غذا در افغانستان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «غذا، به دلیل کثرت قومی، تعداد غذاها و تفاوت‌های آن زیاد است، بعضی غذاها مشترک است؛ ولی شیوه‌های پخت‌وپز و مواد و ادویه به‌کاررفته در آن تا حدی متفاوت است و بازتاب‌دهنده شرایط قومی و جغرافیایی هر منطقه است. مردم افغانستان به خوردن گوشت (در...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:کابلی پلو (غذای محلی افغانستان).jpg|بندانگشتی]]
غذا، به دلیل کثرت قومی، تعداد غذاها و تفاوت‌های آن زیاد است، بعضی غذاها مشترک است؛ ولی شیوه‌های پخت‌وپز و مواد و ادویه به‌کاررفته در آن تا حدی متفاوت است و بازتاب‌دهنده شرایط قومی و جغرافیایی هر منطقه است.  
غذا، به دلیل کثرت قومی، تعداد غذاها و تفاوت‌های آن زیاد است، بعضی غذاها مشترک است؛ ولی شیوه‌های پخت‌وپز و مواد و ادویه به‌کاررفته در آن تا حدی متفاوت است و بازتاب‌دهنده شرایط قومی و جغرافیایی هر منطقه است.  


خط ۵: خط ۶:
قابلی پلو، انواع خورش مانند قورمه‌سبزی، انواع کباب، انواع آش، انواع آبگوشت از جمله غذاهای رایج است. در غذاها از سیر، فلفل و ادویه به‌منزله چاشنی به فراوانی استفاده می‌شود. در مناطق روستایی و حتی شهرهای کوچک سبزی، میوه وگاهی گوشت را برای نگهداری و مصرف طولانی‌مدت خشک و در جای خنک نگهداری می‌کنند.  
قابلی پلو، انواع خورش مانند قورمه‌سبزی، انواع کباب، انواع آش، انواع آبگوشت از جمله غذاهای رایج است. در غذاها از سیر، فلفل و ادویه به‌منزله چاشنی به فراوانی استفاده می‌شود. در مناطق روستایی و حتی شهرهای کوچک سبزی، میوه وگاهی گوشت را برای نگهداری و مصرف طولانی‌مدت خشک و در جای خنک نگهداری می‌کنند.  


نوع غذا بین طبقات فقیر و غنی تفاوت دارد، در خانواده‌های مرفه از گوشت استفاده بیشتری می‌شود؛ ولی در بین طبقات فقیر نان غذای اصلی را تشکیل می‌دهد. نان و برنج غذای اصلی عامه مردم است. چای نوشیدنی عمده مردم افغانستان است. چایخانه‌ها نیز فعال و پررونق‌اند. چای دارای دو نوع سیاه و سبز است. چای سبز رواج بیشتری دارد. در مهمانی‌های رسمی هر دو نوع چای تعارف  
نوع غذا بین طبقات فقیر و غنی تفاوت دارد، در خانواده‌های مرفه از گوشت استفاده بیشتری می‌شود؛ ولی در بین طبقات فقیر نان غذای اصلی را تشکیل می‌دهد. نان و برنج غذای اصلی عامه مردم است. چای نوشیدنی عمده مردم [[افغانستان]] است. چایخانه‌ها نیز فعال و پررونق‌اند. چای دارای دو نوع سیاه و سبز است. چای سبز رواج بیشتری دارد. در مهمانی‌های رسمی هر دو نوع چای تعارف می‌شود. چای با شکر، شکلات، آب‌نبات، کشمش، در مواردی قند، توت و... صرف می‌شود.گاهی نیز بدون اینها مصرف می‌شود.<ref>علی آبادی، علیرضا(1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 297-298.</ref>


۲۹۷
== نیز نگاه کنید به ==


* [[غذای روسی]]
* [[غذای کوبایی]]
* [[غذای کانادایی]]
* [[غذای تونسی]]


 
== کتابشناسی ==
۲۹۸
 
می‌شود. چای با شکر، شکلات، آب‌نبات، کشمش، در مواردی قند، توت و... صرف می‌شود.گاهی نیز بدون اینها مصرف می‌شود.

نسخهٔ ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۴

کابلی پلو (غذای محلی افغانستان).jpg

غذا، به دلیل کثرت قومی، تعداد غذاها و تفاوت‌های آن زیاد است، بعضی غذاها مشترک است؛ ولی شیوه‌های پخت‌وپز و مواد و ادویه به‌کاررفته در آن تا حدی متفاوت است و بازتاب‌دهنده شرایط قومی و جغرافیایی هر منطقه است.

مردم افغانستان به خوردن گوشت (در درجه اول) و مرغ (در درجه دوم) عادت و علاقه بیشتری دارند تا ماهی. بااین‌حال با افزایش قیمت گوشت استفاده از ماهی نیز رواج یافته و علاوه بر ماهیگیری از رودها، پرورش ماهی نیز در حال رشد است. در بین انواع گوشت، مردم اغلب گوشت گوسفند را بر گوشت گاو ترجیح می‌دهند.

قابلی پلو، انواع خورش مانند قورمه‌سبزی، انواع کباب، انواع آش، انواع آبگوشت از جمله غذاهای رایج است. در غذاها از سیر، فلفل و ادویه به‌منزله چاشنی به فراوانی استفاده می‌شود. در مناطق روستایی و حتی شهرهای کوچک سبزی، میوه وگاهی گوشت را برای نگهداری و مصرف طولانی‌مدت خشک و در جای خنک نگهداری می‌کنند.

نوع غذا بین طبقات فقیر و غنی تفاوت دارد، در خانواده‌های مرفه از گوشت استفاده بیشتری می‌شود؛ ولی در بین طبقات فقیر نان غذای اصلی را تشکیل می‌دهد. نان و برنج غذای اصلی عامه مردم است. چای نوشیدنی عمده مردم افغانستان است. چایخانه‌ها نیز فعال و پررونق‌اند. چای دارای دو نوع سیاه و سبز است. چای سبز رواج بیشتری دارد. در مهمانی‌های رسمی هر دو نوع چای تعارف می‌شود. چای با شکر، شکلات، آب‌نبات، کشمش، در مواردی قند، توت و... صرف می‌شود.گاهی نیز بدون اینها مصرف می‌شود.[۱]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. علی آبادی، علیرضا(1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 297-298.