دوران ماقبل تاریخ ژاپن: تفاوت میان نسخهها
(ویرایش صفحه) |
(ویرایش صفحه) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
[II] 『漢書』/Kanjo/Book of Han: کتابی درباره [[تاریخ چین]] دوره تانگ که ظاهرا سال 111 م کامل شده است. | [II] 『漢書』/Kanjo/Book of Han: کتابی درباره [[تاریخ چین]] دوره تانگ که ظاهرا سال 111 م کامل شده است. | ||
= نیز نگاه کنید به = | |||
* [[پیش از تاریخ چین]] | |||
* [[تاریخ چین]] | |||
* [[تاریخ ژاپن]] | |||
== کتابشناسی == | == کتابشناسی == |
نسخهٔ ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۵
دیرینه مردم ژاپن به واسطه اكتشافات باستان شناسي از اواخر دوران پارینهسنگی گزارش شده است. باستانشناسان قدیمیترین استخوانهایی که از انسان در هاماماتسو(浜松/Hamamatsu) -استان شیزوئوکا- یافت شده را به 14 تا 18 هزار سال پيش -پایان عصر یخبندان- مربوط دانستهاند. گويا هنگامی که نوک شمال غربی جزیره هوکایدو ژاپن به قسمت شرقی روسیه متصل بوده است، اولین انسانها از اين راه به سرزمین ژاپن وارد شدهاند. آب شدن یخها جزیرههای ژاپن را از خشکیهای قاره اوراسیا جدا كرد. ویژگی خاص دوران پارینه سنگی ژاپن در این است که اولین سنگهای صیقلخورده و قدیمیترین سنگهای آسیاب جهان در این منطقه یافت شده است. نمونه تبرهای سنگی صیقل خورده از دوران پارینه سنگی در موزه ملی توکیو ديده ميشود [۱].
آینوها که مردمانی از نوع قفقازی با پوست سفید و ریش انبوهاند و قرنها در شمال مجمعالجزایر ژاپن زيسته اند، تمدن ماهیگیری و شکار را از شرق سیبری به ژاپن آوردند. این انتقال نخست در هوکایدو جزیره شمالی و سپس در مرکز هونشو یعنی جزیره اصلی ژاپن و غرب آن یعنی ناحیه کانتو گسترده شد. این مردم را که از شمال آمدند، نیای دور آینوها یعنی بومیان شمال ژاپن میدانند. آینوها با وجود خطرهای بسیار تاکنون باقی مانده و اینک منحصر به گروه اندکی شدهاند که در هوکایدو زندگي میکنند [۲].
بيشتر ژاپنیها از نژادی مغولیاند، با اندامی خرد، چهرهای با مشخصات مغولی و چشمانی تنگ و رنگ زرد و رويی کاملاً هموارتر از آن قفقازیها که با گونههای برآمده و دستها و پاهای نسبت به تن کوتاه هستند. در درون خانواده مغولی هم دستکم دو خاستگاه مشخص میتوان یافت که حاصل در آمیختن مردم این دو گروه، ظهور ژاپنیها بود. نخستین گروه از آسیای میانه است. جلوه این خاستگاه نه تنها در ویژگیهای جسمانی ژاپنیها دیده میشود، بلکه در زبان ایشان نیز منعکس است. خاستگاه دوم ژاپنیها منطقه جنوب چین است. جلوههای آن در مشخصات جسمانی چون ریزبافی اندام، پوست زرد و استخوانهای ظریف جلوهگر است که با خصوصیات مردم جنوب چین بیشتر سازگاری دارد تا شمال این سرزمین. گذشته از اینها بعضی از اقلام خوراکی مانند مصرف برنج خیس بیشتر نمودار چین جنوبی است. یک خاستگاه دیگر هم برای ژاپنیها بر شمردهاند و آن منطقه جنوب شرقی آسیا و جزایر اقیانوس آرام است که احتمال آن مورد اختلاف است [۳].
در دوران پارینهسنگی زیرین اغلب صنایع ژاپن مربوط به معیشت متکی بر شکارگری است، ابزار سنگی، بقایای مواد مصرف شده و آثار آتش در بومگاههای مورد بررسی مانند سونابارا[I] نشان اسکان گروههای کوچک در سنگپناههای تنگی است که که وسعت آنها از دو یا حداکثر سه متر بیشتر نیست. صنایع سنگی یافت شده در منطقه تاچیکاوا(立川/Tachikawa) که در حدود سی هزار تا ده هزار سال شکل گرفته شامل ابزارهایی چون قلم سنگ و تیغههای مختلف است. این ابزار در طی زمان با تاثیر پذیری از فرهنگهای دیگر غنیتر شدند. حدود ۱۳ هزار سال پیش از میلاد صنایع ابزارسازی ژاپن با كاربرد فن ساختن ابزارهای دو وجهی مورد کاربرد به اشکال قرینهای برای استفاده پیکان و سنان تیر و نیزه غنی شد و از برخی از این افزارهای غیر قرینهای نیز به عنوان کارد استفاده میشد [۴].
1-1 دوره جومون
دوره جومون از 14 هزار سال قبل شروع و تا قرن دهم قبل از میلاد ادامه داشت. جومون مرکب از دو کانجی جو یا ناوا (縄/Nawa/Jō) و مون (文/Mon) به معنی نقش و نگار است و اشاره به سفالینههایی دارد که روی آن نقش و نگارهایی ریسمان مانند است. ظروف سفالین که نشانه تمدن مردم اولیه ژاپن است بیش از 10 هزار سال پیش از میلاد در ژاپن ساخته شد. هنر و ظرافتی را که در ساخت این سفالها به کار رفته است، ممتاز شناختهاند. سفالگری این دوره «جوءمون» -نقش طنابی- نامیده میشود و فرهنگ این دوره را نیز به همین نام میشناسند [۲]. مردم جومون از جنگ افزار سنگی بهره میگرفتند و در گودالهایی میزیستند که نوع خاصی از آن در چین کهن نیز بوده است. آنها کشاورزی نمیکردند و از ریشه گیاهان و غلات و شکارهای موجود در جنگلها و ماهیهای صدفدار در حاشیه دریا تغذیه میکردند [۵].
احتمالا كهنترین سفالینههای ژاپن از غارهای محل سکونت انسان کهن به دست آمده و از آن شمار است سفالهای غارهای هونشو مرکزی شیکوکو و کیوشو . این سفالینههای ژاپنی شامل بقایای پراکنده و کوچک ظروف سفالی ته گرد ساخته شده از تکههای عمل آمده و به هم فشرده گل رس و کهنترین نمونههای آن دارای نقش فرو رفته خطوط موازی ناشی از اثر ناخن دست و نمونه کهن سفال راه راه است. سفال دوره پیش از جومون غالباً از غارها و جانپناههای صخرهای دور از ساحل و سفال جومون بیشتر از کرانه رودها، تلوارههای پوسته صدفها و صدفماهی و مواد مصرفی و اقامتگاه های ساحلی در فضای باز یافت شده است. زمان سنجی با رادیو کربن از بقایای نباتات سوخته یافته شده در کف خانهای در اوئهنوهارا(上野原/Uenohara) واقع در استان کوماموتو به تاریخی حدود ۱۴۰۰ قبل از میلاد باز میگردد. این بقایا شامل اندکی دانههای جو، برنج هفتبند، لوبیا قرمز وحشی، بلوط و شاخههای خیزران یعنی بنیاد معیشت طی دوره چهارم جومون است. انسانهای دوران جومون مردگان خود را دفن میکردند و این کار با سادگی انجام میشد و گاه بر قبور مردگان سنگی عمودی به یادگار نهاده میشد. علاوه بر نقش برجسته سر انسان نقش خدایی انسان رخ نیز روی لبه و دسته برخی از سفالینههای جومون دیده میشود. از جمله زیورهای رایج در این دوره نماد جادویی دندان و پنجه سوراخ شده حیوانات است که الگوی بعدی جواهرات و گردن آویزهای خمیده سلطنتی ماگاتاما(勾玉/Magatama) =کج مهره- شد. گفتنی است که در جلوههای فرهنگ جومون نشانهای از سلسله مراتب اجتماعی یا حتی اختلافات اجتماعی دیده نشده است [۴]، چیزی که ظهور آن نشان ورود به دوران باستان است.
1-2 دوره یایویی
پس از دوره جومون دوره یایویی تا اواسط قرن سوم میلادی ادامه داشت. این دوره هم نامش را از سفالینههایی گرفت که فرهنگ این دوره وامدار آن است. سفال یایویی(弥生土器/Yayoi doki) نام خود را از منطقهای در توکیو گرفت که نخستین بار آنجا کشف شدند، سفالهایی که نسبت به سفال جومون نازکتر و سفتتر و در دمای بالاتری پخت شده بودند.
ویژگیهای دوره یایویی شامل کار با آهنآلات، ظهور نوع جدیدی از کوزهگری و آغاز متمرکز کشت برنج در شالیزار است. فرهنگ یایویی به سرعت در سرزمین اصلی هونشو گسترش پیدا کرد و با فرهنگ بومی جومون درآمیخت [۶]. سه نشانه مهم فرهنگ یایویی، آینههای برنزی، شمشیر برنزی و مهرهای موسوم به ماگاتاما هستند. تاثیر چین بر سلاحهای مسی و برنزی این دوره و نیز بر برنجکاری و ناقوسهای کوچک ژاپنی روشن است. نخستین اشاره مکتوب موجود به ژاپن در همین دوره و در «کتاب هان»[II] از مجموعه کتابهای تاریخی چین موسوم به «بیست و چهار تاریخ»(二十四史Nijūshi shi/Twenty Four Histories) است.
کشف جو و برنج از طریق ارتباط با کره و از مسیر کیوشوی شمالی طی سده سوم پیش از میلاد در مرحله جومون متاخر میسر شد و با رواج اسکان بیشتر در دوره جدید یایویی کشت برنج به عنوان اساس اقتصاد معیشتی جدید مورد پذیرش قرار گرفت. حدود ۲۰۰ سال پیش از میلاد اقتصاد معیشتی نو در شيكوکو و هونشوي غربی معمول شد و حدود ۱۰۰ پیش از میلاد تا دشت کانتو و توهوکوی مرکزی گسترش یافت. در اواسط دوره یایویی سراسر منطقه غرب و نیمی از ژاپن متکی بر اقتصاد زراعی بود. آثار بازمانده از این دوره عبارتند از: آثار شالیزارها، کانالهای آبیاری و داسهای درو همانند نمونه هایی که دو یا سه هزار سال پیش از آن دهقانان چین شمالی بکار می_برده اند. در این دوره نیز شکار حیوانات و صید ماهی همچنان منبع اصلی پروتئین حیوانی بود. پرداختن به زراعت اسکان بیشتر را میسر ساخت و فراهم آمدن ذخایر غذایی بیشتر موجب اسکان محدود، تقسیم کار و به همراه آن پیشرفت فناوری گردید. ابداع چرخ سفالگری در اواسط دوره یایویی سبب بهبود کیفیت سفالینهها شد. بافندگی در این دوره بیشک هنری بومی بود. صنعت ذوب و ترکیب فلزات با توجه به آثار مفرغی بازمانده از این دوره نشانه پیدایی ریختهگران و مسگران متخصص بود. کاربرد آهن محدود و ابزارهایي چون تبر، تیشه، داس و پیکان بيشتر از سنگ تراشیده فراهم میشد و از مفرغ که در آغاز صنعتی وارداتی و غیر بومی بود برای ساختن تندیس و وسایل انجام مراسم آیینی استفاده میشد.
وجود ارتباط با چین در گزارشهای چینی دوره هان و گزارشهای باستان شناسی اخیر مسلم نموده که فراگیری و واردات سلاح مفرغی، آینه، سکههای معدود، زیورآلات و مهرههای شیشهای از این دوره آغاز گردید. اگرچه سلاح مفرغی این دوره از الگوهای چینی متأثر است، اما کاملا چینی نیست و نشانه کاربرد سلیقه صنعت صنعتگران بومی در آن نمایان است.
هنرمندانهترین آثار مفرغی دوره یایویی ناقوسهای مفرغیاند که بلندی آنها بیش از یک متر و شاهکار صنعت ریختهگران بومی است. این گونه از ناقوسها نادر و نقوش حیوانات و شکار حیوانات بر سطح خارجی آنها گویای آن است که احتمالا در مراسم آیینی تمنای صید کاربرد داشته اند [۴].
پاورقی
[I] 砂原/Sunabara: بقایایی مربوط به دوران پارینه سنگی واقع در استان شیمانه.
[II] 『漢書』/Kanjo/Book of Han: کتابی درباره تاریخ چین دوره تانگ که ظاهرا سال 111 م کامل شده است.