نمادهای فرهنگی ژاپن

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۳۶ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « نماد فرهنگی به محصولی فرهنگی گفته می‌شود که توسط اعضای آن فرهنگ به عنوان معرف فرهنگشان شناخته می‌شود و می‌تواند چیزهایی چون تصویر، ساختمان، چهره، شخصیت و ... باشد که به سهولت شاخص و برجسته می‌شود و مفهومی وسیع را به یک گروه فرهنگی ارائه می‌...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


نماد فرهنگی به محصولی فرهنگی گفته می‌شود که توسط اعضای آن فرهنگ به عنوان معرف فرهنگشان شناخته می‌شود و می‌تواند چیزهایی چون تصویر، ساختمان، چهره، شخصیت و ... باشد که به سهولت شاخص و برجسته می‌شود و مفهومی وسیع را به یک گروه فرهنگی ارائه می‌دهد. بنابراین وقتی صحبت از نمادهای کشور می‌شود، منظور همان چیزهایی است که توسط مردم یک کشور به عنوان نمادهای فرهنگی آن کشور شناخته می‌شوند. با این تعریف و از آنجا که ژاپن به عنوان یک قدرت بزرگ نرم در جهان حضور پیدا کرده، مسلم است که نمادهای فرهنگی شناخته شده آن در جهان هم زیاد است که در اینجا مهمترین آنها معرفی می‌شود.

کوه فوجی یا آن گونه که ژاپنی‌ها می‌گویند فوجی‌سان، بلندترین کوه ژاپن و یک منبع الهام هنری در طول تاریخ فرهنگ ژاپن بوده است. از این روی کوه فوجی بی شک شناخته‌ شده‌ترین نماد ژاپن است که نخست از طریق آثار فرهنگی ژاپن در خارج از این کشور معرفی شد. از دوران باستان تا حال حاضر این قله دستمایه نقاشی نقاشان ژاپنی بوده که معروفترین آنها مجموعه نقاشی اوکی‌یوئه[1] موسوم به «سی و شش چشم‌انداز از قله فوجی»[2] اثر کاتسوشیکا هوکوسایی است که در فاصله سال‌های 1831 تا 1834 کشیده شدند. نخستین اثر این مجموعه –این مجموعه شامل 46 نقاشی است- یعنی «موج بزرگ کاناگاوا»[3] به عنوان یک اثر برجسته معرف فرهنگ ژاپن شناخته می‌شود. در اهمیت فرهنگی کوه فوجی همین بس که این کوه نه به عنوان اثری طبیعی که به عنوان میراثی فرهنگی و با عنوان کوه فوجی؛ هدف عقیده و منبع الهام هنری در میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.

شکوفه‌های گیلاس یا ساکورا[4] از دیگر نمادهای فرهنگی برجسته‌ای است که ژاپن بدان شناخته می‌شود. درخت گيلاس از تنوع بسيار زيادي در ژاپن برخوردار است و كاشت گونه‌هاي زينتي آن به تعداد بسيار زياد براي لذت بردن از ديدن شكوفه‌هايش و نه استفاده از ميوه‌اش قدمتي بسيار زياد در ژاپن دارد. از اين روي ساكورا و گلگشت شكوفه‌هايش كه به آن هانامي[5] مي‌گويند، نمود بسيار زيادي در فرهنگ ژاپن داشته و منبع الهام هنري زيادي گشته است. جايگاه ساكورا در فرهنگ و زندگي ژاپني‌ها تا بدان حد است كه اينازو نيتوبه متفكر دوران مدرن ژاپن در كتاب خود «بوشيدو؛ روح ژاپن»، آن را نشان دهنده روح ژاپن و نماد مردم و شخصيت آنها معرفي مي‌كند (نيتوبه، 1907: 150)، كتابي كه به منظور معرفي فرهنگ ژاپن به مخاطبان غربي در سال 1900 نوشته شد.

گل داوودي هم به عنوان گل ملي ژاپن معرفي مي‌شود كه غالبا به عنوان نشان ملي ژاپن هم مورد استفاده قرار مي‌گيرد. هر چند در قانون هيچ نشاني به عنوان نشان ملي ژاپن معرفي نشده است، اما معمولا نشان "گل داوودي شانزده گلبرگي" را كه نشان خاندان امپراتوري ژاپن هم هست به عنوان نشان ملي ژاپن معرفي مي‌كنند. بنابراين مي‌توان نشان گل داوودي شانزده گلبرگي را هم نمادي فرهنگي از ژاپن دانست.

در زمينه هنري هم ما با فهرست بلندي از شخصيت‌ها، آثار، هنرها، صنايع هنري و ... روبرو هستيم كه معرف ژاپن در خارج از اين كشور هستند. در اينجا به شكل مختصر و تنها به نمادهايي اشاره مي‌كنيم كه فراگيرتر هستند. يكي از نخستين هنرهاي ژاپني كه ژاپن بدان در غرب شناخته شد، ظروف لاكي ژاپني هستند. ظروف لاك‌كاري ژاپني كه در ژاپني به آن شيك‌كي[6] گفته مي‌شود، قدمتي به اندازه فرهنگ ژاپن دارد. چنان كه قبلا هم اشاره شد، در قرن شانزدهم و با رسيدن اروپايي‌هاي به ژاپن، ظروف لاكي اين كشور بسيار مورد توجه اروپاييان قرار گرفت و از آن زمان هم اين ظروف سر از بازارهاي غربي در آورد. زيبايي اين ظروف به حدي بود كه در اروپا عموما به اين ظروف ژاپن مي‌گفتند و نيز به هنر لاك كاري كه بعد آن در اروپا هم رايج شد، Japaning مي‌گفتند.

شمشير ژاپني از ديگر صنايع دستي ژاپن است كه تقريبا همزمان با ظروف لاكي اين كشور به خارج برده شد و مورد تحسين قرار گرفت. شمشير ژاپني كه با نام نيهون‌تو[7] يا كاتانا[8] ناميده مي‌شود معمولا در ارتباط با فرهنگ جنگجويان ژاپني يا سامورايي‌ها شناخته مي‌شود. بنابراين شمشير ژاپني نمادي از فرهنگ ژاپن در خارج از اين كشور است، ضمن اينكه خود فرهنگ جنگويان يا سامورايي‌هاي ژاپن كه با نام بوشيدو شناخته مي‌شود هم، نمادي از فرهنگ ژاپن است.

گل‌آرايي ژاپني يا ايكه‌بانا[9]، مراسم چاي يا سادو و اوريگامي[10] يا هنر تا زدن كاغذ از ديگر هنرهاي ژاپني هستند كه امروزه فراتر از مرزهاي اين كشور در تمام جهان شناخته شده و معرف فرهنگ آن كشور هستند. هنر نقاشی اوكي‌يوئه كه قبلا به آن اشاره شد و نوعي نقاشي با استفاده از چاپ باسمه چوبي است، در دوره ادو به شكوفايي كامل رسيد و آثار آن به اروپا برده شدند و توانستند بر هنر نقاشي غربي تأثير بگذارند. آثار نقاشي اوكي‌يوئه يكي از نمادهاي فرهنگي اصلي ژاپن هست و چنان كه قبلا هم گفتيم، اثر موج بزرگ كاناگاوا كه به همين روش خلق شد، يكي از سرآمدترين تابلوهاي معرف ژاپن و فرهنگ آن است. همچنين نقاشي آب مركب يا سومي‌ئه[11] هر چند ريشه در چين دارد و از چين به ژاپن آورده شد، اما عموما معرف ژاپن است و با نام خودش در خارج از مرزهاي این کشور هم شناخته مي‌شود.

سومي‌ئه را عموما نقاشي آيين ذن معرفي مي‌كنند. خود آيين ذن هم با اينكه خاستگاه هندي دارد و در چين پديدار شد، اما امروزه عموما به نام ژاپن شناخته مي‌شود. اين آيين در قرن سيزدهم و دوره كاماكورا به ژاپن راه يافت و مطابق سنت ژاپني كردن پديده‌هاي وارداتي چنان در ژاپن باليد و ژاپني شد كه همان طور كه اشاره شد، امروزه بيشتر به عنوان نمادي از فرهنگ ژاپن شناخته مي‌شود. علاوه بر آيين ذن، آيين شينتو كه آيين خاص و باستاني ژاپن و مختص به اين كشور است، همراه با معماري ايزدكده‌هاي آن به خصوص دروازه‌هاي اين ايزدكده‌ها با رنگ قرمز شنگرفش كه با نام توري‌ئي[12] شناخته مي‌شود، نمادي از فرهنگ ژاپن در خارج از مرزهاي آن است. همچنين در زمينه اديان و آيين‌هاي جديد دو آيين سوكاگاكّاي (تأسيس 1930) كه قرائتي جديد از یکی از فرقه‌های بودايي است و جنبش هپي ساينس[13] (بنيان گذاشته شده در سال 1986) توانسته‌اند خارج از ژاپن هم پيرواني به دست آورند و گسترش جهاني داشته‌اند.

در زمينه ورزش‌هاي سنتي هم، برخي ورزش‌هاي سنتي ژاپن با جهاني شدن توانسته‌اند معرف و نماد فرهنگي اين كشور شوند. معروفترين آنها شامل جودو[14]، كاراته، جوجوتسو[15]، آيكيدو[16] و ... هستند. همچنين كشتي سوموي اين كشور با اينكه در داخل كشور برگزار مي‌شود، اما به عنوان نماد فرهنگي اين كشور شناخته شده است. كلمه نينجا[17] هم امروزه در جهان شناخته شده و نمادي فرهنگي از ژاپن است. نينجاها صاحبان رزمي بودند كه عموما به شكل مخفيانه به اعمالي مانند نفوذ، خرابكاري و قتل دست مي‌زدند. در كنار نينجا به مدد صنعت سينما امروزه كلمه رونين[18] هم تقريبا در جهان شناخته شده است. رونين‌ها سامورايي‌هاي بي سروري بودند كه عموما بدل به آشوبگراني در برابر حكومت مركزي مي‌شدند.

در زمينه هنرهاي نمايشي هم نمايش‌هاي كابوكي، نو و نمايش عروسكي جوروري يا بونراكو به عنوان نمادهاي فرهنگي ژاپن شناخته مي‌شوند. در زمينه موسيقي هم هر چند بيشتر سازهاي ژاپني ريشه در چين و آسيا دارند، اما برخي سازهاي ژاپني مانند شاكوهاچي[19] و شاميسن[20] امروزه فراتر از ژاپن به عنوان نماد فرهنگي اين كشور مطرحند. گاگاكو هم كه مجموعه‌از موسيقي و رقص است و قدمتي هزار ساله دارد، از ديگر نمادهاي فرهنگي اين كشور در حوزه موسيقي است. باز در دوران اخير موسيقي پاپ ژاپني با نام اختصاري جي پاپ (J-POP) و نيز كارائوكه توانسته‌اند به عنوان نمادهاي فرهنگي ژاپن در حوزه موسيقي در خارج از اين كشور معرفي شوند. كارائوكه ابزاري سرگرم كننده براي افراد مبتدي علاقمند به آوازخواني است.

سينما هر چند نسبت به بقيه هنرها جديدتر است، اما ژاپني‌ها در سينما هم شخصيت‌ها و كاراكترهايي خلق كردند كه به نوعي نماد از فرهنگ آنها در جهان بدل شدند. معروفترين اين كاراكترها گودزيلا است، هيولايي خيالي كه معمولا عليه ساير هيولاهاي خيالي تهديد كننده جهان و انسان مي‌جنگد. گودزيلا كه در ژاپني به آن گوجيرا[21] مي‌گويند، نخستين بار در فيلمي با عنوان «گودزيلا» به كارگرداني ايشيرو هوندا[22] در سال 1954 بر پرده سينما نمايان و خيلي زود در ژاپن و خارج از مرزهاي اين كشور محبوب شد. علاوه بر سينما در پويانمايي هم كه اصولا ژاپن در تجارت جهاني آن موفق‌تر از سينما بود، اين كشور نمادهاي فرهنگي زيادي خلق كرد كه معرف كشورشان هست. براي مثال مي‌توان به دورائه‌مون[23] اشاره كرد كه گربه‌اي رباتي است كه در زمان سفر مي‌كند. ذكر اين نكته هم لازم است كه انيمه كه كلمه‌اي ژاپني است امروزه در تمام جهان به عنوان پويانمايي ژاپني پذيرفته شده است و خود نمادي از فرهنگ ژاپن است.

مانگا هم از ديگر نمادهاي فرهنگي ژاپن است. مانگا كتاب‌هاي مصور يا كميك استريپ خاص ژاپن است كه هر چند ريشه آن در هنر ژاپن تا سده‌هاي مياني هم مي‌رسد، اما تقريبا شكوفايي آن بعد از جنگ جهاني دوم و متأثر از كتاب‌هاي مصور غربي به خصوص آمريكا بود. با اين همه امروزه مانگا يك نماد فرهنگي خاص ژاپن و صنعتي فرهنگي در اين كشور است كه در بخش تجارت فرهنگي به آن اشاره خواهيم كرد. در زمينه غذا و نوشيدني هم ژاپن توانسته است نمادهاي فرهنگي زيادي براي خود دست و پا كند كه معروفترين آنها سوشي، تمپورا، واسابي[24] و ... است. لباس‌هاي سنتي ژاپني كه با نام عمومي كيمونو شناخته مي‌شود هم از ديگر نمادهاي فرهنگي ژاپن به حساب مي‌آيد.


[1] 浮世絵/Ukiyo e.

[2] 『富嶽三十六景』/Fugaku San jū rokkē.

[3] 『神奈川沖波裏』/Kanagawa okinamiura.

[4] サクラ/Sakura.

[5] 花見/Hanami.

[6] 漆器/Shikki.

[7] 日本刀/Nihon tō.

[8] 刀/Katana.

[9] 生花/Ikebana.

[10] 折紙/Origami.

[11] 墨絵/Sumi-e.

[12] 鳥居/Torii.

[13] 幸福の科学/Kōfuku no Kagaku/Happy Science.

[14] 柔道/Judō.

[15] 柔術/Jūjutsu.

[16] 合気道/Aikidō.

[17] 忍者/Ninja.

[18] 浪人/Rōnin.

[19] 尺八/Shakuhachi.

[20] 三味線/Shamisen.

[21] ゴジラ/Gojira/Godzilla.

[22] 本田猪四郎/Honda Ishirō(1911-1993).

[23] ドラエモン/Doraemon.

[24] 山葵/Wasabi.