کودو لوران باگبو: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Konba-122-gh.jpg|بندانگشتی|کودو لوران باگبو]] | [[پرونده:Konba-122-gh.jpg|بندانگشتی|کودو لوران باگبو]] | ||
کودو لوران باگبو،[22] متولد 31 می 1945 در شهر گانیوا،[23] از قومیت بِتِه و سومین رئیسجمهور ساحل عاج است که از او بهعنوان مورخ و نویسنده نیز یاد میشود. برخلاف دو رئیسجمهور قبلی، باگبو بیشتر تحصیلات خود را در ساحل عاج و در رشته تاریخ به انجام رسانده بود. در سال 1970 بهعنوان معلم تاریخ در دبیرستانی در ابیجان مشغول به کار شد، اما کمی بعد، عازم فرانسه و دانشگاه سوربن شد و آنجا، از رساله دکتری خود با موضوع «خاستگاههای اجتماعی و اقتصادی سیاست در ساحل عاج، بین سالهای 1940 تا 1960» دفاع کرد. | کودو لوران باگبو،[22] متولد 31 می 1945 در شهر گانیوا،[23] از قومیت بِتِه و سومین رئیسجمهور ساحل عاج است که از او بهعنوان مورخ و نویسنده نیز یاد میشود. برخلاف دو رئیسجمهور قبلی، باگبو بیشتر تحصیلات خود را در ساحل عاج و در رشته تاریخ به انجام رسانده بود. در سال 1970 بهعنوان معلم تاریخ در دبیرستانی در [[ابیجان]] مشغول به کار شد، اما کمی بعد، عازم فرانسه و دانشگاه سوربن شد و آنجا، از رساله دکتری خود با موضوع «خاستگاههای اجتماعی و اقتصادی سیاست در ساحل عاج، بین سالهای 1940 تا 1960» دفاع کرد. | ||
همانگونه که پیشتر اشاره شد، باگبو از مخالفان سرسخت بوآنی بود که بهدلیل فعالیتهای سیاسیاش در سال 1985، به فرانسه تبعید شد و در آنجا به مبارزات خود علیه بوآنی ادامه داد؛ درنتیجه بوآنی، از ترس اینکه مبادا رقیبش در پاریس شبکهای علیه او ایجاد کند، تصمیم میگیرد او را به ابیجان بازگرداند (Duval, 2003: 41). باگبو، بالاخره با اصرار فراوان، در سال 1988 به وطن بازمیگردد و حتی بوآنی از او دلجویی میکند و به سمت دبیرکلی «حزب جبهه مردمی ساحل عاج» منصوب میشود و در سال 1990، برای اولینبار در انتخابات ریاستجمهوری شرکت میکند و رأی خوبی هم درمقابل بوآنی کسب میکند (18.3 درصد). همین نقطه آغازی میشود تا به انتخابات بعدی امیدوارتر شود؛ اما در ماه می 1991، درپی | همانگونه که پیشتر اشاره شد، باگبو از مخالفان سرسخت بوآنی بود که بهدلیل فعالیتهای سیاسیاش در سال 1985، به فرانسه تبعید شد و در آنجا به مبارزات خود علیه بوآنی ادامه داد؛ درنتیجه بوآنی، از ترس اینکه مبادا رقیبش در پاریس شبکهای علیه او ایجاد کند، تصمیم میگیرد او را به ابیجان بازگرداند (Duval, 2003: 41). باگبو، بالاخره با اصرار فراوان، در سال 1988 به وطن بازمیگردد و حتی بوآنی از او دلجویی میکند و به سمت دبیرکلی «حزب جبهه مردمی ساحل عاج» منصوب میشود و در سال 1990، برای اولینبار در انتخابات ریاستجمهوری شرکت میکند و رأی خوبی هم درمقابل بوآنی کسب میکند (18.3 درصد). همین نقطه آغازی میشود تا به انتخابات بعدی امیدوارتر شود؛ اما در ماه می 1991، درپی تظا[[هرات]] دانشجویی، باگبو متهم شناخته میشود و حکم دستگیری او ازسوی نخستوزیر، واتارا، ابلاغ میگردد. دو سال به زندان محکوم میشود، اما دو ماه بعد آزاد میگردد. در سال 1995 و در اعتراض به قانون ساحل عاجی بودن، انتخابات ریاستجمهوری را تحریم میکند تا بالاخره در انتخابات سال 2000 و دربرابر ژنرال گئی پیروز میشود. | ||
باگبو، پساز به قدرت رسیدن، دم از آشتی ملی میزند و دولتی تحت عنوان «دولت وحدت ملی» تشکیل میدهد. انتخابات شهرداریها در تاریخ مارس 2001، در فضایی نسبتاً دموکراتیک برگزار میگردد و حزب واتارا، بیشتر آرا را کسب میکند. این نخستینبار در تاریخ ساحل عاج است که حزب حاکم با شکست روبهرو میشود؛ اما در تاریخ 19 سپتامبر 2002، شرایط تغییر میکند. در این تاریخ، سربازانی شورشی، در کودتایی نظامی، تلاش میکنند کنترل شهرهای بواکه، کوروگو و ابیجان که مهمترین شهر و مقر حکومت بود را بهدست گیرند. تلاش آنها در تسخیر شهر ابیجان ناکام میماند، اما دو شهر دیگر را که در مرکز و شمال کشور واقعاند، به تصرف خود درمیآورند. نبرد اصلی میان شورشیان و نیروهای حکومتی دنبال میشود و در این میان، شهرهای مذکور بهتناوب میان دو طرف دستبهدست میچرخد. همچنین، طی این کودتا، عملیات تروریستی متعددی برضد شخصیتهای سیاسی، ازجمله واتارا و وزیر دفاع، «لیدا کواسی»[24] صورت میگیرد. بسیاری از شخصیتها، ازجمله وزیر کشور و محافظان او کشته میشوند. در همین اوضاع و شرایط، روبر گئی نیز بهشکل نامعلومی کشته میشود. | باگبو، پساز به قدرت رسیدن، دم از آشتی ملی میزند و دولتی تحت عنوان «دولت وحدت ملی» تشکیل میدهد. انتخابات شهرداریها در تاریخ مارس 2001، در فضایی نسبتاً دموکراتیک برگزار میگردد و حزب واتارا، بیشتر آرا را کسب میکند. این نخستینبار در تاریخ ساحل عاج است که حزب حاکم با شکست روبهرو میشود؛ اما در تاریخ 19 سپتامبر 2002، شرایط تغییر میکند. در این تاریخ، سربازانی شورشی، در کودتایی نظامی، تلاش میکنند کنترل شهرهای بواکه، [[کوروگو]] و ابیجان که مهمترین شهر و مقر حکومت بود را بهدست گیرند. تلاش آنها در تسخیر شهر ابیجان ناکام میماند، اما دو شهر دیگر را که در مرکز و شمال کشور واقعاند، به تصرف خود درمیآورند. نبرد اصلی میان شورشیان و نیروهای حکومتی دنبال میشود و در این میان، شهرهای مذکور بهتناوب میان دو طرف دستبهدست میچرخد. همچنین، طی این کودتا، عملیات تروریستی متعددی برضد شخصیتهای سیاسی، ازجمله واتارا و وزیر دفاع، «لیدا کواسی»[24] صورت میگیرد. بسیاری از شخصیتها، ازجمله وزیر کشور و محافظان او کشته میشوند. در همین اوضاع و شرایط، روبر گئی نیز بهشکل نامعلومی کشته میشود. | ||
شایانذکر است که برخی شورشیان، سربازانی بودند که در زمان حکومت گئی از ارتش اخراج شده بودند. شورشیان خود را عضو «جنبش میهنپرستان ساحل عاج» معرفی میکنند و بهمرور، حمایت ساکنان شمال را بهدست میآورند؛ اما خواست اصلی آنان، کنارهگیری باگبو از قدرت، کسب ملیت ساحل عاج برای تمامی ساکنان کشور و حق رأی بود؛ بنابراین، میتوان گفت که اعتراض اصلی ایشان به همان مفهوم و قانون ساحل عاجی بودن وارد میشد. البته ازنظر باگبو، شورشیان گروهی نظامی قدیمی بودند که ازطرف بورکینافاسو حمایت میشدند. باگبو اعتقاد داشت که این کشور نمیخواهد در منطقه نظم و ثباتی وجود داشته باشد (Soro, 2005). | شایانذکر است که برخی شورشیان، سربازانی بودند که در زمان حکومت گئی از ارتش اخراج شده بودند. شورشیان خود را عضو «جنبش میهنپرستان ساحل عاج» معرفی میکنند و بهمرور، حمایت ساکنان شمال را بهدست میآورند؛ اما خواست اصلی آنان، کنارهگیری باگبو از قدرت، کسب ملیت ساحل عاج برای تمامی ساکنان کشور و حق رأی بود؛ بنابراین، میتوان گفت که اعتراض اصلی ایشان به همان مفهوم و قانون ساحل عاجی بودن وارد میشد. البته ازنظر باگبو، شورشیان گروهی نظامی قدیمی بودند که ازطرف بورکینافاسو حمایت میشدند. باگبو اعتقاد داشت که این کشور نمیخواهد در منطقه نظم و ثباتی وجود داشته باشد (Soro, 2005). |
نسخهٔ ۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۰
کودو لوران باگبو،[22] متولد 31 می 1945 در شهر گانیوا،[23] از قومیت بِتِه و سومین رئیسجمهور ساحل عاج است که از او بهعنوان مورخ و نویسنده نیز یاد میشود. برخلاف دو رئیسجمهور قبلی، باگبو بیشتر تحصیلات خود را در ساحل عاج و در رشته تاریخ به انجام رسانده بود. در سال 1970 بهعنوان معلم تاریخ در دبیرستانی در ابیجان مشغول به کار شد، اما کمی بعد، عازم فرانسه و دانشگاه سوربن شد و آنجا، از رساله دکتری خود با موضوع «خاستگاههای اجتماعی و اقتصادی سیاست در ساحل عاج، بین سالهای 1940 تا 1960» دفاع کرد.
همانگونه که پیشتر اشاره شد، باگبو از مخالفان سرسخت بوآنی بود که بهدلیل فعالیتهای سیاسیاش در سال 1985، به فرانسه تبعید شد و در آنجا به مبارزات خود علیه بوآنی ادامه داد؛ درنتیجه بوآنی، از ترس اینکه مبادا رقیبش در پاریس شبکهای علیه او ایجاد کند، تصمیم میگیرد او را به ابیجان بازگرداند (Duval, 2003: 41). باگبو، بالاخره با اصرار فراوان، در سال 1988 به وطن بازمیگردد و حتی بوآنی از او دلجویی میکند و به سمت دبیرکلی «حزب جبهه مردمی ساحل عاج» منصوب میشود و در سال 1990، برای اولینبار در انتخابات ریاستجمهوری شرکت میکند و رأی خوبی هم درمقابل بوآنی کسب میکند (18.3 درصد). همین نقطه آغازی میشود تا به انتخابات بعدی امیدوارتر شود؛ اما در ماه می 1991، درپی تظاهرات دانشجویی، باگبو متهم شناخته میشود و حکم دستگیری او ازسوی نخستوزیر، واتارا، ابلاغ میگردد. دو سال به زندان محکوم میشود، اما دو ماه بعد آزاد میگردد. در سال 1995 و در اعتراض به قانون ساحل عاجی بودن، انتخابات ریاستجمهوری را تحریم میکند تا بالاخره در انتخابات سال 2000 و دربرابر ژنرال گئی پیروز میشود.
باگبو، پساز به قدرت رسیدن، دم از آشتی ملی میزند و دولتی تحت عنوان «دولت وحدت ملی» تشکیل میدهد. انتخابات شهرداریها در تاریخ مارس 2001، در فضایی نسبتاً دموکراتیک برگزار میگردد و حزب واتارا، بیشتر آرا را کسب میکند. این نخستینبار در تاریخ ساحل عاج است که حزب حاکم با شکست روبهرو میشود؛ اما در تاریخ 19 سپتامبر 2002، شرایط تغییر میکند. در این تاریخ، سربازانی شورشی، در کودتایی نظامی، تلاش میکنند کنترل شهرهای بواکه، کوروگو و ابیجان که مهمترین شهر و مقر حکومت بود را بهدست گیرند. تلاش آنها در تسخیر شهر ابیجان ناکام میماند، اما دو شهر دیگر را که در مرکز و شمال کشور واقعاند، به تصرف خود درمیآورند. نبرد اصلی میان شورشیان و نیروهای حکومتی دنبال میشود و در این میان، شهرهای مذکور بهتناوب میان دو طرف دستبهدست میچرخد. همچنین، طی این کودتا، عملیات تروریستی متعددی برضد شخصیتهای سیاسی، ازجمله واتارا و وزیر دفاع، «لیدا کواسی»[24] صورت میگیرد. بسیاری از شخصیتها، ازجمله وزیر کشور و محافظان او کشته میشوند. در همین اوضاع و شرایط، روبر گئی نیز بهشکل نامعلومی کشته میشود.
شایانذکر است که برخی شورشیان، سربازانی بودند که در زمان حکومت گئی از ارتش اخراج شده بودند. شورشیان خود را عضو «جنبش میهنپرستان ساحل عاج» معرفی میکنند و بهمرور، حمایت ساکنان شمال را بهدست میآورند؛ اما خواست اصلی آنان، کنارهگیری باگبو از قدرت، کسب ملیت ساحل عاج برای تمامی ساکنان کشور و حق رأی بود؛ بنابراین، میتوان گفت که اعتراض اصلی ایشان به همان مفهوم و قانون ساحل عاجی بودن وارد میشد. البته ازنظر باگبو، شورشیان گروهی نظامی قدیمی بودند که ازطرف بورکینافاسو حمایت میشدند. باگبو اعتقاد داشت که این کشور نمیخواهد در منطقه نظم و ثباتی وجود داشته باشد (Soro, 2005).