نمادهای فرهنگی ژاپن
نماد فرهنگی به محصولی فرهنگی گفته میشود که توسط اعضای آن فرهنگ به عنوان معرف فرهنگشان شناخته میشود و میتواند چیزهایی چون تصویر، ساختمان، چهره، شخصیت و ... باشد که به سهولت شاخص و برجسته میشود و مفهومی وسیع را به یک گروه فرهنگی ارائه میدهد. بنابراین وقتی صحبت از نمادهای کشور میشود، منظور همان چیزهایی است که توسط مردم یک کشور به عنوان نمادهای فرهنگی آن کشور شناخته میشوند. با این تعریف و از آنجا که ژاپن به عنوان یک قدرت بزرگ نرم در جهان حضور پیدا کرده، مسلم است که نمادهای فرهنگی شناخته شده آن در جهان هم زیاد است که در اینجا مهمترین آنها معرفی میشود.
نماد کوه فوجی ژاپن
کوه فوجی یا آن گونه که ژاپنیها میگویند فوجیسان، بلندترین کوه ژاپن و یک منبع الهام هنری در طول تاریخ فرهنگ ژاپن بوده است. از این روی کوه فوجی بیشک شناخته شدهترین نماد ژاپن است که نخست از طریق آثار فرهنگی ژاپن در خارج از این کشور معرفی شد. از دوران باستان تا حال حاضر این قله دستمایه نقاشی نقاشان ژاپنی بوده که معروفترین آنها مجموعه نقاشی اوکییوئه (浮世絵/Ukiyo e) موسوم به «سی و شش چشمانداز از قله فوجی» (『富嶽三十六景』/Fugaku San jū rokkē) اثر کاتسوشیکا هوکوسایی است که در فاصله سالهای 1831 تا 1834 کشیده شدند. نخستین اثر این مجموعه –این مجموعه شامل 46 نقاشی است- یعنی «موج بزرگ کاناگاوا» (『神奈川沖波裏』/Kanagawa okinamiura) به عنوان یک اثر برجسته معرف فرهنگ ژاپن شناخته میشود. در اهمیت فرهنگی کوه فوجی همین بس که این کوه نه به عنوان اثری طبیعی که به عنوان میراثی فرهنگی و با عنوان کوه فوجی؛ هدف عقیده و منبع الهام هنری در میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
شکوفههای گیلاس
شکوفههای گیلاس یا ساکورا (サクラ/Sakura) از دیگر نمادهای فرهنگی برجستهای است که ژاپن بدان شناخته میشود. درخت گیلاس از تنوع بسیار زیادی در ژاپن برخوردار است و کاشت گونههای زینتی آن به تعداد بسیار زیاد برای لذت بردن از دیدن شکوفههایش و نه استفاده از میوهاش قدمتی بسیار زیاد در ژاپن دارد. از این روی ساکورا و گلگشت شکوفههایش که به آن هانامی (花見/Hanami) میگویند، نمود بسیار زیادی در فرهنگ ژاپن داشته و منبع الهام هنری زیادی گشته است. جایگاه ساکورا در فرهنگ و زندگی ژاپنیها تا بدان حد است که اینازو نیتوبه متفکر دوران مدرن ژاپن در کتاب خود «بوشیدو؛ روح ژاپن»، آن را نشاندهنده روح ژاپن و نماد مردم و شخصیت آنها معرفی میکند،[۱] کتابی که به منظور معرفی فرهنگ ژاپن به مخاطبان غربی در سال 1900 نوشته شد.
گل داوودی
گل داوودی هم به عنوان گل ملی ژاپن معرفی میشود که غالبا به عنوان نشان ملی ژاپن هم مورد استفاده قرار میگیرد. هر چند در قانون هیچ نشانی به عنوان نشان ملی ژاپن معرفی نشده است، اما معمولا نشان "گل داوودی شانزده گلبرگی" را که نشان خاندان امپراتوری ژاپن هم هست به عنوان نشان ملی ژاپن معرفی میکنند. بنابراین میتوان نشان گل داوودی شانزده گلبرگی را هم نمادی فرهنگی از ژاپن دانست.
در زمینه هنری هم ما با فهرست بلندی از شخصیتها، آثار، هنرها، صنایع هنری و ... روبرو هستیم که معرف ژاپن در خارج از این کشور هستند. در اینجا بهشکل مختصر و تنها به نمادهایی اشاره میکنیم که فراگیرتر هستند.
یکی از نخستین هنرهای ژاپنی که ژاپن بدان در غرب شناخته شد، ظروف لاکی ژاپنی هستند. ظروف لاککاری ژاپنی که در ژاپنی به آن شیککی (漆器/Shikki) گفته میشود، قدمتی به اندازه فرهنگ ژاپن دارد. چنان که قبلا هم اشاره شد، در قرن شانزدهم و با رسیدن اروپاییهای به ژاپن، ظروف لاکی این کشور بسیار مورد توجه اروپاییان قرار گرفت و از آن زمان هم این ظروف سر از بازارهای غربی در آورد. زیبایی این ظروف به حدی بود که در اروپا عموما به این ظروف ژاپن میگفتند و نیز به هنر لاککاری که بعد آن در اروپا هم رایج شد، Japaning میگفتند.
شمشیر ژاپنی از دیگر صنایع دستی ژاپن است که تقریبا همزمان با ظروف لاکی این کشور به خارج برده شد و مورد تحسین قرار گرفت. شمشیر ژاپنی که با نام نیهونتو (日本刀/Nihon tō) یا کاتانا (刀/Katana) نامیده میشود معمولا در ارتباط با فرهنگ جنگجویان ژاپنی یا ساموراییها شناخته میشود. بنابراین شمشیر ژاپنی نمادی از فرهنگ ژاپن در خارج از این کشور است، ضمن اینکه خود فرهنگ جنگویان یا ساموراییهای ژاپن که با نام بوشیدو شناخته میشود هم، نمادی از فرهنگ ژاپن است.
گلآرایی ژاپنی یا ایکهبانا (生花/Ikebana)، مراسم چای یا سادو و اوریگامی (折紙/Origami) یا هنر تازدن کاغذ از دیگر هنرهای ژاپنی هستند که امروزه فراتر از مرزهای این کشور در تمام جهان شناخته شده و معرف فرهنگ آن کشور هستند. هنر نقاشی اوکییوئه که قبلا به آن اشاره شد و نوعی نقاشی با استفاده از چاپ باسمه چوبی است، در دوره ادو به شکوفایی کامل رسید و آثار آن به اروپا برده شدند و توانستند بر هنر نقاشی غربی تأثیر بگذارند. آثار نقاشی اوکییوئه یکی از نمادهای فرهنگی اصلی ژاپن هست و چنان که قبلا هم گفتیم، اثر موج بزرگ کاناگاوا که به همین روش خلق شد، یکی از سرآمدترین تابلوهای معرف ژاپن و فرهنگ آن است. همچنین نقاشی آب مرکب یا سومیئه (墨絵/Sumi-e) هر چند ریشه در چین دارد و از چین به ژاپن آورده شد، اما عموما معرف ژاپن است و با نام خودش در خارج از مرزهای این کشور هم شناخته میشود.
سومیئه را عموما نقاشی آیین ذن معرفی میکنند. خود آیین ذن هم با اینکه خاستگاه هندی دارد و در چین پدیدار شد، اما امروزه عموما به نام ژاپن شناخته میشود. این آیین در قرن سیزدهم و دوره کاماکورا به ژاپن راه یافت و مطابق سنت ژاپنی کردن پدیدههای وارداتی چنان در ژاپن بالید و ژاپنی شد که همانطور که اشاره شد، امروزه بیشتر به عنوان نمادی از فرهنگ ژاپن شناخته میشود. علاوه بر آیین ذن، آیین شینتو که آیین خاص و باستانی ژاپن و مختص به این کشور است، همراه با معماری ایزدکدههای آن به خصوص دروازههای این ایزدکدهها با رنگ قرمز شنگرفش که با نام توریئی (鳥居/Torii) شناخته میشود، نمادی از فرهنگ ژاپن در خارج از مرزهای آن است. همچنین در زمینه ادیان و آیینهای جدید دو آیین سوکاگاکّای (تأسیس 1930) که قرائتی جدید از یکی از فرقههای بودایی است و جنبش هپی ساینس (幸福の科学/Kōfuku no Kagaku/Happy Science) (بنیان گذاشته شده در سال 1986) توانستهاند خارج از ژاپن هم پیروانی به دست آورند و گسترش جهانی داشتهاند.
در زمینه ورزشهای سنتی هم، برخی ورزشهای سنتی ژاپن با جهانی شدن توانستهاند معرف و نماد فرهنگی این کشور شوند. معروفترین آنها شامل جودو (柔道/Judō)، کاراته، جوجوتسو (柔術/Jūjutsu)، آیکیدو (合気道/Aikidō) و ... هستند. همچنین کشتی سوموی این کشور با اینکه در داخل کشور برگزار میشود، اما به عنوان نماد فرهنگی این کشور شناخته شده است. کلمه نینجا (忍者/Ninja) هم امروزه در جهان شناخته شده و نمادی فرهنگی از ژاپن است. نینجاها صاحبان رزمی بودند که عموما بهشکل مخفیانه به اعمالی مانند نفوذ، خرابکاری و قتل دست میزدند. در کنار نینجا به مدد صنعت سینما امروزه کلمه رونین (浪人/Rōnin) هم تقریبا در جهان شناخته شده است. رونینها ساموراییهای بیسروری بودند که عموما بدل به آشوبگرانی در برابر حکومت مرکزی میشدند.
در زمینه هنرهای نمایشی هم نمایشهای کابوکی، نو و نمایش عروسکی جوروری یا بونراکو به عنوان نمادهای فرهنگی ژاپن شناخته میشوند. در زمینه موسیقی هم هر چند بیشتر سازهای ژاپنی ریشه در چین و آسیا دارند، اما برخی سازهای ژاپنی مانند شاکوهاچی (尺八/Shakuhachi) و شامیسن (三味線/Shamisen) امروزه فراتر از ژاپن به عنوان نماد فرهنگی این کشور مطرحند. گاگاکو هم که مجموعهاز موسیقی و رقص است و قدمتی هزار ساله دارد، از دیگر نمادهای فرهنگی این کشور در حوزه موسیقی است. باز در دوران اخیر موسیقی پاپ ژاپنی با نام اختصاری جی پاپ (J-POP) و نیز کارائوکه توانستهاند به عنوان نمادهای فرهنگی ژاپن در حوزه موسیقی در خارج از این کشور معرفی شوند. کارائوکه ابزاری سرگرم کننده برای افراد مبتدی علاقمند به آوازخوانی است.
سینما هر چند نسبت به بقیه هنرها جدیدتر است، اما ژاپنیها در سینما هم شخصیتها و کاراکترهایی خلق کردند که به نوعی نماد از فرهنگ آنها در جهان بدل شدند. معروفترین این کاراکترها گودزیلا است، هیولایی خیالی که معمولا علیه سایر هیولاهای خیالی تهدید کننده جهان و انسان میجنگد. گودزیلا که در ژاپنی به آن گوجیرا (ゴジラ/Gojira/Godzilla) میگویند، نخستین بار در فیلمی با عنوان «گودزیلا» به کارگردانی ایشیرو هوندا (本田猪四郎/Honda Ishirō(1911-1993)) در سال 1954 بر پرده سینما نمایان و خیلی زود در ژاپن و خارج از مرزهای این کشور محبوب شد. علاوه بر سینما در پویانمایی هم که اصولا ژاپن در تجارت جهانی آن موفقتر از سینما بود، این کشور نمادهای فرهنگی زیادی خلق کرد که معرف کشورشان هست. برای مثال میتوان به دورائهمون (ドラエモン/Doraemon) اشاره کرد که گربهای رباتی است که در زمان سفر میکند. ذکر این نکته هم لازم است که انیمه که کلمهای ژاپنی است امروزه در تمام جهان به عنوان پویانمایی ژاپنی پذیرفته شده است و خود نمادی از فرهنگ ژاپن است.
مانگا
مانگا هم از دیگر نمادهای فرهنگی ژاپن است. مانگا کتابهای مصور یا کمیک استریپ خاص ژاپن است که هر چند ریشه آن در هنر ژاپن تا سدههای میانی هم میرسد، اما تقریبا شکوفایی آن بعد از جنگ جهانی دوم و متأثر از کتابهای مصور غربی به خصوص آمریکا بود. با این همه امروزه مانگا یک نماد فرهنگی خاص ژاپن و صنعتی فرهنگی در این کشور است که در بخش تجارت فرهنگی به آن اشاره خواهیم کرد. در زمینه غذا و نوشیدنی هم ژاپن توانسته است نمادهای فرهنگی زیادی برای خود دست و پا کند که معروفترین آنها سوشی، تمپورا، واسابی (山葵/Wasabi) و ... است. لباسهای سنتی ژاپنی که با نام عمومی کیمونو شناخته میشود هم از دیگر نمادهای فرهنگی ژاپن به حساب میآید.[۲][۳]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ نیتوبه (1907). ص150.
- ↑ ذاکری، قدرت اله (1402). "فرهنگ و نظام فرهنگی ژاپن". در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص116-148.
- ↑ پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله (۱۴۰۲). جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص163.