حزب سوسیالیست کارگران اسپانیا: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
این شکاف در ماه مه 1979 در بیست و هشتمین کنگره حزب سر بر آورد. هنگامی که گونزالس با وجود تلاش‌های بسیار موفق نشد اصطلاح مارکسیست را از [[قانون اساسی اسپانیا|قانون اساسی]] حزب حذف کند، استعفا داد. از آنجایی که اکثر اعضای حزب به گونزالس به عنوان رهبری ارزشمند می نگریستند، در کنگره فوق العاده ای که در ماه سپتامبر 1979 برگزار شد، گونزالس مجددا انتخاب شد. حزب خود را مارکسیست دیگری تعریف کرد و سیاست‌های میانه روی و عمل گرایی را در پیش گرفت، در نتیجه امکان داشت حزب سوسیالیست کارگری به طیف وسیعی از جامعه تسری پیدا کند. زمانی که آن‌ها آرای مردمی خود را از 5.5 میلیون رای در سال 1979 به 10 میلیون رای در سال 1982 افزایش دادند، این انتخابات یک عامل کلیدی در پیروزی سوسیالیست‌ها در سال 1982بود.
این شکاف در ماه مه 1979 در بیست و هشتمین کنگره حزب سر بر آورد. هنگامی که گونزالس با وجود تلاش‌های بسیار موفق نشد اصطلاح مارکسیست را از [[قانون اساسی اسپانیا|قانون اساسی]] حزب حذف کند، استعفا داد. از آنجایی که اکثر اعضای حزب به گونزالس به عنوان رهبری ارزشمند می نگریستند، در کنگره فوق العاده ای که در ماه سپتامبر 1979 برگزار شد، گونزالس مجددا انتخاب شد. حزب خود را مارکسیست دیگری تعریف کرد و سیاست‌های میانه روی و عمل گرایی را در پیش گرفت، در نتیجه امکان داشت حزب سوسیالیست کارگری به طیف وسیعی از جامعه تسری پیدا کند. زمانی که آن‌ها آرای مردمی خود را از 5.5 میلیون رای در سال 1979 به 10 میلیون رای در سال 1982 افزایش دادند، این انتخابات یک عامل کلیدی در پیروزی سوسیالیست‌ها در سال 1982بود.


با این حال، گونزالس به تاکید خود بر نوسازی اقتصادی به جای سیاست‌های سنتی سوسیالیست، ادامه داد،که این امر به طور فزاینده ای منجر به ارتباط با مخالفین تاریخی یعنی اتحادیه‌های کارگری شد. طبق نظر سنجی صورت گرفته در پایان سال 1987 که یک ثبات را نشان می‌دهد، گرچه چشمگیر نیست، ولی حمایت مردمی از سوسیالیست‌ها را کاهش می‌دهد. با این حال، حزب سوسیالیست کارگری در اواسط سال 1988 به عنوان حزب حاکم، رقیب جدیدی نداشت.  
با این حال، گونزالس به تاکید خود بر نوسازی اقتصادی به جای سیاست‌های سنتی سوسیالیست، ادامه داد،که این امر به طور فزاینده ای منجر به ارتباط با مخالفین تاریخی یعنی اتحادیه‌های کارگری شد. طبق نظر سنجی صورت گرفته در پایان سال 1987 که یک ثبات را نشان می‌دهد، گرچه چشمگیر نیست، ولی حمایت مردمی از سوسیالیست‌ها را کاهش می‌دهد. با این حال، حزب سوسیالیست کارگری در اواسط سال 1988 به عنوان حزب حاکم، رقیب جدیدی نداشت<ref>فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ [https://wikimelal.ir/%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7 اسپانیا]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]( در دست انتشار)</ref>.  


== نیز نگاه کنید به ==
== نیز نگاه کنید به ==

نسخهٔ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۳۹

حزب سوسیالیست کارگران اسپانیا، قدیمی ترین حزب سیاسی در اسپانیا است. این حزب در سال 1879 توسط پابلو ایگلسیاس(Seville)به عنوان یک حزب کارگری مارکسیستی تاسیس شد، که در کنار اتحادیه صنفی(Unión General de Trabajadores)که اساسش حمایت از کارگران بود، تکامل پیدا کرد. هدف هر دو سازمان به دست آوردن یک هم صدایی در بین طبقه کارگر در عرصه سیاسی بود. همانطور که در دهه 1920 و اوایل دهه1930، حزب سوسیالیست کارگران شروع به کسب کرسی‌های پارلمانی کرد، اعضای آن که شامل روشنفکران، نویسندگان و معلمان می‌شد، گسترش پیدا کرد. اولین تجربه حزب سوسیالیست کارگران به عنوان حزب حاکم در دوران جمهوری دوم که جمهوری آشفته بود، به دست آمد اما عمر رهبری اش بسیار کوتاه بود. حزب فوق، اعملا سرکوب گرانه دوران فرانکو را تجربه کرده است، و رهبرانش به تبعید رفتند ( در درجه اول در فرانسه). حزب سوسیالیست کارگری در سال های اولیه دیکتاتوری فرانکو، در اسپانیا تقریبا نابود شد. در سال‌های بعد، رهبری حزب در تبعید ارتباطش را با آنچه که در داخل کشور در حال تحول بود، از دست داد. در اواسط دهه 1950، گروه های سوسیالیستی در اسپانیا شروع به سازماندهی خود کردند  و در دهه 1960 گروه کوچکی از فعالان، که به وسیله دو نفر از وکلای جوان از سویل(Pablo Iglesias)، به نام های آلفونسوجرا(Alfonso Guerra)و فیلیپه گونزالس(Felipe Gonzalez)، رهبری می‌شد، حزب سوسیالیست کارگری را مجددا احیا کردند و شروع به ایجاد تغییراتی در درون حزب کردند.

سوسیالیست‌های جوان که به شدت در جمهوری فدرال آلمان (آلمان غربی)، سوسیال دموکرات شده بودند به ایدئولوژی میانه روتری از مارکسیسم سخت و محکم از نوع قدیم علاقه داشتند. در سال 1972 مبارزه برای کسب قدرت میان دو گروه سوسیالیست‌های در تبعید و سوسیالیت‌های جوان به پیروزی نسل جوان انجامید، و گونزالس در سال 1974 به عنوان دبیر کل حزب سوسیالیست کارگری در کنگره دوازدهم آن انتخاب شد.

در دوران گذار به دموکراسی، حزب سوسیالیست کارگری اساسا با اصلاحات برنامه چهارم که در ماه سپتامبر توسط سوارز تهیه و تنظیم شد همکاری کردند و دیگر گروه های چپ نیز همین کار را انجام دادند. هنگامی که پس از جنگ‌های داخلی، انتخابات آزاد برای اولین بار در ماه ژوئن 1977 در کشور برگزار شد، حزب سوسیالیست کارگری، به حزب اصلی مخالف دولت اسپانیا تبدیل شد.

با این حال، در حالی که حزب از نظر محبوبیتش در حال رشد بود اما از درون به تنش‌های عمیق ایدئولوژیک مبتلا شد. هر چند سوسیالیست‌ها برای اینکه حمایت رای دهندگان را به دست بیاورند، تصویری اعتدال گرایانه از خود به رای دهندگان ارائه داده بودند ولی این موضع از سوی اعضای رادیکال تر حزب، به شدت مورد حمله قرار گرفت زیرا آن‌ها معتقد بودند که گونزالس و حامیان وی به دلیل اینکه بر کسب آرا تاکید بیشتری دارند و به پیشبرد منافع کارگران توجه کمتری دارند، باید مورد انتقاد قرار بگیرند.

این شکاف در ماه مه 1979 در بیست و هشتمین کنگره حزب سر بر آورد. هنگامی که گونزالس با وجود تلاش‌های بسیار موفق نشد اصطلاح مارکسیست را از قانون اساسی حزب حذف کند، استعفا داد. از آنجایی که اکثر اعضای حزب به گونزالس به عنوان رهبری ارزشمند می نگریستند، در کنگره فوق العاده ای که در ماه سپتامبر 1979 برگزار شد، گونزالس مجددا انتخاب شد. حزب خود را مارکسیست دیگری تعریف کرد و سیاست‌های میانه روی و عمل گرایی را در پیش گرفت، در نتیجه امکان داشت حزب سوسیالیست کارگری به طیف وسیعی از جامعه تسری پیدا کند. زمانی که آن‌ها آرای مردمی خود را از 5.5 میلیون رای در سال 1979 به 10 میلیون رای در سال 1982 افزایش دادند، این انتخابات یک عامل کلیدی در پیروزی سوسیالیست‌ها در سال 1982بود.

با این حال، گونزالس به تاکید خود بر نوسازی اقتصادی به جای سیاست‌های سنتی سوسیالیست، ادامه داد،که این امر به طور فزاینده ای منجر به ارتباط با مخالفین تاریخی یعنی اتحادیه‌های کارگری شد. طبق نظر سنجی صورت گرفته در پایان سال 1987 که یک ثبات را نشان می‌دهد، گرچه چشمگیر نیست، ولی حمایت مردمی از سوسیالیست‌ها را کاهش می‌دهد. با این حال، حزب سوسیالیست کارگری در اواسط سال 1988 به عنوان حزب حاکم، رقیب جدیدی نداشت[۱].

نیز نگاه کنید به

سیاست و حکومت اسپانیا؛ نظام حزبی اسپانیا؛

کتابشناسی

  1. فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ اسپانیا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)