دوره نارا
دوره نارا نام خود را از نام پایتخت گرفته است. با انتقال پایتخت به هِیجوکیو[平城京/Heijō kyō/Nara no miyako] یا نارا توسط ملكه گِنمِی[元明天皇/Genmei tennō] در سال 710 م این دوره شروع و تا سال 794 ادامه یافت، در این مدت هفت امپراتور فرمانروایی كردند. به گفته رجبزاده، قوانین "تایهو[大宝律令/Taihō ritsuryō]" و پایتخت تازه كه به الگوی پایتخت چین ساخته شد به عنوان دو مظهر برجسته این دوره از تاریخ ژاپن شناخته می شوند که تاثیر نهایی آنها تمركز قدرت در دربار و دستگاه امپراتور بود، از این رو این دوره را عصر"اشرافیت" هم نامیدهاند [۱].
این دوره مصادف با تقویت حکومت ژاپن بود. ژاپن روابط دوستانهای با پادشاهی کرهای شیلا[新羅/Silla] و روابطی رسمی با امپراتوری چین داشت. نارا از شهر «چانگآن[長安/Chang an]» (شیآن امروزی) که پایتخت امپراتوری تانگ در چین بود الگوبرداری میکرد. ژاپن هر از چند سالی یک مرتبه هیأتی به دربار تانگ اعزام میکرد که شامل نمایندگان سیاسی، دانشجویان و راهبانی بود که برای یادگیری به چین میرفتند. اعزام هیأتهای ژاپنی به چین دوره تانگ و پیش از آن به چین دوره سویی[V]، از دوره آسوکا شروع شد و تا اوایل دوره هیان ادامه داشت. در این مدت حدود 25 هیأت به چین اعزام شد که هدف از آنها آموختن از چین بود [۲].
در این دوره نیز همچنان بخش بزرگی از جامعه ژاپن در روستاها زندگی میکرد و خوی محافظهکارانه داشت، اما جمعیتی دویست هزار نفری با اقامت در شهر نارا این شهر را به حومهنشینی واقعی مبدل ساختند. بیشتر روستاییان پیرو آیین شینتو بودند و روح طبیعت و ارواح گذشتگان را ستایش میکردند. با این همه طبقات بالاتر جامعه خود را با آیین بودایی منطبق کردند و آیین بودایی صمیمانه از سوی امپراتور پذیرفته شد. امپراتور و اطرافیان او باور داشتند که بوداگرایی نهادهای جامعه ژاپن را استحکام میبخشد. امپراتور دستور ساخت معبد تودایجی را داد و به گسترش بودایی همت گماشت. هر چند این تلاشها سبب نشد تا بودایی تبدیل به دین رسمی مردم گردد، اما جایگاه امپراتور و خانواده او را در میان مردم بالاتر برد. تلاش متمرکز دربار امپراتوری برای ضبط و مستند کردن تاریخ، سبب پیدایش اولین آثار ادبی ژاپن شد. آثار مهمی همچون «کوجیکی»[『古事記』/Kojiki] و «نیهونشوکی»[『日本書記』/Nihon shoki] در دوره نارا نوشته شدهاند. این آثار طبیعتی سیاسی داشتند و در جهت توجیه برتری و تقویت بنیان امپراتوری نوشته شده بودند.
سال ۷۱۱ م كتاب کوجیکی در سه جلد منتشر شد. در این کتاب تاریخ ژاپن از دوره اساطیری خدایان تا روز ۲۸ از ماه اول سال پنجم سلطنت ملکه سویکو یعنی سال ۵۹۷ م شرح شده است. دو سال بعد یعنی سال ۷۱۳ تألیف کتاب «فودوکی»[『風土記』/Fudoki] با فرمان سلطنتی آغاز شد، این کتاب اطلاعات تمام استانها، شهرستانها، کوهها، رودخانهها، درهها و دشتهای ژاپن را در خود داشت. در این کتاب اطلاعاتی از گیاهان، درختان، پرندگان و پستانداران ژاپن نیز وجود دارد. این کتاب همچنین شامل حوادث مهم عصر باستان تا آن دوره ژاپن بود. اطلاعاتی درباره پنج استان ژاپن در این کتاب هنوز وجود دارد. سال ۷۲۰ «نیهونشوکی» نگارش می یابد که به "رویدادنامه ژاپن" ترجمه میشود و شامل ۳۰ جلد است. موضوع اصلی این اثر سرگذشت ولایات امپراتوری از دید دربار سلطنتی است و در آن مطالب فرهنگی، آیینی و اساطیری بسیاری بیان میشود، از این رو منبع اصلی باستان شناسان، آیین شناسان و ... درباره ژاپن شده است. در کتاب «نیهونشوکی» برای نخستین بار واژه شینتو یا راه کامیها[VI] به چشم میخورد. این واژه در این کتاب برای تمایز نهادن بین اعتقاد سنتی مردم ژاپن، با آیینهای بودایی (بوتسودو[仏道/Butsudō] یا راه بودا) و کنفوسیوسی و تائویی به کار برده شدهاست. معنای لفظی واژه شینتو "راه و طریقه کامی" است. صاحبنظران خاطر نشان میکنند که این دو کتاب برای تفوق و حکومت خاندان سلطنتی ژاپن توجیهی دینی- فلسفی ارائه میکند.
«مانیوشو»[『万葉集』/Manyōshū] یا مجموعه برگهای بیشمار قدیمیترین مجموعه شعر ژاپنی به جای مانده تا زمان حال است که آن هم در دوره نارا جمعآوری شد و حدود ۷۵۹ م به پایان رسید. این کتاب دارای بیش از ۴۵۰۰ قطعه شعر است که این اشعار توسط گروههای مختلف اجتماعی از امپراتور و اشراف تا نظامیان و خدمتگزاران سروده شدهاست. این کتاب گذشته از اینکه یکی از مهمترین کتابهای ادبی ژاپن به شمار میرود به سبب اینکه برخی از شعرها با لهجه سروده شدهاند و محل تولد شاعر نیز در کنار این اشعار آمدهاست، یکی از منابع تاریخی مهم در لهجهشناسی ژاپنی نیز هست.
یكی از ویژگیهای قرن هشتم در تاریخ ژاپن، فرمانروایی زنان متعدد میباشد كه سالها زمام امور را به دست گرفتند و از نفوذ فراوانی برخوردار بودند. برخی از آنان با اقتدار عمل کرده و اقدامات مفیدی انجام دادهاند به خصوص ملکه گِنمِی که میان سالهای ۷۰۷ تا ۷۱۵ زمامداری كرد.
در دوران آسوکا و نارا منازعات متعددی برای جانشینی مقام سلطنت به چشم میخورد. در این ایام راهبان بودایی در پایتخت قدرت روزافزونی پیدا کردند و هزینههای بیشمار دربار برای معابد و کاهنان بودایی، این آیین را به یک دین اشرافی تبدیل کرد. در نتیجه دیرهای بودایی به غایت ثروتمند شدند. همچنین روحانیان جاهطلب بودایی درگیر زد و بندهای سیاسی شدند و همین قدرت بیش از حد بودایی نارا موجب سقوط آن شد. سرانجام وقتی خاندان فوجیوارا[藤原氏/Fujiwara shi] کنترل کامل حکومت را در دست گرفت یک پایتخت جدید ایجاد کرد تا مرکز حکومت را از دخالتهای سیاسی رهبران بودایی شهر نارا نجات دهد[۳].
پاورقی
[I] 隋Sui: سلسله چینی که از سال 581 تا 618 بر چین حکمرانی کرد.
[II] 神/Kami: در رابطه با این اصطلاح به فصل دین و مذهب رجوع شود.
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ (رجب زاده، 1365: 45)
- ↑ (یاماکاوا، 2010: 29-50)
- ↑ پالیزدار، فرهاد(1402)." تاریخ ژاپن ". در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،ص 36-65.