خرافه زدائی از جامعه ژاپن

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۹ توسط Mina (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

چنان که پیش تر آوردیم، با ظهور جنبش "هایبوتسوکیشاکو" آن بخش از سنت و فرهنگ ژاپن که توسط آیین بودا نمایندگی می‌شد، بسیار آسیب دید و در بحران قرار گرفت. در چنین شرایطی فردی به نام اِنریو اینوئوئه[i] (井上円了/Inoue Enryō)(1858-1919) که از یک سو راهب مکتب "جودو" و از سوی دیگر دانش آموخته فلسفه در غرب بود، تمام تلاش خود را به کار گرفت تا ضمن پایبندی به سیاست‌های دولت میجی، آیین بودا را از بحران سیاسی‌ای که در آن گرفتار آمده بود، نجات دهد.

دانشگاه تویو. برگرفته از سایت Toyo University، قابل بازیابی از https://www.toyo.ac.jp/nyushi/about/campus/

اینوئوئه راه نجات آیین بودا را در بازخوانی فلسفی و مطابقت آن با مفاهیم فلسفه در غرب می‌دانست. از همین رو او در توکیو یک "آکادمی فلسفه" درست کرد که بعدها به دانشگاه "تویو" (東洋大学/Tōyō Daigaku) تغییر نام داد. فعالیت اینوئوئه و دانشگاه تویو کاملا معطوف بود به خرافه‌زدایی از جامعه و تنویر افکار عمومی. امروزه هم اگرچه دانشگاه تویو در نسبت با زمان اینوئوئه تغییر و تحولات زیادی داشته است، اما هنوز با شعار "بنیان همه علوم در فلسفه است" ضمن ادای احترام به اهداف بنیان گذار خود، کوشیده است تا نوعی تفکر فلسفی را در تمامی ساختار و آموزش‌های این دانشگاه حفظ کند.

برخلاف نیشی که با ساختار متافیزیکی تفکر بسیار مخالف بود و به امور عینی و تجربه‌گرا باور داشت، اینوئوئه به عنوان راهبی که پیرو آموزه‌های بودا بود، نمی توانست نسبت به ساحت و ساختار متافیزیکی تفکر بی‌تفاوت بماند. همین‌طور برخلاف نیشی که از نظر باور دینی گرایش خاصی نداشت، اینوئوئه نمی‌توانست نسبت به شرق، یعنی خاستگاه آیین بودا، بی‌تفاوت باشد. به همین منظور هم وقتی او "آکادمی فلسفه" را تبدیل به دانشگاه کرد نام "تویو" را به معنی "شرق" برایش برگزید.

رویکرد اینوئوئه به فلسفه غرب به عنوان دستاویزی برای نجات آیین بودا و همین طور نگاه و توجه او به شرق در نهایت منجر به شکل گیری تفکری التقاطی در چارچوب فکری او شد. او بدین منظور اعلام داشت که جان مایه تفکر در شرق و غرب توسط چهار قدیس، یعنی سقراط، ایمانوئل کانت (Immanuel Kant)(1724-1804)، بودا و کنفوسیوس، شکل گرفته‌است. تفکر این چهار قدیس که سردیس‌شان به طور نمادین در دانشگاه تویو وجود دارد، اساسا فعالیت‌های روشنگرایانه اینوئوئه را بر می‌سازند.

اینوئوئه برای فعالیت‌های روشنگرایانه خود و همین طور نجات آیین بودا از بحران، به سراغ باورهای عامیانه و خرافی مردم رفت و مبادی فکری خود را از آنجا آغاز کرد. چنان که ما پیش تر در فصل دین و مذهب در ژاپن آوردیم، ذهنیت ژاپنی قائل به وجود موجوداتی مرموز و اسرارآمیز و بعضا هراس انگیز در درون طبیعت است که به طور کلی "یوکای" به معنی "اشباح" نامیده می‌شوند. هدف اینوئوئه هم درست ابطال باور به به وجود "اشباح" و خرافه‌زدایی و عقلانی‌سازی جامعه بود. از این رو او در دانشگاه تویو سلسله درس گفتاری‌هایی را درباره فهم و شناخت اشباح پی گرفت که چاپ تدریجی این درس گفتارها بزرگترین میراث فکری او به شمار می‌رود.

تا جایی که اینوئوئه با باورهای عمومی و خرافی آحاد جامعه نظیر باور به "یوکای"ها روبرو بود، از نظر ساختار فکری با مشکلات خاصی روبرو نمی‌شد. چرا که "یوکای"ها موجوداتی "خیالی" بودند که می‌شد با توضیحات عقلانی و موجه از آن‌ها ابهام‌زدایی کرد. اما مشکل اصلی برای اینوئوئه زمانی پیش می‌آید که عناصر "خیال" (قوه خیال) بخش جدایی‌ناپذیر ساختار تفکر متافیزیکی بودا و شکل‌گیری آگاهی و چرخه زاد و مرگ آن بود. بنابراین اگر اینوئوئه می‌خواست با تمام باورهای برساخته از قوه خیال مواجه کاملا عقلانی داشته‌بود، خود به خود ناچار به نفی آموزه‌های بودایی هم می‌شد. به همین خاطر او کوشید تا میان فلسفه کانت و تفکر بودایی نوعی پیوند ایجاد کند.

کانت در کتاب «سنجش خرد ناب» از "ذات معقولی" سخن می‌گوید که به آن هیچ گونه فهم و ادراکی تجربی و حسی نمی‌توان داشت. در واقع این "ذات معقول" همواره در پس پدیدارها پنهان و غیر قابل دسترس باقی می‌ماند. آن چه که کانت از آن با نام ذاتی معقول یاد می‌کند، از نظر اینوئوئه مطابقت تام دارد با مفهوم "شین‌نیو" (真如/Shinyo)[ii] در ساختار متافیزیکی تفکر بودا.

به زبان ساده شین‌نیو، سرچشمه و نقطه صفر وجود و انرژی تمامی موجودات جهان است. به‌واسطه کارکرد خیال‌انگیز این نیروی خارق‌العاده و وصف‌ناپذیر انرژی تمامی پدیدارها ظهور می‌کنند، آگاهی شکل می‌گیرد و هستی جریان می‌یابد. با این حال شین‌نیو به‌واسطه ظهور پدیدارها خود در خفا قرار می‌گیرد و مستور می‌شود. قوای ادارکی و حسی انسان در عمل راهی به شناخت آن ندارد و آن همواره به عنوان یک راز یا سر پنهان باقی می‌ماند.

اینوئوئه برای توضیح و تثبیت این سر پنهان آن را با ذات معقول کانت مطابقت داد و اصطلاح "شینری" (真理/Shinri) به معنی حقیقت را برایش برساخت. این اصطلاح در فلسفه و تفکر معاصر ژاپن خیلی زود توانست جای خود را باز کند و در تطبیق مفاهیم بودایی با فلسفه و تفکر غرب فراوان توسط مترجمان مختلف و در بافتاری‌های متنوع به کار گرفته شد. در گام بعدی اینوئوئه سر یا رازهای موجود در عالم را به سه دسته‌ "سر مادی"، "سر روحانی" و "سر اصیل" تقسیم کرد. در این بین او "سر مادی" و "سر روحانی" را "سر اعتباری" قلمداد کرد و "سر اصیل" را "سر حقیقی" دانست. "سر اعتباری" همان اشباح‌هایی‌اند که آحاد مردم در قامت "یوکای"ها به آن باور دارند، "سر روحانی" نیروی‌هایی هستند که نمی‌توان بر اساس دانش‌های موجود وجود یا عدم آن‌ها را تبیین کرد. از این رو این دو نوع سر "اعتباری"‌اند و صرفا در باورهای مردم جریان دارند و به‌واسطه علوم می‌توان آن‌ها را ابطال کرد. اما "سر اصیل" یا "سر حقیقی" در واقع همان شین‌نیو یا راز پنهان تمامی پدیدارهاست که به هیچ وجه به ادارک آدمی در نمی‌آید و علوم در تبیین آن ناتوان است. به همین منظور اینوئوئه هدف از درس گفتارهای خود را «ابطال سر اعتباری و آشکار کردن سر حقیقی» می‌داند.

از آن جایی که تفکر اینوئوئه وابستگی تام به سیاست‌های دوره میجی داشت و می‌کوشید نوعی عقلانیت را در جامعه رواج دهد، امروزه از نظر فلسفی اعتبار چندانی ندارد، اما تلاش‌های او در تطابق فلسفه شرق و غرب و تلاش‌های او در خصوص تبیین اشباح‌ها موجب تاثیر گذاری بر مکاتب بعدی و دانش مردم شناسی ژاپن شد.[۱]

نیز نگاه کنید به

ادیان در ژاپن

پاورقی

[1] از آن جایی که اینوئوئه بنیان گذار و موسس دانشگاه تویو است، آثار زیادی درباره او توسط اساتید این دانشگاه منتشر شده‌است. یکی از آخرین و مفصل‌ترین این پژوهش‌ها که به زبانی ساده و خوش خوان نوشته شده‌است، کتاب «اینوئوئه انریو: فلسفه و تفکر او» اثر ماکینو تاکه‌مورا (竹村牧野/Takemura makyo)، رئیس سابق این دانشگاه است. در بخش اینوئوئه و تفکر او از این کتاب سود جسته‌ایم. درباره این کتاب رجوع کنید به کتابشناسی.

[ii] - معادل اصلاح سانسکریت Tathatā است. این عبارت در انگلیسی به thusness" یا" "suchness ترجمه می‌شود. اما این واژه از نظر ساختار و مراتب متافیزیکی معادل "حق" یا "حقیقت" در سنت اسلامی است.چنان که در متن هم خواهیم دید این واژه به این مرتبه متافیزیکی اشاره دارد. پیش تر در مقاله دین و مذهب در ژاپن مختصری درباره این مفهوم بحث کرده‌ایم.

کتابشناسی

  1. ذکی پور، بهمن (1402). " دین و مذهب در ژاپن امروز به انضمام جریان‌های فکری". در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص149-182.