چین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
تاریخ اولیه­ ی چین به دلیل نبود اسناد و مدارک نوشته شده از آن دوران، قابل اطمینان نیست. این عدم اطمینان به خاطر تلاش­ های صورت گرفته در چندین قرن بعد، برای نوشتن تاریخ آن دوران، دوچندان شده است. به یک معنا، این مشکل ناشی از چندین قرن درون­گرایی حاکم بر بخشی از مردم چین است که به دنبال تمایز میان واقعیت و افسانه در تاریخ این کشور بوده ­اند. عصر ماقبل تاریخ چین به دو عصر حجر قدیم( پارینه سنگی) و [[عصر نوسنگی]] تقسیم می شود<ref>Ulrich Theobald(2000).”Chinese history”. In Online Encyclopedia on Chinese History, Literature and Art. Available for <nowiki>http://www.chinaknowledge.de/About/about.html</nowiki></ref>.  
تاریخ اولیه­ ی چین به دلیل نبود اسناد و مدارک نوشته شده از آن دوران، قابل اطمینان نیست. این عدم اطمینان به خاطر تلاش­ های صورت گرفته در چندین قرن بعد، برای نوشتن تاریخ آن دوران، دوچندان شده است. به یک معنا، این مشکل ناشی از چندین قرن درون­گرایی حاکم بر بخشی از مردم چین است که به دنبال تمایز میان واقعیت و افسانه در تاریخ این کشور بوده ­اند. عصر ماقبل تاریخ چین به دو عصر حجر قدیم( پارینه سنگی) و [[عصر نوسنگی]] تقسیم می شود<ref>Ulrich Theobald(2000).”Chinese history”. In Online Encyclopedia on Chinese History, Literature and Art. Available for <nowiki>http://www.chinaknowledge.de/About/about.html</nowiki></ref>.  


=== [[جامعه و نظام اجتماعی چین]] ===
اندیشه­‌های کنفوسیوس که شالوده­‌ی نظام اجتماعی [[چین]] را در طول تاریخ شکل داده است، کانون خانواده، اعم از خانواده­‌ی کوچک(همسر، شوهر و فرزند)، و یا خانواده­‌ی بزرگ(پادشاه و رعیت) را نمونه و مظهر ثبات اجتماعی می­‌داند. این اندیشمند باستانی، هماهنگی و ارتباط میان زن و شوهر و فرزندان را مانند هماهنگی نت‌­های موسیقی ضروری دانسته و می‌­گفت، میان خانواده­‌ی باثبات و دولت باثبات ارتباط مستقیمی وجود دارد. او در خصوص خانواده توصیه می­‌کرد: خانواده باید گسترده باشد(خانواده‌­ی کامل در [[فرهنگ چینی]] خانواده‌­ای است­ که پنج نسل در کنار هم زندگی کنند)؛ فرزندان از پدر و مادر اطاعت کنند؛ و برادر کوچکتر از برادر بزرگتر اطاعت نماید. در این جامعه داشتن فرزند در خانواده همیشه امری میمون و پسندیده و لازم شمرده می‌­شد. خانواده­‌ی بدون فرزند نوعی تابو به حساب می­‌آمد. مردم از قورباغه و برخی دیگر از پرندگان و حیواناتی ­که تولید نسل بیشتری دارند خوششان می‌­آمد. مردم چین داشتن هر فرزند پسر را معادل یک خوشبختی می­‌دانستند و ضرب المثلی می­‌گوید:«یک پسر نعمت است و چند پسر نعمت افزوده.» و چندین نسل در زیر یک سقف و با هم زندگی می­‌کردند.
اگرچه در جامعه­‌ی چین حکما و فرزانگان بسیاری برای راهنمایی و هدایت کشور، جامعه و فرد به سوی رفاه، خوشبختی و سعادت پا به عرصه­‌ی وجود گذاشته‌­اند، اما این اندیشه­‌های خردمندانه­‌ی کنفوسیوس بود که در طول هزاره­‌های گذشته همیشه معیار سنجش خیر و شر، سعادت و شقاوت، پاکی و ناپاکی، فضیلت و رذیلت پادشاهان، مقامات، و خانواده‌­ها شمرده می­‌شد، و آموزه‌­های او بود که در دربار و کوچه و بازار وِرد زبان حال و قال مردم بود و از پادشاه و رعیت تلاش می­‌کردند تا بنا و چارچوب روابط خانوادگی، زن و شوهری، پدر و پسری، و شاهی و رعیتی و روابط اجتماعی و هنجارها و ناهنجاری­‌های اجتماعی را براساس این آموزه­‌ها قرار داده و طبق آن مورد قضاوت قرار دهند. در طول هزاره­‌ها، آمد و رفت سلسله­‌ها و پادشاهان و به قدرت رسیدن و از تخت افتادن آن­‌ها نه تنها هیچ تغییری در ارزش­‌های اجتماعی و ملاک­‌های تعیین شده از سوی کنفوسیوس برای رسیدن به نیک بختی و دچار شدن به شور بختی کشور و جامعه نگذاشت، بلکه هر حاکمی تلاش می­‌کرد اعمال و رفتار و کردار و حکومت­داری و سیاست­‌های داخلی و خارجی خود در زمینه‌­های سیاسی، فرهنگی، آموزشی و اقتصادی را هرچه منطبق­‌تر با اندیشه­‌های این حکیم فرزانه قلمداد نموده و از این طریق برای حاکمیت خود مشروعیت بیشتری کسب کند. این روند، حتی در دوران کمونیست‌­ها نیز (به غیر از سال­‌های نخست روی کار آمدن مائو که بنا را بر ستیزه با هر آن­چه متعلق به گذشته بود قرار داده بود) ادامه داشت و ملاک و معیار سنجش وفاداری به فرهنگ سنتی چین به­‌شمار می­‌رفت. با آغاز اصلاحات در اواخر دهه­‌ی1970، و هویت خواهی نسل جدید در این کشور، بازگشت به ارزش‌­ها و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی گذشته سرعت بیشتری به خود گرفته و دولت و جامعه­‌ی چین تلاش می­‌کنند با تمسک به روح حاکم بر فرهنگ سنتی خود، در مقابل هجوم فرهنگ بیگانه، به ویژه فرهنگ غرب، ایستادگی نموده و ارزش‌­ها و فرهنگ سنتی چین را جهانی سازند<ref>سابقی، محمدعلی(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی جلد اول </ref>.






== کتابشناسی ==
== کتابشناسی ==

نسخهٔ ‏۲۸ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۴۲

جغرافیای طبیعی در چین

نقشه هوایی کشور چین و کشورهای همسایه

سرزمین چین، به‌عنوان سومین کشور پهناور جهان پس از روسیه و کانادا، با 9 میلیون و 596 هزار و 960 کیلومتر مربع مساحت، در شرق قاره‌ی آسیا قرار گرفته و پهنه‌ی آن حدوداً یک پنجم خاک قاره‌ی آسیا و یک چهارم مساحت کل (آبی و خاکی) این قاره و شش برابر وسعت خاک کشور جمهوری اسلامی ایران است. خاک این کشور شامل جلگه‌ها، حوزه‌های آبی، تپه‌ها، فلات‌ها و کوه‌ها است و بالغ بر 22 هزار و 117 کیلومتر مربع مرز خاکی دارد.

کشور چین با 14 کشور مرز خاکی دارد که همسایگان آن را روسیه در شمال و شمال شرقی، مغولستان در شمال، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان در شمال غربی، افغانستان، پاکستان، هندوستان، بوتان، نپال در غرب و جنوب غربی، میانمار، لائوس، ویتنام در جنوب و کره شمالی در شرق تشکیل می‌دهند.

این کشور هم‌چنین بالغ بر 18 هزار کیلومتر خط ساحلی دارد و با کشورهای ژاپن، فیلیپین، اندونزی، کره‌ی جنوبی، مالزی و برونئی مرز آبی دارد که طول آن بالغ بر 32 هزار کیلومتر است. مهم‌ترین دریاهای چین عبارتند از: دریای زرد با 280 هزار کیلومتر مربع مساحت، دریای چین شرقی با 770 هزار کیلومتر مربع وسعت، دریای چین جنوبی با 5/3 میلیون کیلومتر مربع و دریای بوخَی (Boha) با 77 هزار کیلومتر وسعت. کشور چین هم‌چنین مالک حدود 7600 جزیره‌ی بزرگ و کوچک مجموعا با مساحت بیش از 80000 کیلومتر مربع است.

نقشه جغرافیایی چین

33 درصد از اقلیم چین را کوه‌ها، 26 درصد را فلات‌ها، 19 درصد را حوضه‌های آبخیز، 12 درصد را دشت و 10 درصد را تپه‌ها تشکیل می‌دهند و 9 کوه مرتفع جهان در این کشور واقع شده است که فلات تبت، مشهور به «بام دنیا»، با میانگین ارتفاع 4 هزار متر از سطح دریا و قله‌ی اِوِرِست، بلندترین قله‌ی دنیا با ارتفاع 13/8848 متر از سطح دریا و رشته کوه‌های هیمالیا، تیَن شَن، کونلون، از جمله‌ی آنها هستند.

جمعیت چین

چین پرجمعیت ­ترین کشور جهان است. براساس گزارش برنامه ­ی عمران سازمان ملل متحد، جمعیت چین در سال 2020 میلادی، به یک میلیارد و 412 میلیون و 210 هزار نفر رسید که حدود 22 درصد جمعیت جهان را به خود اختصاص داده است. این کشور یکی از مناطق دارای تمرکز بالای جمعیت در واحد کیلومتر است؛ یعنی به­ طور میانگین 135 نفر در هر کیلومتر مربع و سه برابر متوسط جهانی. البته این تراکم جمعیتی در مناطق مختلف متفاوت است. برای نمونه، در استان جیانگ ­سو در هر کیلومتر مربع 598 نفر زتدگی می­ کنند، در حالی­که این رقم در استان خودمختار تبت به رقم 6/1 نفر در هر کیلومتر مربع کاهش می ­یابد.

8/ 19 درصد از جمعیت چین زیر 14 سال، 1/ 72 درصد بین 15 تا 64 سال و 1/8 درصد دیگر بیشتر از 65 سال سن دارند. میانگین سنی در بین مردان چین 5/33 سال و امید به زندگی در آنان 61/71 سال است. هم­چنین میانگین سنی زنان این کشور 7/34 سال و امید به زندگی در میان آنان 52/75 سال می­ باشد .

طبق آمار سال 2020 میلادی، بیش از 902 میلیون نفر(89/63 درصد) از جمعیت چین در مناطق شهری زندگی می ­کنند و حدود 509 میلیون (11/36 درصد) هنوز روستا نشینند[۱]، ولی جاذبه­ ی بازار کار در مناطق توسعه یافته ­ی شهری و صنعتی و مظاهر زندگی شهری موجب شده تا روز به روز از تعداد جمعیت روستایی چین کاسته و بر جمعیت شهر نشین آن افزوده شود. براساس آمار منتشره در مطبوعات این کشور، در پایان سال2020 نرخ شهر نشینی در چین به 89/63 درصد رسید که در تاریخ این کشور بی سابقه است. و همان طور که پیش بینی می ­شد، میزان  60 جمعیت شهر نشین با مهاجرت 300میلیون نفر جمعیت روستایی به شهرها، به جمعیتی بالغ بر 902 میلیون نفر رسید[۲].

نقشه جمعیتی چین

براساس گزارش منتشره از سوی تشکیلات تنظیم خانواده در چین، به احتمال زیاد رشد جمعیت چین در سال2040به صفر خواهد رسید. تا آن تاریخ به طور متوسط سالی بین 8 تا10میلیون نفر به جمعیت این کشور اضافه خواهد شد. پیش از دهه­ ی1990میزان رشد جمعیت چین بالای6/2درصد بود در حالی­ که این نرخ در دهه ­ی1990به 2/1درصد کاهش یافت. این گزارش هم­چنین پیش ­بینی کرده در سال 2040بیش از12درصد جمعیت چین به سن سالمندی خواهند رسید که لازم است پیش از مواجه شدن با این پدیده دولت در قانون تنظیم خانواده و سیستم تک فرزندی موجود تجدید نظر نماید[۳].

اقلیت های قومی چین

اسامی اقلیت های قومی چین

نام اقلیت­ های کشور چین که از نظر دولت این کشور، ملیت­ های چینی نامیده می­شوند، عبارتند از: «خَن»، «مغولی»؛ «خویی»؛ «تبتی»؛ «ایغوری»؛ «میائو»؛ «ای»؛ «جووان»؛ «بو ای»؛ «کره­ای»؛ «مَن»؛ «دونگ»؛ «یائو»؛ «بای»؛ «تو­جیا»؛ «خَنی»؛ «قزاق»؛ «دای»؛ «لی»؛ «لی­شو»؛ «وای» «شیه»؛ «گائو­سان»؛ «لا­کو»؛ «شویی»؛ «دونگ­شیان»؛ «ناشی»؛ «جین­بو»؛ «قرقیز»؛ «تو»؛ «داوور»؛ «مولائو»؛ «چیانگ»؛ «بولانگ»؛ «سالار»؛ «مائو­نان»؛ «مائولائو»؛ «شی­بو»؛ «آچانگ»؛ «پومی»؛ «تاجیک»؛ «نو»؛ «ازبک»؛ «روس»؛ «عونک»؛ «شی­که«؛ «ده­آن»؛ «بائو­آن»؛ «یو­گو»؛ «جین»؛ «تاتار»؛ «دو­لون»؛ «ار لن­چون»؛ «خِه جِه»؛ «مَن­با»؛ «گه­با» و «جی­نئو».

از این 55 اقلیت قومی، 10 اقلیت مسلمان هستند که عبارتند از: خویی، تاجیک، قرقیز، قزاق، تاتار، اویغور، سالار، دونگ­شیان، بائو­آن، و ازبک[۴].

گرایش های دینی اقلیت های قومی چین

در کشور چین، ادیان مذاهب و باورهای فكری گوناگونی رواج دارد كه عمده ­ی آن­ها عبارتند از: بودایی، دائویی، اسلام، مسیحی و یهودی. نکته­ ی قابل ذکر این است­که، بیشتر اقلیت­ های قومی این کشور دارای اعتقادات مذهبی و باورهای دینی بوده و برخی از آن­ها نیز به آیین­ ها، كیش ­ها و باورهای کهن سنتی و عامیانه ­ی بومی اعتقاد دارند. برای نمونه، اغلب نژاد تبتی به آیین بودایی لامایی اعتقاد دارند. افزون بر تبتی­ ها، برخی از سایر اقوام نیز هم­چون مغولی، تو، یوگور، من­با، پریمی، و ناشی، به آیین بودای لامایی معتقدند. برخی دیگر مانند اقوام دای، بلانگ، ده­آنگ و بخشی از قوم وا؛ پیرو آیین بودایی ماهایانا هستند. و ده اقلیت قومی هم­چون هوی، اویغور، قزاق، دونگ­شیانگ، بائوآن، سالار، قرقیز، تاتار، ازبك و تاجیك پیرو دین اسلام بوده و گروهی از اقوام یی، میائو، لاهو، جینگ­پو، و لی­سو، به مسیحیت اعتقاد دارند. روس­ ها و عده­ ای از قوم اونكی پیرو آیین ارتودوكس هستند. در میان برخی از اقلیت­ های قومی مانند دلونگ، نو، وا، جینگ­پو، گائو­شان، اوروچن، و لوبا نیز به ارواح، نیاپرستی و طبیعت پرستی و سایر باورهای پیشینیان رواج دارد[۵].

تاریخ چین

مردم سرزمین چین را باید جزو ملت هایی به شمار آورد كه از آغاز دوره ی احساس نیاز  انسان به انتقال ایده و اندیشه ی خود به دیگران از طرق مختلف، به فكر كشف راه هایی پرداخت كه بتواند از طریق ثبت اندیشه ها، خود راجاودان سازد. گفته می¬شود كه كتابت درچین،2000سال پس از كشف و مورد استفاده قرار گرفتن علایم نوشتاری در بین النهرین آغاز شده است، یعنی حدود3000 سال پیش، مكتوب های اولیه ی چینی تحت عنوان جیاگووِن كه در واقع حروف تصویری هستند و بر روی كاسه ی لاك پشت ها حكاكی شده اند، متعلق به دوران سلسله شانگ است كه در قرن های 16 تا11پیش از میلاد حكمفرمایی می كرده اند. ولی چنانچه كشفیات اخیری كه از منطقه ای به نام جیاخو به دست آمده است ازسوی دانشمندان مورد تایید قرار گیرد. تاریخ كتابت و استفاده از علایم نوشتاری انسان های اولیه درسرزمین چین به8600 سال قبل برخواهد گشت كه در آن صورت قدمت نوشته های كشف شده از جیاخو 3000سال بیشتر از آثار منطقه ی بین النهرین خواهد بود. اگرچه كشفیات منطقه ی جیاخو هنوز مورد توافق اكثرباستانشاسان قرار نگرفته و موجب مباحثات داغی بین اندیشمندان گردیده است، ولی این اختلافات و مباحثات چیزی از اهمیت و ارزش مكتوبات تاریخی به اثبات رسیده ی تاریخ باستان چین نمی كاهد و بلكه تأكیدی بر جدی بودن این ایده است كه فرهنگ تاریخ نویسی درچین، یكی از قدیمی ترین پدیده های جهان بوده و مردم این سرزمین جزو نخستین انسان هایی بوده اند كه از علایم نوشتاری برای ثبت وانتقال پیام تاریخی خود استفاده كرده اند[۶].

1. پیش از تاریخ چین

تاریخ اولیه­ ی چین به دلیل نبود اسناد و مدارک نوشته شده از آن دوران، قابل اطمینان نیست. این عدم اطمینان به خاطر تلاش­ های صورت گرفته در چندین قرن بعد، برای نوشتن تاریخ آن دوران، دوچندان شده است. به یک معنا، این مشکل ناشی از چندین قرن درون­گرایی حاکم بر بخشی از مردم چین است که به دنبال تمایز میان واقعیت و افسانه در تاریخ این کشور بوده ­اند. عصر ماقبل تاریخ چین به دو عصر حجر قدیم( پارینه سنگی) و عصر نوسنگی تقسیم می شود[۷].

جامعه و نظام اجتماعی چین

اندیشه­‌های کنفوسیوس که شالوده­‌ی نظام اجتماعی چین را در طول تاریخ شکل داده است، کانون خانواده، اعم از خانواده­‌ی کوچک(همسر، شوهر و فرزند)، و یا خانواده­‌ی بزرگ(پادشاه و رعیت) را نمونه و مظهر ثبات اجتماعی می­‌داند. این اندیشمند باستانی، هماهنگی و ارتباط میان زن و شوهر و فرزندان را مانند هماهنگی نت‌­های موسیقی ضروری دانسته و می‌­گفت، میان خانواده­‌ی باثبات و دولت باثبات ارتباط مستقیمی وجود دارد. او در خصوص خانواده توصیه می­‌کرد: خانواده باید گسترده باشد(خانواده‌­ی کامل در فرهنگ چینی خانواده‌­ای است­ که پنج نسل در کنار هم زندگی کنند)؛ فرزندان از پدر و مادر اطاعت کنند؛ و برادر کوچکتر از برادر بزرگتر اطاعت نماید. در این جامعه داشتن فرزند در خانواده همیشه امری میمون و پسندیده و لازم شمرده می‌­شد. خانواده­‌ی بدون فرزند نوعی تابو به حساب می­‌آمد. مردم از قورباغه و برخی دیگر از پرندگان و حیواناتی ­که تولید نسل بیشتری دارند خوششان می‌­آمد. مردم چین داشتن هر فرزند پسر را معادل یک خوشبختی می­‌دانستند و ضرب المثلی می­‌گوید:«یک پسر نعمت است و چند پسر نعمت افزوده.» و چندین نسل در زیر یک سقف و با هم زندگی می­‌کردند.

اگرچه در جامعه­‌ی چین حکما و فرزانگان بسیاری برای راهنمایی و هدایت کشور، جامعه و فرد به سوی رفاه، خوشبختی و سعادت پا به عرصه­‌ی وجود گذاشته‌­اند، اما این اندیشه­‌های خردمندانه­‌ی کنفوسیوس بود که در طول هزاره­‌های گذشته همیشه معیار سنجش خیر و شر، سعادت و شقاوت، پاکی و ناپاکی، فضیلت و رذیلت پادشاهان، مقامات، و خانواده‌­ها شمرده می­‌شد، و آموزه‌­های او بود که در دربار و کوچه و بازار وِرد زبان حال و قال مردم بود و از پادشاه و رعیت تلاش می­‌کردند تا بنا و چارچوب روابط خانوادگی، زن و شوهری، پدر و پسری، و شاهی و رعیتی و روابط اجتماعی و هنجارها و ناهنجاری­‌های اجتماعی را براساس این آموزه­‌ها قرار داده و طبق آن مورد قضاوت قرار دهند. در طول هزاره­‌ها، آمد و رفت سلسله­‌ها و پادشاهان و به قدرت رسیدن و از تخت افتادن آن­‌ها نه تنها هیچ تغییری در ارزش­‌های اجتماعی و ملاک­‌های تعیین شده از سوی کنفوسیوس برای رسیدن به نیک بختی و دچار شدن به شور بختی کشور و جامعه نگذاشت، بلکه هر حاکمی تلاش می­‌کرد اعمال و رفتار و کردار و حکومت­داری و سیاست­‌های داخلی و خارجی خود در زمینه‌­های سیاسی، فرهنگی، آموزشی و اقتصادی را هرچه منطبق­‌تر با اندیشه­‌های این حکیم فرزانه قلمداد نموده و از این طریق برای حاکمیت خود مشروعیت بیشتری کسب کند. این روند، حتی در دوران کمونیست‌­ها نیز (به غیر از سال­‌های نخست روی کار آمدن مائو که بنا را بر ستیزه با هر آن­چه متعلق به گذشته بود قرار داده بود) ادامه داشت و ملاک و معیار سنجش وفاداری به فرهنگ سنتی چین به­‌شمار می­‌رفت. با آغاز اصلاحات در اواخر دهه­‌ی1970، و هویت خواهی نسل جدید در این کشور، بازگشت به ارزش‌­ها و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی گذشته سرعت بیشتری به خود گرفته و دولت و جامعه­‌ی چین تلاش می­‌کنند با تمسک به روح حاکم بر فرهنگ سنتی خود، در مقابل هجوم فرهنگ بیگانه، به ویژه فرهنگ غرب، ایستادگی نموده و ارزش‌­ها و فرهنگ سنتی چین را جهانی سازند[۸].


کتابشناسی

  1.   Ping, Z.(2010).China’s Geography. China international Press.
  2.   Xinhua News Agency. 4th may 2012
  3. South China Morning Post. 11th March 2005
  4. ابراهیم، فِنگ جینگ یوان(2003). الاسلام فی الصین. دار الهلال الازرق للنشر. هونغ کونغ.
  5. سایت اینترنتی امور اقلیت­های دولت چین قابل بازیابی از . WWW.seac.gov.cn
  6. سابقی، علی محمد (1384). شهر تاریخی زیتون(چوانجو)، یادگاری از حضور ایرانیان در چین، مجله چشم انداز، شماره 19.
  7. Ulrich Theobald(2000).”Chinese history”. In Online Encyclopedia on Chinese History, Literature and Art. Available for http://www.chinaknowledge.de/About/about.html
  8. سابقی، محمدعلی(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی جلد اول