روابط چین و ایران پس از انقلاب اسلامی ایران

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۳ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۲۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
ملاقات رهبر جمهوری اسلامی ایران با رئیس جمهور چین

به تعبیر کارشناسان روابط  بین الملل، انقلاب اسلامی در ایران، یکی از بزرگترین انقلاب­ های مردمی و عمیقا اجتماعی قرن بیستم بود. جمهوری خلق چین نیز محصول یک قیام مردمی و عمیقا اجتماعی بود. در نتیجه، دولت­ های برآمده از این دو انقلاب اساسا دولت ­های تجدید نظر طلب در معادلات بین المللی حاکم بر جهان به شمار رفته و نسبت به نحوه­ ی توزیع قدرت در نظام جهانی و نهادهای بین المللی معترض و مخالف نظام حاکم بر جامعه­ ی جهانی بوده و در صدد جایگزینی آن با یک نظام اساسا منصفانه بودند، اما گستره­ ی اصلاحات مورد درخواست آن­‌ها در برخی از زمینه ­ها تا حدودی با هم متفاوت بود. علی­رغم این همپوشانی در سیاست خارجی دو کشور، درست هنگامی ­که دولت انقلابی در ایران برای ایجاد تغییر در ساختار سیاسی و اجتماعی این کشور درحال شکل­ گیری بود، دولت چین پس از مائو، برای غیر انقلابی کردن جامعه قدم بر می ­داشت.

روابط چین و ایران پس از انقلاب اسلامی در ایران

همکاری ایران و چین

در سال1979، چین سیاست اصلاحات و درهای باز را به مورد اجرا گذاشت و با آمریکا روابط  رسمی سیاسی برقرار ساخت؛ در همان سال، به رهبری امام خمینی(ره)، انقلاب عظیم اسلامی در ایران به وقوع پیوست و جمهوری اسلامی تأسیس شد. این دو رویداد، ساختار سیاسی بین المللی در اواخر دوران جنگ سرد را دگرگون ساخته و روابط میان چین و ایران را نیز متحول کرد. چین از شرایط درهای بسته به سمت درهای باز گروید و با آمریکا رابطه­ ی سیاسی برقرار کرد، در حالی که رویکرد جامعه­ ی سیاسی ایران، از گرایش و وابستگی کامل به غرب به ویژه آمریکا، به ­صورت گسترده به سمت استقلال و قطع وابستگی به اجانب و گرایشات دینی و مذهبی و حرکات انقلابی و اسلامی تحول یافت و در نتیجه، روابط دوستانه و هم­پیمانی آمریکا و ایران پس از30 سال به دشمنی تبدیل شد. به عبارت دیگر، سیاست ­های چین و ایران در این دوره تقریبا هم­زمان مخالف جهت یکدیگر به حرکت در آمد. طبعا در چنین شرایطی، درک واقعیت ­های انقلاب اسلامی ایران برای چین مشکل بود و ایران هم به علت تأسیس حکومت جدید، گرفتار مسایل داخلی خود بود. لذا روابط بین چین و ایران برای مدتی به سردی گرایید.

سیاست نه شرقی و نه غربی ایران و سیاست حمایت از جهان سوم چین از یك سو، اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام و متعاقب آن، آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، و حمایت قدرت ­های جهانی به ویژه غرب و آمریکا از صدام از یکسو، و اعلام بی طرفی چین در آغاز این جنگ از سوی دیگر، کم کم زمینه را برای توسعه­ ی مجدد روابط فراهم ساخت. ضرورت تأمین سلاح­ های مورد نیاز جبهه­ ها و تحریم تسلیحاتی ایران از سوی قدرت­ های شرقی و غربی، و آمادگی چین برای هم­کاری در این زمینه، روز به روز این دو کشور آسیایی را که از نظر سیاسی همسویی ­هایی را پیدا کرده بودند، به هم نزدیک ­تر کرد. سیاستمداران چین که از روند وقایع ایران که به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید بسیار نگران شده بودند، با اعلام و تعقیب سیاست«نه شرقی نه غربی» توسط جمهوری اسلامی ایران، این اطمینان را پیدا کردند که انقلاب اسلامی ایران زمینه ­ی افزایش نفوذ شوروی در منطقه را فراهم نخواهد آورد. و حصول این اطمینان نیز زمینه را برای نزدیکی بیشتر این دو کشور فراهم کرد.[۱] توانایی جمهوری اسلامی در حفظ و ادامه­ ی موجودیت خویش، پیروزی در مقابله با نیرو­های متجاوز عراقی، تعقیب سیاست نه شرقی و نه غربی، ثبات قدم در مسئله­ ی افغانستان، همراهی با کشور­های جهان سوم و نهضت غیر متعهد­ها، تأمین و اتکای به نفس در تولید سلاح، فقدان بدهی خارجی به ­رغم مشکلات پس از انقلاب و جنگ تحمیلی، در بالا بردن اهمیت و جایگاه ایران در نظر رهبران جمهوری خلق چین تأثیر به سزایی داشت و به ابراز حسن نیت­ هایی در موارد مختلف از طرف پکن منجر شد. باتوجه به دیدگاه ­های مشترکی که میان رهبران دو کشور به وجود آمد، از آن پس ایران و چین در زمینه­ ی مبارزه با استیلا طلبی قدرت­ های غربی با هم هم­دردی کرده و از یکدیگر پشتیبانی نمودند. ایران در زمینه­ ی حقوق بشر و مسئله­ ی تایوان از چین پشتیبانی کرده و چین نیز در مجامع بین المللی، به ویژه در برابر تحریم­ های بین المللی و صدور قطعنامه­ های شورای امنیت سازمان ملل که تحت فشار آمریکا علیه ایران صادر می­شد مقاومت می­ کرد. رفت و آمد مقامات عالی رتبه ­ی دو کشور و افزایش مبادلات تجاری و اقتصادی در این شرایط، زمینه را برای همکاری­ های فرهنگی نیز فراهم کرد.[۲][۳]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. امیدوار نیا، محمد جواد (1368). دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، چین و خاورمیانه.
  2. مینگ، هوالی (2010). «شصت سال روابط چین نوین و ایران»، مجله ی مطالعات آسیای غربی و آفریقا در فرهنگستان علوم اجتماعی، پکن.
  3. سابقی، علی محمد (1392). جامعه و فرهنگ چین.تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد سوم، ص 1366.