روابط خارجی کانادا
سیاست داخلی کانادا در راستای پیشرفت و رشد اقتصادی، حراست از حاکمیت و استقلال، فعالیت به منظور ایجاد صلح و امنیت، افزایش عدالت اجتماعی، بالابردن کیفیت زندگی و ایجاد یک محیط طبیعی سالم و پایدار میباشد. پیشرفت به معنای توسعه اقتصادی و تلاش در جهت تضمین رشد متعادل است. حراست از حاکمیت و استقلال به معنای حفاظت از یکپارچگی ارضی، اختیارات قانون اساسی، هویت ملی و آزادی عمل است. فعالیت جهت ایجاد صلح و امنیت، تلاش برای جلوگیری از جنگ است و بالابردن کیفیت زندگی، شامل سیاستهایی برای افزایش توسعه اقتصادی و اصلاحات اجتماع است تا زندگی بهتر و تکامل انسانی برای همه مردم ایجاد شود. از طرف دیگر، سیاست خارجی این کشور به علت شرایط خاص ژئوپلتیک آن کاملاً تجارت محور میباشد. رویکردهای سیاسی این کشور به شدت تحت تأثیر سیاستهای ایالات متحده است، ولی در دهههای اخیر متخصصان علم سیاست در کانادا سعی نمودهاند تا سایههای اندیشههای انگلیسی و رفتارهای آمریکایی را از صحنههای سیاسی خویش تا حدودی زدوده و پارادایمی بیبدیل را برای سیاست خارجی این کشور تأسیس بنمایند. این روند به طریقی رشد نموده است که این روزها حتی برخی از پژوهشگران مدعی حضور و حتی صدور اندیشه سیاسی کانادایی، در کنار علوم سیاسی آمریکایی و اروپایی هستند و در این حوزه بر درخشش اندیشهورزانی چون مکفرسون (McPherson) ، تیلی و تیلور (Tilley & Taylor) ، رابرت کاکس (Robert Cox) و راب واکر (Rob Walker) در سطح بینالمللی اشاره میکنند.
همسایگی با امریکا و همچنین دارا بودن منابع عظیم طبیعی باعث شده سیاست خارجی این كشور به شدت تجارت محور گردد و بسیاری از ارزیابیها و تبیین سیاست خارجی را برحسب روابط اقتصادی رقم بزند.[i] به طور مثال، از آنجا که آمریکا، انگلیس و ژاپن جزء شرکای عمده تجارت خارجی این کشور میباشند، روابط سیاسی با این سه کشور بسیار مطلوب و در حد بالایی میباشد. در مجموع، میتوان اهرم اقتصاد را در تنظیم و تبیین سیاست خارجی این کشور بسیار مهم توصیف کرد.[۱]
کانادا در منطقهای ژئواستراتژیک واقع شده است. در سال 1937م آندره زیگفرید (André Siegfried) ، جغرافیدان فرانسوی، اظهار داشت که دو ویژگی مهم این سرزمین، منابع طبیعی عظیم و موقعیت جغرافیایی آن است. کانادا در همسایگی دو کشور پرتنش قرار دارد. این کشور از شمال قطبی با روسیه و در جنوب با آمریکا هم مرز است. همسایگی با یک هژمون چهار بُعدی همانند ایالات متحده تأثیرات بسیاری در سیاستگذاری خارجی این کشور داشته است. فرهنگ، سنت، مذهب و پیشینه تاریخی مشترک با آمریکا و همچنین برتریهای نظامی و اقتصادی ایالات متحده باعث گردیده است که این کشور هیچگاه سودای برتری منطقهای و رقابت را در سر نپروراند و در مقابل ایالات متحده سیاست همزیستی و همکاری را در پیش بگیرد.
این کشور در طول تاریخ خود پیمانهای دفاعی مختلفی را امضا نموده که مهمترین آنها با کشور آمریکا بوده است. دفاع متقابل آمریکای شمالی در اعلامیه اُدنزبرگ (Odensburg) مورخ 1940م و تشکیل هیئت مشترک دائمی دفاع، که در همین تاریخ راهاندازی گردید، چهارچوب همکاریهای دفاعی بین امریکا و کانادا را به وجود آورد. این دو کشور با امضای چند موافقتنامه دو جانبه در طول نیم قرن گذشته در حفاظت از منطقه وسیعی از آمریکای شمالی، آبهای ساحلی و محدوده جوی با یکدیگر سهیم بودهاند. مشخصترین این موافقتنامهها، موافقتنامه دفاعی نوراد (Norad) به سال 1958م میباشد. به طور کلی، جغرافیای سیاسی خاص باعث گشته است تا این کشور همواره سیاست خارجی خود را با عنایت به سیاستهای کشور همسایه خود یعنی آمریکا تدوین کند.
در سال ۱۹۹۰م، کانادا به سازمان کشورهای آمریکایی پیوست و در ژوئن ۲۰۰۰م میزبان انجمن عمومی در ویندسور (Windsor) شد. این کشور درصدد گسترش روابط اقتصادی با کشورهای حاشیه اقیانوس آرام (از طریق عضو شدن در بازار مشارکت اقتصادی کشورهای حاشیه اقیانوس آرام – آسیا (APEC)) است.
طی ۶۰ سال گذشته، این کشور طرفدار سیاست چندجانبه بوده و تلاشهای بسیاری را برای حل مسائل جهانی در مشارکت با دیگر کشورها داشتهاست. این مسأله به وضوح در بحران سوئز، در سال ۱۹۵۶م، به چشم می خورد. در آن هنگام لستر ولییرسون (Lester Pearson) تنشهای بوجود آمده را با پیشنهاد تلاش برای ادامه صلح و ورود نیروهای حافظ صلح سازمان ملل آرام کرد. با این روح همکاری، کانادا سعی کرد نقش راهبری خود را در سازمان ملل در ادامه تلاشهای مربوط به برقراری صلح سازمان ملل ایفا کند تا سال ۱۹۸۹م، این کشور ۵۰ هیأت اعزامی برای تلاش جهت استقرار صلح با همکاری نیروهای حافظ صلح (UN) به دیگر کشورها فرستاده است. مشارکت این کشور با نیروهای حافظ صلح، در سالهای اولیه آغاز قرن ۲۱ تا حدی کاهش یافت. سیاست خارجی این کشور در ارتباط به كوبا تا حدی شبیه به آمریکاست، اما همواره در تلاش است تا حتیالامکان از سیاستهای خارجی ایالات متحده در زمینههایی مثل ارتباطات تجاری و دیپلماتیک با کوبا مستقل باشد.[۱] [۲][۳]
پاورقی
[i]. حجم تجارت کانادا بیش از 40 درصد تولید ناخالص ملی این کشور را دربرمیگیرد.
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ Rochlin, J. (1994). Discovering the Americas: The evolution of Canadian foreign policy towards Latin America. UBC Press.
- ↑ Preston, R. A. (1991). To serve Canada: A history of the Royal Military College since the Second World War. University of Ottawa Press.
- ↑ لاریجانی، فاضل(1395). جامعه و فرهنگ کانادا. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی.ص.147-151.