دومین حمله ژاپن به چین
ژاپن در سال1937، حمله ی همه جانبه ای به چین كرد كه قوای دولتی اغلب در برابر این حمله ها تاب مقاومت نداشته و مناطق تحت نفوذ خود را تسلیم نیروهای ژاپنی كردند، ولی كمونیست ها در مقابل این تجاوز ایستادگی كرده و از این طریق در دل مردم محروم این كشور برای خود جایگاه خیلی خوبی باز كردند.
آثار مائو
مائو همزمان با مبارزه با قوای دولتی و اشغالگران ژاپنی، از هدف اصلی خود كه روشنگری میان توده های مردم و توسعه ی ایدئولوژی ماركسیستی بود، غافل نشد. لذا در سال 1937، مقاله ای تحت عنوان«تناقض و تمرین» و در سال1940، مقاله ی دیگری به نام«دمكراسی جدید» نوشت كه به شدت مورد استقبال جامعه ی آن روز قرار گرفت. وی درسال 1942، كتابی تحت عنوان«سخنرانی هایی در زمینه ی ادبیات و هنر» در شهر یان آن تألیف و منتشر ساخت كه این مطالب بر محبوبیت او افزود. در حالیكه در سال 1937، طرفداران مائو حدود 40هزار نفر بودند، پس از انتشار مطالب وی این تعداد در سال 1945، بالغ بر 2/1 میلیون نفر شد.
ایجاد وحدت ملی
مائو برای ایجاد وحدت ملی در مقابل متجاوزان ژاپنی، حتی با چیانگ كایشِك معاهده ی همكاری و تشکیل جبهه ی مشترک امضا کرد و برای مدتی قوای دولتی و نیروهای كمونیستی در كنار هم علیه ژاپنی ها جنگیدند، ولی در نهایت این دو نیرو همكاری خود را متوقف و با هم به جنگ پرداختند. در واقع، نیروهای كمونیستی، تحت رهبری مائو، همزمان در دو جبهه هم علیه ژاپنی ها و هم علیه نیروهای كومین تانگ می جنگیدند.
جنگ دوباره ژاپن و چین
ژاپن در 14اوت1945، با پذیرفتن شكست به طور رسمی تسلیم شد. از آن زمان تا تابستان سال1946، چانه زنی هایی با میانجی گری آمریکا برای تشکیل حکومت ائتلافی میان دو گروه قدرتمند کمونیستی و ملی صورت گرفت؛ ولی به دلیل عدم دستیابی به توافق، جنگ داخلی بار دیگر در تابستان1946 با حمله ی نیروهای چیانگ کایشِک به مواضع کمونیست ها در شمال کشور آغاز شد. با توجه به حمایت مالی آمریکایی ها، نیروهای ملی توانستند به پیشروی هایی در مناطق تحت کنترل کمونیست ها نایل آیند؛ به طوری که آنان را از منطقه ی یان اَن محل استقرار ستاد مرکزی نیروهای مائو هم بیرون راندند، ولی مبارزات چریکی کمونیست ها که به پشت جبهه ی ارتش ملی رخنه کرده بودند، موجب شد ارتش ملی خسته از جنگ کلاسیک متحمل شکست و خسارت های زیادی شود.
عاقبت جنگ
در سال1948 وضعیت در جبهه های جنگ به نفع نیروهای مائو تغییر یافت و طی چند ماه تقریبا اکثر مناطق و شهرهای مهم شمالی و شرقی چین به دست نیروهای کمونیستی افتاد و آنها پیشروی خود را به سمت غرب، جنوب و جنوب غربی که در دست ارتش ملی بود، ادامه داده و پس از مدت کمی توانستند به اکثر استان های جنوبی و غربی نیز مسلط شوند. در نهایت در ژانویه ی1949، شهر پکن بدون خونریزی به دست کمونیست ها فتح شد. آخرین سنگر نیروهای ناسیونالیست طرفدار چیانگ، یعنی شهر چِنگ دو نیز به تصرف کمونیست ها در آمد و مارشال چیانگ کایشِک همراه با باقیمانده از نیروهای تحت امرش به جزیره ی تایوان گریختند[۱].
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی.