تاسیس حزب کومین تانگ در گوانگ جو

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۰۹ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها)

مقدمه

سون یات­ سِن در سال1917، فعالیت­ های خود را از شانگهای به گوانگ جو منقل کرد و چیانگ نیز در سال1918 به وی پیوست. در این ایام سون خیلی به حاشیه رانده شده بود، نه پولی داشت و نه ارتشی، لذا بار دیگر به شانگهای بازگشت ولی در سال 1920مجددا با کمک عوامل اجیر شده ­اش در گوانگ جو استقرار یافت. در این مدت سون که خواهان ایجاد وحدت در سرزمین چین از طریق نظامی بود، با استاندار گوانگ جو که خواهان استقرار سیستم فدرالی در این کشور بود اختلافات شدیدی پیدا کرد. در ماه ژوئن1923، از سوی استاندار گوانگ جو به جان سون یات­ سِن(← سون یات سن، بنیانگذار جمهوری چین) سوء قصدی صورت گرفت که تنها با کمک چیانگ بود که سون توانست از این توطئه جان سالم به در ببرد. پس از این حادثه و کمک چیانگ به سون، اعتماد و همکاری این دو به هم افزایش یافت و این دوستی تا پایان عمر سون یات­ سِن(← سون یات سن، بنیانگذار جمهوری چین) ادامه داشت.

تاسیس حزب کومین تانگ

سون مجددا در سال1924، کنترل استان گواندونگ را به دست گرفت و از سوی اتحاد جماهیر شوروی نیز کمک ­هایی دریافت کرد. وی با ایجاد اصلاحاتی در حزب کومین ­تانگ یک دولت انقلابی با هدف ایجاد وحدت سرزمینی در چین تحت حاکمیت این حزب تشکیل داد. در همین سال بود که سون یات ­سِن، چیانگ را برای چند ماه برای مطالعه­ سیستم نظامی و سیاسی شوروی، به مسکو اعزام کرد. چیانگ در این سفر با تعدادی از رهبران فکری و نظامی شوروی ملاقات و پیرامون اهداف مورد نظر سون یات ­سِن بحث و گفتگو نموده و سریعا به چین بازگشت. چیانگ در این سفر به این نتیجه رسید که سیستم سیاسی-نظامی شوروی برای کشور چین مناسب نیست[v]. وی پس از بازگشت از مسکو به گوانگ جو، از سوی سون یات­ سِن در سال1924، برای تربیت افسران نظامی، به فرماندهی آکادمی نظامی وامپوآ(Whampoa) منصوب شد. چیانگ از همان ابتدا با کمونیست­ ها(←حزب کمونیست)مخالف بود و به همین جهت یک­بار در مخالفت با همکاری سون با این گروه از فرماندهی آکادمی نظامی استعفا داد ولی مجددا بنا به درخواست سون به سرِکارش برگشت. سال­ های اولیه ­ی آغاز به کار، این پادگان زمینه ­ی خوبی برای چیانگ فراهم ساخت تا وی کادرهای نظامی وفادار به حزب کومین ­تانگ و خودش را در آن­جا تربیت کند و این نیروها در تمام دوران حکومت وی با او همراه بودند.

درگذشت سون یات ­سِن

سون یات ­سِندر12اکتبر سال1925 در گذشت و با فوت او خلأ قدرتی در حزب کومین ­تانگ و رهبری چین به ­وجود آمد. در این شرایط رقابت سختی میان چیانگ به عنوان رهبر جناح راست حزب و وانگ جینگ­وِی( Wang Jingwei)رفیق نظامی سون که متمایل به چپ بود، برای کسب قدرت در گرفت. اگرچه وانگ توانست از نظر سیاسی جانشین سون در رهبری حزب شود، ولی چیانگ با اتکاء به حمایت فرماندهان نظامی از نظر سیاسی هم از قدرت مانور بیشتری برخوردار شد. در 5 ژوئن 1926، چیانگ فرمانده کل ارتش انقلابی شد و در 27ژوئیه عملیات نظامی گسترده­ای را برای آزاد سازی مناطق شمالی از سیطره­ ی جنگ سالاران و متحد ساختن سرزمین چین تحت حاکمیت حزب کومین­ تانگ آغاز کرد. در این حمله­ی سراسری، وانگ جینگ­وِی نیز فرماندهی بخشی از عملیات را بر عهده داشت که پس از تصرف ووخَن و بنا به توصیه­ ی کمونیست­ ها( ←حزب کمونیست) و نماینده ­ی اتحاد جماهیر شوروی در چین، دولت ملی را به این شهر منتقل کرد. چیانگ نیز پس از تصرف شهر نانجینگ و رسیدن به شانگهای تصمیم گرفت رابطه ­اش با وانگ و جناح چپ حزب را که فکر می ­کرد تهدیدی برای کنترل قدرت در حزب کومین­تانگ است پایان داد و خود دولت ملی دیگری را در نانجیگ تشکیل داد.

با تشکیل دولت ملی دیگر در نانجینگ توسط چیانگ و اخراج چپ گرایان کمونیست از دولت و ارتش و قطع رابطه با نماینده­ ی اتحاد جماهیر شوروی در چین از یک سو و مخالفت با دولت ملی وانگ در ووخَن، جنگ داخلی چین آغاز شد. دولت ملی وانگ از نظر نظامی در شرایط ضعیفی قرار داشت، لذا به زودی توسط چیانگ ساقط شد. در نتیجه، وانگ و حامیان چپ­گرایش تسلیم چیانگ شده و به نانجینگ منتقل شدند. با پایان غائله­ ی ووخَن، چیانگ توانست پکن را در ماه ژوئن1928تصرف و یک دولت ائتلافی را با همکاری برخی از جنگ سالاران تشکیل دهد. با همکاری این جنگ سالاران بعضا طرفدار رژیم ساقط شده ­ی امپراتوری چینگ، چیانگ به هدف ایجاد وحدت سرزمینی خود دست یافت و دوران جنگ سالاران خاتمه یافت.

چیانگ در اول دسامبر1927، با سونگ مَی­لینگ(Soong May-ling)، خواهر زن سون یات ­سِن ازدواج کرده و به ­عنوان شرط این ازدواج، به آیین مسیحیت گروید[vi]. وی همزمان با تشکیل دولت ملی سراسری در نانجینگ در سال1927، سون یات ­سِن را به عنوان پدر«ملت چین» و «پدر جمهوری چین»( ←جمهوری خلق چین) اعلام و تلاش کرد از این طریق و به واسطه­ ی وصلتی که با خواهر زن سون انجام داده بود، خود را جانشین سون یات ­سِن معرفی کند. لذا، پس از تصرف پکن، جسد سون یات­ سِن را با تشریفات و احترامات زیاد از معبدی در پکن به شهر نانجینگ منتقل و در مقبره ­ی با شکوهی که در حومه­ ی شهر درست کرده بود دفن نمود[۱].

نیز نگاه کنید به

پاورقی

[v]- چیانگ پس از بازگشت به چین پسرش چینگ کوو را برا یتحصیل به مسکو فرستاد، ولی وقتی رابطه ی میان چیانگ و حزب کمونیست چین بهم خورد، مسکو برای تحت فشار قرار دادن چیانگ، پسرش را به گروگان گرفت. ولی چیانگ حاضر نشد در برابر ازادی پسرش از گروگان مسکو، رهبران زندانی حزب کمونیست چین را آزاد کند. وی گفت ارزش ندارد که منافع چین قربانی آزادی پسر او شود.

[vi]- چیانگ در گذشته نیز از خانم سونگ درخواست ازدواج کرده بود، ولی با پاسخ منفی او و مادرش مواجه شده بود. این بار با پذیرش شرط مسیحی شدن این ازدواج صورت گرفت و چیانگ در سال 1929رسما در کلیسای متدیست ها غسل تعمید یافت.

کتابشناسی

  1. سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی جلد اول، ص