان پرداخته است. او بر آن است تا به خواننده اثر خود بگوید انسان در جهان هستی تنها نیست و قدرتی برتر به او توجه دارد و به او الهام می‌بخشد<ref name=":1">ضیف، ص291.</ref>. دومین اثر داستانی او، شهرزاد است که در آن نیز به چالش میان انسان و مکان توجه کرده است. الحکیم در واقع در هر دو اثر مزبور بر این واقعیت تأکید می‌­کند که انسان نمی­‌تواند از دایره زمان و مکان و نیروهای غیبی مسلط، خود را برهاند و لذا خیر و سعادت انسان در آن است که به ارزش‌های معنوی شرقی چنگ بزند. او حتی فراتر از این، به جنگ با عقل غربی که تنها به ماده ایمان دارد و ارزش‌های معنوی و زیبا را نفی می‌کند فراخوان داده است<ref name=":1" />. آثار داستانی او در فهرست بلند بالای داستان‌های مصری معاصر از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. از جمله داستان‌های کوتاه او: راقصة المعبد (1938)، عهد الشیطان(1939)، شجرة الحکم (1945) و مجموعه اول و دوم قصص توفیق الحکیم (1949) و نیز تاریخ حیاة معدة است. عودة الروح (1933)، حمار الحکیم (1940) و الرباط المقدس (1944) و عصفور من الشرق نیز در فهرست داستان‌های بلند او قرار دارد.
[[پرونده:نجیب محفوظ.png|بندانگشتی|266x266پیکسل|نجیب محفوظ]]
نجیب محفوظ (1911-2006) هم در زمره داستان نویسان مطرح مصری و از جمله نویسندگان تاثیر گذار در روند تحول ادبیات معاصر عرب در دهه­‌های میانی و نیمه دوم قرن گذشته است. او تا سال 1946، تعداد 74 داستان کوتاه نوشت و اولین داستان‌های بلند او همس الجنون پیشتر،در سال 1938 و عبث الاقدار در سال 1939 مجال نشر یافته بود. کفاح طیبة (1944) از جمله داستان‌های اوست که به تاریخ دوره فراعنه و مبارزه با مهاجمان بیگانه به سرزمین مصر پرداخته است. داستان‌های ال[[قاهره]] الجدیدة (1945)، خان الخلیلی (1946)، زقاق المدق (1947)، بدایة و نهایة (1949) با رویکرد رئالیسم اجتماعی به نگارش درآمده است. سه گانه بین القصرین، قصرالشوق و السکریة از جمله شاهکارهای نجیب محفوظ است که در فاصله سال های 1956 و 1957 انتشار یافت. داستان اولی به تحولات سیاسی اجتماعی دوره حکومت ملک فؤاد در فاصله سال 1917 تا قیام سال 1919، قصر الشوق به تحولات سیاسی اجتماعی سال‌های 1924 تا 1927 و السکریة به تحولات سال‌های 1935 تا 1944 در قالب شرح زندگی سه نسل از یک خانواده در روند تحولات مزبور پرداخته شده است <ref>العشماوی، ص318.</ref>. رمان‌های اولاد حارتنا (1957)، اللص و الکلاب (1961) ، الطریق (1964) و ثرثرة فوق النیل(1966) از دیگر آثار داستانی مطرح نجیب محفوظ است. داستان اخیر در زمان انتشار مورد توجه نویسندگان و ناقدان ادبی قرار گرفت و مناقشات و مجادلاتی را در محافل ادبی پدید آورد <ref>العشماوی، ص327.</ref>. همچنین به دلیل مخالفت علمای الازهر، تا سال ها از نشر داستان اولاد حارتنا ممانعت شد. علاوه بر عبث الاقدار و همس الجنون که در زمره اولین آثار داستانی کوتاه اوست، از جمله دیگر داستان‌های کوتاه ادبی محفوظ می‌توان به تحت المظلة (1969)، شهر العسل (1971) و الجریمة (1973) اشاره کرد. تعداد قابل توجهی از آثار داستانی نجیب محفوظ اساس سناریو برای ساخت فیلم‌های سینمایی توسط کارگردانان مصری شد. آثار نجیب محفوظ البته به دلیل حمایت از سازش انور سادات رئیس جمهور مصر با اسرائیل و امضای موافقت نامه صلح کمپ دیوید، سال‌ها در بسیاری از کشورهای عرب تحریم بود. پس از آنکه محفوظ به عنوان اولین نویسنده عرب جایزه نوبل در ادبیات را در سال 1988 دریافت کرد، این ممنوعیت برداشته شد. برخی از آثار این نویسنده نامدار عرب در ایران به فارسی ترجمه شده است.
[[پرونده:یوسف ادریس.png|بندانگشتی|209x209پیکسل|یوسف ادریس]]
یوسف ادریس (1927-1991) از نامداران حوزه داستان کوتاه در مصر است. مجموعه داستان ارخص لیالی (1954) او را از آغاز مرحله رئالیسم در ادبیات داستانی عرب می‌دانند. هر چند پیش از او هم تلاش‌هایی در این حوزه همچون آثار محمود تیمور صورت گرفته بود، داستان‌های یوسف ادریس بود که مفهوم جدیدی از نقش ادبیات در برخورد با مسائل جامعه و پرداختن به عمق واقعیت‌های اجتماعی ارائه کرد <ref>عبد المعطی (1994)، ص29.</ref>. او از طریق پرداختن به جزئیات ساده زندگی روزمره قهرمانان داستان‌هایش موفق شده است به عمیق ترین لایه‌های حقایق تاریخی نفود کند . از ویژگی‌های داستان‌های یوسف ادریس، جمع بین زبان محاوره و زبان فصیح ادبی است<ref>عبد المعطی (1994)، ص62-64.</ref>. ده ها اثر ادبی از او بر جای مانده است که مهمترین آنها در حوزه داستان کوتاه، علاوه بر مجموعه داستان ارخص لیالی، البطل (1957)، حادثة شرف (1958)، آخر الدنیا (1959)، بیت من لحم (1972)، انا سلطان قانون الوجود (1975) و در حوزه رمان، قصة حب (1956)، الحرام (1958)، العیب (1960) و العسکری الاسود (1959) را می توان نام برد.


ابراهیم المازنی(1889-1949) از جمله داستان نویسان مصری است که آثار او تاثیر بسزایی در روند داستان نویسی مصر داشت. داستان ابراهیم الکاتب(1931) او مهمترین داستان تاثیرگذار پس از داستان زینب است. المازنی در اثر خود، گویش محاوره ای را به دلیل فقدان انعطاف بیانی و عدم ثبات کافی وا نهاده و گویش ادبی را به دلیل انعطاف انتخاب کرده است. صراحت، طنز، نماد پردازی و نقادی جسورانه، اثر المازنی را از سایر آثار داستانی معاصر عرب در نیمه اول قرن بیستم متمایز می سازد(گیب: 85 و 86). المازنی در داستان های خود بیشتر به جنبه های روانشناختی زن و مرد توجه کرده است و برای طرح دیدگاه های خود، از زندگی روزمره مصریان بهره گرفته و بدینسان به تحلیل جامعه، سنت ها، عادت ها و روحیات مردم پرداخته است (ضیف، 210:1974). از جمله آثار داستانی او می توان به علی الهامش، عود علی بدء، من النافذة، ابراهیم الثانی و مجموعه داستان های کوتاه فی الطریق (1936) اشاره کرد.  
جمال الغیطانی (1945)، مهمترین میراث­ دار ادبی نجیب محفوظ است که همچون او از داستان کوتاه به رمان رسید و طی سه دهه گذشته در زمره پرکارترین نویسندگان عرب در حوزه ادبیات داستانی قرار داشته است. او اولین داستان خود را درسال 1959 با عنوان نهایة السکیر نوشت. مجموعه داستان "اوراق شاب عاش منذ الف عام" که در سال 1969 مجال نشر یافت، آغاز مرحله جدیدی در داستان نویسی معاصر عرب بود. از ابداعات هنری او نگارش سفرنامه ها در قالب هایی جذاب است. او در این سفرنامه‌ها، نمایی از سرزمین‌های ناشناخته و مردمی نا آشنا به مخاطب ارائه می‌کند. الغیطانی در این سفرنامه‌ها همچنین تجربه‌های زندگی و اشتیاق به خروج از سلطه و محدودیت مکان را بازتاب می‌دهد.<ref>الغیطانی (2009). مقدمه</ref> از ویژگی‌های داستان های او، فضا سازی خاصی است که سبب می‌شود میان عناصر طبیعت نوعی رابطه عاطفی برقرار شود. از جمله آثار او می‌توان به حکایات موظف کبیر جداً (1964)، حکایات موظف صغیر جداً (1965)، و قائع حاره الزعفرانی(1991)، الزینی برکات (1998)، نثارالمحو (2005) و نوافذ النوافذ (2008) اشاره کرد. بسیاری از آثار او به زبان‌های فرانسه و آلمانی ترجمه شده است.


طه حسین (1889-1973) علاوه بر ادب پژوهی و نقد ادبی، در داستان نویسی هم از چهره های بارز و تاثیر گذار به شمار می رود. مهمترین داستان بلند طه حسین، دعاء الکروان (1934) است که طی آن به چالش روانشناختی میان شهر و روستا و میان اخلاق روستایی با سنت­هایش و اخلاق شهری و مفاسد آن می پردازد. این رمان از چنان قوتی برخوردار است که خواننده را در یک وضعیت هم­ذات­پنداری با قهرمان داستان قرار می دهد و او خود را در فضای واقعی داستان احساس می­کند (الفا خوری:353). مجموعه داستان های کوتاه المغذبون فی الارض تصویری از مظالمی است که بر مردم مصر در دوره فساد سیاسی و فئودالیسم رفته بود. طه حسین در داستان الوعد الحق به چگونگی ظهور اسلام و معرفی  آموزه های آسمانی این دین حنیف پرداخته است. همچنین علی هامش السیرة مجموعه داستانی است که سیره پیامبر و شخصیت های صدر اسلام را دستمایه کار خود قرار داده است. الایام (1929) از نظر بسیاری از منتقدین ادبی عرب، بهترین داستان در میان آثار داستانی طه حسین است. این اثر که در دو جلد انتشار یافت، دوران طفولیت و دوران نوجوانی و سال های اول جوانی او را شامل می شود. پرداخت ادبی و هنری او در این داستان از چنان صداقت، شفافیت و ابتکاری برخوردار است که بلحاظ زیبا شناختی از آثار نویسندگانی  چون روسو و شاتوبریان چیزی کم ندارد. طه حسین با روایت داستان زندگی خود در واقع تصویری از [[جامعه مصر]] در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ارائه کرده است. الایام به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فرانسوی، روسی و چینی ترجمه شده است(ضیف:286-280). از دیگر آثار داستانی طه حسین می توان به شجرة البؤس، جنة الحیوان، القصر المسحور( با مشارکت توفیق الحکیم)، رحلة الربیع و الصیف، احلام شهرزاد اشاره کرد.  
علاء الاسوانی(1957) از چهره‌های مطرح امروزمصر در حوزه ادبیات داستانی معاصر عرب است که متاثر از ادبیات نجیب محفوظ و داستان‌های او از بن مایه‌هایی اجتماعی برخوردار است. کتاب داستانی عمارة یعقوبیان (2003) که با نگاهی انتقادی به اوضاع سیاسی اجتماعی مصر پدید آمده است، او را به شهرت جهانی رساند. عمارة یعقوبیان رمانی اجتماعی است و نویسنده طی آن به بررسی جامعه شناختی مصر پرداخته است و تاکنون به چند زبان زنده دنیا ترجمه شده است. ترجمه این کتاب و دیگر کتاب داستانی او به نام شیکاجو در سال 2006 تا 2008 در زمره پرفروش ترین کتاب‌ها در اروپا به ویژه در [http://wiki.icro.ir/%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7 ایتالیا] و [http://wiki.icro.ir/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87 فرانسه] بوده است <ref>برگرفته از .<nowiki>https://www.ketabnews.com</nowiki></ref>.  نیران صدیقة (1989) اثر دیگر اوست که شامل یک داستان بلند و 16 داستان کوتاه است. علاء الاسوانی همچنین با قلم خود در صحنه تحولات چند سال اخیر مصر به ویژه تحولات پس از انقلاب ژانویه فعال بود؛ از جمله کتاب "آنچه  انقلاب مصر را اجتناب ناپذیر کرد" را منتشر ساخت.
[[پرونده:میرال الطحاوی.png|بندانگشتی|314x314پیکسل|میرال الطحاوی]]
میرال الطحاوی (1968) که در سال 2000 برای نگارش رمان باذنجانة الزرقاء (1998) برنده جایزه کشوری ادبیات شد، از جمله زنان مطرح در حوزه داستان نویسی در سه دهه اخیر مصر است. باذنجانة الزرقاء و الخباء (1966) معروفترین رمان‌های اوست که به زبان‌های مختلف ترجمه شده و موضوع پژوهش‌های دانشگاهی قرار گرفته است. الطحاوی در باذنجانة الزرقاء، مبارزات ایدئولوژیک و جدلیاتی را که نتیجه منطقی تحول جامعه بدوی است، بازتاب می‌دهد. در رمان الخباء نیز صدای مجهول و پوشیده زن بدوی مصر را به تصویر کشیده است. از دیگر آثار او مجموعه داستان ریم البراری المستحیلة (1995) و رمان الملفات است.<ref>بهبهانی (1381). ص49و48.</ref> میرال الطحاوی در رمان جدیدش بروکلین هایتس<sup> </sup> که جایزه نجیب محفوظ را در سال 2010 از آن خود کرد ، به مشکلات مهاجران مصری در غرب پرداخته است.


محمود تیمور، توفیق الحکیم و نجیب محفوظ را بایستی در زمره نویسندگان مصری برشمرد که پس از ابراهیم المازنی و طه حسین، بیشترین تاثیر را بر روند داستان نویسی عرب داشتند.
از دیگر داستان­ نویسان معاصر مصری می­‌توان از: بهاء طاهر (1930)، نوال السعداوی (1930)، یوسف الشارونی (1924)، فتحی غانم (1924-1999)، یوسف القعید (1944) و رضوی عاشور (1946-2014) نام برد.<ref>صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامع فرهنگ و ملل مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص299-309.</ref>
 
== نیز نگاه کنید به==
محمود تیمور(1894-1973) با مطالعه اولین داستان های مصری چون حدیث عیسی بن هشام از مویلحی و داستان زینب از هیکل با داستان نویسی آشنا شد و سپس با شناخت و علاقه ای که به آثار داستانی رئالیسیتی گی دومو پاسان فرانسوی پیدا کرد، اولین آثار خود را با داستان کوتاه پدید آورد. ام متولی و قصص اخری(1925) و  الشیخ جمعه و قصص اخری (1935) از تجربه های موفق محمود تیمور است. هرچند او به عنوان بنیانگذار داستان کوتاه نویسی در تاریخ ادبیات نوین عرب معرفی شده است، داستان های بلندی نیز از او بر جای مانده است و در فهرست آثار او مجموعا 25 داستان بلند و کوتاه قرار دارد که طی  آنها نه تنها به مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه زمان خود می پردازد که درد و رنج انسان معاصر و مهمتر از آن، به مسائل عالی چون کمال، زیبایی و طبیعت پرداخته است. از جمله داستان های کوتاه او انا القاتل (1962) و انتصار الحیاة (1963)، مکتوب علی الجبین، کل عام و انتم بخیر، ابو الشوارب (1953)، بنت الشیطان (1944) قابل ذکر است. برخی داستان های بلند او نیز عبارت است از: نداء المجمهول (1932)، کلئو باترا فی خان الخلیلی (1946)، سلوی فی مهب الریح که در سال (1944) منتشر شد. (ضیف:302). داستان بلند سلوی فی مهب الریح، داستانی تحلیلی  رئالیستی است که شخصیت اصلی آن دختری از شهر اسکندریه است که تحت سرپرستی پدربزرگ قرار دارد. تیمور در این داستان به ویژگی های اجتماعی طبقات فقیر و غنی و ویژگی های اخلاقی و رفتاری و تحلیل شخصیت افراد وابسته به این طبقات توجه نشان داده است و از این طریق به مشکلات اجتماعی جامعه مصر پرداخته است(همان:39-38). در مجموع می توان از سه مشخصه آثار محمود تیمور سخن گفت. چالش فکری از ویژگی های بیشتر آثار اوست. او اولین نویسنده عرب است که در داستان های خود، چالش را از زمینه های عاطفی، حسی و جسمی به حوزه اندیشه منتقل کرد. ویژگی دوم آثار او، شخصیت پردازی افراد به عنوان موجودات زنده با ویژگی های انسانی آنهاست. ویژگی دیگر، روش نویسندگی اوست. کلماتی که او بر صفحه کاغذ جاری می سازد، زنده و پویاست و برخاسته از روح و شخصیت نویسنده است که می تواند به خلق رابطه مستمر میان نویسنده و خواننده بیانجامد (العشماوی، 298:2009).
*[[مصر]]
 
* [[زبان و ادبیات مصر]]
توفیق الحکیم (1898-1973) از پرکارترین ادیبان مصری معاصر و از جمله نویسندگان تاثیرگذار در حوزه داستان نویسی به شمار می رود. او که در سال های حضور در فرانسه برای تحصیل در رشته حقوق، با مطالعه آثار فرهنگی و ادبی غرب، با انواع ادبی این سرزمین آشنا شده بود (ضیف:289)، هرچند در بیشتر آثار خود از آن الهام می گرفت، اما تاکید می کرد که نبایستی ضمیر شرقی مان رااز یاد ببریم. او همچنین باور داشت که در سرزمین های شرقی، منابع نهفته فکری بسیاری وجود دارد که تا کنون کشف و استخراج نشده است. توفیق الحکیم در آثار خود بر تاریخ و تمدن مصر تاکید فراوان داشت و آن را یکی از سرچشمه های اندیشه، فرهنگ و تمدن شرقی و جهان می دانست (الفا خوری:399). از اولین آثار داستانی او اهل الکهف است که با الهام از آیات سوره کهف در قرآن کریم نگاشته شده است و در آن به چالش سخت میان انسان و زمان پرداخته است. او بر آن است تا به خواننده اثر خود بگوید انسان در جهان هستی تنها نیست و قدرتی برتر به او توجه دارد و به او الهام می بخشد(ضیف:291). دومین اثر داستانی او، شهرزاد است که در آن نیز به چالش میان انسان و مکان توجه کرده است. الحکیم در واقع در هر دو اثر مزبور بر این واقعیت تأکید می­کند که انسان نمی­تواند از دایره زمان و مکان و نیروهای غیبی مسلط، خود را برهاند و لذا خیر و سعادت انسان در آن است که به ارزش های معنوی شرقی چنگ بزند. او حتی فراتر از این، به جنگ با عقل غربی که تنها به ماده ایمان دارد و ارزش های معنوی و زیبا را نفی می کند فراخوان داده است (ضیف:291 ). آثار داستانی او در فهرست بلند بالای داستان های مصری معاصر از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از جمله داستان های کوتاه او: راقصة المعبد (1938)، عهد الشیطان(1939)، شجرة الحکم (1945) و مجموعه اول و دوم قصص توفیق الحکیم (1949) و نیز تاریخ حیاة معدة است. عودة الروح (1933)، حمار الحکیم (1940) و الرباط المقدس (1944) و عصفور من الشرق نیزدر فهرست داستان های بلند او قرار دارد.
==کتابشناسی ==
 
نجیب محفوظ (1911-2006) هم در زمره داستان نویسان مطرح مصری و از جمله نویسندگان تاثیر گذار در روند تحول ادبیات معاصر عرب در دهه­های میانی و نیمه دوم قرن گذشته است. او تا سال 1946، تعداد 74 داستان کوتاه نوشت و اولین داستان های بلند او همس الجنون پیشتر،در سال 1938 و عبث الاقدار در سال 1939 مجال نشر یافته بود. کفاح طیبة (1944) از جمله داستان های اوست که به تاریخ دوره فراعنه و مبارزه با مهاجمان بیگانه به سرزمین مصر پرداخته است. داستان های ال[[قاهره]] الجدیدة (1945)، خان الخلیلی (1946)، زقاق المدق (1947)، بدایة و نهایة (1949) با رویکرد رئالیسم اجتماعی به نگارش درآمده است. سه گانه بین القصرین، قصرالشوق و السکریة از جمله شاهکارهای نجیب محفوظ است که در فاصله سال های 1956 و 1957 انتشار یافت. داستان اولی به تحولات سیاسی اجتماعی دوره حکومت ملک فؤاد در فاصله سال 1917 تا قیام سال 1919، قصر الشوق به تحولات سیاسی اجتماعی سال های 1924 تا 1927 و السکریة به تحولات سال های 1935 تا 1944 در قالب شرح زندگی سه نسل از یک خانواده در روند تحولات مزبور پرداخته شده است (العشماوی:318). رمان های اولاد حارتنا (1957)، اللص و الکلاب (1961) ، الطریق (1964) و ثرثرة فوق النیل(1966) از دیگر آثار داستانی مطرح نجیب محفوظ است. داستان اخیر در زمان انتشار مورد توجه نویسندگان و ناقدان ادبی قرار گرفت و مناقشات و مجادلاتی را در محافل ادبی پدید آورد (همان:327). همچنین به دلیل مخالفت علمای الازهر، تا سال ها از نشر داستان اولاد حارتنا ممانعت شد. علاوه بر عبث الاقدار و همس الجنون که در زمره اولین آثار داستانی کوتاه اوست، از جمله دیگر داستان های کوتاه ادبی محفوظ می توان به  تحت المظلة (1969)، شهر العسل (1971) و الجریمة (1973) اشاره کرد. تعداد قابل توجهی از آثار داستانی نجیب محفوظ اساس سناریو برای ساخت فیلم های سینمایی توسط کارگردانان مصری شد. آثار نجیب محفوظ البته به دلیل حمایت از سازش انورسادات رئیس جمهور مصر با اسرائیل و امضای موافقت نامه صلح کمپ دیوید، سال ها در بسیاری از کشورهای عرب تحریم بود. پس از آنکه محفوظ به عنوان اولین نویسنده عرب جایزه نوبل در ادبیات را در سال 1988 دریافت کرد، این ممنوعیت برداشته شد. برخی از آثار این نویسنده نامدار عرب در ایران به فارسی ترجمه شده است.
 
یوسف ادریس (1927-1991) از نامداران حوزه داستان کوتاه در مصر است. مجموعه داستان ارخص لیالی (1954) او را از آغاز مرحله رئالیسم در ادبیات داستانی عرب می دانند. هر چند پیش از او هم تلاش هایی در این حوزه همچون آثار محمود تیمور صورت گرفته بود، داستان های یوسف ادریس بود که مفهوم جدیدی از نقش ادبیات در برخورد با مسائل جامعه و پرداختن به عمق واقعیت های اجتماعی ارائه کرد (عبد المعطی،1994: 29). او از طریق پرداختن به جزئیات ساده زندگی روزمره قهرمانان داستان هایش موفق شده است به عمیق ترین لایه های حقایق تاریخی نفود کند . از ویژگی های داستان های یوسف ادریس، جمع بین زبان محاوره و زبان فصیح ادبی است(همان:62-64). ده ها اثر ادبی از او بر جای مانده است که مهمترین آنها در حوزه داستان کوتاه، علاوه بر مجموعه داستان ارخص لیالی، البطل (1957)، حادثة شرف (1958)، آخر الدنیا (1959)، بیت من لحم (1972)، انا سلطان قانون الوجود (1975) و در حوزه رمان، قصة حب (1956)، الحرام (1958)، العیب (1960) و العسکری الاسود (1959) را می توان نام برد.
 
جمال الغیطانی (1945)، مهمترین میراث­ دار ادبی نجیب محفوظ است که همچون او از داستان کوتاه به رمان رسید و طی سه دهه گذشته در زمره پرکارترین نویسندگان عرب در حوزه ادبیات داستانی قرار داشته است. او اولین داستان خود را درسال 1959 با عنوان نهایة السکیر نوشت. مجموعه داستان "اوراق شاب عاش منذ الف عام" که در سال 1969 مجال نشر یافت، آغاز مرحله جدیدی در داستان نویسی معاصر عرب بود. از ابداعات هنری او نگارش سفرنامه ها در قالب هایی جذاب است. او در این سفرنامه ها، نمایی از سرزمین های ناشناخته و مردمی نا آشنا به مخاطب ارائه می کند. الغیطانی در این سفرنامه ها همچنین تجربه های زندگی و اشتیاق به خروج از سلطه و محدودیت مکان را بازتاب می دهد(الغیطانی،2009:مقدمه). از ویژگی های داستان های او، فضا سازی خاصی است که سبب می شود میان عناصر طبیعت نوعی رابطه عاطفی برقرار شود. از جمله آثار او می توان به حکایات موظف کبیر جداً (1964)، حکایات موظف صغیر جداً (1965)، و قائع حاره الزعفرانی(1991)، الزینی برکات (1998)، نثارالمحو (2005) و نوافذ النوافذ (2008) اشاره کرد. بسیاری از آثار او به زبان های فرانسه و آلمانی ترجمه شده است.
 
علاء الاسوانی(1957) از چهره های مطرح امروزمصر در حوزه ادبیات داستانی معاصر عرب است که متاثر از ادبیات نجیب محفوظ و داستان های او از بن مایه هایی اجتماعی برخوردار است. کتاب داستانی عمارة یعقوبیان (2003) که با نگاهی انتقادی به اوضاع سیاسی اجتماعی مصر پدید آمده است، او را به شهرت جهانی رساند. عمارة یعقوبیان رمانی اجتماعی است و نویسنده طی آن به بررسی جامعه شناختی مصر پرداخته است و تاکنون به چند زبان زنده دنیا ترجمه شده است. ترجمه این کتاب و دیگر کتاب داستانی او به نام شیکاجو در سال 2006 تا 2008 در زمره پرفروش ترین کتاب ها در اروپا به ویژه در ایتالیا و فرانسه بوده است (www.ketabnews.com).  نیران صدیقة (1989) اثر دیگر اوست که شامل یک داستان بلند و 16 داستان کوتاه است. علاء الاسوانی همچنین با قلم خود در صحنه تحولات چند سال اخیر مصر به ویژه تحولات پس از انقلاب ژانویه فعال بود؛ از جمله کتاب "آنچه  انقلاب مصر را اجتناب ناپذیر کرد" را منتشر ساخت.
 
میرال الطحاوی (1968) که در سال 2000 برای نگارش رمان باذنجانة الزرقاء (1998) برنده جایزه کشوری ادبیات شد، از جمله زنان مطرح در حوزه داستان نویسی در سه دهه اخیر مصر است. باذنجانة الزرقاء و الخباء (1966) معروفترین رمان های اوست که به زبان های مختلف ترجمه شده و موضوع پژوهش های دانشگاهی قرار گرفته است. الطحاوی در باذنجانة الزرقاء، مبارزات ایدئولوژیک و جدلیاتی را که نتیجه منطقی تحول جامعه بدوی است، بازتاب می دهد. در رمان الخباء نیز صدای مجهول و پوشیده زن بدوی مصر را به تصویر کشیده است. از دیگر آثار او مجموعه داستان ریم البراری المستحیلة (1995) و رمان الملفات است (بهبهانی ،1381: 49-48). میرال الطحاوی در رمان جدیدش بروکلین هایتس<sup> </sup> که جایزه نجیب محفوظ را در سال 2010 از آن خود کرد ، به مشکلات مهاجران مصری در غرب پرداخته است.
 
از دیگر داستان­نویسان معاصر مصری می­توان از: بهاء طاهر (1930)، نوال السعداوی (1930)، یوسف الشارونی (1924)، فتحی غانم (1924-1999)، یوسف القعید (1944) و رضوی عاشور (1946-2014) نام برد.

نسخهٔ ‏۲۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۱

محمد المویلحی
حافظ ابراهیم

روند داستان نویسی در مصر را می‌توان در دو مرحله مورد بررسی قرار داد. مرحله اول از سال‌های پس از حمله ناپلئون به مصر(1798) و زمامداری محمد علی پاشا آغاز می شود و تا اوایل قرن بیستم ادامه می یابد. این مرحله عمدتا مبتنی بر ترجمه و اقتباس و تلاش برای رهایی از قالب‌های کهن است[۱]. بسیاری از رمان‌های اروپایی بویژه انگلیسی و فرانسوی به زبان عربی ترجمه شد که با وجود فاصله هویتی و عدم انطباق با شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه مصر، از پذیرش زیادی برخوردار شد. البته برخی از مترجمان سعی کردند تا در ترجمه داستان‌های اروپایی، آنها را با حال و هوای جامعه و شرایط و مقتضیات زندگی مردم مسلمان مصر تطبیق دهند[۲] . با الهام و اقتباس از آن آثار هم ، داستان هایی خلق شد که هرچند از جنبه‌های هنری و فنی قابل توجهی برخوردار نبود، درشکل گیری زمینه‌های داستان نویسی را در زبان عربی تاثیر گذاشت. حدیث "عیسی بن هشام"(1898) از محمد المویلحی (1858-1930) که از جمله این داستان‌ها بود، هر چند مغشوش و بی سر و ته، در عین حال تا حدی از حیث محتوا به مفهوم قصه نزدیک شده بود[۳]. المویلحی تلاش کرد تا با این اثر خود با تقلید از چارچوب مقامه­ نویسی، قصه نویسی نوین مصر را بنیان گذارد[۴]. کتاب لیالی سطیح (1907-1908) از حافظ ابراهیم (1870-1932) نیز تلاشی در این راستا بود. کتاب حافظ ابراهیم عبارت است از مقام‌ه­ای انتقادی اجتماعی که طی آن نویسنده، ملاحظات و نظریات خود را در ادبیات، سیاست و جامعه بیان کرده است[۵]. او نیز در نوشته خود از آثار داستانی غرب، الهام گرفت .

در مرحله دوم نیز، داستان نویسی مصر همچنان از ادبیات غرب الهام می‌گرفت[۱]. در این مرحله، ترجمه داستان‌های غربی بدون دخل و تصرف فرونی گرفت و البته نگارش داستان با الهام از داستان مشابه اروپایی نیز به تدریج رواج یافت.

محمد حسین هیکل
داستان زینب

بسیاری از پژوهشگران حوزه ادبیات داستانی در جهان عرب باور دارند که داستان زینب (1914) از محمد حسین هیکل آغاز مرحله جدید در روند داستان نویسی عرب در مصر است. داستان زینب، داستان نویسی را به لحاظ فنی و مبانی داستان نویسی ارتقاء بخشید و زمینه را برای نویسندگان بعدی هموار کرد [۱]. این داستان به دلیل به کارگیری زبان ساده و روان و شیوه‌ای جذاب، توانست طی سال‌ها مخاطبان بسیاری را جذب کند و چنان مورد توجه و استقبال قرار گرفت که سناریوی نخستین فیلم سینمایی در مصر بر اساس آن نوشته شد[۶].

پس از پایان جنگ جهانی اول، داستان نویسی در مصر مرحله رو به رشدی را آغاز کرد و تا نیمه‌های قرن به شکوفایی رسید. نویسندگان پرشماری در این سال‌ها ظهور کردند که در داستان‌های خود مسائل و چالش‌های فرهنگی اجتماعی جامعه را بازتاب می‌دادند. ابراهیم المازنی و طه حسین را می‌توان پیشگام این نویسندگان به شمار آورد[۷].

ابراهیم المازنی

ابراهیم المازنی(1889-1949) از جمله داستان نویسان مصری است که آثار او تاثیر بسزایی در روند داستان نویسی مصر داشت. داستان ابراهیم الکاتب(1931) او مهمترین داستان تاثیرگذار پس از داستان زینب است. المازنی در اثر خود، گویش محاوره‌ای را به دلیل فقدان انعطاف بیانی و عدم ثبات کافی وا نهاده و گویش ادبی را به دلیل انعطاف انتخاب کرده است. صراحت، طنز، نماد پردازی و نقادی جسورانه، اثر المازنی را از سایر آثار داستانی معاصر عرب در نیمه اول قرن بیستم متمایز می‌سازد.[۸] المازنی در داستان های خود بیشتر به جنبه‌های روانشناختی زن و مرد توجه کرده است و برای طرح دیدگاه‌های خود، از زندگی روزمره مصریان بهره گرفته و بدینسان به تحلیل جامعه، سنت‌ها، عادت‌ها و روحیات مردم پرداخته است.[۹] از جمله آثار داستانی او می‌توان به علی الهامش، عود علی بدء، من النافذة، ابراهیم الثانی و مجموعه داستان‌های کوتاه فی الطریق (1936) اشاره کرد.

المعذبون فی الارض
کتاب الوعد الحق

طه حسین (1889-1973) علاوه بر ادب پژوهی و نقد ادبی، در داستان نویسی هم از چهره‌های بارز و تاثیر گذار به شمار می‌رود. مهمترین داستان بلند طه حسین، دعاء الکروان (1934) است که طی آن به چالش روانشناختی میان شهر و روستا و میان اخلاق روستایی با سنت‌­هایش و اخلاق شهری و مفاسد آن می‌پردازد. این رمان از چنان قوتی برخوردار است که خواننده را در یک وضعیت هم‌ذات­‌پنداری با قهرمان داستان قرار می‌دهد و او خود را در فضای واقعی داستان احساس می­‌کند.[۱۰] مجموعه داستان‌های کوتاه المغذبون فی الارض تصویری از مظالمی است که بر مردم مصر در دوره فساد سیاسی و فئودالیسم رفته بود. طه حسین در داستان الوعد الحق به چگونگی ظهور اسلام و معرفی  آموزه‌های آسمانی این دین حنیف پرداخته است. همچنین علی هامش السیرة مجموعه داستانی است که سیره پیامبر و شخصیت‌های صدر اسلام را دستمایه کار خود قرار داده است. الایام (1929) از نظر بسیاری از منتقدین ادبی عرب، بهترین داستان در میان آثار داستانی طه حسین است. این اثر که در دو جلد انتشار یافت، دوران طفولیت و دوران نوجوانی و سال‌های اول جوانی او را شامل می‌شود. پرداخت ادبی و هنری او در این داستان از چنان صداقت، شفافیت و ابتکاری برخوردار است که بلحاظ زیبا شناختی از آثار نویسندگانی چون روسو و شاتوبریان چیزی کم ندارد. طه حسین با روایت داستان زندگی خود در واقع تصویری از جامعه مصر در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ارائه کرده است. الایام به زبان‌های مختلف از جمله انگلیسی، فرانسوی، روسی و چینی ترجمه شده است[۱۱]. از دیگر آثار داستانی طه حسین می توان به شجرة البؤس، جنة الحیوان، القصر المسحور (با مشارکت توفیق الحکیم)، رحلة الربیع و الصیف، احلام شهرزاد اشاره کرد.

محمود تیمور،

محمود تیمور، توفیق الحکیم و نجیب محفوظ را بایستی در زمره نویسندگان مصری برشمرد که پس از ابراهیم المازنی و طه حسین، بیشترین تاثیر را بر روند داستان نویسی عرب داشتند.

محمود تیمور(1894-1973) با مطالعه اولین داستان‌های مصری چون حدیث عیسی بن هشام از مویلحی و داستان زینب از هیکل با داستان نویسی آشنا شد و سپس با شناخت و علاقه‌ای که به آثار داستانی رئالیسیتی گی دومو پاسان فرانسوی پیدا کرد، اولین آثار خود را با داستان کوتاه پدید آورد. ام متولی و قصص اخری(1925) و الشیخ جمعه و قصص اخری (1935) از تجربه‌های موفق محمود تیمور است. هرچند او به عنوان بنیانگذار داستان کوتاه نویسی در تاریخ ادبیات نوین عرب معرفی شده است، داستان‌های بلندی نیز از او بر جای مانده است و در فهرست آثار او مجموعا 25 داستان بلند و کوتاه قرار دارد که طی  آنها نه تنها به مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه زمان خود می‌پردازد که درد و رنج انسان معاصر و مهمتر از آن، به مسائل عالی چون کمال، زیبایی و طبیعت پرداخته است. از جمله داستان‌های کوتاه او انا القاتل (1962) و انتصار الحیاة (1963)، مکتوب علی الجبین، کل عام و انتم بخیر، ابو الشوارب (1953)، بنت الشیطان (1944) قابل ذکر است. برخی داستان‌های بلند او نیز عبارت است از: نداء المجمهول (1932)، کلئو باترا فی خان الخلیلی (1946)، سلوی فی مهب الریح که در سال (1944) منتشر شد. [۱۲]. داستان بلند سلوی فی مهب الریح، داستانی تحلیلی رئالیستی است که شخصیت اصلی آن دختری از شهر اسکندریه است که تحت سرپرستی پدربزرگ قرار دارد. تیمور در این داستان به ویژگی‌های اجتماعی طبقات فقیر و غنی و ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری و تحلیل شخصیت افراد وابسته به این طبقات توجه نشان داده است و از این طریق به مشکلات اجتماعی جامعه مصر پرداخته است[۱۳]. در مجموع می‌توان از سه مشخصه آثار محمود تیمور سخن گفت. چالش فکری از ویژگی‌های بیشتر آثار اوست. او اولین نویسنده عرب است که در داستان‌های خود، چالش را از زمینه‌های عاطفی، حسی و جسمی به حوزه اندیشه منتقل کرد. ویژگی دوم آثار او، شخصیت پردازی افراد به عنوان موجودات زنده با ویژگی‌های انسانی آنهاست. ویژگی دیگر، روش نویسندگی اوست. کلماتی که او بر صفحه کاغذ جاری می‌سازد، زنده و پویاست و برخاسته از روح و شخصیت نویسنده است که می‌تواند به خلق رابطه مستمر میان نویسنده و خواننده بیانجامد [۱۴].

توفیق الحکیم

توفیق الحکیم (1898-1973) از پرکارترین ادیبان مصری معاصر و از جمله نویسندگان تاثیرگذار در حوزه داستان نویسی به شمار می‌رود. او که در سال‌های حضور در فرانسه برای تحصیل در رشته حقوق، با مطالعه آثار فرهنگی و ادبی غرب، با انواع ادبی این سرزمین آشنا شده بود [۱۵]، هرچند در بیشتر آثار خود از آن الهام می‌گرفت، اما تاکید می‌کرد که نبایستی ضمیر شرقی مان را از یاد ببریم. او همچنین باور داشت که در سرزمین‌های شرقی، منابع نهفته فکری بسیاری وجود دارد که تا کنون کشف و استخراج نشده است. توفیق الحکیم در آثار خود بر تاریخ و تمدن مصر تاکید فراوان داشت و آن را یکی از سرچشمه‌های اندیشه، فرهنگ و تمدن شرقی و جهان می‌دانست[۱۶]. از اولین آثار داستانی او اهل الکهف است که با الهام از آیات سوره کهف در قرآن کریم نگاشته شده است و در آن به چالش سخت میان انسان و زمان پرداخته است. او بر آن است تا به خواننده اثر خود بگوید انسان در جهان هستی تنها نیست و قدرتی برتر به او توجه دارد و به او الهام می‌بخشد[۱۷]. دومین اثر داستانی او، شهرزاد است که در آن نیز به چالش میان انسان و مکان توجه کرده است. الحکیم در واقع در هر دو اثر مزبور بر این واقعیت تأکید می‌­کند که انسان نمی­‌تواند از دایره زمان و مکان و نیروهای غیبی مسلط، خود را برهاند و لذا خیر و سعادت انسان در آن است که به ارزش‌های معنوی شرقی چنگ بزند. او حتی فراتر از این، به جنگ با عقل غربی که تنها به ماده ایمان دارد و ارزش‌های معنوی و زیبا را نفی می‌کند فراخوان داده است[۱۷]. آثار داستانی او در فهرست بلند بالای داستان‌های مصری معاصر از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. از جمله داستان‌های کوتاه او: راقصة المعبد (1938)، عهد الشیطان(1939)، شجرة الحکم (1945) و مجموعه اول و دوم قصص توفیق الحکیم (1949) و نیز تاریخ حیاة معدة است. عودة الروح (1933)، حمار الحکیم (1940) و الرباط المقدس (1944) و عصفور من الشرق نیز در فهرست داستان‌های بلند او قرار دارد.

نجیب محفوظ

نجیب محفوظ (1911-2006) هم در زمره داستان نویسان مطرح مصری و از جمله نویسندگان تاثیر گذار در روند تحول ادبیات معاصر عرب در دهه­‌های میانی و نیمه دوم قرن گذشته است. او تا سال 1946، تعداد 74 داستان کوتاه نوشت و اولین داستان‌های بلند او همس الجنون پیشتر،در سال 1938 و عبث الاقدار در سال 1939 مجال نشر یافته بود. کفاح طیبة (1944) از جمله داستان‌های اوست که به تاریخ دوره فراعنه و مبارزه با مهاجمان بیگانه به سرزمین مصر پرداخته است. داستان‌های القاهره الجدیدة (1945)، خان الخلیلی (1946)، زقاق المدق (1947)، بدایة و نهایة (1949) با رویکرد رئالیسم اجتماعی به نگارش درآمده است. سه گانه بین القصرین، قصرالشوق و السکریة از جمله شاهکارهای نجیب محفوظ است که در فاصله سال های 1956 و 1957 انتشار یافت. داستان اولی به تحولات سیاسی اجتماعی دوره حکومت ملک فؤاد در فاصله سال 1917 تا قیام سال 1919، قصر الشوق به تحولات سیاسی اجتماعی سال‌های 1924 تا 1927 و السکریة به تحولات سال‌های 1935 تا 1944 در قالب شرح زندگی سه نسل از یک خانواده در روند تحولات مزبور پرداخته شده است [۱۸]. رمان‌های اولاد حارتنا (1957)، اللص و الکلاب (1961) ، الطریق (1964) و ثرثرة فوق النیل(1966) از دیگر آثار داستانی مطرح نجیب محفوظ است. داستان اخیر در زمان انتشار مورد توجه نویسندگان و ناقدان ادبی قرار گرفت و مناقشات و مجادلاتی را در محافل ادبی پدید آورد [۱۹]. همچنین به دلیل مخالفت علمای الازهر، تا سال ها از نشر داستان اولاد حارتنا ممانعت شد. علاوه بر عبث الاقدار و همس الجنون که در زمره اولین آثار داستانی کوتاه اوست، از جمله دیگر داستان‌های کوتاه ادبی محفوظ می‌توان به تحت المظلة (1969)، شهر العسل (1971) و الجریمة (1973) اشاره کرد. تعداد قابل توجهی از آثار داستانی نجیب محفوظ اساس سناریو برای ساخت فیلم‌های سینمایی توسط کارگردانان مصری شد. آثار نجیب محفوظ البته به دلیل حمایت از سازش انور سادات رئیس جمهور مصر با اسرائیل و امضای موافقت نامه صلح کمپ دیوید، سال‌ها در بسیاری از کشورهای عرب تحریم بود. پس از آنکه محفوظ به عنوان اولین نویسنده عرب جایزه نوبل در ادبیات را در سال 1988 دریافت کرد، این ممنوعیت برداشته شد. برخی از آثار این نویسنده نامدار عرب در ایران به فارسی ترجمه شده است.

یوسف ادریس

یوسف ادریس (1927-1991) از نامداران حوزه داستان کوتاه در مصر است. مجموعه داستان ارخص لیالی (1954) او را از آغاز مرحله رئالیسم در ادبیات داستانی عرب می‌دانند. هر چند پیش از او هم تلاش‌هایی در این حوزه همچون آثار محمود تیمور صورت گرفته بود، داستان‌های یوسف ادریس بود که مفهوم جدیدی از نقش ادبیات در برخورد با مسائل جامعه و پرداختن به عمق واقعیت‌های اجتماعی ارائه کرد [۲۰]. او از طریق پرداختن به جزئیات ساده زندگی روزمره قهرمانان داستان‌هایش موفق شده است به عمیق ترین لایه‌های حقایق تاریخی نفود کند . از ویژگی‌های داستان‌های یوسف ادریس، جمع بین زبان محاوره و زبان فصیح ادبی است[۲۱]. ده ها اثر ادبی از او بر جای مانده است که مهمترین آنها در حوزه داستان کوتاه، علاوه بر مجموعه داستان ارخص لیالی، البطل (1957)، حادثة شرف (1958)، آخر الدنیا (1959)، بیت من لحم (1972)، انا سلطان قانون الوجود (1975) و در حوزه رمان، قصة حب (1956)، الحرام (1958)، العیب (1960) و العسکری الاسود (1959) را می توان نام برد.

جمال الغیطانی (1945)، مهمترین میراث­ دار ادبی نجیب محفوظ است که همچون او از داستان کوتاه به رمان رسید و طی سه دهه گذشته در زمره پرکارترین نویسندگان عرب در حوزه ادبیات داستانی قرار داشته است. او اولین داستان خود را درسال 1959 با عنوان نهایة السکیر نوشت. مجموعه داستان "اوراق شاب عاش منذ الف عام" که در سال 1969 مجال نشر یافت، آغاز مرحله جدیدی در داستان نویسی معاصر عرب بود. از ابداعات هنری او نگارش سفرنامه ها در قالب هایی جذاب است. او در این سفرنامه‌ها، نمایی از سرزمین‌های ناشناخته و مردمی نا آشنا به مخاطب ارائه می‌کند. الغیطانی در این سفرنامه‌ها همچنین تجربه‌های زندگی و اشتیاق به خروج از سلطه و محدودیت مکان را بازتاب می‌دهد.[۲۲] از ویژگی‌های داستان های او، فضا سازی خاصی است که سبب می‌شود میان عناصر طبیعت نوعی رابطه عاطفی برقرار شود. از جمله آثار او می‌توان به حکایات موظف کبیر جداً (1964)، حکایات موظف صغیر جداً (1965)، و قائع حاره الزعفرانی(1991)، الزینی برکات (1998)، نثارالمحو (2005) و نوافذ النوافذ (2008) اشاره کرد. بسیاری از آثار او به زبان‌های فرانسه و آلمانی ترجمه شده است.

علاء الاسوانی(1957) از چهره‌های مطرح امروزمصر در حوزه ادبیات داستانی معاصر عرب است که متاثر از ادبیات نجیب محفوظ و داستان‌های او از بن مایه‌هایی اجتماعی برخوردار است. کتاب داستانی عمارة یعقوبیان (2003) که با نگاهی انتقادی به اوضاع سیاسی اجتماعی مصر پدید آمده است، او را به شهرت جهانی رساند. عمارة یعقوبیان رمانی اجتماعی است و نویسنده طی آن به بررسی جامعه شناختی مصر پرداخته است و تاکنون به چند زبان زنده دنیا ترجمه شده است. ترجمه این کتاب و دیگر کتاب داستانی او به نام شیکاجو در سال 2006 تا 2008 در زمره پرفروش ترین کتاب‌ها در اروپا به ویژه در ایتالیا و فرانسه بوده است [۲۳].  نیران صدیقة (1989) اثر دیگر اوست که شامل یک داستان بلند و 16 داستان کوتاه است. علاء الاسوانی همچنین با قلم خود در صحنه تحولات چند سال اخیر مصر به ویژه تحولات پس از انقلاب ژانویه فعال بود؛ از جمله کتاب "آنچه  انقلاب مصر را اجتناب ناپذیر کرد" را منتشر ساخت.

میرال الطحاوی

میرال الطحاوی (1968) که در سال 2000 برای نگارش رمان باذنجانة الزرقاء (1998) برنده جایزه کشوری ادبیات شد، از جمله زنان مطرح در حوزه داستان نویسی در سه دهه اخیر مصر است. باذنجانة الزرقاء و الخباء (1966) معروفترین رمان‌های اوست که به زبان‌های مختلف ترجمه شده و موضوع پژوهش‌های دانشگاهی قرار گرفته است. الطحاوی در باذنجانة الزرقاء، مبارزات ایدئولوژیک و جدلیاتی را که نتیجه منطقی تحول جامعه بدوی است، بازتاب می‌دهد. در رمان الخباء نیز صدای مجهول و پوشیده زن بدوی مصر را به تصویر کشیده است. از دیگر آثار او مجموعه داستان ریم البراری المستحیلة (1995) و رمان الملفات است.[۲۴] میرال الطحاوی در رمان جدیدش بروکلین هایتس  که جایزه نجیب محفوظ را در سال 2010 از آن خود کرد ، به مشکلات مهاجران مصری در غرب پرداخته است.

از دیگر داستان­ نویسان معاصر مصری می­‌توان از: بهاء طاهر (1930)، نوال السعداوی (1930)، یوسف الشارونی (1924)، فتحی غانم (1924-1999)، یوسف القعید (1944) و رضوی عاشور (1946-2014) نام برد.[۲۵]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ الفا خوری، ص26.
  2. گیب، ص66.
  3. گیب، ص32 و 69.
  4. ضیف، ص238.
  5. الفا خوری، ص141.
  6. گیب، ص77.
  7. ضیف، ص210.
  8. گیب، ص85 و 86.
  9. ضیف (1974). ص210.
  10. الفا خوری، ص353.
  11. ضیف، ص286-280.
  12. ضیف، ص302.
  13. ضیف، ص39-38.
  14. العشماوی (2009)، ص298.
  15. ضیف، ص289.
  16. الفا خوری، ص399.
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ضیف، ص291.
  18. العشماوی، ص318.
  19. العشماوی، ص327.
  20. عبد المعطی (1994)، ص29.
  21. عبد المعطی (1994)، ص62-64.
  22. الغیطانی (2009). مقدمه
  23. برگرفته از .https://www.ketabnews.com
  24. بهبهانی (1381). ص49و48.
  25. صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامع فرهنگ و ملل مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص299-309.