آثار باستانی و تاريخی اردن
آثار باستاني و تاريخي:
با عنايت به دوران مختلف تاريخي كه بر اردن گذشته، مي توان انتظار وجود آثار باستاني و تاريخي متنوعي را در اين كشور داشت؛ این سرزمین در طول تاریخ شاهد تسلط سلسله های قومی مختلفی چون کنعانیان، مصریان، بابلیان، آشوریان، کلدانیان، ایرانیان، یونانیان و روس ها و بالاخره اعراب مسلمان بوده است که هر یک آثاری از تمدن خود را در این کشور برجای نهاده اند، اهم آثار تاریخی اردن به این شرح است:
گسترده ترین مکان به جا مانده از عصر نو سنگی در اردن در عین الغزه قرار گرفته است و شامل شمار زیادی از ساختمان هاست که به سه حوزه مجزا تقسیم شده اند، ساختمان های مستطیل با چندین اتاق که بعضی از آن ها دارای سقف هایی گچ اندود شده اند.
باستان شناسان به تازگی کار بازیافت مجسمه ای را به پایان رسانده اند که ممکن است که قدیمی ترین مجسمه در جهان باشد. این اثر باستانی کشف شده در عین الغزه احتمالاً حدود هشت هزار سال قدمت دارد. این مجسمه که ارتفاعش بالغ بر یک متر است، مربوط به زنی است با چشمانی بسیار بزرگ و دست هایی لاغر و زانو هایی برآمده و انگشتانی که به دقت نقاشی شده اند. (8)
جریکو/ جراش/ جريش :
طبق نظر باستان شناسان، کشور اردن از قدیمی ترین مناطق مسکونی جهان بوده و شهر اریحا یا جریکو واقع در کنار بحر میت از قدیمی ترین شهرهای محصور جهان می باشد.
برج سنگی و دیوارهای یافت شده در جریکو حاکی از آن است که امر دفاع، موضوعی مهم برای روستاییان عصر نو سنگی بوده است.
به نظر می رسد مردم عصر نو سنگی همانند اجداد خود نیایش و عبادت می کرده اند. در ارتباط با این موضوع باستان شناسان جمجمه هایی پوشیده از خمیر که در قسمت چشم ها به همراه قیر طبیعی بودند را در قسمت هایی از اردن (واقع در عین الغزه و بید ها) و فلسطین و سوریه کشف کرده اند.
باستان شناسان در منطقه باب الدهرا که مکانی حفاظت شده در وادی عرب است، بالغ بر 20 هزار قبر استوانه شکل را با حجره های متعدد کشف کرده اند و گفته می شود که این قبور، اجساد 20 هزار تن را در خود جای داده اند.
همچنین مقبره هایی از گل و آجر وجود دارند که مدفن استخوان های انسانی، دیگ ها، جواهرات و سلاح های جنگی اند.
صدها ساختمان سنگی حفر شده در دل کوه های اردن به عصر اکتشافات مس و عصر آغازین برنز متعقلند.
این احتمال وجود دارد که ساختمان های سنگی بقایایی از افراد تازه وارد از شمال باشند که همراه خود سنت های خاک سپاری متفاوتی را به این ناحیه آورده اند.
استحکامات جدید و متفاوتی در مناطقی همچون قلعه نظامی امان، ایربد و تبکات فهل نيز به چشم می خورند. (9)
اموني ها كوه القلعه در امّان را پايتخت خود قرار دادند. هم اكنون بقاياي قصرهاي اموني ها در كوه القلعه موجود است و از آن جمله مي توان از ديوارهاي الأسوار9 و چاه المحفوره 10 در الصخر الجيري را نام برد.
تئاتر رومی ها در امان، در یکی از کوهپایه های شهر امان واقع شده و گنجایش چهارهزار نفر تماشاچی را دارد.
قلعه امان، این قلعه نیز یادگار رومی هاست که در بالای یکی از تپه های معروف به تپه قلعه یا جبل حسین واقع شده و آثار یکی از معابد قدیم و همچنین خرابه هایی از عمارتی که موسوم به قصر و از یادگارهای خلفای بنی امیه در آن مشاهده می شود.
شهربیت المقدس، این شهر همیشه پایتخت فلسطین بوده و در سال 1948 نیمی از آن که معروف به شهر جدید است، تحت اشغال اسرائیل و نیمی دیگر که معروف به شهر قدیم است به دست اردن افتاده و کلیه اماکن مقدسه و آثار تاریخی این شهر در قسمت قدیمی قرار دارد. (10)
پترا:
قبل از غلبه اسكندر كبير، يك تمدن جديد در جنوب اردن سر برآورد. به نظر مي رسد كه قبايل عشايري كه به نام نبطيان شناخته مي شدند حدود قرن 600 قبل از ميلاد به تدريج از عربستان مهاجرت كردند. پس از گذشت مدت ها آن ها زندگي عشايري را رها كردند و در مناطق جنوبي اردن سكني گزيدند. اين مناطق سرزمين هاي صخره اي و سنگي بودند كه در بعضي نواحي خاك حاصلخيز و آب فراوان داشتند.
پايتخت آن ها شهر افسانه اي "پترا" بود كه در حال حاضر مشهورترين قطب گردشگري در اردن است.
پترا شهری است کامل که در کوه و تخته سنگ هایی به رنگ گُل سرخ یا رنگ صورتی تراشیده شده است. به همین علت این شهر زیبا را پترا نامیده اند. واژه پترا به زبان یونانی به معنی صخره است و چون این شهر باستانی کاملاً درصخره تراشیده شده است آن را پترا می نامند. نام قدیم این شهر سلع بوده است.
آورده اند که حضرت موسی از صحرای بی آب و علف "اراباح" در جنوب غربی اردن می گذشت از شدت گرمای خورشید و خستگی ناشی از پیاده پیمودن این بادیه از پای درآمد. موسی به هر سوی از بیابان سوزان چشم انداخت تا شاید نشانی از آب بیابد و سایبانی برای استراحت بجوید که ناگهان از دور تخته سنگی عظیم و گنبدی شکل دید که به رنگ سفید بود و زیر تابش نور خورشید چون الماس می درخشید. موسی به سوی سنگ رفت و چون نزدیک رسید با عصای خویش بر سنگ کوبید و سنگ شکافت و آبی زلال از دل سنگ جاری شد. موسی از آن آب گوارا نوشید و چون مدتی در سایه آن استراحت کرد، جانی دوباره یافت و در پی مأموریت الهی خویش روان شد. اما آن آب از جریان نایستاد و همچنان جاری بود تا چشمه امیدی در آن صحرا باشد و دلیلی بود برای به وجود آمدن تمدنی شگفت انگیز موسوم به تمدن "پترا" در صحرایی که بعدها به "وادی موسی" شهرت یافت و چشمه اش با سادگی و جذابیتی روحانی زیارتگاه معتقدان و زائران گردید.
با گذشتن از کنار این چشمه و با پیشروی در وادی موسی می توان به خطه ای قدم نهاد که از دیدنی ترین مکان های خاورمیانه و یکی از شگفت انگیزترین آثار به جای مانده از تمدن های باستانی اعراب است.
جاده ای که به شهر کهن سلع ختم می شود از میان بیابانی خشک می گذرد. این بیابان در روزگار باستان دارای پوششی از درختان بلوط بوده است. راه دسترسی به سلع، یک دره سنگی عمیق است؛ دره ای تنگ و باریک به نام "ضمیق" یا تنگه، به طول تقریبی 3000 متر و عمق 100 متر که پهنای آن در بیشتر نقاط از 3 متر تجاوز نمی کند. این دره بسیار کم نور و هراس انگیز داراي پیچ های ناگهانی و تند است. با گذشتن از پیچ و خم های این گذرگاه سر به فلک کشیده که خود از عجایب طبیعت است، به ناگاه نمایی از یک کوهستان خاموش نمایان می شود. پس از گذر از شیب کوهستان محوطه ای شبیه به کره ماه به چشم می خورد. برهوت، با شکوه و خشک با گستره ای پهناور و پر از برآمدگی ها و ماسه و سنگ های زرد و رنگی. با کمی پیشروی در منطقه، سنگ های زرد و سفید به تدریج جای خود را به خورده سنگ های سرخ رنگ می دهند. رنگ اصلی بیشتر سنگ های این منطقه سرخ و صورتی است. سرانجام به فرورفتگی عظیمی می رسیم که پیرامون آن را کوه های سنگی و صخره های بزرگ احاطه کرده اند. به هر سو که بنگریم منظره ای از سنگ های شیار خورده و حفره های کوچک و بزرگ در دل صخره ها می بینیم. کتیبه های باستانی حکاکی شده و صدها ساختمان، آرامگاه، سالن و تالارهای مربوط به تدفین مردگان، معابد، پرستشگاه ها و تخته سنگ های کنده کاری شده از دوران های کهن به چشم می خورد.
هنگام طلوع و غروب آفتاب، سنگ های قرمز شهر پترا با تغيير رنگ مناظر زيبايي را به وجود ميآورند.
در ارتفاعات جبل هارون، آرامگاه هارون برادر حضرت موسي قرار دارد. (11)
پترا شهری تاریخی در کشور پادشاهی اردن است که پایتخت حکومت باستانی نَبَطیها بود. این شهر باستانی در 262 کیلومتری جنوب شهر عمان پایتخت اردن واقع شده است.
این شهر پایتخت حکومتی مقتدر بود که با جسارت هر چه تمام تر به متجاوزین اجازه نمی داد از آن دره سنگی عمیق عبور کنند و همچنین در برابر قدرت امپراطوری رم باستان ایستادگی می کرد.
از قرن چهارم تا قرن دوم پیش از میلاد، این شهر به مدت 200 سال پایتخت پادشاهی نبطی ها بود که در این دوران به اوج شکوفایی و تمدن خود رسید.
تاریخ نویسان درباره نبطی ها می نویسند: احتمالاً این قوم از عربستان جنوبی برخاسته و به مرور زمان راه به خاورمیانه برده بود. اینان جمعیتی نزدیک به ده هزار نفر را تشکیل می دادند که به صورت بادیه نشین در صحرای "اراباح" پراکنده بودند.
نبطی ها صحرا را وطن خود می دانستند و با شجاعت از آزادی و امنیت آن پاسداری می کردند، به همین علت بازرگانان علاقه مند بودند که کاروان خود را از این صحرای امن عبور دهند و از چشمه موسی آب بنوشند و از آن بازدید کنند.
به تدریج پترا تبدیل به مسیری تجاری بازرگانی شد که بسیار حیاتی بود و سوریه را به دریای سرخ و هندوستان را به خلیج فارس و مدیترانه مربوط می کرد. این موقعیت به حکمرانان پترا امکان داد تا پایتخت خود را به مرکز مهم داد و ستد ادویه، عاج هندی، بخور عربی، ابریشم چینی، طلای مصری وفلفل فینیقی تبدیل کنند.
بدین ترتیب نبطی های چادرنشین و صحراگرد به شهرنشینانی تبدیل شدند که در قصرهایی ساخته شده در دل تخته سنگ ها و صخره های عظیم زندگی می کردند، و پایتخت آن ها، پترا، از زیبا ترین و تماشایی ترین شهرهای دنیای باستان بود.
شکوه خیره کننده پترا و آوازه ثروت آن سرانجام امپراطوری رم را به طمع تصرف آن انداخت و در سال 106 بعد از میلاد "ترابانوس" امپراطور رم یکی از سرداران خود را با لشگری عظیم روانه وادی موسی کرد. با پیروزی رومیان، پترا جزئی از امپراطوری رم شد و دوره ای دیگر از عظمت را طی کرد. این شهر به تدریج رومی شد و اندک اندک خصوصیات فرهنگ نبطی را از دست داد. در سال 636 میلادی عرب ها توانستند شهر پترا را از نفوذ رومی ها برهانند. پس از آن ساکنان شهر پترا به کشاورزی مشغول شدند. اما زلزله ای که در سال های 746 و 748 به این شهر وارد آمد، ساکنان پترا را وادار نمود تا به مناطق اطراف کوچ کنند. آثار این شهر باستانی همچون دُری در کوه می درخشد و یادگاری از دوران نبطی هاست که بسیار تماشایی است. (12)
آمفي تئاتر رومي ها
آمفي تئاتري با گنجايش سه هزار نفردر بخش ديگر شهر واقع است اما شگفت آورتر از همه، قصر ها و معبد های با شکوهی است که معماران باستانی عرب بر سطح صخره ها و در دل کوهها پدید آورده اند. خانه های این شهر مجلل سنگی را معمارها و سنگ تراشان عرب باستان در دل سنگ های زیباي صورتی رنگ به قدری استادانه و هنرمندانه طراحی کرده اند که حتی امروزه پس از گذشت بیش از 2300 تا 3000 سال1، همچنان چشم اندازی با شکوه و خیره کننده دارند. بی شک منظره ای گیراتر از سلع (پترا) وجود ندارد. هر یک از اطاق ها و سرستون ها در ترکیب رنگ های قرمز، سیاه، سفید و زرد یک اثر هنری کامل است.
این شهر با مساحت 45 کیلو متر مربع بیش از 500 اثر بزرگ تاریخی را در خود جای داده است که به دست هنرمندان عرب باستان که حجار بوده اند ساخته شده است. اكنون باستان شناسان پس از تحقيق و بررسي فراوان توانستهاند در اين شهر سنگي انواع وسايل زندگي و مجسمههاي مربوط به دوران قبل از ميلاد را کشف کنند.
"قصرالبنت" در شهر سلع از مكانهايي است که عظمت و شکوه آن از دیدنی ترین مناطق باستانی است. این شهر دارای تونل های معروف آب و شبکه های آب رسانی است که تا خانه ها انشعاب یافته است. (14)
پترا
در اوایل قرن نوزدهم میلادی (1812) یک مسافر سوئیسی به نام " لودویک بورکهارت" در حالی که با نام مستعار "شیخ ابراهیم" عازم مکه بود تا بتواند شهر مقدس مسلمانان را مشاهده کند، نظرش به "شهر سنگی پترا" جلب شد. او در بازگشت از جهانگردی خود نوشت: در میان صحرایی بی حفاظ که هیچ مسافری بدان پای نمی گزارد، در اعماق وادی موسی یکی از شگفت انگیز ترین آثار باستانی با خصوصیاتی باور نکردنی وجود دارد. این گزارش باعث شد که مسافران دیگری نیز راه "بوگهارت" را طی کنند. در سال 1893 یک هنرمند نقاش به نام "دیوید رابرتز" به پترا رفت و آثاری زیبا و گویا از این شهر تهیه کرد که نام پترا را جهانی کرد.
بدین ترتیب پترا دوباره متولد شد و به عنوان یکی از جاذبه های توریستی خاورمیانه درهای خود را به سوی مردم جهان گشود. اما این شهر زیبا در خطر نابودی است. طوفان های شن، افزایش رسوب نمک در سنگ ها و باران های موسمی به بناهای سنگی پترا آسیب می زنند و این یادگار برجسته بشری را پیوسته در معرض خطر نابودی قرار می دهند.
پترا در فهرست "میراث فرهنگی جهان" قرار دارد و یکی از عجایب هفتگانه جدید به شمار می رود و به عنوان گنجینه ای با ارزش به ثبت رسیده است. به این علت تلاش همه جانبه ای صورت می گیرد تا از نابودی نجات یابد. اما عوامل فرسایش و تاثیرات شدید آن ها هر تلاشی را با دشواری روبرو می سازد.
کنترل مسافران و رفت و آمد توریست ها به آسانی ممکن نیست. افرادی که به منظور گردشگری به پترا می آیند، خود عواملی برای ویران تر شدن این مکان زیبا هستند.
بررسی های باستان شناسی انواع چسب هایی را که می تواند به استحکام سنگ ها کمک کند و در مقابل آب غیر قابل نفوذ باشند به کار گرفته است. درضمن جهت وزش باد و میزان قدرت تخریبی آن در منطقه پترا اندازه گیری شده است.
از سوی وزارت جهانگردی و دانشگاه یرموک (اردن) و سازمان آثار باستانی در ایالات متحده آمریکا، جهت کنترل مسافران و محدود کردن تعداد بازدید کنندگان تدابیری صورت گرفته است.
با این وجود پترا همچنان در خطر است و این پایتخت سرخ که ساخته دست دوره بيزانس از سال 324 ميلادي هنگامي كه پادشاه كنستانتين اول استانبول را پايتخت روم شرقي يا همان امپراطوري بيزانس قرار داد شروع شد. همينطور كه مسيحيت به آرامي دين غالب نواحي مي شد، كليساهاي بزرگ و كوچك در اغلب نواحي پراكنده مي شدند. (15)
يكي از شاخصه هاي پيشرفت در اين دوران را مي توان در سنگ فرش بسياري از اماكن و معابد تازه ساز مشاهده كرد.
هفت تپه امان، ترکيبي دلربا از گذشته و حال است. بقاياي به جا مانده از تمدن و اعصار گذشته در بازارهاي امان به چشم ميخورد. امان بر روي هفت تپه بنا شده که هر کدام کم و بيش همسايههاي خود را معرفي ميکند. امان به عنوان پايتخت باستاني و مدرن شناخته مي شود و از قديميترين شهرهاي جهان است که پيوسته در آن زندگي جريان داشته است. با حفاريهايي که در سال 1994 بر روي خانهها و برجهاي اين شهر صورت گرفت به اين نتيجه رسيدند که بسياري از بناها متعلق به عصر حجر ميباشد، حدود 7000 سال پيش از ميلاد. شواهد بسياري از کتاب مقدس نشان ميدهد که در سال 1200 ق.م تبديل به آمونيت[18] پايتخت ربث آمون شده است.
بسياري از مکانهاي تاريخي قابل توجه امان، در بخش مرکزي شهر ديده ميشوند که در پايين چهار تپه از هفت تپه امان واقع شده است. ارگ باستاني، که برجهايش در بالاي شهر در بالاي جبل القلعه[19] واقع شده، جاي مناسبي براي شروع بازديد آثار باستاني در امان مي باشد.
ارگ در محل باستاني ربث آمون واقع شده است. قابل توجه ترين بخش ارگ که به عنوان قصر شناخته مي شود به دوران امويان مربوط مي شود. کاربرد اصلي آن مشخص نيست، اما شامل يک دروازه به يادماندني، تالاري براي ملاقات هاي رسميو چهار اتاق طاقي است. در قسمت شمال و شمال شرقي خرابه هاي قصر اميه ديده ميشود. نزديک قصر، بقاياي کليساي کوچک بيزانس به چشم ميخورد.
ستون کرنتين محوطه کليسا را مشخص ميکند که تصور ميشود مربوط به قرن ششم و هفتم ق.م باشد. در جنوب کليسايي جايي است که تصور ميشود معبد هرکول بوده که امروزه به عنوان معبد بزرگ امان شناخته ميشود. اين معبد در زمان سلطنت امپراتور مارکوس اورليوس[20] (180 - 161 ميلادي) ساخته شده است. همچنين در ارگ هيل[21] در شمال غربي معبد هرکول موزه باستاني اردن است. اين «خانه موزه»هاي کوچک، مجموعه اي عالي از آثار باستاني از پيش از تاريخ تا قرن 15 را در خود جاي داده است. در آنجا نمايشگاهي از کتيبههاي درياي مرده، يک کپي از ستون سنگي مشا[22] و چهار تابوت نادر مربوط به عصر آهن وجود دارد. کميپايين تر از ارگ به سمت پايين تپه در جانب شرقي، تئاتر روميان مهم ترين و قابل توجه ترين يادگار از فيلادلفياي باستان است که در زمان سلطنت آنتونيوس پيوس[23] (161 - 138 م) بنا شده است.
دو موزه کوچک برروي بنيان ساختمان تئاتر روميان ساخته شده است. موزه فرهنگ عامه اردن، در سمت راست آمفي تئاتر ميباشد و مجموعه اي از اقلام زندگي سنتي مردم محلي را به نمايش گذاشته است. در انتهاي ديگر از صحنه تئاتر، موزه سنتهاي عامه، لباسهاي سنتي اردن از جمله گلدوزيهاي ظريف و زيبا و جواهرات عتيقه ناياب را معرض نمايش گذاشته اند. همچنين تعدادي از موزاييک کاريهاي مادبا و جرش که مربوط به قرن ششم را در خود جاي داده است.
شهر سلت[24] در قرن 19 و اوايل قرن20، زمان حکومت ترکها بر اردن از مکانهاي بسيار مهم محسوب مي شد.اين شهر در دهه20 مرکز اداري براي شهرهاي اطراف و گويا انتخابي براي پايتخت براي دولت تازه استقلال يافته فرا اردن بوده است. بنا به روايات تاريخي، سلت که به عنوان يک مرکز دولتي عثماني بود، مملو از بناهاي معماري کلاسيک فوق العاده زيباي عثماني مي باشد. بسياري از آثار تاريخي و باستاني اردن در جنوب کشور واقع است؛ دو جاده براي اتصال امان به جنوب اردن وجود دارد: بزرگراه بياباني و بزرگراه پادشاه؛ بزرگراه زيباي پادشاه از قلب اردن به مادبا، کرک، طفيله[25]، شوباک[26] و پترا متصل ميشود. بزرگراه پادشاهي قديميترين مسيرهاي ارتباطي جهان است که به صورت مداوم استفاده ميشده و در کتاب مقدس نيز ذکر شده است.(100)
شهر مادبا مرکز گردشگري مذهبي اردن است و اماکن مذهبي مهمي دارد (101) اين شهر در30 کيلومتري جنوب امان قرار دارد و به خاطر موزاييک کاريهاي نفيس قرن 6 معروف است، گرچه قدمت اين شهر حداقل به 3500 سال پيش بازميگردد. مادبا همان شهري است که در عهد عتيق هم، در بخش موسي و داستان خروجش (21:30) آمده است. همچنين حضرت داود در نزديکي مادبا، دو قوم آراميو آمونيت که عليه او متحد شده بودند را مغلوب کرد (تواريخ 19:7) .شهر مدابا به سنگ فرش ها و كليساهاي قديمي خود مشهور است. سنگ فرش هاي اين شهر بسيار كمياب بوده و تاريخ آن به دوران بيزانس و كليساي روم ارتودكس بازمي گردد كه در آن قديمي ترين نقشه اين سرزمين به چشم مي خورد. در سال 560 ميلادي صنعت سنگ فرش به اوج خود در مدابا رسيد كه به همين دليل در اين شهر همچنان آثار زيادي از آن دوران به جا مانده است. به غير از سنگ فرش و كليساهاي قديمي در شهر مدابا آبشارهاي چشم نوازي وجود دارد كه باعث رونق گردشگري در اين منطقه شده است. (13) جالب توجه ترين نمونه هاي هنر موزائيك كاري بيزانسي را مي توان در مدابا مشاهده كرد. برجسته ترين آن ها نقشه مشهور سرزمين مقدس در قرن ششم است كه به نام نقشه موزائيك فلسطين هم شناخته مي شود.
در ميانه قرن نهم مِشا، پادشاه موآبيت شهر را از کنترل بني اسرائيل خارج کرد. پايتخت مشا شهر باستاني ديبون[27] است که درحال حاضر ذيبان[28] خوانده مي شود و در شمال وادي مجيب[29] قرار دارد، مشا شرح پيروزيهايش را بر ستون معروف مشا حکاکي کرد، ستون يادبودي که در حدود 850 ق.م حکاکي شده است. بزرگترين گنجينه شهر مادبا موزاييک کاري هاي آن، از ديده ها پنهان بود تا زماني که مهاجران خواستند براي خانه هايشان پي حفر کنند!
معروف ترين موزاييک کاري مادبا در کليساي سنت جورج[30] در مرکز شهر قرار دارد که مربوط به سال 560 ميلادي است؛ در اصل متشکل از بيش از 3/2 ميليون قطعه و اندازه آن حدود 5 متر در 25 متر ميباشد. به نظر مي رسد حدود 11500 نفر ساعت[31] لازم است تا اين موزاييک کاري انجام شود.
در نزديکي بزرگراه شاه، کليساي رسولان قرار دارد؛ بقاياي اين کليساي بيزانس متعلق به سال 578 ميلادي مي باشد. شهر مادبا علاوه بر موزاييک کاري و گنجينه هاي بيزانسش، براي فرش هاي دست باف و خورجين ها و پرده هاي نقش دارش شهرت دارد.
در10 کيلومتري غرب مادبا، کوه نبو است که در کتاب مقدس با عنوان پيسگاه[32] آمده است. کوه نبو نماي فوق العاده زيبايي به سمت غرب دارد با چشم اندازي که شامل درياي مرده، کرانه باختري، رود اردن و در روزهايي که آلودگي هوا کم باشد بيت اللحم و اورشليم ميشود.
اين کوه دو قله دارد با نامهاي صياغه[33] و مخيّط.[34] در قرن 6 ميلادي بر روي صياغة صومعه بيزانسي بنا شده است. دقيقا در کنار فيصيله[35]، شهري کوچک در شرق کوه نبو قرار دارد که بقاياي روستاي نبو است. اين مکان که اکنون با نام خربة المخيط[36] شناخته ميشود در کتاب مقدس و ستون مشا از آن ياد شده است. اواسط قرن ششم در اينجا روستايي ساخته شده که مردم آن، کليساي روستا را به حضرت لوط و پروکوپيوس[37] اختصاص دادند کفپوش اين کليسا با موزاييک مزين شده است. (102)
عِجلون از ديگر مکان هاي ديدني اردن است که به سبب قلعه ربض شهرت دارد. (103) قلعه هاي ربض، نمونه خوبي از معماري نظاميعربي / اسلاميقرون وسطي است. قلعه در فاصله سال هاي 85 - 1184 ميلادي توسط برادر زادة صلاح الدين ايوبي ساخته شد. از آنجا منظره خيره کننده اي از حومه و اطراف عجلون به چشم مي خورد. در يک روز بي غبار مي توان درياي مرده، دره اردن، کرانه باختري و درياچه طبريه را ديد. در شمال عجلون (88 کيلومتري امان) شهرستان شلوغ اربد[38] بهترين نقطه براي شروع ديدار از ام قيس، پلا[39] و مکانهاي ديدني ديگر در شمال اردن ميباشد.
شهر مدرن ام قيس، بخشي از شهر يوناني روميو يکي از شهرهاي دهگانه (دکاپليس) بوده و طبق روايات کتاب مقدس همان شهري است که در آن حضرت عيسي (ع) شيطان را از وجود دو مرد بيرون کشيد. براي ديدن بلنديهاي جولان و درياچه طبريه جايي بهتر از ام قيس با ارتفاع 518 متر بالاتر از سطح دريا نميباشد.امّ قيس يا ديواره امّ قيس هم اكنون در شمال اردن و مشرف به درياچه طبريا و بلنديهاي جولان واقع شده است. اين منطقه از مشهورترين آثار گردشگري در اردن به شمار مي رود و به پله هاي رومي و يوناني خود شهره شده است.
امّ قيس در نزديكي شهر اربد اردن واقع شده و بزرگ ترين شهر منطقه بني كنانه در استان اربد است.
ارتفاع امّ قيس 364 متر بالاتر از سطح دريا قرار گرفته و از شمال به بلندي هاي جولان و نهراليرموك و از جنوب به وادي العرب مي رسد.
بر اساس گزارش هاي موجود از وزارت گردشگري اردن اقدامات براي حفاري و ترميم امّ قيس از سال 930 ميلادي آغاز شده است. در سده اخير در سال 1961 انستيتويي به نام dei پروتستان آلمان به حفاري هاي جديدي در اين منطقه پرداخت و پس از آن در سال هاي 92 – 1991 اقداماتي ديگر براي شناسايي امّ قيس توسط گروه هاي خارجي صورت گرفت.
هم اكنون امّ قيس به آثار مختلفي همچون كليساي بيزانس، پلكان شرقي، بازارها و مخازن، كليساي پازيليكا و موزه امّ قيس تقسيم شده است.
در پايان مي توان سيستم هاي آبرساني، چاه ها و تپه ماهورهاي امّ قيس را كه به جا مانده از قديم است به عنوان ديگر مكان هاي ديدني در اين منطقه قلمداد كرد. (13)
امروز بخش اعظم آمفي تئاتر رومي در ام قيس هنوز برپاست. جايگاه تماشاچيان رو به سوي غرب است. بعد ازساختمان تئاتر به خيابانهاي پر ستون مي رسيم جايي که احتمالا مرکز تجاري شهر بوده است. همچنين نزديک آمفي تئاترِ بازالت مشکي، ستون هايي از يک کليساي قديميمربوط به شهر گادارا[40] ديده مي شود. (104) درواقع ام قيس، شهري است که در محل شهر ويران شده گادارا قرار گرفته است (105) ديده ميشود. در غرب اين خيابان يک آرامگاه بزرگ و حمام عموميوجود دارد. ده کيلومتري به سمت شمال جاده ام قيس به حمام هاي حمّا[41] مي رسيم؛ جايي که هنوز براي جوان سازي و سلامت خود از چشمههاي آب گرمش استفاده ميکنند. اصلي ترين چشمه آب گرم که غني از مواد معدني بوده و دماي 57 درجه سانتي گراد دارد را به صورت يک استخر سرپوشيده درآورده اند.
ام الجمال[42] شهر عجيب سياه رنگي است که در 20 کيلومتري شرق پايتخت مفرق، 87 کيلومتري امان و 10 کيلومتري مرز سوريه واقع شده است. هم اکنون ام الجمال به عنوان واحه سياه شناخته ميشود به دليل وجود سنگ هاي بازالت سياهي که بسياري از خانهها، کليساها، سربازخانهها و قلعههاي اين شهر از آن ساخته شده است. قدمت ام الجمال دقيق مشخص نيست، ولي مورخان معتقدند که اين شهر در اصل توسط نبطيان ساخته شده که در حدود 2000 سال پيش در اين مکان ساکن بودند.
در مناطق شبه استپي در شرق اردن و تپههاي مرکزي ويرانههاي تاريخي متعددي از جمله قلعه ها، دژها، برج ها، حمامها، کاروانسراها و کاخهاي مستحکم به چشم ميخورد. مجموعه اي که با عنوان قلعههاي بيابان يا قصرهاي بيابان شناخته مي شوند. در واقع ادامه زنجيره اي است که از شمال دمشق تا جنوب خرابه هاي مفجر[43] در نزديکي اريحا (يا جريکو) کشيده شده است. در مسير رفتن به امان از طريق ازرق ميتوان بيشترين قصرها و قلعه هاي بياباني را بازديد نمود، (106) قصر الحرانه، قصر الحلابات، حمام الصرح، قصر السل، قصر الطوبه، قصير عمره، قصر القسطل، قصر المشاش، قصر المشتي، قصر الموقر (107)
قصر حلابات[44] در 30 کيلومتري شرق جاده اصلي به سمت ازرق واقع شده است. اين قصر در دوران کاراکالا[45] 217 - 198 ميلادي ساخته شده و در طول قرن هفتم تبديل به صومعه شده و امويان آن را با نقاشي ديواري و حجاري مزين کرده اند. دو کيلومتر بعد از قصر، خرابه هاي مجموعه حمام هايي به نام حمام صرح [46] به چشم ميخورد.
حدود 13 کيلومتري شمال تقاطع ازرق، در بزرگراهي به سمت عراق قلعه بزرگ سياهي به نام قصر ازرق به چشم مي خورد که حالت کنوني آن به قرن 13 ميلادي بازمي گردد. ساخت اوليه آن به سال 300 ميلادي در دوران سلطنت ديوکلتيان[47] بازمي گردد. (108)
جرش که به خاطر معماري روميباستاني اش مشهور است (109) در 48 کيلومتري شمال امان واقع شده، اين شهر يکي از بزرگ ترين مناطق به خوبي حفاظت شده معماري روميخارج از کشور ايتاليا مي باشد. با توجه به ديوارهاي باقيمانده شهر، باستان شناسان قدمت خرابههاي شهرک را به دوره نوسنگي مربوط ميدانند که نشان مي دهد که بيش از 6500 سال است که در اين مکان زندگي جريان دارد. از آنجا که ارتفاع جرش500 متر بوده و ديد عالي بر محيط اطراف و کم ارتفاع خود دارد در طول سال با آب فراواني سيراب ميشود و آب و هواي معتدل دارد. (110)
دير العين ابطا[48]، از جالب ترين آثار باستان شناسي که اخيرا کشف شده در ديرالعين ابطا قرار دارد؛ غاري که حضرت لوط و خانواده اش در پي ويراني سدوم[49] و عموره[50] به آنجا پناه بردند. يک ستون نمکي در ديرالعين ابطا وجود دارد که گفته ميشود همسر لوط است، هنگاميکه برگشت تا نابودي سدوم را ببيند. مسيحيان اوليه در پناهگاه حضرت لوط صومعه اي ساخته بودند که به تازگي کشف شده است.
دير آليا در شمال غور، در امتداد جاده اصلي دره اردن، با فاصله کوتاه در جنوب غربي عجلون و 50 کيلومتري شمال درياي مرده واقع شده است. بر روي تپه دير آليا معبد چشمگيري قرار دارد که قدمت آن به 1500 ق.م بازميگردد. اين محراب تا سال 1200 ق.م، زماني که توسط زمين لرزه يا سپاه فرعون از بين رفت، استفاده ميشد.
در شهر باستاني پلا که در زبان عربي با عنوان طبقات فحل شناخته ميشود، از 5000 ق.م زندگي جريان داشته است. در دوران يونان / روم اين شهر در اوج شکوفايي خود بوده است. در سال 83 ق.م رهبر يهودي حسموني الکساندر يانائوس ، چون شهروندان يهوديت را نپذيرفتند شهر را به کلي نابود کرد. پِلا يکي از شهرهاي کرانه شرقي رود اردن بود که مد نظر يانائوس بود. دولت مملوکان اين شهر را در قرن 13 و 14 اشغال کردند، اما حدود 5 قرن اين شهر متروک ماند. امروزه پِلا توسط تيم باستان شناسي امريکايي و استراليايي حفاري شده است.
قصرکوچک عمره، در فاصله 28 کيلومتري از ازرق واقع شده است. اين قصر سالم ترين بازمانده قلعه بياباني و احتمالا جذاب ترين آنها مي باشد که در زمان خليفه وليد اول (715 - 705 ميلادي) به عنوان حماميمجلل و لوکس ساخته شده است.
قلعه حرّانه، که به خوبي حفظ شده است در 16 کيلومتري غرب قصر عمره و 55 کيلومتري شرق امان واقع شده است. اين مکان براي باستان شناسان به صورت يک معما درآمده است. برخي از کارشناسان اعتقاد دارند که اين مکان يک دژ دفاعي بوده، در حالي که عده اي ديگر اعتقاد دارند کاروانسرايي براي قافله شتران بوده است. نظريه ديگر اين است که مکان امني براي انجام بحثها و مذاکرات دولتي رهبران اموي بوده. اما با وجود ديوارهاي بلند، برجهايي در چهار گوشه و شکل مربعي رومياش يک قلعه دفاعي به نظر مي رسد.
قصر مشتي[51] دقيقاً در جنوب امان واقع شده است که نمونه اي بي نظير از معماري امويان است. اين قلعه مربع ناقصي است که دکوراسيون استادانه و طاق قوسي دارد. داراي ديوارهاي عظيم آجري است که در هر جهت 144متر بوده و حداقل 23 برج گرد در طول اين ديوارها قرار دارند. مورخان بر اين باورند که اين قصر، بزرگ ترين و پرخرج ترين قلعة امويان است که ساخت آن توسط خليفه وليد دوم آغاز شد. اين قصر بين سال هاي 744 - 743 ميلادي ساخته شد، اما هيچ وقت به طور کامل به پايان نرسيد.
قَسطل[52]، از قديمي ترين قصرهاي امويان است که به نحو بسيار خوبي از آن حفاظت و نگه داري شده است. باقيمانده هاي قسطل شامل بخش هايي نظير کاخ مرکزي، حمام، مخزن آب، مسجد، خانههاي کوچک، يک قبرستان، که قديمي ترين قبرستان اردن است و يک سد ميباشد. کاخ مرکزي تزئينات کنده کاري سنگي دارد و دوازده برج نيم دايره تقويت شده براي محافظت از ديوار ديده مي شود. در حياط قصر يک مخزن آب وجود دارد. در شمال قصر مرکزي باقيمانده هاي مسجد ديده ميشود. در يک کيلومتري شرق مجموعه اصلي بازمانده سنگ هاي سد، که براي حفظ آب باران ساخته شده به چشم مي خورد. سد از معدني ساخته شده که سنگ هاي مورد نياز قصر قسطل را تامين ميکرده، اين سد ظرفيتي حدود 2 ميليون مترمکعب دارد. به احتمال زياد اين قصر در اوايل دوران اسلاميتوسط خليفه عبدالملک بن مروان ساخته شده، که به عنوان بنيانگذار ساخت گنبد باشکوه مسجد صخره[53] در اورشليم شناخته ميشود.
يکي از جواهرات کشف نشده اردن، قلعه باستاني و بزرگ مکارئوس[54] واقع در روستاي مکاور[55] مي باشد. گفته مي شود در آنجا، سالومه زيبا براي هيروديس آنتي پاس[56] رقصيد و سر يحيي را به عنوان پاداش از هيروديس خواست. بنابر انجيل متي 12 - 14:9 «پادشاه غمگين بود، اما به خاطر قولي که در برابر تماميميهمانان داده بود که سالومه را به خواسته اش برساند، يحيي را در زندان سر بريدند. سربريده شده را در ظرفي به دختر تقديم کردند و او آن را براي مادرش به هديه برد». اين قلعه بر روي تپه اي به ارتفاع 700 متر در سال 100 ق.م بنا و 70 سال بعد توسط هيروديس گسترش داده شد. بزرگ ترين جاذبه مکارئوس، نمايش پانوراماي خيره کننده اي از حومه اطراف درياي مرده و کرانه باختري مي باشد. در شب هايي که هوا صاف باشد به راحتي مي توانيد چراغ هاي قدس (اورشليم) و اريحا (جريکو) را ببينيد.
چشمه ماعين[57]، با چشم انداز بي نظيرش در60 کيلومتري جنوب و غرب امان واقع شده است. هزاران سال است که مردم بدنهاي خسته و بيمار خود را به آبهاي معدني و شفابخش ميسپارند تا به آرامش برسند. شواهد باستان شناسي نشان ميدهد که در عصر نوسنگي و برنز، مردم کشورهاي ايتاليا، فرانسه و سوئيس در حمامهاي آب گرم، عبادت ميکردند. يونانيان باستان معبدي براي آسکلپيوس[58] خداي طب و شفا در کنار چشمههاي طبيعي بنا نهادند و يک فرقه روميبا هدف کمک رساني به طاعون زدگان حدود 293 ميلادي در اطراف اين چشمهها حضور داشتند. چشمههاي ماعين براي يونانيان شناخته شده بود و مورخ روميجوزفوس[59] از آنها با عنوان آبهاي حرارتي زيبا نام برده است. (111)
کرک[60]، کاخي مهم و متعلق به زمان صلاح الدين است (112) در طول تاريخ با نامهاي متفاوت قيرحرس[61]، قيرموآب[62] و حارسث[63] از آن ياد شده است. کرک براي تمدنهاي مختلف جايگاه باارزشي بوده است. اين شهر در مسير کاروانهاي باستاني موآب بوده و توسط يونانيان و روميان نيز استفاده شده است. در دوره روميان با نام کرک موبا[64] شناخته ميشد. اين شهر پيش از جنگهاي صليبيون در قرن 12 به اوج شکوفايي خود رسيد. گفته شده است که پادشاه صليبيون اورشليم بتوينگ اول[65] اين قلعه را در سال 1132 ميلادي ساخت. جايگاه آن، ميان راه شوباک و اورشليم، کرک را به بخشي از قلعههاي عظيم صليبيون که از عقبه تا ترکيه کشيده ميشد تبديل کرد. کرک پايتخت منطقه صليبي فرا اردن شد، ماليات عبور کاروانها و موادغذايي که در آن منطقه رشد ميکردند، کمک کردند تا شهر اورشليم دوباره رونق بيابد.
پترا، بي شک معروف ترين جاذبه اردن مي باشد که در صخره هاي جنوب درياي مرده واقع شده است. پترا به معني «سنگ» در زبان يوناني احتمالا ديدني ترين شهر باستاني جهان در دنياي مدرن و قطعا پربازديدکننده ترين شهر در اردن و خاورميانه است. پترا پايتخت نبطيان - اعراب ميباشد، کساني که درطول دوران پيش از روميان بر اردن تسلط داشته اند. در اين سرزمين عجايب معابد، مقبرهها و ساختمانهايي است که استادانه از صخرههاي سنگي در کوه حفر کرده اند. مسافران انگليسي و دين بورگن[66] شاعر توضيحاتي در مورد پترا داده اند: «با من همخوان شو، مانند عجايبي که در شرق نهفته است، نيم شهر رز سرخ به قدرت زمان»
البته اين کلمات نميتوانند عمق شکوه و زيبايي پترا را بيان کنند. براي پي بردن به فضاي واقعي اين شهر بي نظير باستاني، بايد در سکوت صبح زود يا اواخر بعد از ظهر از آن بازديد کرد، زماني که صخرههاي ماسه سنگي درخششي سرخ و عظمتي با شکوه دارد.
بسياري از زيبايي هاي پترا به دليل قرار گرفتن آن بر لبة وادي عربه است. تپه هاي ماسه سنگ هاي ناهموار در کنار دره هاي عميق، دليل عدم دسترسي آسان به اين منطقه بوده است. راحت ترين دسترسي به پترا از طريق مسير سيق[67] ميباشد؛ شکافي پيچ در پيچ در صخرهها که عرض آن بين 5 تا 200 متر است. موقعيت عالي حفاظت شده پترا از آنجا ناشي مي شود که صدها ساختمان درون صخره کنده و ساخته شده اند، تنها چند ساختمان مستقل در اين شهر وجود دارد. تا سال 1984، بسياري از اين غارها مسکن اعراب بدوي بود.
نگراني از تخريب بناهاي تاريخي، باعث شد تا دولت - البته به صورت غير قانوني - اعراب را به شهري در مجاورت وادي موسي انتقال دهد. باستان شناسان براين باورند که پترا از پيش از تاريخ سکنه داشته است. دقيقا در شمال شهر در بيضاء باقيمانده هاي 9000 ساله شهري کشف شده است که به عنوان يکي از اولين سکونتگاه ها در خاورميانه از آن ياد مي شود. (113) هم اکنون سازمان عجايب هفت گانه، پترا را به عنوان يکي از نامزدهاي فهرست عجايب هفتگانه جديد قرار داده است. (114)
خليج عقبه، علاوه بر آن که داراي آب و هواي خوشبوي زمستاني و محيط روستايي و يکي از مکانهاي طبيعي جذاب است، داراي ارزش تاريخي نيز هست. در يکي از اکتشافات هيجان انگيز باستان شناسان در عقبه کليسايي يافته اند که گمان مي رود اولين ساختمان بوده که به عنوان کليسا ساخته شده است. گمان مي رود که حتي قديمي تر از کليساي مقدس[68] در اورشليم و کليساي مهد در بيت اللحم باشد که هر دوي آنها در قرن چهارم ميلادي ساخته شده اند.
در حدود 24 کيلومتري جنوب شرقي امان، فلات کوير مرتفع به شکلي غافلگيرانه به مکاني شاداب منتهي ميشود؛ دره اي پوشيده از درخت به نام وادي سير! حدود 10 کيلومتر پس از روستاي وادي سير[69] که توسط چرکس هاي موقرمز بنا نهاده شده، جاده اي است به سمت خرابه هاي قصر عبد[70] (قصر برده ها) و غار باستاني عراق الامير[71] (غار شاهزاده). در افسانههاي محلي چنين آمده است که اين قصر را برده عاشقي به نام طوبيه[72] ساخته است. هنگاميکه سرور طوبيه در سفر بوده، وي اين قصر زيبا را ساخته و نقشهايي از شير، پلنگ و عقاب بر در و ديوار آن حکاکي کرده تا بتواند دل دختر وي را به دست آورد. متاسفانه سرور وي قبل از به اتمام رسيدن قصر بازميگردد و زحمات طوبيه بي پاداش مي ماند. درباره تاريخ دقيق ساخت اين قصر اطلاعات ناچيزي وجود دارد، اما اعتقاد عموميبر اين باور است که در قرن دوم ق.م توسط هورکانوس، رئيس خاندان قدرتمند توبياد[73] و فرماندار آمون ساخته شده است. نام قلعه برده ممکن است به شخص هورکانوس بازگردد، فرمانداري که خود را برده مردمانش ميدانست. به لطف تلاشهاي يک باستان شناس فرانسوي که سه سال براي ترميم نقش و نگارهاي سنگهاي شکسته شده وقت صرف کرد، خرابههاي قصر العبد تا حدي ترميم شده است. وي پس از انجام برش هايي بر روي طرح مقوايي هر سنگ و قطعه، قطعات پازل را در کنار هم چيد و براي مرمت کامل اين بنا، هفت سال وقت گذاشت. نتيجه اثر تاريخي زيبايي است که هنوز هم بخشهايي از آن ناشناخته باقي مانده است. (115)
برخي ديگر از اماکن مذهبي تاريخي بدين شرح است: آرامگاه جعفر پسر ابي طالب، آرامگاه زيد پسر حارثه، آرامگاه عبدالله پسر رواحه، آرامگاه سعد پسر ابي وقاص، آرامگاه ابوعبيده عامر جراح، آرامگاه شرحبيل پسر حسنه، آرامگاه معاذ پسر جبل، آرامگاه ضرار پسر ازور، مقام پيغمبر ايوب، مقام پيغمبر شعيب، مقام پيغمبر يوشع بن نوح، مقام پيغمبرهارون و غار اصحاب کهف (116)