رسانه‌ها و وسائل ارتباط جمعی لبنان

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۴۴ توسط Hedieh (بحث | مشارکت‌ها)

مقوله مطبوعات در لبنان، هم به لحاظ سابقه و هم از جنبه کیفی و آزادی‌های گسترده، یک پدیده استثنایی در جهان عرب است. سابقه انتشار روزنامه و مجله در این کشور به قرن نوزدهم بازمی‌گردد و این روند با فراز و فرودهای تا دوره قیمومیت استمرار یافت. مطبوعات در لبنان در سال‌های اولیه دهه پنجاه، در فراهم آوردن زمینه‌های استقلال نقش تأثیرگذاری را ایفا کردند و پس از استقلال نیز فعالیت‌های مطبوعاتی از گسترش بیشتری برخوردار شد. اوج شکوفایی مطبوعات در لبنان، دهه 60 و نیمه اول دهه هفتاد بود. تصویب قانون مطبوعات در سال 1962 که نظارت‌های دولتی را بر مطبوعات به حداقل و آن‌ها را از دخالت نهادهای حکومت مصونیت می‌بخشید از یکسو و وجود اقتصاد آزاد و حضور فضای باز و گرایشهای سیاسی و فکری گوناگون از سوی دیگر، زمینه را برای ظهور نشریات متنوع در حوزه‌هاسی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فراهم ساخت. مطبوعات این سال‌ها پیش از آن که انعکاس دهنده مسائل داخلی باشند، به طرح مباحث مطرح و انعکاس چالشهای سیاسی و فکری آن روز در جهان عرب می‌پرداختند و از سواحل اقیانوس هند تا اقیانوس اطلس خواننده داشتند (الصلیبی 1991،2،237 ).

امروز نیز علی‌رغم تحولات سیاسی اجتماعی در جهان عرب و ظهور مطبوعات متنوع و رسانه‌های جدید شنیداری و دیداری، رسانه‌های لبنان در مقایسه با دیگر کشورهای عرب منطقه از آزادی بیشتری برخوردارند.

با وجود ویژگی‌های پیش گفته، بیشتر رسانه‌های لبنان یا در تملک احزاب و جریانهای سیاسی و یا وابسته به طوئف مذهبی این کشورند (التقریر الوطنی 2009، 29). رسانه‌های امروز لبنان در واقع انعکاس دهنده ساختار طائفی و مواضع سیاسی احزاب و جریانهای سیاسی این کشور و گاه نیز مواضع سیاسی برخی کشورهای منطقه‌اند که معمولاً از حمایت‌های مالی و سیاسی آن‌ها برخوردارند. این ویژگی‌ها هر چند به تعدد مطبوعات و تنوع مباحث و مواضع مطروحه انجامیده است، دامنه آزادی‌ها را در جهت منافع و مواضع طائفی و حزبی محدود و امکان طرح مباحث و رویکردهای مستقل و در جهت منافع و مصالح عالی کشور را به حداقل می‌رساند.

قانون مطبوعات* این کشور  ، در سال 1948 در 61 ماده تصویب و پس از آن به دلیل برخی محدویت‌های پیش‌بینی شده در آن، از جمله تعطیلی نشریات به دلیل تخلف، مورد اعتراض قرارگرفت ولذا در سال 1952 تعدیل شد که آزادی‌های بیشتر مطبوعات و مصونیت آن‌ها را از دخالت‌های دولت تضمین می‌کرد. با اصلاح مجدد آن در سال 1962 ، دامنه این آزادی‌ها گسترده‌تر از پیش شد و زمینه افزایش فعالیت‌های مطبوعاتی فراهم گشت.

به استناد قانون مطبوعات، تعداد روزنامه‌های سیاسی 25 و نشریات ادواری 20 عنوان خواهد بود؛ بنابراین، انتشار نشریات جدید منوط به خرید امتیاز دیگر نشریاتی است که انتشار آن‌ها متوقف شده است.

به استناد ماده 58 قانون مزبور، نشریات غیرسیاسی از درج اخبار و مباحث و هر گونه تحلیل و تفسیر سیاسی ممنوع شده‌اند. به موجب ماده 62 آن، توهین به ادیان به رسمیت شناخته شده، ترویج تعصبات طائفی و نژادی ممنوع و نشریات متخلف، حداکثر به مدت 5 روز توقیف و به دستگاه قضائی ارجاع می‌شوند. بحز موارد معدود که توقیف موقت نشریات را در پی دارد،› تعطیلی آن‌ها در قانون مطبوعات غیرمجاز دانسته شده است. در لبنان، دادگاه مطبوعات، رسیدگی قضائی به جرایم رسانه‌ای را بر عهده دارد. به موجب ماده 99 قانون یاد شده، شورای تنبیهی برای رسیدگی تخلفات حرفه‌ای مطبوعات متشکل از 5 عضو با مسئولیت رئیس سندیکای مطبوعات و عضویت نمایندگان سندیکاهای مطبوعاتی و یک حقوقدان تشکیل می‌شود. این شورا می‌تواند مجازت‌هائی چون تذکر تنبیهی و محرومیت از فعالیت مطبوعاتی حداکثر برای 2 سال را برای متخلفان در نظر گیرد.

سندیکاهای مطبوعاتی این کشور از سابقه‌ای طولانی برخوردارند و با تصویب قانون مطبوعات رسمیت یافتند. به موجب ماده 77 قانون مطبوعات لنبان، رسانه‌های مکتوب این کشور دارای دو سندیکای مستقل‌اند؛ سندیکای مطبوعات و سندیکای نویسندگان مطبوعات. سندیکای مطبوعات متشکل از صاحبان مطبوعات سیاسی و غیرسیاسی است. سندیکای نویسندگان مطبوعات نیز متشکل از نمایندگا، نویسندگان مطبوعات است. شرط عضویت در این سندیکا آن است که نویسندگی مطبوعاتی حرفه اصلی و منبع درآمد فرد باشد. اتحادیه سندیکاهای مطبوعات لبنان در واقع مجمع مشترک و حرفه‌ای مطبوعات و متشکل از نویسندگان و صاحبان مطبوعات است که ریاست آن را مسئول سندیکای مطبوعات و دبیر آن نیز مسئول سندیکای نویسندگان است. به موجب ماده 90 قانون مطبوعات از درون این اتحادیه، شورای عالی مطبوعات شکل می‌گیرد که مسئولیت هماهنگی دو سندیکای مزبور، پیگیری امور حقوقی نزد وزارت اطلاع‌رسانی، رسیدگی به ات‌هامات مطبوعاتی، تدوین آئین‌نامه داخلی اتحادیه، تشکیل و نظارت بر صندوق بازنشستگی و تعیین کمیته‌های نمایندگی برای شرکت در مراسم و مناسبت‌های ملی و رسمی را بر عهده دارد.

رسانه‌های صوتی و تصویری نیز در چارچوب قانون مصوب سال 1994 و آیین‌نامه‌های مربوطه فعالیت می‌کنند. بسیاری از مواد قانون مطبوعات شامل این رسانه‌ها نیز می‌شود. بر اساس مصوبات قانونی، رسانه‌های صوتی و تصویری مکلف به رعایت حق مالکیت ادبی و هنری، حفظ حرمت و حقوق افراد، عدم تبلیغ و ترویج هر گونه رابطه با رژیم صهیونیستی، احترام به اصل تعدد طوائف و عدم اشاعه تعصبات طائفی، مذهبی و نژادی، تلاش برای تقویت روحیه ملی و همزیستی، نظام خانواده و اخلاق عمومی می‌باشند.

براساس قوانین حاکم بر فعالیت این رسانه‌ها،مؤسسات تلویزیونی با پخش روزانه 12 ساعت برنامه موظفند، حداقل دو  بخش مشروح خبری و مراکز تلویزیونی با کمتر از 12 ساعت پخش برنامه، یک  بخش مشروح خبری داشته باشند. همچنین مراکز تلویزیونی موظفند یک ساعت در هفته را به پخش برنامه‌هایی شامل ارتقاء آگاهی‌های ملی، مسائل تربیتی، بهداشتی، فرهنگی و گردشگری بدون دریافت وجهی از دولت، اختصاص دهند.

به استناد قوانین و مصوبات مزبور، زبان همه برنامه‌های تلویزیونی بایستی عربیی فصیح باشد. نظارت عالیه بر مؤسسات رسانه‌ای صوتی و تصویری برعهده وزارت اطلاع‌رسانی است که از طریق شورای ملی رسانه‌های صوتی و تصویری اعمال می‌شود.


روزنامه‌ها و مجلات*

دو روزنامه السفیر و النهار از حرفه‌ای ترین و تأثیرگذارترین روزنامه‌های لبنانی هستند. روزنامه النهار در سال 1933 توسط جبران توینی تأسیس شد و در سال‌های نزدیک به استقلال فعالیت‌های گسترده‌ای داشت. این روزنامه دارای گرایش راست و مخالف جریان مقاومت و سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران است؛ در عین حال دیدگاه‌های دیگر نیز در این روزنامه انعکاس می‌یابد. روزنامه النهار در سال‌های اخیر به عنوان سخنگوی غیررسمی ائتلاف 14 مارس شناخته می‌شود. روزنامه السفیر در سال 1974 توسط طلال سلمان بنیانگذاری شد و طی سال‌ها فعالیت حرفه‌ای توانسته است جایگاه شایسته‌ای را در لبنان و جهان عرب از آن خود کند. این روزنامه که خود را روزنامه لبنان در میهن عربی و روزنامه میهن عربی در لنبان می‌داند، سعی بر آن داشته است که استقلال خود را حفظ کند. هر چند این روزنامه چپگرا گاه برخی انتقادات را نسبت به جمهوری اسلامی و جریان مقاومت ابراز می‌دارد، در مجموع از حامیان مقاومت در لبنان و فلسطین بوده و مخالف مواضع غرب گرایانه جریانهای سیاسی این کشور است. روزنامه اللواء  نیز از جمله روزنامه‌های قدیمی لبنان است که در سال 1963 تأسیس شد. ویژگی این روزنامه در انتشار چند ضمیمه هفتگی است که از جمله آن‌ها اللواء الریاضی روزهای شنبه منتشر و شامل گزارش‌های متنوع از فعالیت‌های ورزشی در لبنان و جهان است. اللواء صیدا و جنوب نیز دیگر ضمیمه این روزنامه است که همه هفته روزهای چهارشنبه منتشر می‌شودو به انعکاس فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جنوب می‌پردازد. روزنامه اللواء پس از ترور رفیق حریری، مواضعی انتقادی نسبت به جریان مقاومت اتخاذ کرده و به جریان المستقبل گرایش دارد. روزنامه الاخبار در سال 1953 آغاز به انتشار کرد و پس از مدتی تعطیل شد و در سال 2006 مجدداً پا به عرصه مطبوعات گزارده و توانسته است طی چند سال، جایگاه مناسبی را در این عرصه از آن خود کند. علی‌رغم خط مشی لائیک، این روزنامه بطور اصولی از جریان مقاومت حمایت می‌کند. انتشار اسناد ویکیلیس در خصوص ارتباط برخی شخصیت‌های لبنانی با سفارت آمریکا بر اعتبار آن افزود. روزنامه الحیات که در سال 1946 فعالیت خود را آغاز کرد هر چند اصالتاً روزنامه‌ای لبنانی بوده است، در سال‌های اخیر به عنوان روزنامه‌‌ای عربی  بین‌المللی شناخته می‌شود. دفتر مرکزی روزنامه در لندن ومالکیت آن در اختیار سعودی‌ها و مخالف جریان مقاومت است. این روزنامه همزمان با لندن در بیروت نیز چاپ می‌شود و از جمله روزنامه‌های تأثیرگذار در جهان عرب است. روزنامه الشرق الاوسط نیز روزنامه‌ای عربی بین‌المللی است که اولین شماره آن در سپتامبر 1978 منتشر شد. مالک این روزنامه یک مؤسسه سعودی و دفتر مرکزی آن در لندن است و برای مخاطبان عرب زبان در سراسر جهان منتشر می‌شود. الشرق الاوسط همزمان با لندن در برخی پایتخت‌های عربی از جمله قاهره، ریاض و بیروت هم چاپ می‌شود. مواضع سیاسی روزنامه حمایت از عربستان سعودی، مخالفت با جریان مقاومت و سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران است. روزنامه االمستقبل ارگان حزب المستقبل است که در سال 1998 توسط رفیق حریری راه‌اندازی شد. هر چند این روزنامه در سال‌های اولیه با پشتوانه مالی حریری توانست با به کارگیری مجموعه‌ای توانمند از روزنامه‌نگاران لبنانی در صحنه مطبوعات لبنان جایگاه مقبولی را از آن خود کند، پس از ترور حریری و شکل‌گیری ائتلاف 14 مارس، رسماً در جایگاه سخنگوی این ائتلاف قرار گرفت و از جایگاه گذشته خود تنزل یافت. روزنامه المستقبل از جمله نشریات مخالف مقاومت و جمهوری اسلامی ایران و حامی سیاست‌های سعودی در منطقه است. روزنامه البیرق از روزنامه‌های قدیمی لبنان و مدیر آن طی چند دهه اخیر رئیس سندیکا روزنامه‌نگاران لبنان بود. این روزنامه تلاش می‌کند ضمن حفظ بی‌طرفی، با همه گروه‌های سیاسی این کشور ارتباط داشته باشد. روزنامه البیرق نسبت به مقاومت موضع متعادل و گاه حمایتگرانه دارد. روزنامه صدی البلد از جمله روزنامه‌های جدیدالتأسیس لبنان است و اولین شماره آن در دسامبر 2003 منتشر شد. روزنامه صدی البلد از همان آغاز انتشار سعی بر حفظ بیطرفی، حرفه‌ای بودن و تأکید بر همزیستی مسالمت‌آمیز داشته است و مخالف طائفه‌گرائی است. این روزنامه با هر دو ائتلاف 14 و 8 مارس در ارتباط بوده و علی‌رغم انتقادات گاه به گاه، در مجموع، موضعی مثبت در خصوص مقاومت و جمهوری اسلامی ایران دارد. روزنامه الدیار در دهه 80 تأسیس ودر دهه 90 قرن گذشته یکی از روزنامه‌های مطرح لبنان بوده است و امروز به دلیل حضور رقبای قدرتمند نتوانسته است جایگاه پیشین خود را حفظ کند. علی‌رغم دریافت کمکهای مالی از عربستان سعودی و حریری در سال‌های گذشته، از روزنامه‌های حامی مقاومت به شمار می‌رود. الانوار دیگر روزنامه لبنانی است که در فضای رسانه‌ای دهه‌های پایانی قرن بیستم نقش برجسته‌ای داشت و از حامیان ناسیونالیسم ناصری بود. در سال‌های اخیر مواضعی نزدیک به ائتلاف 14 مارس داردو در عین حال سعی می‌کند رابطه خود را با جریان مقاومت حفظ کند.

در لبنان تعدادی روزنامه به زبان‌های خارجی نیز منتشر می‌شوند که مهمترین آن‌ها عبارتند ازThe Daily star و L,oriant-Lejour. هر دو روزنامه با ائتلاف 14مارس روابط نزدیک داشته و از جمله نشریات مخالف جریان مقاومت در این کشور ند.

مجلات متعدد و متنوعی در لبنان منتشر می‌شود که تعداد آن‌ها در گذشته بیشتر از امروز بود و مخاطبان بسیاری در جهان عرب داشتند؛ امروز اما از تعداد مخاطبان و تأثیرگذاری آن‌ها کاسته شده است. الافکار از جمله هفته‌نامه‌های سیاسی لبنان است که انشتار آن از سال 1938 آغاز شد. مشی مجله حفظ ارتباط با همه گروه‌های سیاسی است و در حالی که روابط خوبی با کشورهای عرب به ویژه عربستان دارد، فاصله یکسانی را با حزب‌اله و حزب المستقبل حفظ کرده است. الاسبوع العربی، دیگر هفته‌نامه سیاسی علی‌رغم آن که از حامیان ائتلاف 14 مارس است، نسبت به مقاومت و جمهوری اسلامی ایران مستقیماً موضعگیری نمی‌کند. هفته‌نامه سیاسی الحوادث نیز از جمله مجلات سیاسی لبنان است که در گذشته نقش پررنگی در صحنه مطبوعاتی این کشور داشت و امروز، چنان جایگاهی را از دست داده است. این مجله علی‌رغم آن که مالکان آن روابط نزدیکی با سران کشورهای عرب دارند، نسبت به مقاومت موضعگیری منفی اتخاذ نمی‌کند. مجله الانتقاد از نشریات وابسته به جریان مقاومت و حزب‌اله است که محور آن مسائل سیاسی و منعکس کننده مواضع سیاسی این حزب است و اخیراً به شکل الکترونیکی منتشر می‌شود. الشراع، دیگر مجله سیاسی لبنان است که در دهه 1980 یکی از مجلات جنجالی لبنان به شمار می‌رفت. خبر سفر محرمانه هیئت آمریکایی به ایران به سرپرستی مک فارلین در سال 1365 برای اولین بار در این مجله انتشار یافت. با وجود آن که حسن صبرا سردبیر این مجله شیعه است، دارای موضع مخالف با مقاومت و جمهوری اسلامی ایران است و در سال‌های اخیر از حامیان ائتلاف 14 مارس است. مجله ماهانه الوحدة الاسلامیة از جمله مجلات اسلامی لبنان است که از سوی تجمع علمای مسلمین لبنان (شامل شیعه و سنی) منتشر می‌شود و محور آن مسائلی اسلامی با موضوعات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. الانباء مجله وابسته به حزب التقدمی الاشتراکی است و موضعگیری‌های آن به تناسب مواضع سیاسی حزب صورت می‌گیرد. الصیاد دیگر مجله لبنانی است که نسبت به حزب المستقبل موضع تأییدآمیز دارد ولی در عین حال موضع آشکاری علیه حریان مقاومت اتخاذ نمی‌کند. مجله الامان، هفته‌نامه‌ای سیاسی است که به مسائل جهان اسلام توجه دارد. این مجله که منعکس کننده مواضع و دیدگاه‌های جماعت اسلامی لبنان است علی‌رغم برخی انتقادات، در مجموع نسبت به جریان مقاومت و جمهوری اسلامی ایران موضع تأییدآمیز دارد.

بجز مجلات دانشگاهی و نشریات وابسته به مراکز پژوهشی که در جای خود به آن‌ها اشاره شد، ده‌ها مجله علمی، فکری و فرهنگی ادبی در این کشور منتشر می‌شود که علاوه بر داخل، در برخی کشورهای عربی و اسلامی مخاطبانی دارند. از مجله این مجلات می‌توان از فصلنامه الفکر العربی المعاصر که توسط مرکز الانماء القومی منتشر می‌شود، فصلنامه الفکر العربی از نشریات معهد الانماء العربی، فصلنامه المنهاج از انتشارات مرکز الغدیر و فصلنامه المحجة البیضاء در حوزه فلسفه دین که معهد المعارف الحکمیۀ آن را منتشر می‌کند، نام برد. مجله الآداب نیز که به صورت دو ماهانه منتشر می‌شود، در هر شماره به موضوعاتی همچون اندیشه سیاسی، شعر، داستان‌نویسی، نمایشنامه و فرهنگ عمومی می‌پردازد. این مجله که از سوی دارالاداب انتشار می‌یابد، در واقع آرشیو مکتوب بیش از نیم قرن تاریخ فرهنگی و ادبی جهان عرب و یکی از مراجع پژوهشی در حوزه اندیشه، فرهنگ، هنر و ادبیات معاصر عرب است.

علاوه آن‌ها، تعداد بسیاری مجلات است هفتگی و ماهانه در زمینه‌های گوناگون هنری، تفریحی، تبلیغی، سیاسی، مد لباس و آشپزی در این کشور منتشر می‌شود که مخاطبانی محدود داشته و برخی از آن‌ها صرفاً جنبه تجاری و برخی نیز وابسته به احزاب، مراکز دینی و فرهنگی و یا بنگاه‌های تجاری است.

رادیوو تلویزیون*

مراکز رادیویی این کشور که عمدتاً به احزاب و جریان‌های سیاسی و مذهبی وابسته‌اند به دو گروه سیاسی وغیرسیاسی تقسیم می شوند:گروه اول با مجوز پخش برنامه‌ها، اخبار و گزارش‌های سیاسی و گروه غیرسیاسی که مجاز به پخش برنامه‌های سیاسی نبوده و صرفاً به پخش برنامه‌های فرهنگی، هنری و اجتماعی می‌پردازند.

رادیو لبنان تنها رادیوی دولتی و منعکس کننده مواضع دولت این کشور است. رادیو صوت لبنان توسط حزب الکتاتب و در سال‌های جنگ داخلی راه‌اندازی شده است و هم‌اکنون بر سر وابستگی و یا عدم وابستگی آن به حزب مزبور اختلاقاتی وجود دارد که موضوع در دستگاه فضائی در حال پیگیری است. رادیو صوت الشعب از مراکز رادیویی باسابقه و وابسته به حزب کمونیست لبنان است. علی‌رغم گرایش چپ ولائیک، نسبت به جریان مقاومت و جمهوری اسلامی ایران موضع حمایت‌گرانه دارد. رادیو الشرق وابسته به حرب‌المستقبل است که در گذشته برنامه‌های خود را از فرانسه پخش می‌کرد و در سال 1994 مجوز پخش برنامه از بیروت را اخذ کرده است. رادیو بیروت از دیگر مراکز پخش رادیویی است که به وابسته به جریان سیاسی المؤتمر الشعبی اللبنانی و دارای گرایش‌های عربی و حامی مقاومت اسلامی است. صوت النور متعلق به حزب‌اله و سخنگوی این حزب و مقاومت اسلامی است و در سال 1988 راه‌اندازی و سپس در سال 1999 مجوز قانونی دریافت کرده است. رادیو الفجر تازه تأسیس و متعلق به جماعت اسلامی است. برنامه‌های این رادیو شامل مسائل دینی، فرهنگی، سیاسی اجتماعی است و علی‌رغم حمایت کلی از مقاومت ، گاه مواضعی انتقادی را نسبت به حزب‌اله اتخاذ می‌کند. رادیو الحریۀ وابسته به حزب السوری القومی الاجتماعی حامی ائتلاف 8 مارس و جریان مقاومت است. رادیو صوت الغد متعلق به جریان سیاسی المردة که عمدتاً به پخش برنامه‌های هنری و اجتماعی می‌پردازد. رادیو صوت المدی نیز از رادیوهای تازه تأسیس و وابسته به جریان ملی آزاد است که طی مدت نسبتاً کوتاه فعالیت خود توانسته است از تأثیرگذاری قابل توجهی در حوزه تبلیغات لبنان برخوردار شود.

از جمله رادیوهای گروه دوم، رادیو البشائر است که علامه فضل اله آن را راه‌اندازی کرد و به پخش برنامه‌های دینی فرهنگی و اجتماعی اهتمام دارد. رادیو البصائر نیز از رادیوهایی است  که در این گروه قرار دارد و وابسته به شورای عالی شیعیان لبنان و عمدتاً به پخش برنامه‌های دینی و سرودهای اسلامی و ادعیه می‌پردازد. رادیو نداء المعرفه دیگر رادیوی این گروه، متعلق به جمعیت المشاریع الخیریه الاسلامیه معروف به احباش است و برنامه‌های آن شامل موضوعات دینی و فرهنگی مبتنی بر دیدگاه‌های این جمعیت است. از دیگر رادیوهای غیرسیاسی، رادیو صوت المحبة است. محور عمده برنامه‌های  این رادیویی، وابسته به مرکز رسانه‌ای کاتولیک لبنان، دینی است. رادیو دلتا، رادیو سکوب و رادیو لایت از دیگر رادیوهای گروه دوم‌اند.

تلویزیون TL، تلویزیون رسمی لبنان است که زیر نظر وزارت اطلاع‌رسانی است. تلویزیون لبنان، اولین شبکه تلویزیونی است که در این کشور راه‌اندازی شد و در گذشته از قویترین شبکه‌های تلویزیونی لبنان بود؛ ولی امروز با پیشرفت فناوری ارتباطات و تأسیس شبکه‌ها و تلویزیون‌های خصوصی و عدم امکان رقابت این شبکه با آن‌ها به دلیل مشکلات مالی و ضعف امکانات فنی، یکی از ضعیف‌ترین شبکه‌های تلویزیونی است. تلویزیون رسمی لبنان  دارای دو کانال عربی و فرانسوی است و از آنجا که این تلویزیون انعکاس‌دهنده مواضع رسمی دولت لبنان است، معمولاً در بحرانها و اختلافات میان گروه‌ها و احزاب سیاسی، موضع متوازنی اتخاذ می‌کند. تلویزیون LBC از پربیننده‌ترین شبکه‌های تلویزیونی لبنان است که در جریان جنگ داخلی به عنوان اولین شبکه تلویزیونی خصوصی توسط القوات اللبنانیة راه‌اندازی شد. مواضع سیاسی این شبکه تلویزیونی حمایت از ائتلاف 14 مارس و مخالفت با جریان 8 مارس شامل حزب‌اله و دیگر احزاب و جریانهای سیاسی از جمله جریان آزاد ملی است. تلویزیون LBC علاوه بر لبنان، کشورهای منطقه و استرالیا، اروپا و آمریکا را تحت پوشش ماهواره‌ای خود داردو90% مالکیت آن دراختیارشاهزاده سعودی ولید بن طلال قراردارد.

تلویزیون المنار پس از پایان جنگ داخلی لبنان راه‌اندازی شد و وابسته به حزب‌اله و انعکاس‌دهنده مواضع این حزب و جریان مقاومت اسلامی لبنان است. این شبکه تلویزیونی که پخش ماهواره‌ای برنامه آن‌ها از سال 2000 آغاز شد، محدود به چارچوب‌های حزبی و لبنانی نبوده و همه اعراب و مسلمانان جهان را مخاطب خود می‌داند و لذا برنامه‍‌‌های آن مبتنی بر فرهنگ و آموزه‌های دینی، گفتگو، هماهنگی و همکاری میان پیروان ادیان الهی و تمدنهای انسانی است. ساختمان مرکز این شبکه در جریان حملات گسترده اسرائیل به لبنان در سال 2006 تحت بمباران‌های شدید قرا رگرفت و آسیب‌های جدی دید اما پخش برنامه‌های آن هیچگاه قطع نشد و با استفاده از فرستنده رزرو، نقش مؤثری در انعکاس رویدادها و تحولات جنگ 33 روزه داشت. تلویزیون الجدید از شبکه‌های تلویزیونی تأثیرگذار این کشور و بویژه برنامه‌های خبری آن مخاطبان بسیاری را جذب کرده است. مالک آن تحسین خیاط از سرمایه‌داران لبنانی و مخالف سیاست‌های حریری است و در سال 2000، آن را بنیان گزارد. این شبکه تلویزیونی گر چه گاه مواضع و سیاست‌های حزب اله را مورد انتقاد قرار می‌دهد، بطور کلی حامی مقاومت است. تلویزیون المستقبل در سال 1993 توسط رفیق الحریری تأسیس و با توجه به پشتوانه  مالی و بهره‌گیری از امکانات فنی و نیروی انسانی حرفه‌ای، به زودی با دیگر شبکه‌های تلویزیونی این کشور به رقابت پرداخت. این شبکه تلویزیونی که دارای پخش ماهواره ای است، در سال‌های اخیر به عنوان سخنگوی حزب المستقبل و ائتلاف 14 مارس، در بحرانهای سیاسی به ویژه در دامن زدن به حساسیت‌ها و تنش‌های طائفی مذهبی، نقش‌آفرین است. تلویزیون M. T. V متعلق به گابریان المر سرمایه‌دار ارتدوکس است که پس از 7 سال تعطیلی به موجب رأی دادگاه مطبوعات، از سال 2009 مجدداً پخش برنامه‌های خود را آغاز کرده است. این شبکه تلویزیونی مخالف سوریه، مقاومت و منتقد جمهوری اسلامی ایران است و به انعکاس جانبدرانه مواضع مسیحیان عضو ائتلاف 14 مارس می‌پردازد.

تلویزیون O. T. V وابسته به جریان ملی آزاد به رهبری میشل عون است که در سال 2005 پخش برنامه‌های خود را آغاز کرد. از آنجا که جریان ملی آزاد عضو ائتلاف 8 مارس است، این شبکه تلویزیونی از مواضع این ائتلاف و جریان مقاومت بطور اصولی، حمایت می‌کند و توانسته است به ویژه در میان مسیحیان، مخاطبان بسیاری را جذب کند. تلویزیون N. B. N نیز وابسته به جنبش امل و حامی جریان 8 مارس و مقاومت است.

بجز شبکه‌های تلویزیونی ذکر شده که در گروه اول قرار می‌گیرند و مجاز به پخش برنامه‌های سیاسی هستند، تعدادی شبکه تلویزیونی نیز به عنوان گروه دوم شناخته می‌شوند که صرفاً به پخش برنامه‌های دینی، فرهنگی، هنری و انعکاس فعالیت‌های مراکز دینی از جمله کلیساها می‌پردازند. از جمله این شبکه‌ها، تلویزیون لومیر است که در سال 1991 با حمایت کلیسای مارونی لبنان راه‌اندازی و در سال 2003 نیز پخش ماهواره‌ای برنامه‌های آن آغاز شد و هم اکنون خاورمیانه، شمال آفریقا، اروپا، آمریکای شمالی و جنوبی، و استرالیا را تحت پوشش دارد. این شبکه تلویزیونی که تحت نظارت شورای پاتریاکی و اسقفی لبنان قرار دارد، به انعکاس فعالیت‌های کلیسا و پخش برنامه‌های فرهنگی و هنری اهتمام دارد.


اینترنت*

لبنان، هر چند در زمینه استفاده از تکنولوژی‌های جدید ارتباطی در بین کشورهای عربی پیشگام بوده است به دلیل بحرانهای سیاسی، بی‌ثباتی دولت‌ها و مشکلات اقتصادی هنوز نتوانسته است در این زمینه جایگاه بالایی کسب کند. بر اساس آمارهای سال 2005 تعداد کاربران اینترنت در این کشور 196 در هر هزار نفر بوده است. آمارهای تخمینی نشان می دهدکه کاربران اینترنت در لبنان در سال 2010 به بیش از یک میلیون نفر افزایش یافته است. همچنین تا پایان سال 2007 تعداد 16 مرکز ISP در این کشور مجوز دریافت کرده‌اند. گران‌ترین اینترنت پرسرعت (ADSL) پس از سودان و عراق در لبنان ارائه می‌شود و تعداد کاربران آن به حدود 100000 نفر رسیده است. دولت لبنان با هدف توسعه بهره‌برداری عمومی از اینترنت، طرحی را به اجرا گزارده است تا مشترکان لبنانی بتوانند از ساعت 12 شب تا 7 صبح بطور نامحدود از اینترنت رایگان استفاده کنند.


کتاب

لبنان از دیرباز با مقوله چاپ و نشر کتاب آشنا شده است. برخی گروه‌های تبشیری که طی قرون 18 و 19 در این کشور فعالیت داشتند به تأسیس چاپخانه‌های ابتدایی و انتشار محدود برخی کتب و جزوات دینی اقدام کردند. این چاپخانه‌های کوچک و دستی با استفاده از تجارب اروپاییان به تدریج متحول شدند. مهمترین این چاپخانه‌ها، چاپخانه سنگی کاتولیکی بود که در سال 1848 توسط مبلغان یسوعی در بیروت راه‌اندازی شد و 6 سال بعد در چاپ کتاب از حروف متحرک استفاده کرد و در اواخر این قرن، هم به لحاظ کیفیت و هم از جنبه تعداد چاپ کتاب‌های درسی و علمی بزرگترین چاپخانه لبنان بود (الصلیبی، 1991، 2،181). مبشران آمریکایی نیز پیش‌تر در سال 1841، چاپخانه خود را از مالت به لبنان منتقل کرده بودند تا کتاب و نشریات مورد نیاز را با حروف عربی چاپ و منتشر کنند. (پیشین، 176). با توسعه مراکز آموزشی گروه‌های تبشیری و دیگر مسیحیان لبنانی به ویژه با فعال شدن دانشکده انجیلی سوریه توسط مبشران آمریکایی (پروتستان) و قدیس یوسف توسط مبشران یسوعی (کاتولیک) و افزایش نیاز به کتب و نشریات آموزشی، تعداد چاپخانه‌ها رو به فزونی گزارد که تولیدات آن‌ها نه تنها در لبنان که در سوریه و برخی دیگراز کشورهای عربی توزیع می‌شد. مسلمانان اهل سنت هم در سال 1874 اولین چاپخانه خود را تأسیس کردند که بیشتر تولیدات آن، نشریات و کمی هم کتاب بود. شیعیان نیز در سال 1910 چاپخانه عرفان را در صیدا تأسیس کردد که بیشتر منشورات چاپ شده آن به عراق ارسال می شد.

پس از جنگ جهانی اول و قیمومیت فرانسه بر لبنان، با توسعه مراکز آموزشی، چاپ کتب درسی به ویژه به زبان فرانسوی رونق گرفت و دو چاپخانه آمریکایی و کاتولیکی بیشترین سهم را در این حوزه داشتند (هاشم 1993، 45).

در طول سال‌های قیمومیت فرانسه، لبنان مرکز چاپ و نشر کتاب‌های آموزشی فرانسوی بودکه در لبنان و بیشتر کشورهای خاورمیانه و آفریقا توزیع می‌شد. در این دوره، چاپخانه‌های لبنان عموماً تحت نظارت گروه‌های تبشیری و یا کلیساهای محلی قرار داشت که این وضعیت حتی پس از استقلال این کشور ادامه یافت، به گونه‌ای که در سال 1948 از 8 چاپخانه ویژه کتاب‌های آموزشی، دینی و زبان عربی، 5 چاپخانه در اختیار آن‌ها بود (پیشین). با وجود این، به دلیل گسترش روزافزون مراکز آموزشی در کشورهای منطقه و محدودیت‌های چاپ و نشر در این کشورها و با توجه به زمینه‌ها و تجارب دیرینه چاپ در لبنان، مراکز چاپ و نشر یکی پس از پس از دیگری تأسیس شدند. انتشارات دارالعلم للملائین در سال 1944، المکتبة العصریة صیدا در سال 1948، دارالکتاب اللبنانی در سال 1952 و دارمکتبة الحیاة در سال 1953 از جمله مهمترین مراکز نشر بودند که پس از استقلال این کشور فعال شدند. تولید و صدور کتاب در لبنان در سال‌های نخستین دهه 60 قرن پیش ،از افزایش چشمگیری برخوردار شد و برخی از مراکز نشر به تنهایی نزدیک به 300000 نسخه کتاب تولید و صادر کردند که نیمی از آن‌ها کتاب‌های آموزشی بود (پیشین، 46) . علاوه بر کتب درسی و آموزشی، در پی تحولات سیاسی اجتماعی کشورهای منطقه در دهه‌های 60 و 70 و ظهور جریانهای فکری و سیاسی، حوزه چاپ و نشر کتاب او به اوج شکوفایی خود رسید. در این دوران کتاب‌های چاپ لبنان با استقبال فراوان مخاطبان عرب روبرو شد و بدینسان لبنان در جايگاه مرکز چاپ و نشر خاورميانه عربي قرار گرفت و سود سرشاري نصيب بخش خصوصي چاپ و نشر اين کشور شد.

اولين نمايشگاه کتاب در جهان عرب در سال 1956 در دانشگاه آمريکايي بيروت برگزار شد که بازتاب وسيعي به همراه داشت و در رونق هر چه بيشتر بازار کتاب اين کشور نقش مؤثري ايفا کرد.

بازار پر رونق کتاب لبنان با آغاز جنگ داخلي، گرچه با آسيب‌هاي جدي و کاهش فعاليت مراکز چاپ و نشر روبرو شد اما هيچگاه تعطيل نشد و در حالي که بسياري از مراکز خدماتي تعطيل و بروز ناامني، مشکلات فراواني را پديد آورده بود، بسياري از مراکز چاپ و نشر پس از وقفه‌هاي اوليه، فعاليت‌هاي خود را هر چند در مقايسه با سال‌هاي پيش از جنگ نسبتاً محدود، ادامه دادند. نکته قابل توجه آن که لبنان در سال‌هاي اوليه جنگ داخلي، شاهد افزايش ناگهاني مراکز نشر کتاب بود که دو دليل عمده داشت؛ فزوني تقاضاي بازار کتاب کشورهاي عرب حوزه خليج فارس در پي تحولات اقتصادي و افزايش قيمت نفت و سپس پيروزي انقلاب اسلامي در ايران (حمود 2003، 117). ميان سال‌هاي هفتاد و هشتاد؛ 36 مرکز نشر جديد در اين کشور آغاز به فعاليت کرد از اين تعداد تنها در سال 1979، 10 مرکز در بيروت فعال شدند. (پیشین ، 47).

روزگاري نه چندان دورگفته مي‌شد؛ مصر تأليف مي‌کند، لبنان چاپ مي‌کند و عراق مي‌خواند. امروز اما شرايط دگرگون و بازار نشر کتاب از دهه پاياني قرن گذشته رونق خود را را از دست داده است؛ تحولات صنعت چاپ و نشر در مصر و بيشتر کشورهاي عربي حوزه خليج فارس، از دست دادن بازار کتاب عراق و سپس بحران سياسي و آشفتگي‌هاي اقتصادي الجزائر که دومين بازار کتاب لبناني بعد از عراق بود (حمود، 114) و مهمتر از همه، جهاني شدن بازار کتاب ،سبب شد تا لبنان از جايگاه برجسته خود در حوزه کتاب منطقه فاصله بگيرد . بازار داخلي کتاب نيز به علل مختلف از جمله شرايط نامناسب اقتصادي و پايين آمدن قدرت خريد در ميان طبقه متوسط و بالا رفتن هزينه‌هاي توليد کتاب و بالاخره گسترش شبکه‌هاي ماهواره‌اي، با رکود نسبي روبرو شده است.

عليرغم موارد پيش گفته و چالشهاي پيش روي صنعت چاپ و نشر در لبنان، کتاب‌هاي چاپ اين کشور به لحاظ محتوا و کيفيت و هم به لحاظ تيراژ، در مقايسه با ديگر کشورهي عربي از وضع بهتري برخودارند به گونه‌اي که حدود 62% از کل کتاب‌هاي چاپ شده در کشورهاي عربي، چاپ لبنان است. (بعلبکي 2003، 43). بر اساس چنين واقعيت‌هايی است که کارشناسان معتقدند لبنان استعداد آن را دارد که همچون گذشته مرکز چاپ و نشر در کشورهاي مشرق عربي باشد.



مراکز نشر

تعداد مراکز نشر در لبنان که داراي مجوز فعاليت از اتحاديه ناشراين کشورند به حدود 700 مرکز و مؤسسه مي‌رسد. به علاوه، تعداد ديگري از مراکز نشر که مستقيماً از وزارت اطلاع‌رساني مجوز دريافت کرده‌اند در اين حوزه فعالند و برخي مراکز نشر کتاب‌هاي درسي نيز خود داراي اتحاديه‌اي مستقل‌اند. البته بيشتر مراکز نشر مجاز در سال‌هاي اخير غيرفعال بوده و حداکثر 200 مرکز انتشاراتي به فعاليت ادامه مي‌دهند و در اين ميان تنها 50 مرکز از فعاليت جدي برخوردارند (ابي صعب ،66،2002). از جمله مراکز نشر فعال لبنان مي‌توان از دارالعلم للملائين (1945)، دارالنهضة العربية للطباعة و النشر (1966)، داراحياء التراث العربي (1963)، دارالجيل (1971)، مؤسسة نوفل (1970)، درالنهار للنشر (1967)، مرکز دراسات الوحدة العربية (1976)، المؤسسة الجامعية للدراسات و النشر و التوزيع (1979) نام برد.

مراکز انتشاراتي وابسته به شيعيان لبنان نيز سهم عمده‌اي در حوزه چاپ و نشر کتاب لبنان دارند. بر اساس پژوهش استفان رزيني، 312 مرکز انتشاراتي که صاحبان آن‌ها شيعه هستند و کتاب‌هايي را در حوزه تاريخ، عقايد و آموزه‌هاي شيعي متنشر مي‌کنند با 40000 عنوان کتاب، حدود 45% از نشر کتاب لبنان را در اختيار دارند(رزيني 1383،51و50). از جمله ناشران کتب شيعي در لبنان مي‌توان به الدرالاسلامية، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، دارالتعارف، دارالبلاغه، داراجیال المصطفي، مؤسسة البلاغ، دارالمحجة البيضاء و دار المؤرخ العربي اشاره کرد.

از آجا که لبنان فاقد کتاب راهنماي ملي و يا حداقل مرکزي است که آمارهاي رسمي و دقيق مربوط به حوزه کتاب را ارائه کند، ارائه آمار دقيق درباره ميزان فروش مراکز نشر کتاب در داخل و يا خارج از لبنان چندان ممکن نيست و آمارهايي که در اين خصوص منتشر مي‌شود کلي، تخميني و غيردقيق داشت. در عين حال برخي پژوهشهاي ميداني و آمارهاي اداري مربوط به اتحاديه ناشران و يا باشگاه فرهنگي عرب اندکي از اين فقدان را جبران کرده است. به استناد آمار کلي سال 2007 که توسط اتحاديه ناشران*  منتشر شده است، مراکز نشر لبنان سالانه حدود 7500 عنوان کتاب چاپ و منتشر مي‌کنند که حدود 2700 عنوان آن جديد و مابقي کتاب‌هاي چاپ مجدد هستند و بدينسان مراکز نشر لبنان، 30% از بازار نشر کتاب جهان عرب را که حدود 8500 عنوان است، به خود اختصاص داده‌اند.

همچنين بر اساس پژوهش عدنان حمود از ميان مراکز نشر مورد بررسي(77مرکزنشر)، 6،66% آن‌ها به انتشار کتاب در حوزه ادبيات (شامل نقد ادبي، زبان، نحو، قواعد و رمان )پرداخته‌اند که مجموعاً 8،20% از کل توليد مراکز مزبور با 24506 عنوان بوده است. 54،1% از مراکز نشر حدود 5،84% از عناوين مزبوررا به انتشار ديوانهاي شعر کلاسيک و نو و 52،7% از آنان، 15،2% از انتشارات خود را به مسائل اسلامي اختصاص داده‌اند. 52،7% از آن‌ها نيزدر حوزه فرهنگ عمومي کتاب منتشر کرده‌اند که 7،8% از مجموع عناوين را شامل مي‌شود. همچنين حدود 12،20% از عناوين مزبور به کتب کودکان، 4،5% به حوزه علوم اجتماعي و 2،2% به مسائل تربيتي اختصاص يافته است (حمود 132،2003).

بيشترين فروش کتاب چاپ لبنان از طريق شرکت در نمايشگاه‌هاي داخلي به ويژه نمايشگاه بين‌المللي و عربي کتاب و نيز نمايشگاه‌هاي کتاب جهان عرب به ويژه نمايشگاه‌هاي کتاب قاهره شارجه، رياض و کويت انجام مي‌شود. نسبت مراکز انتشاراتي که در نمايشگاه‌هاي کتاب کشورهاي عرب شرکت کرده‌اند 71 مرکز از 77 مرکز یادشده، و در نمايشگاه‌هاي کتاب خارجي (بجز کشورهاي عرب) شرکت کرده‌اند. (پیشین،178)

مرجع صنفي ناشران اين کشور اتحاديه ناشران لبناني است که در سال 1947 با هدف ترويج کتاب در لبنان، حمايت از نشر آن در کشورهاي عرب و نيز حمايت از حقوق ناشران تأسيس شد. علاوه بر آن، اين اتحاديه از سال 1995 برگزاري نمايشگاه بين‌المللي کتاب را بر عهده گرفته است. اين اتحاديه همچنين از سال 2003 تلاشهاي گسترده‌اي را براي ورود کتاب‌هاي چاپ لبنان در نمايشگاه‌هاي اروپايي و آمريکايي آغاز و موفق شده است با حمايت وزارت فرهنگ اين کشور و با شرکت در نمايشگاه کتاب لندن، توجه ناشران اروپايي را جلب و زمينه همکاري‌هاي متشرک را فراهم آورد. از جمله ديگر فعاليت‌هاي اين اتحاديه، انتشار فصلنامه ناشرون است.


نمايشگاه کتاب

مهمترين نمايشگاه کتاب در لبنان، نمايشگاه بين‌المللي و عربي کتاب بيروت است. پيشتر، دو نمايشگاه مستقل کتاب دراین کشورفعال بود؛ يکي تحت عنوان نمايشگاه کتاب عربي بيروت که توسط باشگاه فرهنگي عرب برگزار مي‌شد و ديگري، نمايشگاه بين‌المللي کتاب لبنان که توسط اتحاديه ناشران کتاب برپا مي‌شد. از سال 2004، هر دو نمايشگاه در هم ادغام و تحت عنوان فوق با همکاري هر دو مؤسسه فرهنگي غيردولتي برگزار و بيشتر مراکز نشر لبنان و تعدادقابل توجهي از مراکز نشر  کشورهاي عرب در آن مشارکت دارند. ج. ا. ايران نيز معمولاً از طريق نمايندگي فرهنگي خود در لبنان و برخي از مراکز نشر در اين نمايشگاه حضور مي‌يابد.



* - اطلاعات مربوط به قانون مطبوعات لبنان با استفاده از وب سايت وزارت اطلاع‌رساني لبنان، به آدرس: www. ministryinfo. gov. lb، ارائه شده است.

* - اطلاعات اين بخش با استفاده از منابع زير ارائه شده است:

1- رايزني‌ فرهنگي ج. ا. ايران در بيروت، 1389؛ رسانه‌هاي نوشتاري لبنان

2- وب سايت وزارت اطلاع‌رساني لبنان به آدرس: www. ministryinfo. gov. lb

* اطلاعات اين بخش با استفاده منابع زير ارائه شده است:.

1- وب سايت وزارت اطلاع‌رساني لبنان به آدرس: www. ministryinfo. gov. Lb

2- رايزني فرهنگي ج. ا. ايران در بيروت، 1389، رسانه‌هاي ديداري و شنيداري لبنان


*اطلاعات و آمار اين بخش با استفاده از منابع زير ارائه شده است:

1-    وب سايت وزارت اطلاع‌رساني؛ لبنان به آدرس: www. ministryinfo. goc. Lb

2-     وب سايت برنامه توسعه سازمان ملل متحد در لبنان؛ (گزارش سال 2008) به آدرس: www. undp. org. Lb

WWW. PUBLISHERSUNIONLB. COM*