آثار باستانی و تاريخی اردن: تفاوت میان نسخهها
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
در پايان مي توان سيستم هاي آبرساني، چاه ها و تپه ماهورهاي امّ قيس را كه به جا مانده از قديم است به عنوان ديگر مكان هاي ديدني در اين منطقه قلمداد كرد. (13) | در پايان مي توان سيستم هاي آبرساني، چاه ها و تپه ماهورهاي امّ قيس را كه به جا مانده از قديم است به عنوان ديگر مكان هاي ديدني در اين منطقه قلمداد كرد. (13) | ||
'''خليج عقبه'''، علاوه بر آن که داراي آب و هواي خوشبوي زمستاني و محيط روستايي و يکي از مکانهاي طبيعي جذاب است، داراي ارزش تاريخي نيز هست. در يکي از اکتشافات هيجان انگيز باستان شناسان در عقبه کليسايي يافته اند که گمان مي رود اولين ساختمان بوده که به عنوان کليسا ساخته شده است. گمان مي رود که حتي قديمي تر از کليساي مقدس<sup>[68]</sup> در اورشليم و کليساي مهد در بيت اللحم باشد که هر دوي آنها در قرن چهارم ميلادي ساخته شده اند. | |||
در حدود 24 کيلومتري جنوب شرقي امان، فلات کوير مرتفع به شکلي غافلگيرانه به مکاني شاداب منتهي ميشود؛ دره اي پوشيده از درخت به نام وادي سير! حدود 10 کيلومتر پس از روستاي وادي سير<sup>[69]</sup> که توسط چرکس هاي موقرمز بنا نهاده شده، جاده اي است به سمت خرابه هاي '''قصر عبد'''<sup>[70]</sup> (قصر برده ها) و غار باستاني '''عراق الامير'''<sup>[71]</sup> (غار شاهزاده). در افسانههاي محلي چنين آمده است که اين قصر را برده عاشقي به نام طوبيه<sup>[72]</sup> ساخته است. هنگاميکه سرور طوبيه در سفر بوده، وي اين قصر زيبا را ساخته و نقشهايي از شير، پلنگ و عقاب بر در و ديوار آن حکاکي کرده تا بتواند دل دختر وي را به دست آورد. متاسفانه سرور وي قبل از به اتمام رسيدن قصر بازميگردد و زحمات طوبيه بي پاداش مي ماند. درباره تاريخ دقيق ساخت اين قصر اطلاعات ناچيزي وجود دارد، اما اعتقاد عموميبر اين باور است که در قرن دوم ق.م توسط هورکانوس، رئيس خاندان قدرتمند توبياد<sup>[73]</sup> و فرماندار آمون ساخته شده است. نام قلعه برده ممکن است به شخص هورکانوس بازگردد، فرمانداري که خود را برده مردمانش ميدانست. به لطف تلاشهاي يک باستان شناس فرانسوي که سه سال براي ترميم نقش و نگارهاي سنگهاي شکسته شده وقت صرف کرد، خرابههاي قصر العبد تا حدي ترميم شده است. وي پس از انجام برش هايي بر روي طرح مقوايي هر سنگ و قطعه، قطعات پازل را در کنار هم چيد و براي مرمت کامل اين بنا، هفت سال وقت گذاشت. نتيجه اثر تاريخي زيبايي است که هنوز هم بخشهايي از آن ناشناخته باقي مانده است. (115) | |||
برخي ديگر از اماکن مذهبي تاريخي بدين شرح است: آرامگاه جعفر پسر ابي طالب، آرامگاه زيد پسر حارثه، آرامگاه عبدالله پسر رواحه، آرامگاه سعد پسر ابي وقاص، آرامگاه ابوعبيده عامر جراح، آرامگاه شرحبيل پسر حسنه، آرامگاه معاذ پسر جبل، آرامگاه ضرار پسر ازور، مقام پيغمبر ايوب، مقام پيغمبر شعيب، مقام پيغمبر يوشع بن نوح، مقام پيغمبرهارون و غار اصحاب کهف (116) |
نسخهٔ ۱۰ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۰۹
آثار باستاني و تاريخي:
با عنايت به دوران مختلف تاريخي كه بر اردن گذشته، مي توان انتظار وجود آثار باستاني و تاريخي متنوعي را در اين كشور داشت؛ این سرزمین در طول تاریخ شاهد تسلط سلسله های قومی مختلفی چون کنعانیان، مصریان، بابلیان، آشوریان، کلدانیان، ایرانیان، یونانیان و روس ها و بالاخره اعراب مسلمان بوده است که هر یک آثاری از تمدن خود را در این کشور برجای نهاده اند، اهم آثار تاریخی اردن به این شرح است:
گسترده ترین مکان به جا مانده از عصر نو سنگی در اردن در عین الغزه قرار گرفته است و شامل شمار زیادی از ساختمان هاست که به سه حوزه مجزا تقسیم شده اند، ساختمان های مستطیل با چندین اتاق که بعضی از آن ها دارای سقف هایی گچ اندود شده اند.
باستان شناسان به تازگی کار بازیافت مجسمه ای را به پایان رسانده اند که ممکن است که قدیمی ترین مجسمه در جهان باشد. این اثر باستانی کشف شده در عین الغزه احتمالاً حدود هشت هزار سال قدمت دارد. این مجسمه که ارتفاعش بالغ بر یک متر است، مربوط به زنی است با چشمانی بسیار بزرگ و دست هایی لاغر و زانو هایی برآمده و انگشتانی که به دقت نقاشی شده اند. (8)
جریکو/ جراش/ جريش :
طبق نظر باستان شناسان، کشور اردن از قدیمی ترین مناطق مسکونی جهان بوده و شهر اریحا یا جریکو واقع در کنار بحر میت از قدیمی ترین شهرهای محصور جهان می باشد.
برج سنگی و دیوارهای یافت شده در جریکو حاکی از آن است که امر دفاع، موضوعی مهم برای روستاییان عصر نو سنگی بوده است.
به نظر می رسد مردم عصر نو سنگی همانند اجداد خود نیایش و عبادت می کرده اند. در ارتباط با این موضوع باستان شناسان جمجمه هایی پوشیده از خمیر که در قسمت چشم ها به همراه قیر طبیعی بودند را در قسمت هایی از اردن (واقع در عین الغزه و بید ها) و فلسطین و سوریه کشف کرده اند.
باستان شناسان در منطقه باب الدهرا که مکانی حفاظت شده در وادی عرب است، بالغ بر 20 هزار قبر استوانه شکل را با حجره های متعدد کشف کرده اند و گفته می شود که این قبور، اجساد 20 هزار تن را در خود جای داده اند.
همچنین مقبره هایی از گل و آجر وجود دارند که مدفن استخوان های انسانی، دیگ ها، جواهرات و سلاح های جنگی اند.
صدها ساختمان سنگی حفر شده در دل کوه های اردن به عصر اکتشافات مس و عصر آغازین برنز متعقلند.
این احتمال وجود دارد که ساختمان های سنگی بقایایی از افراد تازه وارد از شمال باشند که همراه خود سنت های خاک سپاری متفاوتی را به این ناحیه آورده اند.
استحکامات جدید و متفاوتی در مناطقی همچون قلعه نظامی امان، ایربد و تبکات فهل نيز به چشم می خورند. (9)
اموني ها كوه القلعه در امّان را پايتخت خود قرار دادند. هم اكنون بقاياي قصرهاي اموني ها در كوه القلعه موجود است و از آن جمله مي توان از ديوارهاي الأسوار9 و چاه المحفوره 10 در الصخر الجيري را نام برد.
تئاتر رومی ها در امان، در یکی از کوهپایه های شهر امان واقع شده و گنجایش چهارهزار نفر تماشاچی را دارد.
قلعه امان، این قلعه نیز یادگار رومی هاست که در بالای یکی از تپه های معروف به تپه قلعه یا جبل حسین واقع شده و آثار یکی از معابد قدیم و همچنین خرابه هایی از عمارتی که موسوم به قصر و از یادگارهای خلفای بنی امیه در آن مشاهده می شود.
شهربیت المقدس، این شهر همیشه پایتخت فلسطین بوده و در سال 1948 نیمی از آن که معروف به شهر جدید است، تحت اشغال اسرائیل و نیمی دیگر که معروف به شهر قدیم است به دست اردن افتاده و کلیه اماکن مقدسه و آثار تاریخی این شهر در قسمت قدیمی قرار دارد. (10)
پترا:
قبل از غلبه اسكندر كبير، يك تمدن جديد در جنوب اردن سر برآورد. به نظر مي رسد كه قبايل عشايري كه به نام نبطيان شناخته مي شدند حدود قرن 600 قبل از ميلاد به تدريج از عربستان مهاجرت كردند. پس از گذشت مدت ها آن ها زندگي عشايري را رها كردند و در مناطق جنوبي اردن سكني گزيدند. اين مناطق سرزمين هاي صخره اي و سنگي بودند كه در بعضي نواحي خاك حاصلخيز و آب فراوان داشتند.
پايتخت آن ها شهر افسانه اي "پترا" بود كه در حال حاضر مشهورترين قطب گردشگري در اردن است.
پترا شهری است کامل که در کوه و تخته سنگ هایی به رنگ گُل سرخ یا رنگ صورتی تراشیده شده است. به همین علت این شهر زیبا را پترا نامیده اند. واژه پترا به زبان یونانی به معنی صخره است و چون این شهر باستانی کاملاً درصخره تراشیده شده است آن را پترا می نامند. نام قدیم این شهر سلع بوده است.
آورده اند که حضرت موسی از صحرای بی آب و علف "اراباح" در جنوب غربی اردن می گذشت از شدت گرمای خورشید و خستگی ناشی از پیاده پیمودن این بادیه از پای درآمد. موسی به هر سوی از بیابان سوزان چشم انداخت تا شاید نشانی از آب بیابد و سایبانی برای استراحت بجوید که ناگهان از دور تخته سنگی عظیم و گنبدی شکل دید که به رنگ سفید بود و زیر تابش نور خورشید چون الماس می درخشید. موسی به سوی سنگ رفت و چون نزدیک رسید با عصای خویش بر سنگ کوبید و سنگ شکافت و آبی زلال از دل سنگ جاری شد. موسی از آن آب گوارا نوشید و چون مدتی در سایه آن استراحت کرد، جانی دوباره یافت و در پی مأموریت الهی خویش روان شد. اما آن آب از جریان نایستاد و همچنان جاری بود تا چشمه امیدی در آن صحرا باشد و دلیلی بود برای به وجود آمدن تمدنی شگفت انگیز موسوم به تمدن "پترا" در صحرایی که بعدها به "وادی موسی" شهرت یافت و چشمه اش با سادگی و جذابیتی روحانی زیارتگاه معتقدان و زائران گردید.
با گذشتن از کنار این چشمه و با پیشروی در وادی موسی می توان به خطه ای قدم نهاد که از دیدنی ترین مکان های خاورمیانه و یکی از شگفت انگیزترین آثار به جای مانده از تمدن های باستانی اعراب است.
جاده ای که به شهر کهن سلع ختم می شود از میان بیابانی خشک می گذرد. این بیابان در روزگار باستان دارای پوششی از درختان بلوط بوده است. راه دسترسی به سلع، یک دره سنگی عمیق است؛ دره ای تنگ و باریک به نام "ضمیق" یا تنگه، به طول تقریبی 3000 متر و عمق 100 متر که پهنای آن در بیشتر نقاط از 3 متر تجاوز نمی کند. این دره بسیار کم نور و هراس انگیز داراي پیچ های ناگهانی و تند است. با گذشتن از پیچ و خم های این گذرگاه سر به فلک کشیده که خود از عجایب طبیعت است، به ناگاه نمایی از یک کوهستان خاموش نمایان می شود. پس از گذر از شیب کوهستان محوطه ای شبیه به کره ماه به چشم می خورد. برهوت، با شکوه و خشک با گستره ای پهناور و پر از برآمدگی ها و ماسه و سنگ های زرد و رنگی. با کمی پیشروی در منطقه، سنگ های زرد و سفید به تدریج جای خود را به خورده سنگ های سرخ رنگ می دهند. رنگ اصلی بیشتر سنگ های این منطقه سرخ و صورتی است. سرانجام به فرورفتگی عظیمی می رسیم که پیرامون آن را کوه های سنگی و صخره های بزرگ احاطه کرده اند. به هر سو که بنگریم منظره ای از سنگ های شیار خورده و حفره های کوچک و بزرگ در دل صخره ها می بینیم. کتیبه های باستانی حکاکی شده و صدها ساختمان، آرامگاه، سالن و تالارهای مربوط به تدفین مردگان، معابد، پرستشگاه ها و تخته سنگ های کنده کاری شده از دوران های کهن به چشم می خورد.
هنگام طلوع و غروب آفتاب، سنگ های قرمز شهر پترا با تغيير رنگ مناظر زيبايي را به وجود ميآورند.
در ارتفاعات جبل هارون، آرامگاه هارون برادر حضرت موسي قرار دارد. (11)
پترا شهری تاریخی در کشور پادشاهی اردن است که پایتخت حکومت باستانی نَبَطیها بود. این شهر باستانی در 262 کیلومتری جنوب شهر عمان پایتخت اردن واقع شده است.
این شهر پایتخت حکومتی مقتدر بود که با جسارت هر چه تمام تر به متجاوزین اجازه نمی داد از آن دره سنگی عمیق عبور کنند و همچنین در برابر قدرت امپراطوری رم باستان ایستادگی می کرد.
از قرن چهارم تا قرن دوم پیش از میلاد، این شهر به مدت 200 سال پایتخت پادشاهی نبطی ها بود که در این دوران به اوج شکوفایی و تمدن خود رسید.
تاریخ نویسان درباره نبطی ها می نویسند: احتمالاً این قوم از عربستان جنوبی برخاسته و به مرور زمان راه به خاورمیانه برده بود. اینان جمعیتی نزدیک به ده هزار نفر را تشکیل می دادند که به صورت بادیه نشین در صحرای "اراباح" پراکنده بودند.
نبطی ها صحرا را وطن خود می دانستند و با شجاعت از آزادی و امنیت آن پاسداری می کردند، به همین علت بازرگانان علاقه مند بودند که کاروان خود را از این صحرای امن عبور دهند و از چشمه موسی آب بنوشند و از آن بازدید کنند.
به تدریج پترا تبدیل به مسیری تجاری بازرگانی شد که بسیار حیاتی بود و سوریه را به دریای سرخ و هندوستان را به خلیج فارس و مدیترانه مربوط می کرد. این موقعیت به حکمرانان پترا امکان داد تا پایتخت خود را به مرکز مهم داد و ستد ادویه، عاج هندی، بخور عربی، ابریشم چینی، طلای مصری وفلفل فینیقی تبدیل کنند.
بدین ترتیب نبطی های چادرنشین و صحراگرد به شهرنشینانی تبدیل شدند که در قصرهایی ساخته شده در دل تخته سنگ ها و صخره های عظیم زندگی می کردند، و پایتخت آن ها، پترا، از زیبا ترین و تماشایی ترین شهرهای دنیای باستان بود.
شکوه خیره کننده پترا و آوازه ثروت آن سرانجام امپراطوری رم را به طمع تصرف آن انداخت و در سال 106 بعد از میلاد "ترابانوس" امپراطور رم یکی از سرداران خود را با لشگری عظیم روانه وادی موسی کرد. با پیروزی رومیان، پترا جزئی از امپراطوری رم شد و دوره ای دیگر از عظمت را طی کرد. این شهر به تدریج رومی شد و اندک اندک خصوصیات فرهنگ نبطی را از دست داد. در سال 636 میلادی عرب ها توانستند شهر پترا را از نفوذ رومی ها برهانند. پس از آن ساکنان شهر پترا به کشاورزی مشغول شدند. اما زلزله ای که در سال های 746 و 748 به این شهر وارد آمد، ساکنان پترا را وادار نمود تا به مناطق اطراف کوچ کنند. آثار این شهر باستانی همچون دُری در کوه می درخشد و یادگاری از دوران نبطی هاست که بسیار تماشایی است. (12)
آمفي تئاتر رومي ها
آمفي تئاتري با گنجايش سه هزار نفردر بخش ديگر شهر واقع است اما شگفت آورتر از همه، قصر ها و معبد های با شکوهی است که معماران باستانی عرب بر سطح صخره ها و در دل کوهها پدید آورده اند. خانه های این شهر مجلل سنگی را معمارها و سنگ تراشان عرب باستان در دل سنگ های زیباي صورتی رنگ به قدری استادانه و هنرمندانه طراحی کرده اند که حتی امروزه پس از گذشت بیش از 2300 تا 3000 سال1، همچنان چشم اندازی با شکوه و خیره کننده دارند. بی شک منظره ای گیراتر از سلع (پترا) وجود ندارد. هر یک از اطاق ها و سرستون ها در ترکیب رنگ های قرمز، سیاه، سفید و زرد یک اثر هنری کامل است.
این شهر با مساحت 45 کیلو متر مربع بیش از 500 اثر بزرگ تاریخی را در خود جای داده است که به دست هنرمندان عرب باستان که حجار بوده اند ساخته شده است. اكنون باستان شناسان پس از تحقيق و بررسي فراوان توانستهاند در اين شهر سنگي انواع وسايل زندگي و مجسمههاي مربوط به دوران قبل از ميلاد را کشف کنند.
"قصرالبنت" در شهر سلع از مكانهايي است که عظمت و شکوه آن از دیدنی ترین مناطق باستانی است. این شهر دارای تونل های معروف آب و شبکه های آب رسانی است که تا خانه ها انشعاب یافته است. (14)
در اوایل قرن نوزدهم میلادی (1812) یک مسافر سوئیسی به نام " لودویک بورکهارت" در حالی که با نام مستعار "شیخ ابراهیم" عازم مکه بود تا بتواند شهر مقدس مسلمانان را مشاهده کند، نظرش به "شهر سنگی پترا" جلب شد. او در بازگشت از جهانگردی خود نوشت: در میان صحرایی بی حفاظ که هیچ مسافری بدان پای نمی گزارد، در اعماق وادی موسی یکی از شگفت انگیز ترین آثار باستانی با خصوصیاتی باور نکردنی وجود دارد. این گزارش باعث شد که مسافران دیگری نیز راه "بوگهارت" را طی کنند. در سال 1893 یک هنرمند نقاش به نام "دیوید رابرتز" به پترا رفت و آثاری زیبا و گویا از این شهر تهیه کرد که نام پترا را جهانی کرد.
بدین ترتیب پترا دوباره متولد شد و به عنوان یکی از جاذبه های توریستی خاورمیانه درهای خود را به سوی مردم جهان گشود. اما این شهر زیبا در خطر نابودی است. طوفان های شن، افزایش رسوب نمک در سنگ ها و باران های موسمی به بناهای سنگی پترا آسیب می زنند و این یادگار برجسته بشری را پیوسته در معرض خطر نابودی قرار می دهند.
پترا در فهرست "میراث فرهنگی جهان" قرار دارد و یکی از عجایب هفتگانه جدید به شمار می رود و به عنوان گنجینه ای با ارزش به ثبت رسیده است. به این علت تلاش همه جانبه ای صورت می گیرد تا از نابودی نجات یابد. اما عوامل فرسایش و تاثیرات شدید آن ها هر تلاشی را با دشواری روبرو می سازد.
کنترل مسافران و رفت و آمد توریست ها به آسانی ممکن نیست. افرادی که به منظور گردشگری به پترا می آیند، خود عواملی برای ویران تر شدن این مکان زیبا هستند.
بررسی های باستان شناسی انواع چسب هایی را که می تواند به استحکام سنگ ها کمک کند و در مقابل آب غیر قابل نفوذ باشند به کار گرفته است. درضمن جهت وزش باد و میزان قدرت تخریبی آن در منطقه پترا اندازه گیری شده است.
از سوی وزارت جهانگردی و دانشگاه یرموک (اردن) و سازمان آثار باستانی در ایالات متحده آمریکا، جهت کنترل مسافران و محدود کردن تعداد بازدید کنندگان تدابیری صورت گرفته است.
با این وجود پترا همچنان در خطر است و این پایتخت سرخ که ساخته دست دوره بيزانس از سال 324 ميلادي هنگامي كه پادشاه كنستانتين اول استانبول را پايتخت روم شرقي يا همان امپراطوري بيزانس قرار داد شروع شد. همينطور كه مسيحيت به آرامي دين غالب نواحي مي شد، كليساهاي بزرگ و كوچك در اغلب نواحي پراكنده مي شدند. (15)
يكي از شاخصه هاي پيشرفت در اين دوران را مي توان در سنگ فرش بسياري از اماكن و معابد تازه ساز مشاهده كرد.
مدابا
شهر مدابا به سنگ فرش ها و كليساهاي قديمي خود مشهور است. سنگ فرش هاي اين شهر بسيار كمياب بوده و تاريخ آن به دوران بيزانس و كليساي روم ارتودكس بازمي گردد كه در آن قديمي ترين نقشه اين سرزمين به چشم مي خورد.
در سال 560 ميلادي صنعت سنگ فرش به اوج خود در مدابا رسيد كه به همين دليل در اين شهر همچنان آثار زيادي از آن دوران به جا مانده است.
به غير از سنگ فرش و كليساهاي قديمي در شهر مدابا آبشارهاي چشم نوازي وجود دارد كه باعث رونق گردشگري در اين منطقه شده است. (13)
جالب توجه ترين نمونه هاي هنر موزائيك كاري بيزانسي را مي توان در مدابا مشاهده كرد. برجسته ترين آن ها نقشه مشهور سرزمين مقدس در قرن ششم است كه به نام نقشه موزائيك فلسطين هم شناخته مي شود.
امّ قيس يا ديواره امّ قيس هم اكنون در شمال اردن و مشرف به درياچه طبريا و بلنديهاي جولان واقع شده است. اين منطقه از مشهورترين آثار گردشگري در اردن به شمار مي رود و به پله هاي رومي و يوناني خود شهره شده است.
امّ قيس در نزديكي شهر اربد اردن واقع شده و بزرگ ترين شهر منطقه بني كنانه در استان اربد است.
ارتفاع امّ قيس 364 متر بالاتر از سطح دريا قرار گرفته و از شمال به بلندي هاي جولان و نهراليرموك و از جنوب به وادي العرب مي رسد.
بر اساس گزارش هاي موجود از وزارت گردشگري اردن اقدامات براي حفاري و ترميم امّ قيس از سال 930 ميلادي آغاز شده است. در سده اخير در سال 1961 انستيتويي به نام dei پروتستان آلمان به حفاري هاي جديدي در اين منطقه پرداخت و پس از آن در سال هاي 92 – 1991 اقداماتي ديگر براي شناسايي امّ قيس توسط گروه هاي خارجي صورت گرفت.
هم اكنون امّ قيس به آثار مختلفي همچون كليساي بيزانس، پلكان شرقي، بازارها و مخازن، كليساي پازيليكا و موزه امّ قيس تقسيم شده است.
در پايان مي توان سيستم هاي آبرساني، چاه ها و تپه ماهورهاي امّ قيس را كه به جا مانده از قديم است به عنوان ديگر مكان هاي ديدني در اين منطقه قلمداد كرد. (13)
خليج عقبه، علاوه بر آن که داراي آب و هواي خوشبوي زمستاني و محيط روستايي و يکي از مکانهاي طبيعي جذاب است، داراي ارزش تاريخي نيز هست. در يکي از اکتشافات هيجان انگيز باستان شناسان در عقبه کليسايي يافته اند که گمان مي رود اولين ساختمان بوده که به عنوان کليسا ساخته شده است. گمان مي رود که حتي قديمي تر از کليساي مقدس[68] در اورشليم و کليساي مهد در بيت اللحم باشد که هر دوي آنها در قرن چهارم ميلادي ساخته شده اند.
در حدود 24 کيلومتري جنوب شرقي امان، فلات کوير مرتفع به شکلي غافلگيرانه به مکاني شاداب منتهي ميشود؛ دره اي پوشيده از درخت به نام وادي سير! حدود 10 کيلومتر پس از روستاي وادي سير[69] که توسط چرکس هاي موقرمز بنا نهاده شده، جاده اي است به سمت خرابه هاي قصر عبد[70] (قصر برده ها) و غار باستاني عراق الامير[71] (غار شاهزاده). در افسانههاي محلي چنين آمده است که اين قصر را برده عاشقي به نام طوبيه[72] ساخته است. هنگاميکه سرور طوبيه در سفر بوده، وي اين قصر زيبا را ساخته و نقشهايي از شير، پلنگ و عقاب بر در و ديوار آن حکاکي کرده تا بتواند دل دختر وي را به دست آورد. متاسفانه سرور وي قبل از به اتمام رسيدن قصر بازميگردد و زحمات طوبيه بي پاداش مي ماند. درباره تاريخ دقيق ساخت اين قصر اطلاعات ناچيزي وجود دارد، اما اعتقاد عموميبر اين باور است که در قرن دوم ق.م توسط هورکانوس، رئيس خاندان قدرتمند توبياد[73] و فرماندار آمون ساخته شده است. نام قلعه برده ممکن است به شخص هورکانوس بازگردد، فرمانداري که خود را برده مردمانش ميدانست. به لطف تلاشهاي يک باستان شناس فرانسوي که سه سال براي ترميم نقش و نگارهاي سنگهاي شکسته شده وقت صرف کرد، خرابههاي قصر العبد تا حدي ترميم شده است. وي پس از انجام برش هايي بر روي طرح مقوايي هر سنگ و قطعه، قطعات پازل را در کنار هم چيد و براي مرمت کامل اين بنا، هفت سال وقت گذاشت. نتيجه اثر تاريخي زيبايي است که هنوز هم بخشهايي از آن ناشناخته باقي مانده است. (115)
برخي ديگر از اماکن مذهبي تاريخي بدين شرح است: آرامگاه جعفر پسر ابي طالب، آرامگاه زيد پسر حارثه، آرامگاه عبدالله پسر رواحه، آرامگاه سعد پسر ابي وقاص، آرامگاه ابوعبيده عامر جراح، آرامگاه شرحبيل پسر حسنه، آرامگاه معاذ پسر جبل، آرامگاه ضرار پسر ازور، مقام پيغمبر ايوب، مقام پيغمبر شعيب، مقام پيغمبر يوشع بن نوح، مقام پيغمبرهارون و غار اصحاب کهف (116)