نقش اجتماعی طریقت های صوفیه سودان

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۵۲ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «پیشگامان طریقت‌های صوفیّه در سودان، با واداشتن پیروان خویش به تبعیّت از یک روش‌ تربیتی و نظام تعبّدی خاص و استمرار در خواندن وِردها و ذکرهای معیّن، به گسترش عقاید اسلامی پرداختند. میزان موفّقیّت شیوخ طریقت‌ها، کشور، به دو موضوع بستگی داش...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

پیشگامان طریقت‌های صوفیّه در سودان، با واداشتن پیروان خویش به تبعیّت از یک روش‌ تربیتی و نظام تعبّدی خاص و استمرار در خواندن وِردها و ذکرهای معیّن، به گسترش عقاید اسلامی پرداختند. میزان موفّقیّت شیوخ طریقت‌ها، کشور، به دو موضوع بستگی داشت:

نخست، ویژگی‌های شخصی آنان مانند علم، اخلاق، پارسایی، پرهیزکاری و حمایت از تهیدستان و ناتوانان،

دوم، اعتقادات مریدان به توانمندی‌های شیوخ از جمله داشتن برکات و کرامات.

بدین‌ترتیب شیوخ طریقت‌ها با برخورداری از نیروی معنوی بالا، از سوی عموم مردم و مسئولان و مقامات سودان، مورد احترام واقع می‌شدند. صوفیان برای تهیدستان و ناتوانان منشأ خیر بودند و از آنان در برابر ظلم و ستم حاکمان حمایت می‌کردند و در هنگام سختی‌ها و مشکلات پناهگاه آنها به‌شمار می‌رفتند.

نه تنها توده‌های مردم به انجام امور خارق‌العاده توسط رهبران صوفیان اعتقاد داشتند بلکه حاکمان نیز، بهره‌مندی از چنین توانمندی‌ها را برای آنان، باور می‌کردند و مورد تأیید قرار می‌دادند. در نتیجه، صوفیان نیز، همانند عالمان دینی، با کمک‌های مادّی فراوان از سوی مریدان روبه‌رو شدند و‌این کمک‌های مادّی را، در راستای انجام وظایف گوناگون خویش به کار گرفتند؛ از جمله تبلیغات دینی، هدایت معنوی، آموزش، درمان بیماران، پرداخت هزینه‌های طلاب علوم دینی و مستمندان و پناهندگان. با اقدامات یادشده نوعی دوستی، یکپارچگی و آرامش در میان مردم حاکم شد و تقریباً همه آنان حتّی عالمان و فقیهان هم، به تصوّف روی آوردند.

به‌‌رغم وجود اختلافات بین صوفیان و عالمان، که برخی از آنها نسبت به تصوّف دیدگاه مثبتی نداشتند، بسیاری از علماء کوشش می‌کردند به گونه‌ای رفتار نمایند که شاید به بخشی از جایگاه رفیع اهل تصوّف دست یابند و در دل‌های عوام و خواص جای گیرند. در نتیجه بسیاری از علماء در سودان، با پرداختن به علم ظاهر و علم باطن، وظایف عالم فقیه و شیخ صوفی را همزمان انجام می‌دادند و‌ایفای‌این دو نقش، به‌طور همزمان، ویژگی اصلی و آشکار در نظام خلوه‌های سودانی گردید. به‌طوری‌که تأکید می‌شود مریدان نیز، همواره به هر دو وظیفه توجّه نمایند.

از آنجا که ابن‌ضیف‌الله، در کتاب «الطّبقات»، دو اصطلاح «مسجد» یا «مَسید»[III] و «خلوه» را با دانشسرا یا مؤسسه آموزشی، به‌صورت مترادف به‌کار می‌برد؛ به هم پیوستگی فقه و تصوّف، در سودان، آشکارتر می‌گردد. به عبارت دیگر، خلوه وظایف آموزشی و عبادی را با هم، برعهده گرفته است.

در دوره حکومت‌ترکان عثمانی و مصریان بر سودان تعداد طریقت‌های صوفیه در‌این سرزمین افزایش یافت و نقش آنان پررنگ‌تر شد. دراین دوره، پیروان طریقت‌های صوفیّه نقش مهمی در مبارزه با حکومت‌ ترکان و مصریان، ‌ایفا کردند و محمّد احمد المهدی[IV] (85ـ1843م. 64ـ1222هـ.ش) از میان همین طریقت‌ها برخاست. وی در طریقت سمّانیّه مقام والایی داشت. تعالیم صوفیّه زمینه را برای قیام وی فراهم ساخت و او را به یکی از قطب‌هاب تصوّف تبدیل کرد تا آن که وی رهبری مبارزات استقلال‌طلبانه سودان را باعنوان «انقلاب» برعهده گرفت. در حقیقت عامل دینی، انگیزه اصلی‌ این انقلاب بود.

هر چند عدّه‌ای از عالمان دینی سودان دعوت مهدی را نپذیرفتند ولی بسیاری از صوفیان، او را یاری می‌رساندند و افتخار می‌کردند که او از میان آنان برخاسته است.

گفتنی است که مهدی، پس از قدرت گرفتن، طریقت‌های صوفیّه را باطل اعلام کرد. گفته می‌شود وی چنین اظهار داشته است:

«هر کس مذهبی یا متنی یا شیخی از آنِ خود دارد، باید آنها را رها کند. چون هر شیخی، مذهب یا متن را از دیگری گرفته و بدین طریق از نور پیامبر(ص) دوری جسته است. ما آمده‌ایم تا نور پیامبر(ص) را احیاء کنیم.»

وی درباره، رهبران مذاهب اربعه نیز، چنین گفته است:

«آنان مردانی بودند و ما مردانی. اگر‌ایشان در زمان ما بودند از ما پیروی می‌کردند. همانا مذهب ما، کتاب و سنّت و توکّل است. ما عمل به مذاهب و آرای مشایخ (طریقت‌ها) را، دور ‌انداخته‌ایم.»

به هر حال، قیام مهدی با مطرح کردن هدایت معنوی، اصلاح دینی و جهاد در راه خدا، توانست بسیاری از مردم سودان را به سوی خود جلب کند و آنان را در مبارزه با حکومت ‌ترکان و مصریان و پس از آن در نبرد با استعمار بریتانیا و مصر متّحد سازد. وی موفّق شد «دولت مهدی» را به‌عنوان حکومت اسلامی در سرزمین سودان تشکیل دهد.

در دوره حکومت دوگانه بر سودان، عموم مردم ‌این کشور، طریقت‌های صوفیّه را پناهگاهی در برابر هجوم استعمارگران و فرهنگ‌های بیگانه می‌دانستند. به همین دلیل تعداد پیروان آنها افزایش یافت. صوفیان نیز، تلاش کردند تا خود را به سِلاح علم و دانش مسلّح کنند. دراین راستا به تأسیس مساجد و خلوه‌ها، پرداختند و از مؤسسه آموزشی و دانشگاه اسلامی اُم‌دُرمان و دانشگاه قرآن کریم و علوم اسلامی، بیشترین بهره را بردند. بدین‌ترتیب، صوفیان با انتشار تعالیم خویش، از یک‌سو، فرهنگ اسلامی خود را حفظ کردند و از سوی دیگر برخی از مریدان‌ آنها با ورود به عرصه‌های سیاسی در زمره طرفداران بعضی احزاب یا فعّالان حزبی قرار گرفتند[۱][۲].

نیز نگاه کنید به

ادیان در سودان؛ اسلام و مسلمانان سودان؛ فرقه‌ها و طریقت هاى مذهبى در سودان؛ مهمترین طریقت‌های صوفیه در سودان؛ طریقت صوفیه در سودان

کتابشناسی

  1. (المجلس القومی‌للذکر و الذاکرین ، 2004، ج1: 15ـ7).
  2. معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.100-102.