تاثيرپذیری کشور مصر از فرهنگ خارجی
زمینههای تأثیرگذاری فرهنگ غربی در سرزمین مصر از نیمه اول قرن نوزدهم و حکومت محمدعلی آغاز و به تدریج از سالهای اولیه نیمه دوم این قرن، جامعه مصر تحت تأثیر عناصر فرهنگی اروپا قرارگرفت. این تأثیرگذاری در حوزه ادبیات نهضت ادبی را به ارمغان آورد و به ظهور جریانهای فکری و فرهنگی جدید کمک کرد. رفاعة الطهطاوی را بایستی پیشگام آشنا کردن مردم مصر با فرهنگ و اندیشههای نوین اروپایی و به طور خاص فرانسوی دانست. او که در زمره دانشجویان مصری به فرانسه اعزام شد به شدت از تحولات فرهنگی و اجتماعی ناشی از انقلاب فرانسه تأثیر پذیرفته و در بازگشت تلاش کرد تا مردم و مسئولان جامعه را از چنین تحولاتی آگاه کند و برنامههایی را نیز در حوزه آموزش در این راستا دنبال کرد. ترجمه آثار نویسندگان اروپایی به زبان عربی از جمله اهتمامات او بود که در واقع یکی از راههای نفوذ عناصر فرهنگ و اندیشههای انقلاب فرانسه به مصر و کشورهای عربی بود. پس از طهطاوی نویسندگان دیگری این روند را ادامه دادند. این نویسندگان به ضرورت جذب دستاوردهای تمدن غرب باور داشتند؛ گرچه تأکید میکردند که این بهرهگیری نباید با آموزههای دینی در تضاد باشد.[۱]
در دوره حکومت اسماعیل پاشا که خود دارای گرایشهای غربی بود روند تأثیرپذیری فرهنگی از غرب ادامه یافت و روزنامهها و نشریات یکی پس از دیگری ظهور کرد و مراکز آموزشی و فرهنگی و چاپ و نشر هم رو به فزونی گزارد. نشریاتی که توسط برخی روشنفکران مسیحی لبنانی مهاجر منتشر میشد ، نقش بارزی در گسترش فرهنگ و اندیشه غربی در مصر داشت که از آنجا به دیگر کشورهای عرب هم راه مییافت. از جمله نویسندگانی که در توسعه فرهنگی غربی در مصر نقش داشتند یعقوب صنوع از روزنامه نگاران معروف و فعالان عرصه فرهنگی هنری مصر در نیمه دوم قرن نوزدهم بود که دلبستگی به فرهنگ غربی را با میهن پرستی توأم میکرد. او که از پدری یهودی و مادری ایتالیایی زاده شد از مریدان سید جمال الدین اسدآبادی بود و هر چند مخالف سرسخت استعمار انگلیس بود، فرانسه را میستود و به تفاهم و همکاری مسیحیان و یهودیان با مسلمانان عرب علاقه داشت. شبلی شمیل هم از جمله روشنفکران عرب بود که در معرفی و گسترش فرهنگ و اندیشههای غربی در مصر و جهان عرب نقشآفرین بود. او که لبنانی بود بخش عمدهای از عمر خود را در مصر گذراند و با نگارش مقالاتی در مجله المقتطفشهرت یافت. شمیل به تقلید از روحیه حاکم بر محیط روشنفکری اروپا در قرن نوزدهم، به علم ایمانی بیپایان داشت و آن را مؤثرترین چاره مشکلات اجتماعی میشمرد. او پیوسته مصریان را سرزنش میکرد که قرنها در بند معارف ادبی و علوم نظری ماندهاند و لذا آنان را به فرا گرفتن علوم دقیقتر فرا میخواند. شبلی شمیل از میان نظریات علمی، شیفته آراء داروین و نظریه تطور بود و در بسیاری از مقالاتش مسائل اجتماعی را از همین دیدگاه بررسی میکرد. یکی از راههای اصلاح اجتماعی از نظر او، جدا کردن دین از سیاست و مهمترین آئینی که مایه هماهنگی و همکاری اجتماعی میشود سوسیالیسم است. او یکی از نخستین نویسندگان عرب بود که واژه «الاشتراکیة» را به معنای سوسیالیسم در زبان عربی رواج داد.[۲]
البته سیاست فعال فرهنگی فرانسه در این راستا تأثیر خود را داشت. رقیب اصلی فرانسه هم انگلیس بود که هر چند در سوداگری آزمند و افزونخواه بود، به گسترش فرهنگ و ادبیات اهتمام چندانی نداشت. فعالیت گروههای تبشیری اروپا در مصر را نیز بایستی از دیگر عوامل زمینهساز نفوذ و گسترش فرهنگ غربی در مصر دانست که از زمان حکمرانی محمدعلی در این کشور حضور یافته و پس از او نیز به فعالیتهای خود استمرار بخشیدند. از سال 1863 تا 1879، حدود هفتاد و هشت مدرسه فرانسوی، آمریکایی، ایتالیایی، یونانی، و آلمانی توسط این گروههای مبلغ مذهبی در مصر بنیاد گرفته بود و چون بیشتر دانشآموزان این مدارس، مصری بودند بایستی تأثیر دانشآموختههای آن مدارس را در تحولات فرهنگی و آموزشی مصر زیاد دانست.[۳] اشغال مصر توسط انگلیس از سال 1882 و گسترش مراکز آموزشی با برنامههای غربی و فراگیر شدن زبان انگلیسی علیرغم شکلگیری جنبش ضداشغال و استعمار، در روند تأثیرگذاری فرهنگی غرب در مصر نقشآفرین بود. این روند در دهههای بعد با افزایش مراکز آموزشی، نشریات و چاپ کتاب سرعت گرفت. مهمترین شخصیت تأثیرگذار در این روند در نیمه اول قرن بیستم طه حسین بود که به فرهنگ، تمدن و ادبیات غرب دلبسته و خود، یکی از بزرگان حوزه فرهنگ و ادب مصر و جهان عرب به شمار میرفت. طه حسین تحصیلکرده فرانسه و از جلسات درس جامعهشناسی معروف فرانسوی دورکهایم بهرهمند شده بود. مهمترین اثر مکتوب او که در واقع سند دلبستگی او به فرهنگ و تمدن غرب دانسته شد، کتاب «مستقبل الثقافة فی مصر» (آینده فرهنگ در مصر) است که در سال 1937 انتشاریافت. طه حسین در این کتاب تلاش کرده است تا نشان دهد که پیوند مصر با غرب از روزگار باستان بسیار پردامنه و استوار بوده است. او بر این اساس به مصریان توصیه میکند که تنها به اقتباس و تقلید از اروپاییان اکتفا نکنند، بلکه در تمدن امروزی، شرکای برابر اروپاییان شوند و از همه خصوصیات آن، چه زشت و چه زیبا بهره گیرند و از ستایش آن پروا نداشته باشند.[۴] هر چند تعدادی دیگر از نویسندگان و روشنفکران مصری و در روند غربپذیری در جامعه مصر تأثیرگذار بودند، طه حسین را بایستی پیشگام این نویسندگان دانست.
فراخوان به فرهنگ غرب عمدتا برنامههای آموزشی، حوزه ادبیات ، هنرو نظامات حکومتی را تحت تأثیر قرار داد و البته برخی جریانهای فکری و فرهنگی نیز با رویکردهای متأثر از اندیشههای غربی چون لیبرالیسم، سکولاریسم و ناسیونالیسم ظهور کرد که حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه را تحت تأثیر قرار داد.[۵]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ لوین، ز. ا (1378). انديشهها و جنبشهاي نوين سياسي اجتماعي در جهان عرب. ترجمه يوسف عزيزي بني طرف (چاپ اول). تهران: شركت انتشارات علمي و فرهنگي، ص47.
- ↑ عنايت، حميد (1376). سيري در انديشه سياسي عرب (چاپ پنجم). تهران: انتشارات اميركبير، ص40-50.
- ↑ عنايت، حميد (1376). سيري در انديشه سياسي عرب (چاپ پنجم). تهران: انتشارات اميركبير، ص26-25.
- ↑ عنايت، حميد (1376). سيري در انديشه سياسي عرب (چاپ پنجم). تهران: انتشارات اميركبير، ص62-65.
- ↑ صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص211.