جریان های فکری موثر تونس
تونس معاصر از معدود کشورهای اسلامی است که اقلیت ندارد؛ اما جریانهای فکری و فرهنگی متعددی را در خود جای داده است که میتوان همه آنها را به دو جریان کلی سنتگرایان و نوگرایان تقسیمبندی کرد؛ مراد از سنتگرایان عموم مردم و نخبگان دینی جامعه معاصر تونس هستند که مبانی، گرایش و روشهای سنتی در فهم اسلام را دنبال میکنند و اغلب در برابر تغییر مقاومت میکنند؛ اما منظور از نوگرایان آن گروه از جریان فکری رایج در تونس است که معتقد به بازخوانی میراث عربی اسلامی با استفاده از روشهای مدرن موجود در حوزه تمدنی جدید غرب است.
پیش از تبیین جریانهای فکری معاصر تونس لازم به یادآوری است که در بررسی این جریانها باید به پیشینه حضور و رواج جریانهای فکری اسلامی، مانند مرجئه، قدریه، معتزله، خوارج و اسماعیلیه و پیش از آن اندیشههای مذاهب ابتدایی، مانند آنیمیسم (روحپرستی) و آموزههای ادیانی، مانند یهودیت و مسیحیت توجه داشت و از آثار باقیمانده آن در منظومه فکری فرهنگی معاصر تونس غافل نبود، سنتگرایی و نوگرایی دو طیف عمده جریانهای فکری معاصر تونس است که هرکدام مراکز، نهادها و پیروان خاص خود را دارد. جامع زیتونه، مراکز آموزش قرآن (کتاب) و جوامع و مساجد مهمترین پایگاههای فعالیت سنتگرایان و دانشگاهها و بسیاری از مراکز فرهنگی دولتی مهمترین مراکز فعالیت نوگرایان است. تبیین دیدگاه خود پیرامون مفاهیمی مانند اسلامگرایی، عربیگرایی و ملیگرایی از دغدغههای مشترک سنتگرایان و نوگرایان معاصر تونس است.[۱]
سنتگرایان تونس
جامع و جامعه الزیتونه محور فعالیت فکری فرهنگی سنتگرایان معاصر تونس است که نقش مهمی در پیدایی و راهاندازی جریان اصلاحات معاصر این کشور و دیگر کشورهای منطقه مغرب عربی داشته است؛ جریان اصلاحی زیتونی که حتی جریان نوگرای معاصر تونس نیز به آن مدیون است؛ گرچه امروزه، این احساس دین در میان نوگرایان نسل جدید تونس بسیار کمرنگ شده است.
وجود اندیشههای اصلاحگرایانه شیوخ زیتونی، مانند شیخ سالم بوحاجب (د۱۳۴۳ق) و شیخ طاهر بن عاشور (د۱۳۹۰ق) به همراه افکار ساختارشکن دانشآموختگان زیتونی، مانند طاهر حداد (د۱۹۳۵م) در کتاب «إمرأتنا فی الشریعه و المجتمع» و شیخ عبدالعزیز ثعالبی (د۱۹۴۴م) در کتاب «روح التحرر فی القرآن» در شکلگیری جریان فکری نوگرای معاصر تونس نشاندهنده نقش مهم جریان سنتگرای زیتونه در تحولات فکری فرهنگی معاصر تونس است؛ نمونه مشخصتر نقش زیتونه را در تحولات فکری سیاسی معاصر تونس میتوان در پیروزی حزب اسلامگرای النهضه به رهبری شیخ راشد غنوشی (متولد ۱۳۶۰ق) و شیخ عبدالفتاح مورو (متولد ۱۳۶۷ق) از دانشآموختگان زیتونه و سنتگرایان معاصر تونس در انتخابات سیاسی تونس پس از پیروزی انقلاب کرامت در این کشور مشاهده کرد.
جریان سنتگرا به خوانش سنتی عربی اسلامی تمایل بیشتری دارد و مفاهیم اسلام و عرب در اندیشه آنها نوعی همنشینی معنایی دارد؛ اما تطبیق این خوانش در میان سنتگرایان از شیوه واحدی پیروی نمیکند؛ شخصیتهای جریانسازی، مانند شیخ ابن عاشور، به اصلاحات فرهنگی آموزشی بیشتر اهتمام کردهاند و احزاب سیاسی سنتگرایی، مانند حزب النهضه نیز جریان سیاسی فرهنگی معتدلی را با هدف تطبیق شریعت اسلامی بر حکومت و سیاست و با تکیه بر عقاید مذهب کلامی اشعری و مذهب فقهی مالکی دنبال میکند.
با استقلال تونس در سال ۱۹۵۶ میلادی و رویکارآمدن حکومتهای لائیک بورقیبه و بن علی، فعالیت سنتگرایان بهویژه جریان اصلاحگرای زیتونی بسیار محدود شد و تعطیلشدن فعالیتهای جامع اعظم زیتونه با سابقه فرهنگی هزارساله مهمترین پیامد آن بود؛ نهادی علمی آموزشی عریق در غرب جهان اسلام که جایگاه بلند و ممتاز آن در زمان حکومت بورقیبه و به دلیل بیتدبیری او به سطح یک مرکز آموزش محدود دبیرستانی و دانشگاهی تنزل یافت و ضربه مهلکی بر پیشینه تاریخی این مرکز سنتگرا وارد ساخت؛ ضربهای که جبران آن با وجود پیروزی انقلاب کرامت و تلاش سنتگرایان نسل جدید برای احیای آن به دلیل گرایش و برخورد محتاطانه و ناقاطعانه با جریانهای غیربومی واردشده به فضای فرهنگی تونس، مانند جریان فرهنگی بهشدت واگرای وهابیت، ممکن نیست،[ii] تحقق حقیقی احیای جایگاه زیتونه در بازگشت به اندیشههای شیوخ حقیقی زیتونه، مانند شیخ اسماعیل تمیمی (د۱۸۳۳ م)، شیخ بوحاجب و شیخ طاهر بن عاشور، مؤلف تفسیر گرانقدر «التحریر و التنویر فی التفسیر»، است؛ شیوخی که اعتدال، میانهروی، حقیقتطلبی و تعامل قرآنی با مخالفان از مهمترین ویژگیهای شخصیت علمی اجتماعی آنها بود.[۲]
نوگرایان تونس
نوگرایان معاصر تونس، گروه وسیعی از مسلمانان تونس، بهویژه دانشگاهیان این کشور را دربر میگیرد که به دلیل تشابههای فکری با جریان کلامی اسلامی معتزله بهاشتباه آنها را نومعتزلیان مینامند؛[۳] جریان فرهنگی نوگرای معاصر تونس از شاخههای متعددی مانند نوگرایان لیبرالی، لائیکی و حتی کمونیستی تشکیل میشود. شاخههایی که اندیشههای آنها از گستره چشمگیری در لایههای پیدا و ناپیدای جامعه و فرهنگ تونس برخوردار است.
منظور از لائیکگرایی در میان جریان فرهنگی نوگرای معاصر تونس، بیدینی نیست؛ بلکه جریانی است که اعتقاد به اسلام را بیشتر امری شخصی میداند و تحتتأثیر فضای سنگین اسلامهراسی موجود در منطقه، بر ناکارآمدبودن دین در عرصههای سیاسی تأکید دارد و نقشی برای دین در عرصه مدیریت جامعه قائل نیست. البته این تفکر لائیک وقتی در قالب سیاست وارد میشود، از دین استفاده ابزاری میکند؛ سیاستی که دین را خادم دولت میداند، نه دولت را خادم دین؛ مثلا حبیب بورقیبه در ماه مبارک رمضان آب مینوشد و میگوید کشور ما چون در مرحله سازندگی است و این خود یک عبادت است، بنابراین وجوب روزه ساقط است و از علمای تونس میخواهد تا موافق با این امر حکومتی فتوا دهند، درخواستی غیر قرآنی که با واکنش تند شیخ طاهر بن عاشور (د۱۹۷۳م) در پاسخ به این جسارت بورقیبه مواجه میشود؛ آنجا که شیخ میگوید:
«صدق الله وکذب بورقیبه»؛ «خدا راست گفت؛ بورقیبه دروغ میگوید».
از نمونههای دیگر استفاده ابزاری از دین در سیاست توسط جریان فرهنگی سیاسی لائیک و لیبرال در تونس معاصر میتوان به دولتیکردن منصب فتوا اشاره کرد؛ منصبی که پیش از استقلال زیتونه، بهگونهای مسالمتآمیز در اختیار فقهای جامع اعظم زیتونه متشکل از فقیهان مالکی و حنفی قرار داشت و بورقیبه آن را با هدف دراختیارداشتن نبض دینی مردم تونس غصب کرد. برخورداری از روحیه جستوجوی حقیقت از طریق بازخوانی میراث عربی اسلامی، بهویژه در میان نوگرایان دانشگاهی، تمایل به دستاوردهای نوین تمدن غرب با محوریت فرانسه و نقد شدید فهم دینی سنتگرایان از مهمترین شاخصهای فرهنگی نوگرایان معاصر تونس است. این جریان بر جدایی دین از سیاست و فردیبودن گرایشهای دینی تأکید دارد و استفاده از دستاوردهای مدرنیته را برای توسعه و پیشرفت جامعه تونس ضروری میداند. بیشتر نوگرایان معاصر تونس طرفدار آزادیهای فردی، بهویژه در اندیشه و بیان هستند و معتقدند ارزشهای مدرنی مانند آزادی و احترام در فرهنگ و تمدن غرب بیش از جهان اسلام وجود دارد؛ جریانهای فرهنگی معاصر فرانسه از حمایتکنندگان مهم جریانهای فرهنگی معاصر تونس، بهویژه جریانهای لیبرال و لائیک هستند؛ افرادی مانند دکتر محمد طالبی،[ii] دکتر عبدالمجید شرفی[iii] و دکتر هشام جعیط[iv] از برجستهترین شخصیتهای آکادمیک و دانشگاهی نوگرای تونس هستند.گفتنی است بسیاری از نخبگان نوگرا بهویژه دانشگاهیان با افکار اندیشمندان معاصر شیعه، مانند دکتر علی شریعتی و شهید سیدمحمدباقر صدر آشنا هستند.[۴]
نیز نگاه کنید به
- جریان های فکری موثر روسیه
- جریان های فکری موثر مصر
- جریان های فکری موثر ژاپن
- جریان های فکری موثر کوبا
- جریان های فکری موثر افغانستان
پاورقی
[i] نگارنده به خاطر دارد که پس از انقلاب تعدادی از اساتید دانشگاه زیتونه نامهای را به رئیس حکومت موقت نوشتند و از او خواستند سیاست اشتباه بورقیبه و بن علی را در حذف نخبگان این دانشگاه از مراکز تصمیمگیری فرهنگی دینی در تونس مرتکب نشود، سیاستی که نتیجه آن رشد تشیع در تونس بوده است.
[ii] دکتر طالبی متولد ۱۹۲۱ میلادی و فارغالتحصیل مدرسه صادقیه است؛ او دکتری را از فرانسه گرفته و دارای تخصص در زبانشناسی عربی و تاریخ اسلام است، مدیریت دانشکده ادبیات و علوم انسانی تونس و ریاست فرهنگستان تونس را در کارنامه اجرایی خود دارد و کتابهای متعددی به زبانهای فرانسه و عربی، مانند هستیشناسی قرآن (فرانسوی)، اندیشمند آزاد در اسلام (فرانسوی)، شکوائیهای برای اسلام معاصر (فرانسوی)، عیالالله (عربی) لیطمئن قلبی (عربی)، امت میانه اسلام (عربی)، چالشهای معاصر (عربی) اسلام و گفتوگو (عربی) نوشته است، توجه به موضوع ایمان و چیستی آن، نه تنها از شاخصهای اندیشهای این متفکر برجسته تونس، بلکه جهان معاصر عرب است.
[iii] دکتر شرفی متولد ۱۹۴۹ میلادی و متخصص در ادبیات و علوم انسانی است، او از اندیشمندان برجسته تونس، بلکه جهان عرب، بهویژه در نظریهپردازی پیرامون تاریخ اندیشه اسلامی است؛ ریاست دانشکده ادبیات تونس، استادی کرسی تمدن عربی و اسلامی و مقایسه ادیان و عضو مؤسس سازمان عقلگرایان روشنفکر عرب از مناصب علمی این اندیشمند پرکار است؛ مجموعه کتابهای تحت اشراف او به نام لبنات (آجرها) که پیرامون چیستی و چگونگی بازخوانی میراث عربی اسلامی نوشته شده، خواندنی است؛ تعدادی از دیگر کتابهای او عبارت است از: اسلام و مدرنیته (عربی)؛ مدرنکردن اندیشه اسلامی (عربی)؛ اسلام میان رسالت و تاریخ (عربی)؛ امانتداری یا ازهمگسیختگی (فرانسه).
[iv] دکتر جعیط متولد ۱۹۳۵ میلادی، نویسنده، مورخ و اندیشمند معروف تونس و جهان عرب است که دکتری خویش را در رشته تاریخ اسلامی از دانشگاه پاریس گرفته است. او تألیفات متعددی به زبانهای فرانسه و عربی.
کتابشناسی
- ↑ عصمتیبایگی، سیدحسن (1395). جامعه و فرهنگ تونس. تهران: موسسه فرهنگی, هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی, ص 101-100.
- ↑ عصمتیبایگی، سیدحسن (1395). جامعه و فرهنگ تونس. تهران: موسسه فرهنگی, هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی, ص 103-101.
- ↑ ناصری طاهری، عبدالله (۱۳۷۵). مقدمهای بر تاریخ سیاسی اجتماعی شمال آفریقا از آغاز تا ظهور عثمانیها. تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،ص247.
- ↑ عصمتیبایگی، سیدحسن (1395). جامعه و فرهنگ تونس. تهران: موسسه فرهنگی, هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی, ص 106-103.