دوران حکومت های هم ستیز

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۰۵ توسط Rashid (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
آیین تائو در تفکر چینی. قابل بازیابی از https://medium.com/@peter.abreo/confucius-never-had-a-computer-d6e3a33f7248

با پایان قرن پنجم پیش از میلاد و ایجاد ثبات سیاسی بیشتر، تنها هفت حکومت قدرتمند باقی ماندند. سال­‌هایی که این قدرت­‌ها با هم درگیر جنگ و ستیز بودند، به دوران حکومت های هم ستیز(Warring States Period) که از 221 پیش از میلاد شروع و تا 476 پیش از میلاد ادامه داشت، معروف است. تا سال 256 پیش از میلاد از سلسله‌­ی جو تنها اسمی باقی ماند و قدرت جزیی در اختیار پادشاه بود و قدرت واقعی در اختیار پادشاهان مناطق قرار داشت. با متحد شدن مناطق هم­جواری از این حکومت‌­های­ هم‌­ستیز هم­چون سی­چوان(Sichuan) و لیائونینگ(Liaoning) ، این مناطق تحت سیستم فرماندهی نظامی اداره می‌­شدند، سیستمی که هنوز هم تا حدودی در تقسیمات استانی و شهرستانی برخی از مناطق چین دیده می­‌شود. تکامل نهایی این دوران با عصر اینگ­جِنگ(Yingzheng) پادشاه منطقه­ ی چین(Qin) آغاز شد.

در سال 214 میلادی، چین­شی­خوانگ(Qin Shi Huang)، با متحد ساختن شش کشور دیگر و ضمیمه کردن سایر مناطق، توانست سلسله ­ی چین را پایه گذاری و خود را به ­عنوان نخستین امپراتور سراسر چین اعلام نماید. دوران کشورهای هم‌­ستیز، اگرچه از نظر سیاسی و ثبات اجتماعی دوره­‌ی نا آرام و متلاطمی بود، ولی در تاریخ اندیشه­‌ی چینی پرشکوه‌­ترین عصر به­‌شمار می­‌رفت، زیرا در این دوره نظام­‌های اخلاقی و فلسفی بسیاری پدید آمد که تأثیری پایدار در فرهنگ شرق دور داشت. ظهور مکاتبی که آن­ها را «صدمکتب» می­‌نامند، همزمان با تلاش برای مرگ عصر برده داری و در همین دوران صورت گرفت[۱].

در دوران­های بهار و پاییز و حکومت­‌های هم­‌ستیز(221 - 476 پیش از میلاد)، علی­رغم گسترش و ادامه‌­ی ستیزها و نزاع­‌های داخلی، دوران شکوفایی اندیشه و فرهنگ و عصر طلایی فلسفه‌­های سیاسی و فکری بود. وجود سیستم گزینش و استخدام دیوان سالاران که بر اساس شایستگی و لیاقت انجام می­‌گرفت، خود عاملی برای تقویت«مبانی فکری و فرهنگی» به­‌شمار می­‌رفت. فرمانروایان این دوران همیشه در تلاش برای حفظ بقای خویش به دنبال اندیشمندان و آموزگاران و استراتژیست­‌ها بودند. لذا، متفکران در کنار مدیران استخدام می­‌شدند تا بهترین شیوه‌­های دیپلماسی و جنگ را به مورد اجرا بگذارند. شکوفایی«صد مکتب فکری و فلسفی» حاصل این دوره است که آثار ادبی وسیع باقیمانده از این مکاتب، شالوده‌­ی تفکر چینی را در هزاره­‌های گذشته تشکیل داده است. این مکاتب فکری بعدها در شش گروه عمده دسته بندی شدند که عبارتند از: کنفوسیوسی(← آیین بومی کنفوسیوس)، تائوئیستی(←آیین بومی تائومکتب قانونگرایان و مکتبموهیست ها، مکتب کیهانی یین و یانگ، و مکتب گزینش دیوان سالاران از طریق آزمون دولتی[۲] [۳].

نیز نگاه کنید به

تاریخ چین؛ پیش از تاریخ چین؛ آیین بومی کنفوسیوس؛ آیین بومی تائو؛ مکتب قانونگرایان؛ موهیست ها

کتابشناسی

  1. پاتریک، چارلز؛ جرالد، فیتز (1367). تاریخ فرهنگ چین. ترجمه ­ی اسماعیل دولتشاهی. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
  2. وردی نژاد، فریدون و دیگران(1390). اژدهای شکیبا، چینِ دیروز، امروز و فردا. انتشارات اطلاعات. چاپ دوم. تهران.
  3. سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی، جلد 1، ص.114-116.