ادبیات معاصر ژاپن: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «در دوران سرگشتگی و بهت پس از جنگ و تحت تأثیر حس ناشی از شکست در جنگ نویسندگانی در ژاپن ظهور کردند که ناامیدی و بیهدفی آن روزها را به تصویر میکشیدند. شخصیتهای داستانهای این نویسندگان اغلب ضدقهرمانهایی بیهدف و بیبندوبار بودند و که قو...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
در دوران سرگشتگی و بهت پس از جنگ و تحت تأثیر حس ناشی از شکست در جنگ نویسندگانی در [[ژاپن]] ظهور کردند که ناامیدی و بیهدفی آن روزها را به تصویر میکشیدند. شخصیتهای داستانهای این نویسندگان اغلب ضدقهرمانهایی بیهدف و بیبندوبار بودند و که قوانین اخلاقی را به چالش میکشیدند. از این رو به این گروه از نویسندگان نام «نحله اراذل» | در دوران سرگشتگی و بهت پس از جنگ و تحت تأثیر حس ناشی از شکست در جنگ نویسندگانی در [[ژاپن]] ظهور کردند که ناامیدی و بیهدفی آن روزها را به تصویر میکشیدند. شخصیتهای داستانهای این نویسندگان اغلب ضدقهرمانهایی بیهدف و بیبندوبار بودند و که قوانین اخلاقی را به چالش میکشیدند. از این رو به این گروه از نویسندگان نام «نحله اراذل» (無頼派/Buraiha) داده شد. اعضای اصلی این نحله اوسامو دازای (太宰治/Dazai Osamu(1909-1948))، آنگو ساکاگوچی (坂口安吾/Sakaguchi Ango (1906-1955)) و ساکونوسوکه اودا (織田作之助/Oda Sakunosuke (1913-1947)) بودند. در کنار این نحله دسته دیگری از نویسندگان بودند که جریان اصلی ادبیات بعد از جنگ [[ژاپن]] را پدید آوردند. این نویسندگان که به نسل اول بعد از جنگ نیز مشهورند با استفاده از تجربههای شخصی خود از جنگ در پی ایجاد رابطه بین جنگ و ادبیات بودند. یکی از نخستین نویسندگان این جریان هیروشی نوما (野間宏/Noma Hiroshi (1915-1991)) است که داستان «منطقه تهی» (『真空地帯』/Shinkū Chitai) او در سال 1952 م را میتوان نخستین رمان مهم ژاپنی درباره جنگ جهانی دوم به حساب آورد. از نویسندگان شاخص دیگر این جریان میتوان از تایجون تاکهدا (武田泰淳/Takeda Taijun (1912-1976))، کوبو آبه (安部公房/Abe Kōbō (1924-1993)) و یوکیئو میشیما (三島由紀夫/Mishima Yukio (1925-1970)) نام برد. | ||
از این نویسندگان هیچیک به اندازه میشیما در داخل و خارج از ژاپن شناخته شده نیست. در حقیقت در بین نویسندگان قرن بیستم | از این نویسندگان هیچیک به اندازه میشیما در داخل و خارج از [[ژاپن]] شناخته شده نیست. در حقیقت در بین نویسندگان قرن بیستم [[ژاپن]] آثار هیچ نویسندهای بیش از آثار میشیما به زبانهای خارجی ترجمه نشده و تنها در سالهای اخیر میزان ترجمه آثار هاروکی موراکامی (村上春樹/Murakami Haruki (1949 -….)) از میشیما پیشی گرفته است. میهنپرستی و بازگرداندن شکوه و عظمت از دست رفته [[ژاپن]] دغدغه اصلی میشیما بود که میتوان در آثارش به وضوح مشاهده کرد. میشیما که در زندگی واقعی خود نیز به دنبال تحقق بخشیدن به آرمانهایش بود یک گروه شبههنظامی از جوانان ترتیب داده بود و قصد انجام کودتا داشت. خودکشی میشیما که به روش دریدن شکم با خنجر انجام شد بازتاب بسیار وسیعی در رسانههای جهان داشت. «اعترافات صورتک» (『仮面の告白』/Kamen no Kokuhaku)، چهارگانه «دریای حاصلخیزی» (『豊饒の海』/Hōjō no umi) و «معبد طلایی» (『金閣寺』/Kinkakuji) تعدادی از آثار مهم میشیما هستند. چند دهه بعد از مرگ میشیما روشن شد که او بارها نامزد دریافت جایزه نوبل بوده است، اما هرگز این جایزه را دریافت نکرد. | ||
دهههای آخر قرن | دهههای آخر قرن بیستم، دوران پیشرفت و توسعه اقتصادی [[ژاپن]] بود. در این سالها ادبیات کودک و ادبیات غیرداستانی رشد چشمگیری داشت. علاوه بر آن، رمانهای عامهپسند و داستانهای مصور نیز فروش بالایی یافتند. | ||
=====[[مشاهیر ادبی ژاپن]]===== | |||
از نویسندگانی که ادبیات جدیتر این دوره را نمایندگی کردند میتوان به شوتارو یاسوئوکا (安岡章太郎/Yasuoka Shōtarō (1920-2013))، جوننوسوکه یوشییوکی (吉行淳之介/Yoshiyuki Junnosuke (1924-1994))، شوساکو اندو (遠藤周作/Endō Shūsaku (1923-1996))، یا[[سوشی]] اینوئوئه (井上靖/Yasushi Inoue(1907-1991))، شینتارو ایشیهارا (石原慎太郎/Ishihara Shintarō (1932 -….))، تاکهشی کایکو (開高健/Kaikō Takeshi(1930-1989)) و کنزابورو اوئه (大江健三郎/Ōe Kenzaburō (1935-….)) اشاره کرد. از میان این نویسندگان کنزابورو اوئه در سال 1994 م دومین جایزه نوبل ادبیات را برای [[ژاپن]] دریافت کرد. آثار نخست اوئه اغلب درباره جنگ و مسائل سیاسی بود، اما با تولد پسرش که دچار معلولیت ذهنی بود تحول بزرگی در کارهای اوئه پدید آمد و به نوشتن درباره انسان و روابط انسانی روی آورد. از میان نویسندگانی که در دهه اول و دوم قرن بیست و یکم فعالیت داشتند هاروکی موراکامی شناختهشدهترین آنها است. اغلب آثار موراکامی به بسیاری از زبانهای جهان از جمله فارسی ترجمه شدهاند و در کشورهای مختلف جزو پرفروشترین کتابها بودهاند. از نویسندگان مطرح دیگر این دوره میتوان از بانانا یوشیموتو (吉本ばなな/Yoshimoto Banana(1964-….)) نیز نام برد. | |||
در حال حاضر رمانهای عامهپسند، داستانهای تاریخی و ادبیات غیرداستانی خوانندههای فراوانی در ژاپن دارند. بهعلاوه، داستانهای کوتاهِ کوتاه (فلش فیکشن) که میتوان آنها را با تلفن همراه در فاصله بین دو ایستگاه در قطار یا اتوبوس درونشهری خواند نیز طرفداران زیادی دارد. به این گونهها باید داستانهای مصور مانگا | در حال حاضر رمانهای عامهپسند، داستانهای تاریخی و ادبیات غیرداستانی خوانندههای فراوانی در [[ژاپن]] دارند. بهعلاوه، داستانهای کوتاهِ کوتاه (فلش فیکشن) که میتوان آنها را با تلفن همراه در فاصله بین دو ایستگاه در قطار یا اتوبوس درونشهری خواند نیز طرفداران زیادی دارد. به این گونهها باید داستانهای مصور مانگا (漫画/Manga) را نیز افزود زیرا امروزه بسیاری از انواع داستان و حتی ادبیات غیرداستانی در قالب کتابهای مصور مانگا عرضه میشوند. در سال 2006 حدود 30% کل کتابهای فروخته شده در [[ژاپن]] مانگا بودند. | ||
==نیز نگاه کنید به== | |||
*[[زبان و ادبیات ژاپن]] | |||
[ | *[[ادبیات ژاپنی]] | ||
==کتابشناسی== | |||
[ | |||
[ | |||
[ | |||
[ | |||
نسخهٔ ۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۱۶
در دوران سرگشتگی و بهت پس از جنگ و تحت تأثیر حس ناشی از شکست در جنگ نویسندگانی در ژاپن ظهور کردند که ناامیدی و بیهدفی آن روزها را به تصویر میکشیدند. شخصیتهای داستانهای این نویسندگان اغلب ضدقهرمانهایی بیهدف و بیبندوبار بودند و که قوانین اخلاقی را به چالش میکشیدند. از این رو به این گروه از نویسندگان نام «نحله اراذل» (無頼派/Buraiha) داده شد. اعضای اصلی این نحله اوسامو دازای (太宰治/Dazai Osamu(1909-1948))، آنگو ساکاگوچی (坂口安吾/Sakaguchi Ango (1906-1955)) و ساکونوسوکه اودا (織田作之助/Oda Sakunosuke (1913-1947)) بودند. در کنار این نحله دسته دیگری از نویسندگان بودند که جریان اصلی ادبیات بعد از جنگ ژاپن را پدید آوردند. این نویسندگان که به نسل اول بعد از جنگ نیز مشهورند با استفاده از تجربههای شخصی خود از جنگ در پی ایجاد رابطه بین جنگ و ادبیات بودند. یکی از نخستین نویسندگان این جریان هیروشی نوما (野間宏/Noma Hiroshi (1915-1991)) است که داستان «منطقه تهی» (『真空地帯』/Shinkū Chitai) او در سال 1952 م را میتوان نخستین رمان مهم ژاپنی درباره جنگ جهانی دوم به حساب آورد. از نویسندگان شاخص دیگر این جریان میتوان از تایجون تاکهدا (武田泰淳/Takeda Taijun (1912-1976))، کوبو آبه (安部公房/Abe Kōbō (1924-1993)) و یوکیئو میشیما (三島由紀夫/Mishima Yukio (1925-1970)) نام برد.
از این نویسندگان هیچیک به اندازه میشیما در داخل و خارج از ژاپن شناخته شده نیست. در حقیقت در بین نویسندگان قرن بیستم ژاپن آثار هیچ نویسندهای بیش از آثار میشیما به زبانهای خارجی ترجمه نشده و تنها در سالهای اخیر میزان ترجمه آثار هاروکی موراکامی (村上春樹/Murakami Haruki (1949 -….)) از میشیما پیشی گرفته است. میهنپرستی و بازگرداندن شکوه و عظمت از دست رفته ژاپن دغدغه اصلی میشیما بود که میتوان در آثارش به وضوح مشاهده کرد. میشیما که در زندگی واقعی خود نیز به دنبال تحقق بخشیدن به آرمانهایش بود یک گروه شبههنظامی از جوانان ترتیب داده بود و قصد انجام کودتا داشت. خودکشی میشیما که به روش دریدن شکم با خنجر انجام شد بازتاب بسیار وسیعی در رسانههای جهان داشت. «اعترافات صورتک» (『仮面の告白』/Kamen no Kokuhaku)، چهارگانه «دریای حاصلخیزی» (『豊饒の海』/Hōjō no umi) و «معبد طلایی» (『金閣寺』/Kinkakuji) تعدادی از آثار مهم میشیما هستند. چند دهه بعد از مرگ میشیما روشن شد که او بارها نامزد دریافت جایزه نوبل بوده است، اما هرگز این جایزه را دریافت نکرد.
دهههای آخر قرن بیستم، دوران پیشرفت و توسعه اقتصادی ژاپن بود. در این سالها ادبیات کودک و ادبیات غیرداستانی رشد چشمگیری داشت. علاوه بر آن، رمانهای عامهپسند و داستانهای مصور نیز فروش بالایی یافتند.
مشاهیر ادبی ژاپن
از نویسندگانی که ادبیات جدیتر این دوره را نمایندگی کردند میتوان به شوتارو یاسوئوکا (安岡章太郎/Yasuoka Shōtarō (1920-2013))، جوننوسوکه یوشییوکی (吉行淳之介/Yoshiyuki Junnosuke (1924-1994))، شوساکو اندو (遠藤周作/Endō Shūsaku (1923-1996))، یاسوشی اینوئوئه (井上靖/Yasushi Inoue(1907-1991))، شینتارو ایشیهارا (石原慎太郎/Ishihara Shintarō (1932 -….))، تاکهشی کایکو (開高健/Kaikō Takeshi(1930-1989)) و کنزابورو اوئه (大江健三郎/Ōe Kenzaburō (1935-….)) اشاره کرد. از میان این نویسندگان کنزابورو اوئه در سال 1994 م دومین جایزه نوبل ادبیات را برای ژاپن دریافت کرد. آثار نخست اوئه اغلب درباره جنگ و مسائل سیاسی بود، اما با تولد پسرش که دچار معلولیت ذهنی بود تحول بزرگی در کارهای اوئه پدید آمد و به نوشتن درباره انسان و روابط انسانی روی آورد. از میان نویسندگانی که در دهه اول و دوم قرن بیست و یکم فعالیت داشتند هاروکی موراکامی شناختهشدهترین آنها است. اغلب آثار موراکامی به بسیاری از زبانهای جهان از جمله فارسی ترجمه شدهاند و در کشورهای مختلف جزو پرفروشترین کتابها بودهاند. از نویسندگان مطرح دیگر این دوره میتوان از بانانا یوشیموتو (吉本ばなな/Yoshimoto Banana(1964-….)) نیز نام برد.
در حال حاضر رمانهای عامهپسند، داستانهای تاریخی و ادبیات غیرداستانی خوانندههای فراوانی در ژاپن دارند. بهعلاوه، داستانهای کوتاهِ کوتاه (فلش فیکشن) که میتوان آنها را با تلفن همراه در فاصله بین دو ایستگاه در قطار یا اتوبوس درونشهری خواند نیز طرفداران زیادی دارد. به این گونهها باید داستانهای مصور مانگا (漫画/Manga) را نیز افزود زیرا امروزه بسیاری از انواع داستان و حتی ادبیات غیرداستانی در قالب کتابهای مصور مانگا عرضه میشوند. در سال 2006 حدود 30% کل کتابهای فروخته شده در ژاپن مانگا بودند.