به قدرت رسیدن دنگ شیائوپینگ در چین
پس از اعلام استقرار جمهوری خلق چین در پکن در سال 1949، هنوز بخش هایی از جنوب کشور در اختیار نیروهای وفادار به چیانگ کایشِک بود. لذا، مسئولیت آزاد سازی جنوب به دِنگ واگذار شد. با هدایت و رهبری او بود که در اواخر نوامبر1949، چونگ چینگ آزاد و سپس نیروهای کمونیستی وارد شهر چِنگ دو آخرین استحکامات نیروهای ملی شدند.
از همان زمان دِنگ به عنوان شهردار شهر مهم جنوبی چونگ چینگ انتخاب و همزمان مسئولیت حزب در مناطق جنوبی را نیز تا سال 1950که نیروهای کمونیستی جسته و گریخته با بقایای کومین تانگ درگیر بودند، برعهده داشت. وی تا سال 1952در چونگ چینگ و جنوب بود و سپس به پکن منتقل و به معاونت نخست وزیر و معاون کمیته ی اقتصادی شورای دولتی منصوب شد.
وی در سال 1954 به وزارت اقتصاد و رییس بخش ارتباطات حزب دست یافت. در سال 1954تمام مسئولیت هایش غیر از پست معاونت نخست وزیری را رها و در سال 1956 دبیرکل کمیته ی مرکزی حزب، رییس سازماندهی حزب و معاون کمیسیون نظامی شد.
به طور کلی، دِنگ پس از تأسیس چین نو، از همان ابتدا به پست های سیاسی و نظامی مهمی مانند عضویت در ستاد عمومی ارتش، عضویت در کمیته ی مرکزی حزب، عضویت در دفتر سیاسی حزب، دبیرکلی کمیته ی مرکزی حزب و معاونت نخست وزیری در شورای دولتی و... گمارده شد.
دِنگ در سال 1957، پس از حمایت از جنبش ضد راستگرایی مائو، به دبیرکلی دبیرخانه های شورای وزیران منصوب و کلیه ی کارهای اجرایی هیئت دولت را زیر نظر لیوشائوچی پیگیری میکرد. ولی با آغاز اجرای طرح«جهش سریع به پیش» مائو، دِنگ با این طرح مخالفت کرد و مشکلاتش با مائو و طرفدارانش از همین جا آغاز گردید. با مشکل و مخالفت هایی که در اجرای این طرح پیش آمد، دِنگ و لیو هر دو از جناح چپ رادیکال به راست فرصت طلب تبدیل و با انتقاد از طرح های اقتصادی مائو، مورد غضب وی و طرفدارانش واقع شده و با انتقادات شدیدی از سوی جناح رادیکال چپ مواجه شدند.
در این دوران بود که جمله ی معروف«فرق نمی کند گربه سیاه و یا سفید باشد، مهم این است که موش بگیرد» دِنگ شیائوپینگ مطرح شد، چون وی معتقد بود در حال حاضر آنچه برای کشور مهم است، نجات از وضعیت اسفبار اقتصادی کنونی و قحطی و گرسنگی مردم است، فرق نمی کند با چه نوع ایدئولوژی این مشکل حل گردد!.
دِنگ شیائوپینگ در سال1963، در رأس هیئتی برای ملاقات با خروشچف جانشین استالین به مسکو رفت تا مناسبات دو کشور را که پس از مرگ استالین با چالش مواجه شده بود، ترمیم کند، ولی با توفیقی همراه نبود و روابط همچنان تیره ماند[۱].
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی