کودو لوران باگبو
کودو لوران باگبو (Koudou Laurent Gbagbo)، متولد 31 می 1945 در شهر گانیوا (Gagnoa)، از قومیت بِتِه و سومین رئیسجمهور ساحل عاج است که از او به عنوان مورخ و نویسنده نیز یاد میشود. برخلاف دو رئیسجمهور قبلی، باگبو بیشتر تحصیلات خود را در ساحل عاج و در رشته تاریخ به انجام رسانده بود. در سال 1970 به عنوان معلم تاریخ در دبیرستانی در ابیجان مشغول به کار شد، اما کمی بعد، عازم فرانسه و دانشگاه سوربن شد و آنجا، از رساله دکتری خود با موضوع «خاستگاههای اجتماعی و اقتصادی سیاست در ساحل عاج، بین سالهای 1940 تا 1960» دفاع کرد.
همانگونه که پیشتر اشاره شد، باگبو از مخالفان سرسخت بوآنی بود که به دلیل فعالیتهای سیاسیاش در سال 1985، به فرانسه تبعید شد و در آنجا به مبارزات خود علیه بوآنی ادامه داد؛ درنتیجه بوآنی، از ترس اینکه مبادا رقیبش در پاریس شبکهای علیه او ایجاد کند، تصمیم میگیرد او را به ابیجان بازگرداند.[۱] باگبو، بالاخره با اصرار فراوان، در سال 1988 به وطن بازمیگردد و حتی بوآنی از او دلجویی میکند و به سمت دبیرکلی «حزب جبهه مردمی ساحل عاج» منصوب میشود و در سال 1990، برای اولینبار در انتخابات ریاستجمهوری شرکت میکند و رأی خوبی هم درمقابل بوآنی کسب میکند (18.3 درصد). همین نقطه آغازی میشود تا به انتخابات بعدی امیدوارتر شود؛ اما در ماه می 1991، در پی تظاهرات دانشجویی، باگبو متهم شناخته میشود و حکم دستگیری او از سوی نخستوزیر، واتارا، ابلاغ میگردد. دو سال به زندان محکوم میشود، اما دو ماه بعد آزاد میگردد. در سال 1995 و در اعتراض به قانون ساحل عاجی بودن، انتخابات ریاستجمهوری را تحریم میکند تا بالاخره در انتخابات سال 2000 و دربرابر ژنرال گئی پیروز میشود.
باگبو، پس از به قدرت رسیدن، دم از آشتی ملی میزند و دولتی تحت عنوان «دولت وحدت ملی» تشکیل میدهد. انتخابات شهرداریها در تاریخ مارس 2001، در فضایی نسبتاً دموکراتیک برگزار میگردد و حزب واتارا، بیشتر آرا را کسب میکند. این نخستینبار در تاریخ ساحل عاج است که حزب حاکم با شکست روبهرو میشود؛ اما در تاریخ 19 سپتامبر 2002، شرایط تغییر میکند. در این تاریخ، سربازانی شورشی، در کودتایی نظامی، تلاش میکنند کنترل شهرهای بواکه، کوروگو و ابیجان که مهمترین شهر و مقر حکومت بود را به دست گیرند. تلاش آنها در تسخیر شهر ابیجان ناکام میماند، اما دو شهر دیگر را که در مرکز و شمال کشور واقعاند، به تصرف خود درمیآورند. نبرد اصلی میان شورشیان و نیروهای حکومتی دنبال میشود و در این میان، شهرهای مذکور به تناوب میان دو طرف دستبهدست میچرخد. همچنین، طی این کودتا، عملیات تروریستی متعددی بر ضد شخصیتهای سیاسی، از جمله واتارا و وزیر دفاع، «لیدا کواسی» (Lida Kouassi) صورت میگیرد. بسیاری از شخصیتها، از جمله وزیر کشور و محافظان او کشته میشوند. در همین اوضاع و شرایط، روبر گئی نیز به شکل نامعلومی کشته میشود.
شایانذکر است که برخی شورشیان، سربازانی بودند که در زمان حکومت گئی از ارتش اخراج شده بودند. شورشیان خود را عضو «جنبش میهنپرستان ساحل عاج» معرفی میکنند و به مرور، حمایت ساکنان شمال را به دست میآورند؛ اما خواست اصلی آنان، کنارهگیری باگبو از قدرت، کسب ملیت ساحل عاج برای تمامی ساکنان کشور و حق رأی بود؛ بنابراین، میتوان گفت که اعتراض اصلی ایشان به همان مفهوم و قانون ساحل عاجی بودن وارد میشد. البته از نظر باگبو، شورشیان گروهی نظامی قدیمی بودند که ازطرف بورکینافاسو حمایت میشدند. باگبو اعتقاد داشت که این کشور نمیخواهد در منطقه نظم و ثباتی وجود داشته باشد.[۲][۳]
نیز نگاه کنید به
هانری کونان بدیه؛ فلیکس هوفوئه بوآنی؛ الحسن درامان واتارا
کتابشناسی
- ↑ Duval, P. (2003). Fantômes d'Ivoire, éd. du Rocher. p.41.
- ↑ Soro, G. (2005). Pourquoi je suis devenu un rebelle: La Côte d'Ivoire au bord du gouffre, Hachette, Paris.
- ↑ حسینی، روح الله، خان آبادی، سعید(1400). جامعه و فرهنگ ساحل عاج. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،ص.73-76.