دوره آسوکا

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۳۳ توسط Niki (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش صفحه)

برخی آغاز دوره آسوکا را آغاز دوران باستان در ژاپن می‌دانند. گاه از دوره آسوکا و دوره کوفون با عنوان مشترک دوره یاماتو یا دوره کوفون-یاماتو نیز نام می‌برند، زيرا امور امپراتوری با مرکزیت یاماتو اداره می‌شد و نام خاندان قدرتمند حاکم نیز بود. حاکمیت یاماتو که با پیوستن شماری از خاندان‌های نیرومند گرد امپراتور شکل گرفته بود، در دوره آسوکا گسترش یافت و هنگامی که حاکمیت یاماتو با سرکوب قبایل مبادرت به تصرف زمین‌های کشاورزی آنان کرد، نام یاماتو مترادف با نام ژاپن شد. دوره آسوکا نام خود را از منطقه‌ای به همین نام در استان نارای فعلی گرفته که پایتخت حکومت بود. ویژگی بارز این دوره شکل‌گیری نخستین فرهنگ با محوریت آیین بودایی در ژاپن، تأثیرگذاری فرهنگ دو پادشاهی بائِک‌جه و گوگوریو(高句麗/Goguryeo) واقع در شبه جزیره کره و سلسله‌های شمالی و جنوبی چین بر فرهنگ این دوره و داشتن اشتراکاتی با فرهنگ غرب آسیا، هند و حتی یونان است (یاماکاوا، 2010: 34). در این دوره ما شاهد تأثیرگذاری فرهنگ ایران باستان بر ژاپن و رسیدن کالاهایی از ایران باستان به ژاپن از طریق جاده ابریشم هستیم.

انتقال آیین بودایی به ژاپن، تأثیرات شگرفی بر تمامی شئون فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ... ژاپن داشت. در حالی که آیین شینتو و آیین بودا به طور مشترک اعتقادات عمومی را شکل می‌دادند، آموزه‌های کنفوسیوس که همراه با اولین سیستم نوشتاری که از کره وارد شده بود، چارچوبی برای یک سیستم اداری و حقوقی را فراهم می‌کرد. قانون هفده ماده‌ای که توسط شاهزاده شوتوکو(聖徳太子/Shōtoku Taishi) در سال 604 م نوشته شد و اصلاحات بعدی آن به نام اصلاحات تایکا(大化の改新/Taika no Kaishin) در سال 645 م به طور مشترک باعث ایجاد اولین قانون اساسی ژاپن شد. آنها عمدتا مبتنی بر یک سیستم حقوقی مشتمل بر مسائل جزایی و اداری به نام ریتسوریو(律令/Ritsuryō) بود که به شدت تحت تأثیر کنفوسیوس‌گرایی قرار داشت و پایه‌های یک جامعه مردسالار را بنیان نهاد [۱].

شوتوکو تایشی از بزرگترین و تأثیرگذارترین شخصیت‌های تاریخ ژاپن است که نایب‌السلطنه نخستین امپراتور زن تاریخ ژاپن یعنی ملکه سوئیکو(推古天皇/Suiko tennō) شد. او و خاندان سوگا که پر قدرت‌ترین خاندان‌ آن دوره بود، اعتقاد عمیقی به آیین بودا داشتند و کوشش خود را برای گسترش این آیین در ژاپن بکار بردند. از آنجا كه تلاشی برای تطبیق دین بودایی با شیوه زندگی ژاپنی صورت نگرفت، این آیین نتوانست به‌طور کلی در زندگی عموم مردم نفوذ کند، بنابراین به رغم جانبداری گسترده دربار ژاپن از این دین، در اواخر قرن هفتم میلادی آیین محلی ژاپن یا شینتو به نحو چشمگیری احیا شد.

با خروج  قدرت انحصاری از دست خاندان سوگا، شاهزاده ناکانواوئه[I] به ولیعهدی رسید و تدابیری را طرح کرد که به "اصلاحات تایکا" معروف شد. تایکا به معنی دگرديسي بزرگ با صدور فرمان چهار ماده‌ای امپراتور در سال ۶۴۵ م آغاز شد و شامل موارد زیر بود:

o     الغای امتیازات و حقوق شاهزادگان، اعیان و امیران محلی بر زمین‌ها و املاک قشر مردم

o     ایجاد نظام تازه و اصلاح سازمان و تقسیمات جدید کشوری

o     ثبت خانوارها و برآورد مالیاتی و ترتیب توزیع مجدد اراضی

o     طرح نظام تازه مالیاتی بر پایه وسعت شالیزارها به جای مالیات قدیم و کار اجباری [۱].

ژاپنی‌ها از آغاز دوره تاریخی از نظر نگرش به فرهنگ‌های بیگانه خود را از چینی‌ها متمایز ساختند. فرهنگ و تمدن چین طی هزاران سال تکامل یافت و مردم چین در تماس با فرهنگ‌های بیگانه و آنچه غیر چینی بود یا آن را نادیده می‌گرفتند و يا از پذیرش آن سر باز می‌زدند، حال آنکه ژاپنی‌ها دارای نگرشی تجربی‌تر بودند. جزیره‌نشینان ژاپنی در تماس با تمدن چین آن را پذیرفتند و با عاریت گرفتن عناصر فرهنگ چین تمدنی برتر از فرهنگ خویش را تجربه نمودند. در حدود سده ششم ژاپنی‌ها خط چینی را پذیرفتند و با ایجاد تغییراتی در آن با زبان ژاپنی سازگار ساختند و از این تاریخ مطالعه آثار بودایی و کنفوسیوس در ژاپن میسر شد. آنان محتوای هنر چینی را تقلید کردند، هنرهای کلامی، پیشه‌های مختلف و آداب و رسوم درباری را فراگرفتند و آن را در دربار نارا تجربه کردند و بدان شکل ژاپنی دادند [۲].

پاورقی

[I] 中大兄/Nakanoōe: او در اواخر عمر و در سال 668 م با نام امپراتور تِنجی به سلطنت رسید.

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ (رجب زاده، 1365: 31-43)
  2. ( کلارک،1379 :445)