روابط ساحل عاج با آمریکا: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۱: خط ۱:
بی‌شک آفریقا از دیرباز، ازجمله مقاصد اصلی [[آمریکا]] برای پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی‌اش بوده است؛ ازاین‌رو، بازسازی دولت‌های آفریقایی و دولت‌سازی در این قاره، از اهداف مهم آمریکا محسوب می‌شود تا از طریق ایجاد دولت‌های قدرتمند و درعین‌حال وابسته، بتواند به اهداف اقتصادی خود دست یابد (دهشیار، 1381: 1). این تحلیل شاید حتی برای ساحل‌ عاج که از مستعمرات فرانسه بوده و امروزه نیز بیش‌ازهمه، از جمله متحدان اصلی فرانسه محسوب می‌شود، کاربرد داشته باشد؛ زیرا در بحران‌های اخیر، به‌‌نظر می‌رسید آمریکا هم تحرکاتی برای نزدیک کردن ساحل‌ عاج به مواضع خود نشان داده است؛ به‌‌طورکلی، روابط ساحل‌ عاج با ایالات‌متحده نیز خوب است، هرچند به نزدیکی روابط با فرانسه نیست. این رابطه در دهه 80 میلادی بهتر بود، زمانی که ساحل‌ عاج از مواضع آمریکا درقبال مسائل چاد، صحرای غربی، آفریقای جنوبی و اسرائیل دفاع می‌کرد؛ به‌هرحال همچنان پس‌از فرانسه، آمریکا شریک مهم اقتصادی و سیاسی ساحل‌ عاج است. شایان‌ذکر است در طول جنگ سرد، ساحل‌ عاج ازسوی غرب و آمریکا، به‌عنوان الگوی موفقیت نظام کاپیتالیستی معرفی می‌شد؛ درحالی‌که بدهی‌های خارجی این کشور روزبه‌روز فزونی می‌یافت.
بی‌شک آفریقا از دیرباز، ازجمله مقاصد اصلی [[آمریکا]] برای پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی‌اش بوده است؛ ازاین‌رو، بازسازی دولت‌های آفریقایی و دولت‌سازی در این قاره، از اهداف مهم آمریکا محسوب می‌شود تا از طریق ایجاد دولت‌های قدرتمند و درعین‌حال وابسته، بتواند به اهداف اقتصادی خود دست یابد (دهشیار، 1381: 1). این تحلیل شاید حتی برای ساحل‌ عاج که از مستعمرات [[فرانسه]] بوده و امروزه نیز بیش‌ازهمه، از جمله متحدان اصلی فرانسه محسوب می‌شود، کاربرد داشته باشد؛ زیرا در بحران‌های اخیر، به‌‌نظر می‌رسید آمریکا هم تحرکاتی برای نزدیک کردن ساحل‌ عاج به مواضع خود نشان داده است؛ به‌‌طورکلی، روابط ساحل‌ عاج با ایالات‌متحده نیز خوب است، هرچند به نزدیکی روابط با فرانسه نیست. این رابطه در دهه 80 میلادی بهتر بود، زمانی که ساحل‌ عاج از مواضع آمریکا درقبال مسائل چاد، صحرای غربی، آفریقای جنوبی و اسرائیل دفاع می‌کرد؛ به‌هرحال همچنان پس‌از فرانسه، آمریکا شریک مهم اقتصادی و سیاسی ساحل‌ عاج است. شایان‌ذکر است در طول جنگ سرد، ساحل‌ عاج ازسوی غرب و آمریکا، به‌عنوان الگوی موفقیت نظام کاپیتالیستی معرفی می‌شد؛ درحالی‌که بدهی‌های خارجی این کشور روزبه‌روز فزونی می‌یافت.


در رابطه ساحل‌ عاج با غرب و آمریکا طی سال‌های اخیر، اشاره به موضوعی ضروری و درعین‌حال جالب به‌‌نظر می‌رسد: در بحران سال 2002 تا 2010، لوران باگبو مواضعی ضدغربی اتخاذ نمود که لازم است کمی در علل آن بیندیشیم. این نکته ازاین‌جهت اهمیت دارد که به‌‌گفته آقای حاجی کریم جباری، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در ساحل‌ عاج، موجب برداشت‌هایی نادرست شده است.[32] درواقع برخی سیاسیون، مواضع او دربرابر غرب را به ضداستعماری بودن باگبو تعبیر نمودند و درمقابل از واتارا، چهره‌ای غرب‌گرا تصویر شد؛ اما حقیقت این است که باگبو درطی این بحران سعی داشت تا با نزدیک شدن به آمریکا، از فشار فرانسه بکاهد؛ اما به‌دلیل هزینه بسیار زیاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی که به کشورهای منطقه و جامعه بین‌الملل تحمیل کرده بود، حمایت همه‌، ازجمله آمریکا را نیز ازدست داد؛ از طرف دیگر واتارا، همچون سیاستمداری کهنه‌کار، می‌دانست که باید از تمامی مهره‌ها برای کنار زدن باگبو استفاده کند و این همان چیزی‌‌ست که باعث شده گاه گمان کنیم او دست‌نشانده غرب است (مصاحبه با محمدرضا حاجی کریم جباری، 1391). وانگهی اگر خوب به تاریخ این دو دهه اخیر و درگیری‌های داخلی ساحل‌ عاج بنگریم، می‌بینیم که واتارا همواره مورد حمایت مسلمانان این کشور بوده و انتخاب او محصول خواست آنان بوده است. این درحالی است که نه غرب و نه واتیکان «ذاتاً مایل به حاکمیت یک مسلمان در مقایسه با یک مسیحی، ولو لائیک و غرب‌گرا، در هیچ کشوری نیستند» (حاجی کریم جباری، 1389 ب).
در رابطه ساحل‌ عاج با غرب و آمریکا طی سال‌های اخیر، اشاره به موضوعی ضروری و درعین‌حال جالب به‌‌نظر می‌رسد: در بحران سال 2002 تا 2010، لوران باگبو مواضعی ضدغربی اتخاذ نمود که لازم است کمی در علل آن بیندیشیم. این نکته ازاین‌جهت اهمیت دارد که به‌‌گفته آقای حاجی کریم جباری، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در ساحل‌ عاج، موجب برداشت‌هایی نادرست شده است.[32] درواقع برخی سیاسیون، مواضع او دربرابر غرب را به ضداستعماری بودن باگبو تعبیر نمودند و درمقابل از واتارا، چهره‌ای غرب‌گرا تصویر شد؛ اما حقیقت این است که باگبو درطی این بحران سعی داشت تا با نزدیک شدن به آمریکا، از فشار فرانسه بکاهد؛ اما به‌دلیل هزینه بسیار زیاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی که به کشورهای منطقه و جامعه بین‌الملل تحمیل کرده بود، حمایت همه‌، ازجمله آمریکا را نیز ازدست داد؛ از طرف دیگر واتارا، همچون سیاستمداری کهنه‌کار، می‌دانست که باید از تمامی مهره‌ها برای کنار زدن باگبو استفاده کند و این همان چیزی‌‌ست که باعث شده گاه گمان کنیم او دست‌نشانده غرب است (مصاحبه با محمدرضا حاجی کریم جباری، 1391). وانگهی اگر خوب به تاریخ این دو دهه اخیر و درگیری‌های داخلی ساحل‌ عاج بنگریم، می‌بینیم که واتارا همواره مورد حمایت مسلمانان این کشور بوده و انتخاب او محصول خواست آنان بوده است. این درحالی است که نه غرب و نه واتیکان «ذاتاً مایل به حاکمیت یک مسلمان در مقایسه با یک مسیحی، ولو لائیک و غرب‌گرا، در هیچ کشوری نیستند» (حاجی کریم جباری، 1389 ب).

نسخهٔ ‏۱۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۳:۳۶

بی‌شک آفریقا از دیرباز، ازجمله مقاصد اصلی آمریکا برای پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی‌اش بوده است؛ ازاین‌رو، بازسازی دولت‌های آفریقایی و دولت‌سازی در این قاره، از اهداف مهم آمریکا محسوب می‌شود تا از طریق ایجاد دولت‌های قدرتمند و درعین‌حال وابسته، بتواند به اهداف اقتصادی خود دست یابد (دهشیار، 1381: 1). این تحلیل شاید حتی برای ساحل‌ عاج که از مستعمرات فرانسه بوده و امروزه نیز بیش‌ازهمه، از جمله متحدان اصلی فرانسه محسوب می‌شود، کاربرد داشته باشد؛ زیرا در بحران‌های اخیر، به‌‌نظر می‌رسید آمریکا هم تحرکاتی برای نزدیک کردن ساحل‌ عاج به مواضع خود نشان داده است؛ به‌‌طورکلی، روابط ساحل‌ عاج با ایالات‌متحده نیز خوب است، هرچند به نزدیکی روابط با فرانسه نیست. این رابطه در دهه 80 میلادی بهتر بود، زمانی که ساحل‌ عاج از مواضع آمریکا درقبال مسائل چاد، صحرای غربی، آفریقای جنوبی و اسرائیل دفاع می‌کرد؛ به‌هرحال همچنان پس‌از فرانسه، آمریکا شریک مهم اقتصادی و سیاسی ساحل‌ عاج است. شایان‌ذکر است در طول جنگ سرد، ساحل‌ عاج ازسوی غرب و آمریکا، به‌عنوان الگوی موفقیت نظام کاپیتالیستی معرفی می‌شد؛ درحالی‌که بدهی‌های خارجی این کشور روزبه‌روز فزونی می‌یافت.

در رابطه ساحل‌ عاج با غرب و آمریکا طی سال‌های اخیر، اشاره به موضوعی ضروری و درعین‌حال جالب به‌‌نظر می‌رسد: در بحران سال 2002 تا 2010، لوران باگبو مواضعی ضدغربی اتخاذ نمود که لازم است کمی در علل آن بیندیشیم. این نکته ازاین‌جهت اهمیت دارد که به‌‌گفته آقای حاجی کریم جباری، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در ساحل‌ عاج، موجب برداشت‌هایی نادرست شده است.[32] درواقع برخی سیاسیون، مواضع او دربرابر غرب را به ضداستعماری بودن باگبو تعبیر نمودند و درمقابل از واتارا، چهره‌ای غرب‌گرا تصویر شد؛ اما حقیقت این است که باگبو درطی این بحران سعی داشت تا با نزدیک شدن به آمریکا، از فشار فرانسه بکاهد؛ اما به‌دلیل هزینه بسیار زیاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی که به کشورهای منطقه و جامعه بین‌الملل تحمیل کرده بود، حمایت همه‌، ازجمله آمریکا را نیز ازدست داد؛ از طرف دیگر واتارا، همچون سیاستمداری کهنه‌کار، می‌دانست که باید از تمامی مهره‌ها برای کنار زدن باگبو استفاده کند و این همان چیزی‌‌ست که باعث شده گاه گمان کنیم او دست‌نشانده غرب است (مصاحبه با محمدرضا حاجی کریم جباری، 1391). وانگهی اگر خوب به تاریخ این دو دهه اخیر و درگیری‌های داخلی ساحل‌ عاج بنگریم، می‌بینیم که واتارا همواره مورد حمایت مسلمانان این کشور بوده و انتخاب او محصول خواست آنان بوده است. این درحالی است که نه غرب و نه واتیکان «ذاتاً مایل به حاکمیت یک مسلمان در مقایسه با یک مسیحی، ولو لائیک و غرب‌گرا، در هیچ کشوری نیستند» (حاجی کریم جباری، 1389 ب).

در دوره «اوباما»، کمک‌های مالی ایالات‌متحده آمریکا به کشورهای قاره آمریکا افزایش یافت. حتی تسهیلاتی برای صادرکنندگان آفریقایی به بازار آمریکا درنظر گرفته شد. اوباما دربین مردم آفریقا محبوبیت بالایی داشت و حتی تصاویر او را بر مینی‌بوس‌های شهر ابیجان نقاشی می‌کردند. با به قدرت رسیدن «ترامپ»، نگاه مثبت آفریقایی‌ها به آمریکا کمی کاهش یافته است. اظهارنظر ترامپ که کشورهای آفریقایی را «چاله کثافت» نامیده بود، منعکس‌کننده نگاه صاحب‌منصبان جدید کاخ سفید نسبت به کشورهای قاره آفریقا است. هرچند بعدها ترامپ سعی کرد این گفته را تلطیف کند. ترامپ در طول دوره چهارساله ریاست‌جمهوری‌اش، به هیچ کشور آفریقایی سفر نکرد و ازبین رؤسای جمهور آفریقایی هم، تنها رؤسای جمهور نیجریه و کنیا به آمریکا سفر کردند. در دوره ترامپ، پست معاونت آفریقایی وزارت خارجه، به‌‌مدت دو سال خالی مانده بود؛ در حال حاضر البته سفارتخانه ایالات‌متحده آمریکا در ابیجان، از بزرگ‌ترین سفارتخانه‌های این کشور در جهان است. این سفارتخانه در منطقه «ریویرا» و دقیقاً روبه‌روی سفارتخانه روسیه قرار دارد. سفیر این کشور، حضور و فعالیتش در صحنه سیاسی ساحل‌ عاج را افزایش داده است.

درزمینه فرهنگی هم آمریکایی‌ها با اقداماتی چون کمک مالی به دانشگاه‌ها و رسانه‌ها و اهدای کتاب به کتابخانه‌های ساحل‌ عاج، به‌ویژه در شهرستان‌ها و تأسیس کتابخانه‌ای در داخل سفارتخانه‌شان در ابیجان، پروژه افزایش نفوذ فرهنگی خود را پی می‌گیرند، ولی قدرت اول تأثیرگذار در ساحل‌ عاج، همچنان فرانسه است. درکل باید اعتراف کرد که اکثر ساحل‌ عاجی‌ها به کشور ایالات‌متحده آمریکا علاقه قلبی دارند. حجم مبادلات تجاری دو کشور در سال 2017 به 900 میلیارد فرانک سیفا رسید که نسبت به سال 2012 تا میزان 55 درصد رشد یافته است. ساحل‌ عاج و ایالات‌متحده آمریکا درپی آن هستند تا حجم مبادلات تجاری‌‌شان را افزایش دهند. در سال 2019 حجم مبادلات دو کشور به رقم یک میلیارد و 200 میلیون دلار بالغ شده بود که تراز تجاری آن هم کاملاً به نفع ساحل عاج بوده است، به شکلی که از این مبلغ، 924 میلیون دلار سهم اقلام صادراتی ساحل عاج به ایالات متحده بود. اقلام صادراتی ساحل عاج به آمریکا بیشتر شامل کاکائو، کائوچو، میوه و خشکبار و چوب بوده است. صنایع کشاورزی، معدن و انرژی‌های تجدیدپذیر، از بخش‌‌های اصلی همکاری بین دو کشور است.