رسانه، گردشگری و ورزش، ابزارهای توسعه قدرت نرم چین
در پیش از سال1978میلادی، و تحت حاکمیت رژیم تندرو کمونیستی، رسانههای بین المللی چین، منحصر در ترجمهی گفتارهای کوتاه کتاب سرخ مائو و مجله ی بیجینگ ریویو(Beijing Review) و یکی دو مجلهی مصور و تبلیغاتی دیگر بود. در حالیکه وضعیت اینک کاملا دگرگون شده است. کشور چین با راه اندازی شبکههای متعدد رادیویی و تلویزیونی، و صنعت فیلم و موسیقی پاپ، دنیای رسانهی شرق آسیا را تسخیر و سرتاسر جهان را تا حدودی زیر پوشش کامل خبری خود گرفته است. در حالی که رسانههای چینی به یک سرویس دهندهی چینی زبان خبری خوب تبدیل شدهاند، با تقویت شبکههای ماهوارهای رادیو و تلویزیونی، به زبانهای انگلیسی، روسی، اسپانیولی، عربی و چند زبان دیگر، به یک منبع قابل اعتماد تأمین کنندهی اصلی اخبار، اطلاع رسانی و برنامههای تفریحی و سرگرمی در منطقهی آسیا و اقیانوسیه تبدیل شده است.
همچنین، تعامل مثبت فرهنگی میان چین و کشورهای همسایه و جهان، زمینه را برای رشد ورود گردشگران بین المللی به چین و سفر گردشگران چینی به کشورهای دیگر را تقویت کرده است. درحال حاضر، تعداد گردشگران چینی در کشورهایی همچون تایلند، مالزی و سنگاپور بیش از گردشگران غربی است، و تعداد گردشگرانی که از چین به مقصد اروپا، آسیا، و آفریقا می روند هرسال رو به افزایش است. سازمان گردشگری جهانی پیش بینی کرده که تا سال2020، تعداد گردشگران چینی که به خارج سفر می کنند بالغ بر یکصد میلیون نفر خواهد شد. متقابلا، ورود تعداد گردشگران خارجی به چین نیز سالانه با بیش از 10درصد افزایش، در حال تبدیل کردن چین به مقصد اول گردشگری در جهان است. تبادل این میزان از گردشگر، افزون بر رونق اقتصادی، ابزار مهمی برای تبلیغ چین و تصویر سازی مثبت از این کشور را در اختیار سیاستمداران و مجریان قدرت نرم چین قرار میدهد.
موضوع ورزش نیز که نیازی به گفتن ندارد، چون ورزشکاران چینی در تمامی زمینهها و رشتههای ورزشی موفق به کسب جایگاه نخست و مدال طلا در مسابقات شده، وحتی در ورزشهایی همچون بسکتبال، والیبال، فوتبال، و برخی دیگر از رشتههای ورزشی که اصالتا ورزشهای غربی هستند نیز حرفهای زیادی برای گفتن دارند. برگزاری با کیفیت بالای المپیک 2008 پکن نیز که یک رویداد منحصر به فرد و محوری بود، چین را به جایگاه قدرت جهانی رساند. ممکن است فاصلهی توان نظامی آمریکا به این زودی اجازه ندهد که چین در آیندهی نزدیک به قدرت دوم جهان مبدل شود، ولی همهی جهان به این واقعیت اذعان دارند که چین در همین وضعیت کنونی، قدرت جهانی رو به رشد دیگری است.
در عین حال، برآورد شده که در حال حاضر بیش از 50 میلیون مهاجر چینی در خارج از این کشور زندگی می کنند. اغلب این مهاجران کارگر، تاجر، ثروتمند، کارخانه دار، مغازه دار، کشاورز و رستوران هتل دار، و با مهارتهای بالای فنی و تجاری بوده و تقریبا در تمامی کشورها حضور دارند. مهاجرانی که در گذشته اغلب مخالف رژیم کمونیستی بودند، پس از اجرای اصلاحات و سیاست درهای باز، عملا اصلیترین سرمایه گذاران در چین را شکل داده و در خدمت جامعهی به اصطلاح سوسیالیستی و حزب کمونیست این کشور قرار گرفته و به عامل مهمی نه تنها در رشد اقتصادی، بلکه تقویت قدرت نرم چین تبدیل شدهاند. افزون بر اینها، شرکتهای چینی فعال در عرصهی بین المللی نیز در مناطق مختلف جهان با انبوهی از کارگران هموطن خود در زمینههای معدن، انرژی، ساخت و ساز پروژههای زیر ساختی و صنعتی حضور دارند که در کنار شغل نخست، مبلغان و توسعه دهندگان قدرت نرم چین نیز به شمار می آیند.[۱]