صدرالدین عینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:صدر الدین عینی.png|پیوند=https://dmelal.ir/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%B5%D8%AF%D8%B1%20%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D8%B9%DB%8C%D9%86%DB%8C.png|بندانگشتی|صدر الدین عینی(1403). برگرفته از سایت ویکی پدیا، قابل بازیابی از https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B5%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D8%B9%DB%8C%D9%86%DB%8C]]
[[پرونده:صدر الدین عینی.png|پیوند=https://dmelal.ir/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%B5%D8%AF%D8%B1%20%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D8%B9%DB%8C%D9%86%DB%8C.png|بندانگشتی|صدر الدین عینی(1403). برگرفته از سایت ویکی پدیا، قابل بازیابی از https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B5%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D8%B9%DB%8C%D9%86%DB%8C]]
صدرالدین سیدمرادزاده عینی در سال 1259 ه.ق 1878 م، در روستای ساکتره، در نزدیکی بخارا زاده شد و در سال 1374 ه.ق/ 1954 م، در [[شهر دوشنبه]] درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد. عینی نخستین  
صدرالدین سیدمرادزاده عینی در سال 1259 ه.ق 1878 م، در روستای ساکتره، در نزدیکی بخارا زاده شد و در سال 1374 ه.ق/ 1954 م، در [[شهر دوشنبه]] درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد. عینی نخستین کسی بود که به سازماندهی مطبوعات ملی و روزنامه نگاری تاجیک همت نمود. او در مقاله‌ها، شعرها، نوشته ها و شعارهایش که به گونه جزوه و اعلامیه  منتشر می‌شد، واقعیت‌های سیاسی کشورش را با بیانی پر احساس برای کشاورزان توضیح می‌داد و آنان را به اطاعت نکردن از نظام سنتی و رهایی از دست ستمکاران تشویق می‌نمود. عینی علاوه بر آثار و تألیفاتش، تألیف نخستین فرهنگ [[زبان تاجیکی|زبان تاجیک]]، شامل واژگان گفتاری به ویژه در سده‌های 6 و 7 ه.ق را در 1938 م به پایان رسانید. او بسیاری از آثار خود را به زبان ازبک به گونه متن اصلی نشر داد و نوشته‌های دیگری نیز به همین زبان منتشر کرد. از این رو عینی را بایستی همزمان یکی از مردان نثر و نظم ازبک نیز به شمار آورد. به پاس نوشته‌ها و پژوهش‌های ارزنده عینی در [[تاریخ تاجیکستان|تاریخ]]، [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تاجیکستان|تاریخ ادبیات]] و زبان‌شناختی و با توجه به ابتکار او در زمینه‌ها، دکترای علوم فلسفی و کرسی استادی به او داده شد. با گشایش آکادمی علوم [[تاجیکستان]] در سال 1951 م، عینی به ریاست آن برگزیده شد و تا پایان عمر (1954م) در این شغل فعالیت کرد<ref>عاصمی، محمد(1369)، سخنی درباره [[صدرالدین عینی]]، مجله سیمرغ، ص. 31-33</ref><ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [https://dmelal.ir/%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 تاجیکستان]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 73-74</ref>.


کسی بود که به سازماندهی مطبوعات ملی و روزنامه نگاری تاجیک همت نمود. او در مقاله ها، شعرها،  نوشته ها و شعارهایش که به گونه جزوه و اعلامیه  منتشر می¬شد، واقعیت های سیاسی کشورش را با بیانی پر احساس برای کشاورزان توضیح می داد و آنان را به اطاعت نکردن از نظام سنتی و رهایی از دست ستمکاران تشویق می نمود. عینی علاوه بر آثار و تألیفاتش، تألیف نخستین فرهنگ زبان تاجیک، شامل واژگان گفتاری به ویژه در سده های 6 و 7 ه.ق را در 1938 م به پایان رسانید. او بسیاری از آثار خود را به زبان ازبک به گونه متن اصلی نشر داد و نوشته های دیگری نیز به همین زبان منتشر کرد. از این رو عینی را بایستی همزمان یکی از مردان نثر و نظم ازبک نیز به شمار آورد. به پاس نوشته ها و پژوهش های ارزنده عینی در تاریخ، تاریخ ادبیات و زبان شناختی و با توجه به ابتکار او در زمینه ها، دکترای علوم فلسفی و کرسی استادی به او داده شد. با گشایش آکادمی علوم [[تاجیکستان]] در سال 1951 م، عینی به ریاست آن برگزیده شد و تا پایان عمر (1954م) در این شغل فعالیت کرد(عاصمی، 1369: 33-31).
صدرالدین عینی(1878) در مورد زندگی و تحصیل خود چنین می‌گوید «خانه شریف­جان مخدوم در هر هفته سه شب تعطیل- سه‌شنبه، چهارشنبه و پنجشنبه عادتاً رنگ انجمن شاعران، شعرشناسان، لطیفه‌گویان و شیرین‌کاران را می‌گرفت. من از این گونه صحبت‌­های ادبی آزادانه استفاده می‌کردم. من می‌توانم بگویم که موادهای ابتدایی لکن مهم ادبی خود را از این حولی (منزل) گرد آورده‌ام»<ref>عینی، صدرالدین (1962). یادداشت‌ها، به کوشش سعیدی سیرجانی. تهران: آگاه، جلد هفتم، ص 10.</ref>.


'''1-3-9. صدرالدين عيني'''
آثار و تألیفات عینی از سال‌های 1893- 1894 شروع شد که ابتدا با تخلص‌های سفلی، محتاجی، جنونی و از سال 1896 با تخلّص عینی در پیروی نظم کلاسیک فارسی تاجیکی شعر گفته است.


صدرالدين عيني(1878) در مورد زندگي و تحصيل خود چنين مي‌گويد «خانة شريف­جان مخدوم در هر هفته سه شب تعطيل- سه‌شنبه، چهارشنبه و پنجشنبه عادتاً رنگ انجمن شاعران، شعرشناسان، لطيفه‌گويان و شيرين‌كاران را مي‌گرفت. من از اين گونه صحبت­هاي ادبي آزادانه استفاده مي‌كردم. من مي‌توانم بگويم كه موادهاي ابتدايي لكن مهم ادبي خود را از اين حولي (منزل) گرد آورده‌ام»(عینی، 1963- 1962، ج 7: 10).
سال 1906 دوره مدرسه را به طور کامل به پایان رساند و در سال 1908 با سروری میرزا عبدالواحد منظم و همکاری احمدجان حمدی و حامدخواجه مهری در شهر بخارا نخستین مکتب اصول جدید را به زبان فارسی تاجیکی تأسیس کرد و در سال 1909 برای دانش‌آموزان مکاتب جدید کتاب درسی «تهذیب‌الصبیان» را تألیف نمود. عینی یکی از مؤسسان و فعالان سازمان مخفی جدیدی «تربیه اطفال» در سال 1910 و شرکت‌های جمعیتی و فرهنگی «برکت»، «بخارای شریف» و «معرفت» بود.


آثار و تألیفات عيني از سال‌هاي 1893- 1894 شروع شد كه ابتدا با تخلص‌هاي سفلي، محتاجي، جنوني و از سال 1896 با تخلّص عيني در پيروي نظم كلاسيك فارسي تاجيكي شعر گفته است.
با اینکه عینی در گردهمایی شکرانه جدیدان در بخارا شرکت نکرده بود، اما در 9 آوریل سال 1917 دستگیر و به فرمان امیر عالم‌خان او را 75 تازیانه زدند و به «آبخانه» انداختند. در آنجا توسط سربازان انقلابی آزاد شد و در بیمارستان کاگان مداوا شد و سپس به سمرقند رفت.


سال 1906 دوره مدرسه را به طور كامل به پایان رساند و در سال 1908 با سروري ميرزا عبدالواحد منظم و همکاری احمدجان حمدي و حامدخواجة مهري در شهر بخارا نخستين مكتب اصول جديد را به زبان فارسي تاجيكي تأسيس كرد و در سال 1909 براي دانش‌آموزان مكاتب جديد كتاب درسي «تهذيب‌الصبيان» را تأليف نمود. عيني يكي از مؤسسان و فعالان سازمان مخفي جديدي «تربية اطفال» در سال 1910 و شركت‌هاي جمعيتي و فرهنگي «بركت»، «بخاراي شريف» و «معرفت» بود.
از اشعار پیش از انقلاب عینی شعرهای «ای ترجمه حال دل، ای صفحه توران»، «ندا به جوانان»، «سمرقند و بخارا»، «پند، «هجران»، «سحرگاهان»، مثنوی «قصه پروانه و کِرمَک» و غیره که در روزنامه و مجله‌های «آینه»، «شورا»، «بخارای شریف» چاپ می‌شدند، ماهیت عمیق اجتماعی دارند. میرزا سلیم‌بیک سلیمی در تذکره «تحفه‌الاحباب فی تذکره‌الاصحاب» درباره او نوشته «الحال از شهر عشقی و عاشقی تنفر کرده اشعار ملی می‌نویسد»<ref>سیف‌الله‌یف، ا (1988). دایره‌المعارف ادبیات و صنعت تاجیک. [[شهر دوشنبه|دوشنبه]]، ص 199.</ref>. پس از انقلاب اکتبر که عینی از آن به خوبی استقبال کرد، شعرهای «به شرف انقلاب اکتبر»، «مارش حرّیّت»، «انقلاب»، «انقلاب سرخ» و غیره را نوشت.


با اينكه عيني در گردهمايي شكرانة جديدان در بخارا شركت نكرده بود، اما در 9 آوريل سال 1917 دستگير و به فرمان امير عالم‌خان او را 75 تازيانه زدند و به «آبخانه» انداختند. در آنجا توسط سربازان انقلابي آزاد شد و در بیمارستان كاگان مداوا شد و سپس به سمرقند رفت.
وی 22 آوریل سال 1918 به شهر تاشکند کوچید و پس از اقامت 6 ماهه باز به سمرقند برگشت و در سال 1919 تابعیت [[روسیه]] را پذیرفت. در این دوره در تأسیس نشریه‌های «باله‌لر یولداشی»(1919)، «شعله انقلاب»(1919)، «محنت کشلر تاوُشی»(1918) شرکت فعال داشته، به زبان‌های [[زبان تاجیکی|تاجیکی]] و ازبکی شعر و مقاله‌ می‌نوشت.


از اشعار پيش از انقلاب عيني شعرهاي «اي ترجمة حال دل، اي صفحة توران»، «ندا به جوانان»، «سمرقند و بخارا»، «پند، «هجران»، «سحرگاهان»، مثنوي «قصة پروانه و كِرمَك» و غيره كه در روزنامه و مجله‌هاي «آينه»، «شورا»، «بخاراي شريف» چاپ مي‌شدند، ماهيت عميق اجتماعي دارند. ميرزا سليم‌بيك سليمي در تذكرة «تحفةالاحباب في تذكرةالاصحاب» دربارة او نوشته «الحال از شهر عشقي و عاشقي تنفر كرده اشعار ملي مي‌نويسد»( سيف‌الله‌يف .ا، 1988: 199). پس از انقلاب اكتبر كه عيني از آن به خوبي استقبال كرد، شعرهاي «به شرف انقلاب اكتبر»، «مارش حرّيّت»، «انقلاب»، «انقلاب سرخ» و غيره را نوشت.
در نیمه اول سال‌های دهه 20 به عنوان پژوهشگر ادبی مجله «شعله انقلاب»، آموزگار سه مکتب سمرقند، مشاور سفارت جمهوری بخارا در سمرقند، مدیر اداره تجارت بخارا، ویراستار ادبی و مشاور علمی و ادبی نشریات دولتی [[تاجیکستان]] فعالیت نمود. در این دوره برخی آثار نظمی و نثری، تاریخی و ادبی تألیف کرد که «جلاّدان بخارا»، «تاریخ انقلاب بخارا»، «تاریخ امیران منغیتیه بخارا»، مجموعه شعرهای «اَخْگَر انقلاب»، سلسله مقالات و رساله‌های «حکومت شورا به ما چه داد؟»، «سیف و قلم»، «اکنون نوبت قلم است»، «قرار تاریخی یک اجتماع فوق‌العاده»، «مسأله معارف و کتاب»، «در راه برهم دادن بی‌سوادی»، «انقلاب اکتبر و عالم شرق»، «قوم تاجیک و روزنامه»، «درباره مکتب و معارف تاجیک»، «قابلیت تشکلاتچگی در تاجیکان»، «درباره کتاب‌های مکتب تاجیکان» و غیره از همین قبیل‌اند.


وي 22 آوريل سال 1918 به شهر تاشكند كوچيد و پس از اقامت 6 ماهه باز به سمرقند برگشت و در سال 1919 تابعيت روسيه را پذيرفت. در اين دوره در تأسيس نشريه‌هاي «باله‌لر يولداشي»(1919)، «شعلة انقلاب»(1919)، «محنت كشلر تاوُشي»(1918) شركت فعال داشته، به زبان‌هاي تاجيكي و ازبكي شعر و مقاله‌ مي‌نوشت.
موضوع اصلی آثار نظمی و نثری عینی در این دوره ترغیب و تشویق علم و دانش، اصلاحات نظام آموزش و پرورش در مکاتب و مدارس، تأسیس مکاتب اصول جدید، انتقاد از نظام اداری امارت، افتخار به تاریخ گذشته، پیروی و استفاده از دستاوردهای علمی و تکنیکی [[روسیه]] و غرب طبق موازین شرعی و غیره بود.


در نيمة اول سالهاي دهة 20 به عنوان پژوهشگر ادبي مجلة «شعلة انقلاب»، آموزگار سه مكتب سمرقند، مشاور سفارت جمهوري بخارا در سمرقند، مدير ادارة تجارت بخارا، ويراستار ادبي و مشاور علمي و ادبي نشريات دولتي تاجيكستان فعالیت نمود. در اين دوره برخي آثار نظمي و نثري، تاريخي و ادبي تأليف كرد كه «جلاّدان بخارا»، «تاريخ انقلاب بخارا»، «تاريخ اميران منغيتية بخارا»، مجموعه شعرهاي «اَخْگَر انقلاب»، سلسله مقالات و رساله‌هاي «حكومت شورا به ما چه داد؟»، «سيف و قلم»، «اكنون نوبت قلم است»، «قرار تاريخي يك اجتماع فوق‌العاده»، «مسألة معارف و كتاب»، «در راه برهم دادن بي‌سوادي»، «انقلاب اكتبر و عالم شرق»، «قوم تاجيك و روزنامه»، «دربارة مكتب و معارف تاجيك»، «قابليت تشكلاتچگي در تاجيكان»، «در بارة كتاب‌هاي مكتب تاجيكان» و غيره از همين قبيل‌اند.
وی با تکیه بر گفته‌های پیامبر (ص)، مردم را به آموزش علم و دانش دعوت می‌نماید «همچنان که پیغمبر ما طلب علم را از مهد تا لحد بر ما فرض کرده است، احتیاج زندگی نیز ما را مجبور می‌کند که هر کدام ما حداقل روزی دو ساعت عمر خود را به تحصیل علم صرف نماییم، به ایفاده و استفاده مشغول شویم، تا که در مشاغل دنیوی از دیگران قفا مانده از نعمت علم و معرفت… محروم و بی بهره نمانیم»<ref>سیف‌الله‌یف، ا (1988). دایره‌المعارف ادبیات و صنعت تاجیک. [[شهر دوشنبه|دوشنبه]]، ص 49.</ref>.( از بخش [[زبان و ادبیات تاجیکستان]] آمده است)


موضوع اصلي آثار نظمي و نثري عيني در اين دوره ترغيب و تشويق علم و دانش، اصلاحات نظام آموزش و پرورش در مكاتب و مدارس، تأسيس مكاتب اصول جديد، انتقاد از نظام اداري امارت، افتخار به تاريخ گذشته، پيروي و استفاده از دستاوردهاي علمي و تكنيكي روسيه و غرب طبق موازين شرعي و غيره بود.
== کتابشناسی ==
 
وي با تكيه بر گفته‌هاي پيامبر (ص)، مردم را به آموزش علم و دانش دعوت مي‌نمايد «همچنان كه پيغمبر ما طلب علم را از مهد تا لحد بر ما فرض كرده است، احتياج زندگي نيز ما را مجبور مي‌كند كه هر كدام ما حداقل روزي دو ساعت عمر خود را به تحصيل علم صرف نماييم، به ايفاده و استفاده مشغول شويم، تا كه در مشاغل دنيوي از ديگران قفا مانده از نعمت علم و معرفت… محروم و بي بهره نمانيم»(سيف‌الله‌يف ا، 1988: 49).( از بخش [[زبان و ادبیات تاجیکستان]] آمده است)

نسخهٔ ‏۲ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۰۹

صدر الدین عینی(1403). برگرفته از سایت ویکی پدیا، قابل بازیابی از https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B5%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D8%B9%DB%8C%D9%86%DB%8C

صدرالدین سیدمرادزاده عینی در سال 1259 ه.ق 1878 م، در روستای ساکتره، در نزدیکی بخارا زاده شد و در سال 1374 ه.ق/ 1954 م، در شهر دوشنبه درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد. عینی نخستین کسی بود که به سازماندهی مطبوعات ملی و روزنامه نگاری تاجیک همت نمود. او در مقاله‌ها، شعرها، نوشته ها و شعارهایش که به گونه جزوه و اعلامیه  منتشر می‌شد، واقعیت‌های سیاسی کشورش را با بیانی پر احساس برای کشاورزان توضیح می‌داد و آنان را به اطاعت نکردن از نظام سنتی و رهایی از دست ستمکاران تشویق می‌نمود. عینی علاوه بر آثار و تألیفاتش، تألیف نخستین فرهنگ زبان تاجیک، شامل واژگان گفتاری به ویژه در سده‌های 6 و 7 ه.ق را در 1938 م به پایان رسانید. او بسیاری از آثار خود را به زبان ازبک به گونه متن اصلی نشر داد و نوشته‌های دیگری نیز به همین زبان منتشر کرد. از این رو عینی را بایستی همزمان یکی از مردان نثر و نظم ازبک نیز به شمار آورد. به پاس نوشته‌ها و پژوهش‌های ارزنده عینی در تاریخ، تاریخ ادبیات و زبان‌شناختی و با توجه به ابتکار او در زمینه‌ها، دکترای علوم فلسفی و کرسی استادی به او داده شد. با گشایش آکادمی علوم تاجیکستان در سال 1951 م، عینی به ریاست آن برگزیده شد و تا پایان عمر (1954م) در این شغل فعالیت کرد[۱][۲].

صدرالدین عینی(1878) در مورد زندگی و تحصیل خود چنین می‌گوید «خانه شریف­جان مخدوم در هر هفته سه شب تعطیل- سه‌شنبه، چهارشنبه و پنجشنبه عادتاً رنگ انجمن شاعران، شعرشناسان، لطیفه‌گویان و شیرین‌کاران را می‌گرفت. من از این گونه صحبت‌­های ادبی آزادانه استفاده می‌کردم. من می‌توانم بگویم که موادهای ابتدایی لکن مهم ادبی خود را از این حولی (منزل) گرد آورده‌ام»[۳].

آثار و تألیفات عینی از سال‌های 1893- 1894 شروع شد که ابتدا با تخلص‌های سفلی، محتاجی، جنونی و از سال 1896 با تخلّص عینی در پیروی نظم کلاسیک فارسی تاجیکی شعر گفته است.

سال 1906 دوره مدرسه را به طور کامل به پایان رساند و در سال 1908 با سروری میرزا عبدالواحد منظم و همکاری احمدجان حمدی و حامدخواجه مهری در شهر بخارا نخستین مکتب اصول جدید را به زبان فارسی تاجیکی تأسیس کرد و در سال 1909 برای دانش‌آموزان مکاتب جدید کتاب درسی «تهذیب‌الصبیان» را تألیف نمود. عینی یکی از مؤسسان و فعالان سازمان مخفی جدیدی «تربیه اطفال» در سال 1910 و شرکت‌های جمعیتی و فرهنگی «برکت»، «بخارای شریف» و «معرفت» بود.

با اینکه عینی در گردهمایی شکرانه جدیدان در بخارا شرکت نکرده بود، اما در 9 آوریل سال 1917 دستگیر و به فرمان امیر عالم‌خان او را 75 تازیانه زدند و به «آبخانه» انداختند. در آنجا توسط سربازان انقلابی آزاد شد و در بیمارستان کاگان مداوا شد و سپس به سمرقند رفت.

از اشعار پیش از انقلاب عینی شعرهای «ای ترجمه حال دل، ای صفحه توران»، «ندا به جوانان»، «سمرقند و بخارا»، «پند، «هجران»، «سحرگاهان»، مثنوی «قصه پروانه و کِرمَک» و غیره که در روزنامه و مجله‌های «آینه»، «شورا»، «بخارای شریف» چاپ می‌شدند، ماهیت عمیق اجتماعی دارند. میرزا سلیم‌بیک سلیمی در تذکره «تحفه‌الاحباب فی تذکره‌الاصحاب» درباره او نوشته «الحال از شهر عشقی و عاشقی تنفر کرده اشعار ملی می‌نویسد»[۴]. پس از انقلاب اکتبر که عینی از آن به خوبی استقبال کرد، شعرهای «به شرف انقلاب اکتبر»، «مارش حرّیّت»، «انقلاب»، «انقلاب سرخ» و غیره را نوشت.

وی 22 آوریل سال 1918 به شهر تاشکند کوچید و پس از اقامت 6 ماهه باز به سمرقند برگشت و در سال 1919 تابعیت روسیه را پذیرفت. در این دوره در تأسیس نشریه‌های «باله‌لر یولداشی»(1919)، «شعله انقلاب»(1919)، «محنت کشلر تاوُشی»(1918) شرکت فعال داشته، به زبان‌های تاجیکی و ازبکی شعر و مقاله‌ می‌نوشت.

در نیمه اول سال‌های دهه 20 به عنوان پژوهشگر ادبی مجله «شعله انقلاب»، آموزگار سه مکتب سمرقند، مشاور سفارت جمهوری بخارا در سمرقند، مدیر اداره تجارت بخارا، ویراستار ادبی و مشاور علمی و ادبی نشریات دولتی تاجیکستان فعالیت نمود. در این دوره برخی آثار نظمی و نثری، تاریخی و ادبی تألیف کرد که «جلاّدان بخارا»، «تاریخ انقلاب بخارا»، «تاریخ امیران منغیتیه بخارا»، مجموعه شعرهای «اَخْگَر انقلاب»، سلسله مقالات و رساله‌های «حکومت شورا به ما چه داد؟»، «سیف و قلم»، «اکنون نوبت قلم است»، «قرار تاریخی یک اجتماع فوق‌العاده»، «مسأله معارف و کتاب»، «در راه برهم دادن بی‌سوادی»، «انقلاب اکتبر و عالم شرق»، «قوم تاجیک و روزنامه»، «درباره مکتب و معارف تاجیک»، «قابلیت تشکلاتچگی در تاجیکان»، «درباره کتاب‌های مکتب تاجیکان» و غیره از همین قبیل‌اند.

موضوع اصلی آثار نظمی و نثری عینی در این دوره ترغیب و تشویق علم و دانش، اصلاحات نظام آموزش و پرورش در مکاتب و مدارس، تأسیس مکاتب اصول جدید، انتقاد از نظام اداری امارت، افتخار به تاریخ گذشته، پیروی و استفاده از دستاوردهای علمی و تکنیکی روسیه و غرب طبق موازین شرعی و غیره بود.

وی با تکیه بر گفته‌های پیامبر (ص)، مردم را به آموزش علم و دانش دعوت می‌نماید «همچنان که پیغمبر ما طلب علم را از مهد تا لحد بر ما فرض کرده است، احتیاج زندگی نیز ما را مجبور می‌کند که هر کدام ما حداقل روزی دو ساعت عمر خود را به تحصیل علم صرف نماییم، به ایفاده و استفاده مشغول شویم، تا که در مشاغل دنیوی از دیگران قفا مانده از نعمت علم و معرفت… محروم و بی بهره نمانیم»[۵].( از بخش زبان و ادبیات تاجیکستان آمده است)

کتابشناسی

  1. عاصمی، محمد(1369)، سخنی درباره صدرالدین عینی، مجله سیمرغ، ص. 31-33
  2. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 73-74
  3. عینی، صدرالدین (1962). یادداشت‌ها، به کوشش سعیدی سیرجانی. تهران: آگاه، جلد هفتم، ص 10.
  4. سیف‌الله‌یف، ا (1988). دایره‌المعارف ادبیات و صنعت تاجیک. دوشنبه، ص 199.
  5. سیف‌الله‌یف، ا (1988). دایره‌المعارف ادبیات و صنعت تاجیک. دوشنبه، ص 49.