هنر آرژانتین
در بحث «جهان هنر» آرژانتین یکی از کشورهای محوری در منطقه آمریکای لاتین است، در مقایسه با شهرهایی همچون نیویورک، پاریس، کلن و حتی مادرید، یکی از شبکههای منطقهای جهان هنری محسوب میشود. بوئنوسآیرس یکی از بازارهای بزرگ محصولات هنری و یکی از مسیرهای اصلی تردد این محصولات در آمریکای لاتین است، این شهر در واقع بازار اصلی صنایع و کالاهای هنری تولیدی در کشورهای اروگوئه و پاراگوئه و حتی شیلی محسوب میشود بر اساس آمار مجله اخبار هنر(Art News) آمریکا که هر ساله منتشر میشود، در بین ۲۰۰ کلکسیونر هنری برتر جهان، ۵ نفر آرژانتینی دیده میشوند. آماری که در مورد هیچکدام از کشورهای دیگر منطقه وجود ندارد[۱] نکته مهم در این بحث آن است که اگر هنرمندی در استانهای مرکزی میخواهد دیده شود، باید آثار خود را در بوئنوسآیرس عرضه کرده و با انجمنها و کارگاههای تولیدی هنری این شهر مرتبط باشد و در واقع بوئنوسآیرس قلب هنر آرژانتین و آمریکای لاتین است.
فصل حاضر اختصاص به تاریخ هنر و معرفی اجمالی از وضعیت انواع هنر از موسیقی تا تئاتر و سینما و البته نقاشی، مجسمهسازی، معماری و صنایع دستی خواهد داشت.
تاریخ هنر
آرژانتین برخوردار از یک تاریخ غنی هنری قبل از دوران استعمار اسپانیا و بعد از آن دوران میباشد اما آنچه به صورت مکتوب از هنر «آرژانتین» در دست است، از سال ۱۸۵۲ و بعد از دوران دیکتاتوری خوان مانوئل روساس شکل گرفته است.
اولین هنرمندان نقاش آرژانتینی مهاجرانی بودند که بعد از دوران دیکتاتوری روساس به این کشور مهاجرت نموده بودند. در بین این نقاشان میتوان به«رینالدوگیوچی»، «امیلیو کارافا» و «ادواردو سیوری» اشاره نمودکه آنها سبک رئال را که تا به امروز نیز در نقاشی آرژانتینی دیده میشود، به یادگار گذاردند[۲] بعد از سال ۱۹۰۰ رئالیسم و زیباییگرایی(Aestheticism) به عنوان یک روند کلی در هنر نقاشی و مجسمهسازی آرژانتین مورد توجه قرار گرفت. لولا مورا مجسمهسازی بودکه در این دوره به ویژه توجه خاصی بر روی سبکهای فوق داشت. او در واقع به یک متخصص مجسمهساز برای بناهای خاص و تاریخی در این دوره تبدیل گشت. این مجسمهها مورد استقبال دولتهای محلی و خانوادههای ثروتمند قرار گرفت که علاقهمند بودند مجسمههای تاریخی و منحصربفرد برای سردر اماکن مهم دولتی و یا میادین تاریخی و یا سردر منازل و حتی در مقبرههای خانوادگی نصب نمایند[۳]
همین گروه بودند که علاقه به مجسمه و مجسمهسازی را در جامعه آرژانتین گسترش دادند. امروزه بسیاری از این مجسمهها را در گوشه و کنار شهر بوئنوسآیرس و در بالای بسیاری از ساختمانهای بلند مربوط به این دوره میتوان یافت.
امپرسیونیسم
تا قبل از سال ۱۹۰۰ هیچ اثری از این سبک در هنر آرژانتینی دیده نمیشود. این سبک هیچگاه مورد توجه جدی هنرمندان آرژانتینی قرار نگرفت اما به هر حال میتوان نمادهایی از این سبک هنری را در آثار «مارتین مالیارو»، «رومن سیلوا» و «فرناندو فادار» مشاهده نمود.[۴]
مورالیسم؛ نقاشی دیواری
این سبک هنریکه اوایل قرن بیست از مکزیک نشأتگرفت و به سرعت گسترش یافت، در آرژانتین نیز طرفداران خاص خود را به دست آورد و به ویژه نقاشیهای دیواری توسط بنیتو مارتین در آرژانتین مشهور میباشد. این سبک از نقاشی برای نشان دادن زندگی روزمره و شرایط کاری سخت کشاورزان و دهقانان در اماکن مختلف مورد استفاده قرار میگرفت.[۵]
هنر سفالگری
این هنر که به صورتی بسیار ساده و بیتکلف انجام میشد، نشاندهنده زندگی ساده و بیپیرایه مردم روستایی بود. در شرح این هنر گفته شده است که هنرمندان این بخش برای فرار از جنگ و نشان دادن پوچی و بیارزشی آن، سعی در نشان دادن آن به سادهترین وجه ممکن داشتند؛ همچون سادگی زندگی، پاکی کودکی و بیپیرایگی همسایگان قدیمیکه بسیار دوستانه در کنار یکدیگر زندگی میکردند. سابقه این هنر بسیار قدیمی است و در بین بومیان این هنر به عنوان یک صنعت مورد توجه بوده است.[۶]
موسیقی
موسیقی آرژانتین متأثر از موسیقی اروپا و شامل سنتهای موسیقایی کاتولیکی اسپانیا و ایتالیا میباشد. پروتستانهای اروپا در قرن نوزهم، موسیقی خود را به آرژانتین آوردند. در این سبک، موسیقی عبادی و آثار مربوط به بزرگداشت قدیسها و تعطیلات دینی وجود دارد. بسیاری از موسیقیدانهای کلیسا، شیوه نواختن و حتی ساختن سازهای اروپایی را به مردم عادی آموختند. بعضی از مردم بومی، موسیقی و سازها را دارای قدرت مافوق طبیعت و وسیلهای برای ارتباط با نیاکان خود میپنداشتند. شاید به همین دلیل بود که علیرغم نپذیرفتن اعتقادات دینی آمیخته با این موسیقی، به راحتی تن به یادگیری آن دادند.
موسیقی فولکلور
موسیقی عامه فالک آرژانتین به طور استثنایی گسترش یافته است. بیش از یک دوجین رقصهای محلی و یک سبک ملی عامه در دهه ۱۹۳۰ به وجود آمد. در آرژانتین دوره پرون، به طورگسترده «خبر ترانه»ها به عنوان یک نماد اعتراض پخش میشد. به همین دلیل هنرمندان میکوشیدند مخالفتهای خود را نسبت به موضوعات سیاسی از طریق موسیقی ابراز کنند. آتاهوالپا یوپانکویی، بزرگترین موسیقیدان سبک فالک آرژانتین، و مرسدس سوسا شخصیتهایی بودند که نوواکانسیون (خبر ترانهها) را تعریف میکردند و در این فرایند شهرت جهانی یافتند. این سبک در کشور شیلی با استقبال فراوانی مواجه گردید و در دهه ۱۹۷ به موفقیت دست یافت و به نفوذ خود بر کل موسیقی کشورهای آمریکای لاتین ادامه داد.در سراسر آرژانتین، دو نوع موسیقی فولکلور وجود دارد. یکی موسیقی فولکلوری است که مشخصا از میان توده مردم بومی میآید و انواع بیشمار دارد و دیگری موسیقی نژادهای مختلط است که از فرهنگ استعمارگران اسپانیایی و جانشینان آنها سرچشمه میگیرد و غالبا با سنتهای موسیقایی منطقه مربوطه در هم میآمیزد. ترانههای پاپ، موسیقی مذهبی، سازها و جشنوارههایی توسط مهاجران به آرژانتین آورده شدند و با موسیقی نژادهای مختلط که امروزه بسیار محبوب است، در هم آمیختند.
تقسیمبندی دیگری از موسیقی آرژانتین میتواند بر اساس مختصات جغرافیایی باشد. پاتاگونیا، در جنوب آرژانتین، چندان در معرض هجوم استعمارگران نبوده است و احتمالا آب و هوای طاقتفرسای آن هم تأثیر داشته است و در نتیجه موسیقی آن، اصولا موسیقی بومی است که باگذشت قرنها هنوز دستنخورده باقی مانده است. این موسیقی ریشه در رویدادهای روزمره زندگی، از جمله تولد، کودکی، شفای بیماریها و دردها، ازدواج، شکار، گلهداری، چرای احشام، شکرگزاری و مرگ دارد.
در بعضی از نواحی آرژانتین، موسیقی فولکلور در واقع موسیقی بومیان است. مثلا در ناحیه خوخوی در شمال غربی آرژانتین، بعضی از ویژگیهای موسیقی قدیمی اینکاها و یا کچوآ همچنان وجود دارد. در سایر نقاط آرژانتین نیز میتوان تأثیر موسیقی پرو، پاراگوئه و شیلی را احساس کرد.
در ناحیه مرکزی آرژانتین، کوردوبا، دیگر نمیتوان اثری از موسیقی سنتی اصیل آرژانتین را یافت، زیرا مردم بومی تا حد زیادی از این ناحیه رفتهاند.
در منطقه فلات مرکزی کشورکه پامپاس نامیده میشود و شامل بوئنوسآیرس نیز هست، ترانهها غالبا آرام و درونگرایانه هستند. گیتار، آکاردئون آرژانتینی باندونئون و ساز دهنی در موسیقی آرژانتین نقش اصلی را بر عهده دارند. در پامپاس، ترانههای دو صدایی، به صورت بداههخوانی رواج بسیار دارند.
در بخش شمال شرقی آرژانتینکه مزوپوتامیا (بینالنهرین) نامیده میشود.
آرژانتینیها در مراسم مذهبی از سازهایی چون فلوت و طبل استفاده میکنند. در این آیینها رهبر دینی مرد آواز میخواند و زنها به صورت همسرایی، عبارت او را تکرار میکنند. در این منطقه، در سنت مختلط موسیقی مذهبی، سازهای اروپایی از جمله آکاردئون، ویلون، چنگ وگیتار هم جایگاه خاص خود را دارند.
در اغلب مناطق آرژانتین، رقص بخشی از آیینها و سنتهای مردمان بومی را تشکیل میدهد. موسیقی این رقص غالبا با آکاردئون و طبل و گاهی ویلون و چنگ یاگیتار نواخته میشود.
موسیقی حاره
موسیقی «حاره»، ترکیبی از سبکهای کاراییبی، کومبیا(Cumbia) و فالک(Falk) محلی است که به وسیله مهاجران آمریکای جنوبی در بوئنوسآیرس ساخته شده است. این نوع موسیقی بیشتر در ردیف موسیقیهای فولکلوریک نیز قابل دستهبندی است. موسیقی حاره در کنار موسیقی کوارتتو ایالت کوردوبا و موسیقی جامامه کورینتس(llamame) موجب ارتقاء موسیقی عامیانه و شاد طبقه متوسط جامعه به نام «کومبیا ویلرا» شد. یکی دیگر از موسیقیهایی که در اواخر قرن بیستم در آرژانتین، محبوبیت زیادی پیداکرد، موسیقی استوایی، یعنی موسیقی مربوط به جزایر کارائیب است.
موسیقی کلاسیک
نقش و نفوذ مهاجران اروپایی بر تمامی شئون زندگی اجتماعی و شخصی آرژانتین تأثیر گذارده است و از ممزوج شدن فرهنگهای مختلف مهاجران، فرهنگ و سنتهای جدیدی در این کشور به وجود آمده است، به همین شکل، موسیقی کلاسیک اروپا به خوبی در آرژانتین ظاهر شده است. بوئنوسآیرس موطنی است برای تئاتر کولون که شهرت جهانی دارد. موسیقیدانان کلاسیکی همچون مارتا آگریچ، لالو شیفرین، دانیل بارنبویم، ادواردو آلونسو کرسپو و تدوینگران کلاسیکی مانند آلبرتو جیناسترا شهرت جهانی دارند. تمام شهرهای اصلی آرژانتین دارای سالنهای عمده تئاتر و اوپرا و ارکسترهای ایالتی یا شهری هستند.[۷]
سازها و ادوات موسیقی
ساز آرژانتینی-باندونئون(Bandoneon)
باندونشون که باندونیون نیز خوانده میشود، نوعی ساز بادی و در واقع آکاردئون تغییر شکل یافته آرژانتینی است که در این کشور محبوبیت خاصی دارد و از عناصر کلیدی ارکستر تانگو به شمار میرود. مخترع اصلی آن هنریچ باند آلمانی تبار است که این ساز را به منظور استفاده در موسیقی مذهبی و موسیقی عامهپسند روز در مقابل سازی مشابه به نام «کنسرتینا»(concertina) به معنی ارگ دستی، ساخت. سیاحان آلمانی و کارگران فصلی ایتالیایی و مهاجر این ساز را در اواخر قرن ۱۹م با خود به آرژانتین آوردند.[۸]
در آرژانتین باندونئون با سازهای محلی آرژانتین ترکیب شد. باندونئون مانند دیگر انواع آکاردئون با استفاده از دو دست، با باز و بسته کردن بخش ارتجاعی ساز و فشار همزمان یک یا چند دکمه با انگشتان، نواخته میشود. باندونئون به سرعت در بوئنوسآیرس جای خود را باز کرد و به سمبل تانگو تبدیل شد، هرچند این ساز هیچگاه در کشور آرژانتین ساخته نشد.
بر خلاف آکاردیونهای پیانویی، باندونئون کلاویهدار نیست اما در طرفین آن دکمههایی وجود دارد که بیشتر آنها در حالت باز و بسته بودن ساز، نتهای متفاوتی را تولید میکنند. از آنجا که کلیدهای سمت راست و چپ نیز با هم متفاوتند، بنابراین در مجموع چهار حالت مختلف برای کلیدها وجود داردکه برای نواختن این ساز، یادگیری آنها لازم است، به علاوه بر حسب اینکه باندونشون به روش آرژانتینی یا آلمانی کوک شده باشد، در نتهایی که توسط کلیدها تولید میشود تفاوت وجود دارد.[۸]
باندونشون در حال حاضر با تغییر و تحولاتیکه داشته است، در مدلهای مختلفی عرضه میشود. معروفترین مدل باندونئون «رنیلندر» نام داردکه در اواخر قرن بیستم به آرژانتین وارد شد و همچنین «چینتز» که توسط مهاجران لهستانی به کشور وارد شد .[۹]
تصویر ۱۰-۱ تصویری از ساز آرژانتینی باندونئون
باندونشون آرژانتینی یک ساز دو صدایی با ۷۲ دکمه است. هر دکمه در حالت باز یا بسته بودن آکاردیون نت متفاوتی را اجرا میکند.۳۷ دکمه در سمت راست برای نتهای ملودی و ۳۵ دکمه در سمت چپ جهت اجرای نتهای باس قرار گرفته است.[۱۰]
در سال ۱۹۲۵ یک نوازنده آکاردئون ایتالیایی الاصل به نام چارلز پگوریکه ساکن پاریس بود، آکاردئونی طراحی کرد که در آن هر دکمه بدون توجه به حالت باز یا بسته بودن ساز یک نت خاص را اجرا مینمود. این ساز که «کروماتیک» نامیده میشد، در کلیه اجراهای تانگوی کشور فرانسه به کار گرفته میشد. آستور پیازولا در زمره نوازندگان چیرهدست این ساز است که نامش مهر ساز تانگو را بر آکاردیون باندونئون حک کرده است.[۱۰]
آمار تولیدات موسیقایی آرژانتین
بر اساس آمار منتشره (جدول ۱۰-۱) توسط دبیرخانه فرهنگ آرژانتین، در سال ۲۰۰۹، برابر ۱۳،۵۹۱،۶۱۸ عدد لوح فشرده موسیقی منتشر شده که ارزش آن برابر ۳۳ میلیون پزو (هر دلار معادل ۰۹/۴ پزو) بوده است. طبق همین آمار، سالیانه ۱۲۴ عنوان موسیقی در کشور در قالب سیدی، دیویدی و... منتشر میشود که ۱۱۶ عنوان توسط مؤسسههای مستقل و خصوصی انتشار مییابند. در این بین استان بوئنوسآیرس با ۱۰۷ عنوان موسیقی بالاترین رتبه را در اختیار دارد. طبق اعلام دبیرخانه فرهنگی کشور، بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۰ به طور میانگین سالیانه ۴۰ درصد بازار موسیقی کشور در اختیار تولیدات داخلی بوده است. مهمترین واردات موسیقی کشور از آمریکا و کشورهای اسپانیایی زبانگزارش شده است.[۱۱]
جدول شماره ۱.۱۰ میزان و ارزش تولیدات موسیقیایی به فروش رفته ۱۹۹۱۲۰۱۰م
ارزش پزو۳ | کل تعداد به فروش رفته | سال |
۵۸۳۰۰۰۰۰ | ۱۰۵۲۹۰۰۰ | ۱۹۹۱ |
۱۷۹۴۰۰۰۰۰ | ۱۴۱۶۳۰۰۰ | ۱۹۹۵ |
۱۹۸۷۲۵۶۳۳ | ۱۵۰۳۶۹۹۶ | ۲۰۰۰ |
۱۳۲۲۳۷۷۳۴ | ۱۱۱۶۵۱۷۹ | ۲۰۰۱ |
۳۱۴۳۰۹۳۳۰ | ۱۶۱۶۰۶۲۲ | ۲۰۰۵ |
۳۵۴۳۰۹۳۳۰ | ۱۷۲۸۷۹۳۷ | ۲۰۰۶ |
۳۷۶۶۶۹۵۲۷ | ۱۸۱۶۴۹۴۶ | ۲۰۰۷ |
۳۶۴۸۳۷۲۰۸ | ۱۵۹۸۵۶۸۵ | ۲۰۰۸ |
۳۳۳۵۰۵۴۵۷ | ۱۳۵۹۱۶۱۸ | ۲۰۰۹ |
۳۲۰۴۷۳۵۸۸ | ۱۲۱۸۵۳۰۸ | ۲۰۱۰ |
منبع: اتاق تولیدکننده صنایع موسیقیایی آرژانتین CAPIF
مشاهیر هنر موسیقی
کارلوس گاردل
در دسامبر ۱۸۹۰ متولد شد. او آهنگساز، نتنویس، خواننده و بازیگر بود. گاردل شاید بالاترین چهره تأثیرگذار و در واقع قهرمان تانگوی آرژانتین است. وی از سن دو سالگی در آرژانتین زندگی کرد و در سال ۱۹۲۳ تابعیت این کشور را به دست آورد. گاردل در نتیجه سقوط هواپیما در سال ۱۹۳۵ درگذشت. بدون شک گاردل همچنان محبوبترین و مشهورترین موسیقیدان آرژانتینی است که در سرتاسر جهان شناخته شده است.[۱۰] وی فعالیت حرفهای خود را با خواندن و نواختن در رستورانها و جشنهای خصوصی آغاز کرد. شناخته شدن وی بیشتر مدیون ساخت آهنگ تانگو در سال ۱۹۱۷ بود. به سرعت ۱۰ هزار نسخه از این آهنگ در آرژانتین به فروش رفت و در مدت کوتاهی به یکی از معروفترین آهنگهای آمریکای لاتین تبدیل شد. بعد از آن به عنوان یک آهنگساز مشهور تورهای خارجی خود را آغاز کرد و به کشورهای اروگوئه، شیلی، برزیل، پورتوریکو، ونزوئلا، کلمبیا سفر نمود و همچنین در شهرهای پاریس، نیویورک، بارسلونا و مادرید برنامه اجرا نمود. شهرت گاردل به گونهای فراگیر شد که تنها در سه ماهه اول سال ۱۹۲۸ بیش از ۷۰ هزار نسخه از نوارهای وی در پاریس به فروش رسید. در همین ایام که شهرت وی در اوج بود، در چندین فیلم در آمریکا و فرانسه نیز ایفای نقش کرد. مجموعه فعالیتهای گاردل باعث شد که تانگو از یک رقص کابارهای بیارزش به یک سمبل فرهنگی آرژانتین تبدیل شود. نکته جالب آن است که شهرت تانگو از آرژانتین آغاز نشد بلکه از فرانسه و پاریس بود که علاقهمندی به آن افزایش یافت و به ناگاه توجه به آن در آرژانتین نیز فراگیر شد تا اینکه در دهه ۱۹۳۰ پیازولا آن را به اوج رسانید. متأسفانه گاردل و همراهانش در یک حادثه سقوط هواپیما درگذشتند.
در خصوص گاردل نیز این نکته شایان ذکر است که اگرچه گفته میشود وی در تولوز فرانسه در سال ۱۸۹۰ متولد شده و از دو سالگی ساکن آرژانتین بوده است، اما اروگوئهایها نیز مدعی هستند که وی اروگوئهای است.
آستور پیازولا(Piazzolla Astor Pantaleon)
متولد ۱۱ مارس ۱۹۲۱ در بندر ساحلی زیبای ماردل پلاتا است. وی از یک خانواده مهاجر ایتالیایی بود که بیشتر دوران کودکیاش را به همراه خانوادهاش در نیویورک سپری کرد؛ همان مکانیکه در سنین جوانی به موسیقی جاز و موسیقی یوهان سباستیان باخ علاقهمند شد. در سنین نوجوانی نواختن ساز باندنشون را آغاز کرد. در سن سیزده سالگی ملاقاتی با کارلوس گاردل مشهورترین شخصیت موسیقی تانگو داشت. وی از آستور خواست که در تور موسیقی او را همراهیکند. آستور در فیلمی به نام «روزی که مرا میخواستی» نقش یک پسر روزنامهفروش را ایفاکرد. در سال ۱۹۳۷ پیازولا به آرژانتین بازگشت و با گروههای موسیقی از جمله ارکستر آنیبال تروییلو به اجرای برنامه پرداخت. وی بعدها به عنوان بهترین نوازنده باندنئون و رهبر گروه در بوئنوسآیرس مطرح شد.[۱۲]
آرتور روبنشتاین پیانیست معروف که در آن زمان در بوئنوسآیرس زندگی میکرد به پیازولا پیشنهاد کردکه برای آموختن دروس آهنگسازی به آهنگساز آرژانتینی آلبرت جیناسترا مراجعه کند. بنابراین وی شاگرد جیناسترا شد و در سال ۱۹۵۳ در مسابقه آهنگسازی سمفونی بوئنوسآیرس شرکت کرد و موفق به کسب جایزه کمک هزینه تحصیلی در پاریس شد. بدین ترتیب بودکه به شاگردی نادیا بولانژه درآمد. این ستاره موسیقی فرانسوی زندگی پیازولا را در یک روز تغییر داد. معرفی دیدگاه جدید او درباره تانگو که تانگوی نو نامیده میشد، پیازولا را به شخصیتی جنجالی در عرصه موسیقی و سیاست مبدل ساخت. در آرژانتین مردم معتقد بودند:
«در آرژانتین هر چیزی باید تغییر کند...به جز تانگو».
و این نمونهای از مقاومت در برابر او در میهنش بود، با این حال موسیقی او در اروپا و آمریکای شمالی مقبول افتاد. بازنگری او در موسیقی تانگو از طرف گروههای آزادیخواه جامعه آرژانتین مورد ستایش قرار میگرفت. آنها به موازات موسیقی انقلابی پیازولا جامعه را برای انقلاب سیاسی تحریک میکردند.[۱۲]
وی دوران نظام دیکتاتوری آرژانتین و سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳ را در ایتالیا گذراند و بارها برای کارهای مختلف نظیر ضبط موسیقیهایش به آرژانتین بازگشت. پیازولا در سال ۱۹۹۲ فوت کرد. سبک تانگوی جدید پیازولا کاملا متمایز از تانگوی سنتی میباشد و مسائلی چون الحاق المانهای موسیقی جاز، هارمونی گسترش یافته، دیسونانسهای صوتی، کنتر پوآن جسورانه وگسترش بیمحابای فرمهای آهنگسازی، وجوه تمایز کار او از تانگوهای سنتی میباشد.
مرسدس سوسا(Mercedez sosa)
در سال ۱۹۳۵ به دنیا آمد. او سنتهای فولکلوریک موسیقی آرژانتین را همراه با موسیقی فولکلور سراسر آمریکای لاتین روایت میکند. در سال ۱۹۷۸، توسط رژیم نظامی آرژانتین تبعید شد اما پنج سال بعد، به عنوان یک قهرمان ملی، به کشورش بازگشت.[۱۳]
آلبرتو گنیاس ترا
در سال ۱۹۱۶ به دنیا آمد. آهنگسازی را در اوایل قرن بیستم و در سبک ناسیونالیستی که در آرژانتین آن زمان بسیار محبوب بود، شروع کرد. سپس به ساختن قطعات نئوکلاسیک دهه ۱۹۵۰ پرداخت و در دهه ۱۹۶۰، نوعی موسیقی ناموزون و سریالی را تدوین کرد. او را در آرژانتین، آمریکا و اروپا به عنوان یک آهنگساز بزرگ میشناسند. او در سال ۱۹۸۳ درگذشت.
مارتا آرگریچ(Martha Argerich)
نوازنده مشهور پیانو، اهل بوئنوسآیرس، در سال ۱۹۴۱ به دنیا آمد. او در سن ۱۶ سالگی دو جایزه بزرگ بینالمللی در اروپا و بعدها جوایز بیشماری را کسب کرد. شهرت او به دلیل اجرای درخشان آثار شوپن، لیست، بارتوک، پروکفیف و بسیاری از آهنگسازان معروف دنیاست.
تئاتر و هنرهای نمایشی
تاریخچه تئاتر آرژانتین به دوره استعمار برمیگردد. در سال ۱۶۱۰ جوامع مستعمره و تحتالحمایه ریور پلاته برای تشکر از مقدسین حامی سرزمین در سکوهای روبازی که بدین منظور ساخته شده بود، نمایشهای مذهبی برگزار میکردند. بنابراین ریشه تئاتر این سرزمین به مراسم مذهبی برمیگردد. پس از آن اولین نمایشهای غیرمذهبی اختصاص به مسائل سیاسی و مبارزه با استعمار اسپانیا داشت. اولین نمایشنامهنویس آرژانتینی «آنتونیو آرکو»(Antonio Fuentes del Arco) نام دارد. وی نمایشنامهای با نام «لوآ»(Loa) را نوشته و در شهر سانتافه به روی صحنه برد. موضوع اصلی این نمایشنامه در واکنش به تصمیم فیلیپ پنجم در لغو مالیات بر نقل و انتقال چای بود که از درآمدهای اصلی شهر سانتافه محسوب میشد. بنابراین اولین نمایشنامه غیرمذهبی نیز موضوعی سیاسی داشت. اولین ساختمان نمایش آرژانتین در شهر بوئنوسآیرس در سال ۱۷۵۷ ساخته شده است.[۱۴]
تئاتر اوایل قرن نوزده آرژانتین متأثر از جنگهای استقلال این کشور و در نتیجه دگراندیشی سیاسی حاکم است، نمایشنامههایی همچون «دفاع و پیروزی توکومان»(Defensa y triunfo de tocuman) و «منافق سیاسی»(El hipocrite politco) آیینهای از وضعیت سیاسی آن دوره هستند. تئاتر قرن نوزده آرژانتین به تبعیت وضعیت سیاسی کشور، دوره هرج و مرج نامیده میشود. دلیل اصلی این نامگذاری عدم وجود اصول ثابت و یا مکاتب فکری خاصی در این بخش از هنر است.[۱۴] در اوخر این دوره گروههای تئاتر مختلف بومی همچون «تئاتر گائوچو»(Gaucho theater) ظهور و بروز مییابند. در ابتدای قرن بیستم تئاتر آرژانتین نهایتا به محور اصلی خود بازگشته و رشد شتابان خود را آغاز میکند.
بین سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۹۳۰م میلیونها مهاجر از نقاط مختلف جهان به آرژانتین سرازیر شدند. اختلاط زبانها، گویشها و لهجههای مختلف همزمان با نژادها و رنگهای مختلف، افق تازهای برای تئاتر و کارهای نمایشی آرژانتین به وجود آورد. اولین محصول این دوره تئاترهای کمدی بود که برگرفته از وقایع روزمره کشور و برگرفته از برخوردهای گروههای مختلف زبانی و نژادی در داخل آرژانتین بود. این نوع کمدیکه «ساینتی»(Seinete) نامگرفت به سرعت طرفداران زیادی پیداکرد و اولین دوره رونق تئاتر آرژانتین را شکل داد.[۱۵]
دهه ۱۹۶۰ م یکی از پربارترین دورههای تاریخ تئاتر آرژانتین است، در این دوره شکل نوسازی شده رئالیسم[ii] در تئاتر همزمان با توسعه وگسترش «جنبش آوانگارد»(Avant-garde movement)[iii] به عرصه دید مردم گذاشته شد. نمایشنامه «ریکاردو هالاک»(Ricardo Halac) با عنوان «تنهایی برای چهار»(Solitude for four) اولین اثر در عرصه این سبک از رئالیسم در این دوره شناخته میشود. شاید بتوان بزرگترین تفاوت رئالیسم جدید را با گذشته آن در آرژانتین، تأثیرپذیری شگرف آن از سبک رئالیسم آمریکایی و به ویژه در آثار «آرتور میلر»(Arthur Miller) همچنین تأثیرپذیری از تئاتر «چخوف»(Chekhov) و «استانیسلاوسکی»(Stainislavski) دانست.[۱۶] یکی از تفاوتهای اصلی تئاتر آرژانتین در این دهه با این هنر در سایر کشورهای آمریکای لاتین در همین است که تولیدات نمایشی آرژانتین در این دوره مشخصا بر پایه «تئوری برشت»[iv] تولید نشده بود.[۱۷]
در اواسط دهه ۱۹۷۰، صحنه سیاست آرژانتین شاهد بروز کودتا و آغاز دوره دیکتاتوری بود. این وضعیت تأثیری جدی بر همه جنبهها و شئون اجتماعی کشور از جمله تئاتر داشت و هنرمندان نمایشی را ناگزیر به ترک کشور نمود. پایان دوره دیکتاتوری، آغاز دوره جدیدی از تئاتر آرژانتین بود. بازگشت تعدادی از هنرمندان که برای قریب یک دهه در خارج زندگی کرده بودند به عرصه تئاتر، رونق مجددی به صحنههای تئاتر داد. از آن زمان تاکنون تئاتر آرژانتین بدون شک در این عرصه در آمریکای لاتین پیشرو بوده است.
بوئنوسآیرس یکی از بزرگترین مراکز تئاتر آمریکای لاتین و جهان میباشد. علاوه بر این، «تئاتروکولون» یکی از بزرگترین خانههای اپرای جهان، با برنامه ویژهاش تحت عنوان «کایه کورینتس» یا خیابان کورینتس اعتباری ملی و بینالمللی دارد، که مترادف با هنر است. این برنامه «خیابانی که هرگز به خواب نمیرود» نامیده میشود.
بسیاری از شیوههای بزرگ در هنرپیشگی، موسیقی و فیلم آرژانتین از تعدادی از این تئاترها آغاز شدهاست. خانه «تئاتر ژنرال سن مارتین» یکی از معتبرترین نمونهها در کنار خیابان کورینتس میباشد؛ «تئاتر ناسیونال سروانتس» به عنوان یک تئاتر ملی در آرژانتین طراحی شده است. تئاتر مهم دیگر این کشور، «ایندپنسیا» در مندوسا قرار دارد. فلورنسیو سانچز و گریسلداگامبارو از نمایشنامهنویسان معروف آرژانتینی هستند.
تعداد سالنهای تئاتر
در سرتاسر کشور ۲۶۴۱ سالن تئاتر فعالیت میکند که به ازای هر یکصد هزار نفر حدود ۶/۷ سالن است و در کل منطقه آمریکای لاتین آمار مطلوبی محسوب میشود.[۱۸]
جدول شماره۲.۱۰ تعداد سالنهای تئاتر و نسبت جمعیتی
تعداد سالنها به | |||
استان | کل جمعیت | سالنهای تئاتر | ازای هر ۱۰۰ هزار |
نفر | |||
شهر بوئنوسآیرس | ۳۰۳۴۱۶۱ | ۴۳۱ | ۱۴/۲ |
استان بوئنوسآیرس | ۴۸۳۴۰۰۰ | ۶۴۰ | ۱۳/۲ |
توکومان | ۱۴۵۷۳۵۷ | ۱۴۳ | ۹/۸ |
کوردوبا | ۳۳۱۱۲۸۰ | ۲۵۷ | ۷/۸ |
مندوسا | ۱۷۱۱۴۱۶ | ۱۲۰ | ۹۷/۰ |
سانتافه | ۳۲۲۰۸۱۸ | ۱۸۳ | ۵/۷ |
انتره ریوس | ۱۲۴۲۵۴۷ | ۶۶ | ۵/۳ |
سالتا | ۱۲۰۲۷۵۳ | ۳۶ | ۰۳ |
کلان شهر | ۹۹۵۰۰۰۰ | ۲۳۶ | ۲/۴ |
بوئنوسآیرس | |||
کل | ۳۹۳۵۶۳۸۳ | ۲۶۴۱ | ۷/۶ |
منبع: دبیرخانه فرهنگی کشور
بر اساس آمار منتشره توسط انجمن سالنهای تئاتر کشور، در تابستان سال ۲۰۱۲ بیش از ۲۹۰ هزار نفر تماشاگر نمایشهای اجرا شده در سالنهای تئاتر، بودهاند. این آمار به نسبت سال قبل از آن ۹ درصد کاهش نشان میدهد.[۱۹]
سینما
ورود سینما به آرژانتین به قرن نوزدهم برمیگردد. از زمان ورود به این کشور، سینما به صورت پیوسته نقش خود را در عرصه اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی آرژانتین به خوبی ایفا نموده است. بازیگران و کارگردانان سینمای اسپانیا، هنر هفتم این کشور را به یکی از مهمترین سینماهای کشورهای اسپانیولی زبان تبدیل کردهاند. در این سینما، سرمایهگذاری فیلمها از ترکیبی از یارانههای دولتی، استودیوهای فیلم، تهیهکنندگان و اتحادیه تهیهکنندگان و سازندگان فیلم صورت میگیرد.
تاریخچه ورود سینما به کشور
هنری لیپاگ مالک شرکت «عکاسی خانه لیپاک» اولین واردکننده تجهیزات سینماتوگراف فرانسوی به آرژانتین در سال ۱۸۹۶ بود. «ائوجنیو پای»(Eugenio Py) سال بعد از آن با یک دستگاه دوربین گامونت(Gaumont) اولین فیلم تاریخ آرژانتین با نام «پرچم آرژانتین» را ساخت. البته نمایش فیلم از سال ۱۸۹۶ توسط کمپانی لیپاک آغاز شده بود.[۲۰]
اولین فیلم مستند آرژانتین با نام «سفر دکتر کامپوس سایس به بوئنوسآیرس» در سال ۱۹۰۰ ساخته شد. تاریخ و ادبیات آرژانتین موضوعات اصلی ساخت فیلمهای اولیه در آرژانتین بودند. اولین فیلم داستانی آرژانتین نیز بر اساس رمان آمالیا نوشته خوزه مارامول در سال ۱۹۱۴ ساخته شد. در دهه بعد، صنعت سینما کمکم در آرژانتین جای خود را باز کرد و کارگردانان و هنرمندان با ارائه فیلمهای سینمایی شناخته شدند. البته هنوز سینما متعلق به بخش خاصی از جامعه بود.[۲۱]
فیلم «خداحافظ آرژانتین» که در سال ۱۹۳۰ ساخته شد، اولین فیلم ناطق آرژانتین است. در سال ۱۹۳۱ خوزه فریرا فیلم عروسکهای بوئنوسآیرس(munequitas portenas) را ساخت که برای اولین بار سیستم صدای ویتافون در آن استفاده شده بود. وی در حقیقت با این فیلم سایر کارگردانان را ترغیب به ورود به دنیای فیلم ناطق کرد.[۲۲]
در همین سال دو استودیوی مطرح فیلمسازی آرژانتین با نامهای «آرژانتین سونو فیلم» توسط آنخل منتاسی و «لومیتون» با شراکت انریکه سوسانی تأسیس شدند. در اواسط این دهه اولین فیلمهای کمدی آرژانتین نیز ساخته شدند. «مانوئل رومرو» مطرحترین کارگردان این دوره از سینمای آرژانتین است. شاخصه اصلی این دوره علاوه بر ناطق شدن فیلمها، ورود موسیقی به فیلمها بود. در این دهه تعداد فیلمهای تولید شده به شکل آشکاری افزایش یافت.[۲۳]
در اواسط دهه ۱۹۴۰ تعداد فیلمهای تولید شده آرژانتین در یک سال به ۴۲ فیلم میرسید که در نوع خود و در مقایسه با سایر کشورهای جهان و منطقه از جمله برزیل و سایرین، بسیار قابل توجه بود. در این دهه افزایش محبوبیت سینمای ایالات متحده آمریکا، فشارهای کلیسای رومن کاتولیک و بالاخره افزایش سانسورها در دوره ریاست جمهوری پرون، محدودیتهایی در افزایش تولید فیلمهای سینمایی آرژانتین بودند.[۲۴]
در نیمه دوم دهه ۱۹۴۰ در نتیجه ورود فیلمهای آمریکایی و رواج زیرنویس در بازار فیلم آرژانتین، بینندگان فیلمهای داخلی به تدریج کاهش یافت. در سال ۱۹۵۷ مؤسسه ملی سینماتوگرافی آرژانتین با هدف تأمین آموزش نیروهای انسانی و همچنین منابع مالی سینما تأسیس گردید. مشهورترین کارگردانان حال حاضر آرژانتین عبارتند از: فابیان بیلینسکی، خوان خوزه کامپاندا، ماریانو گاستون و الخاندرو دوریا.
تلویزیون در سال ۱۹۵۱ در آرژانتین کار خود را آغاز کرد.کانال 7 تلویزیون آرژانتین در واقع قدیمیترین کانال آمریکای لاتین است. از اواخر دهه ۱۹۵۰، نسل جدیدی از کارگردانان آرژانتینی، فیلمهای تولید شده را به جشنوارههای بینالمللی بردند. اولین موج این کارگردانان «لئوپولدو تورره نیلسون»، «فرناندو آیالا»، «داوید خوزهکوهان» و «سیمون فلدمن» بودند. در همین دوره «فرناندو فینو سولاناس» هم در زمینه سینمای مستند اولین سری از مستندهای سیاسی را در مورد ناآرامیهای اواخر دهه ۶۰ ساخت[۲۵] آرژانتین یکی از تولیدکنندگان اولیه نقاشی متحرک در جهان میباشد. اولین فیلمهای انیمیشن جهان که در آرژانتین ساخته و عرضه شد، توسط انیماتوری به نام کوییرینو کریستیانی بود.
پس از بازگشت دموکراسی به کشور، صنعت سینمای آرژانتینی مجددا شروع به رشد کرد. در دهه ۱۹۹۰ رشد تولید فیلم بلند آرژانتین ادامه یافت و به رکورد ۶۵ فیلم در سال رسید.
در سالهای اخیر فیلمهای بیشتری از این کشور شهرت جهانی یافتهاند، همچون «داستان رسمی»(La Historia oficial)، «نه ملکه»(Nueve Reinas)، «مرد مواجه با جنوب شرق»، «پسر عروس»، «خاطرات موتورسیکلت»(Diarios de Motorcicleta)، یا «روشناییهای ال فیوگو»(Luces del Fuego) و بالاخره فیلم «راز چشمهایش»(El Misterio de sus ojos) که در سال ۲۰۰۹ ساخته شد و موفق به دریافت جایزه آکادمی اسکار به عنوان بهترین فیلم خارجی شد.
این فیلم در مهمترین جشنواره آرژانتین نیز بیشترین جایزهها را بدست آورد و در نهایت جایزه بهترین فیلم خارجی اسپانیایی زبان فستیوال گویا در اسپانیا را نیز از آن خود نمود.
بر اساس آمار وزارت فرهنگ آرژانتین، در طول ده سال گذشته به طور متوسط سالیانه حدود ۸۰ فیلم بلند سینمایی در این کشور تولید شده است، این در حالی است که در سال ۲۰۱۰ در کل کشور تعداد ۱۳۸ فیلم بلند سینمایی تولید شده است. در همین مدت ۳۸،۲۴۵،۷۷۵ نفر فیلمهای اکران شده در سینماها را تماشا کردهاند. تا پایان سال ۲۰۱۰ بیش از ۲۵۰۰ فیلم در آرژانتین تولید شده بوده است.[۱۸]
شهر ماردل پلاتای آرژانتین و جشنواره فیلم معروف ماردل پلاتا اکنون بعد از چندین دهه معروفیت جهانی دارد. در حالیکه بوئنوسآیرس دارای جشنواره بینالمللی سینمای مستقل میباشد. نسبت سالنهای نمایش به ازای هر فرد در این کشور یکی از بالاترین نسبتها در آمریکای لاتین میباشد و نمایش فیلم به ازای هر فرد در آن بالاترین میزان در این منطقه از جهان میباشد. بر اساس آمار وزارت فرهنگ آرژانتین، در حال حاضر ۴۱۸ سینما در آرژانتین فعال میباشند که همگی در اختیار بخش خصوصی است.[۱۸] آرژانتین همچنین بالاترین میزان تماشای فیلم در این منطقه را به خود اختصاص داده است. نسل جدید کارگردانان آرژانتینی توجه منتقدان سراسر جهان را به خود جلب کردهاند.
نقاشی و مجسمهسازی
شاید یکی از مرموزترین شخصیتهای فرهنگ آرژانتین، اسکار آگوستین الساندرو شولتز سولاری، «آکا» زول سولار، است که سبک آبرنگ و نقاشی غیرمتعارف آن در رسانهها افراد بیشماری را در موزههای سراسر دنیا به خود جلب نمود. او همچنین دو زبان تصویری را اختراع کرد. آثار سفیدبرفی لوپز در سبک هنر ناشیانه، امیلیو پتوروتی کوبیست، آنتونیو برنی در سبک نوی مجازی، و همچنین فرناندو فادر و گولیرمو کوییتکا در سطح جهانی مورد تقدیر قرار گرفتهاند.
بنیتو کوئنکوئلا مارتین، یکی از بزرگترین نقاشان آرژانتینی است که در قرن بیستم زندگی کرده و نه تنها در آرژانتین که در اروپا شناخته شده است. وی یک نقاش «نمای نزدیک» شمرده میشود.آثار هنری و سبک نقاشیهای مارتین، کاملا متأثر از فضای کارگری و فقیریست که وی در آن رشد کرده و بزرگ شده است. منطقه کارگرنشین (لابوکا) بوئنوسآیرس که او در آن متولد و سالهای متمادی از عمر خود را آنجا سپری کرده، الهامبخش اکثر آثار مارتین است.
معماری
معماری آرژانتین با دوران استعمار اسپانیا آغاز شده است. هرچند در قرن هجدهم شهرهای کوردوبا، سالتا، مندوسا و بوئنوسآیرس به اوج شکوه و جلال خود رسیدند اما مهمترین بناهای تاریخی آرژانتین متعلق به دوره استعمار اسپانیاست. بنابراین میتوان با قاطعیت اظهار داشت که معماری آرژانتین متأثر و مرهون معماری اسپانیا میباشد.
علاوه بر آن سبکهای معماری ایتالیایی و فرانسوی نیز در معماری این کشور جایگاه ویژهای دارند. سبک معماری ایتالیایی به ویژه توسط افرادی همچون اندره بلاسنکی(Andre Blanqui) و آنتونیو ماسلا(Antonio Masella) در کلیساهای سان ایگناسیو(San Ignacio) و نوئسترا سینیورا پیلار(Nuestra senora Pilar) و در کلیسای جامع به خوبی نمایان است. قابل ذکر است که افزایش نفوذ معماری فرانسه به اوایل قرن ۲۱ برمیگردد. در این دوره معماری نئوکلاسیک فرانسه در آرژانتین با استقبال مواجه میشودکه نمونه آن را میتوان در ساختمان بانک مرکزی کشور مشاهده نمود. در همین قرن مهندسین آرژانتین، معماری وارداتی ایتالیایی، فرانسوی و اسپانیایی را تلفیق و آن را غنا بخشیده و سبکهای تلفیقی زیبایی را خلق نمودند.
هنرهای دستی
اگرچه در آمریکای لاتین ساخت صنایع دستی با وسایل گوناگون از چوب و چرم تا پلاستیک، آهن، استخوان، شاخ و سمگاو مرسوم است اما کشور آرژانتین به ویژه در بخش جنوبی این قاره به خاطر صنایع دستی ویژهاش بسیار مشهور بوده است. مهمترین صنایع دستی کشور مربوط به بومیان ماپوچه میباشد. این بومیان در طیف وسیعی از انواع صنایع دستی به ویژه بافتنیها شناخته شده هستند.
بیشترین صنایع دستی آرژانتین به صورت سنتی و قدیمی با استفاده از چرمگاو، پشم و چوب بوده است. امروزه نیز صنایع دستی به عنوان هنر زنان خانواده به ویژه در مناطق مرکزی کشور، روستاها و بالاخص در بخشی که بومیان بیشتری ساکن هستند، بسیار رایج است، به همین دلیل شنبهبازارهای زیادی در سرتاسر کشور برپا میشود که مهمترین کالای عرضه شده در این بازارها، صنایع دستی است.
نیز نگاه کنید به
پاورقی
[i] «Art World» اصطلاحی است که اولین بار در سال ۱۹۸۲م به کار گرفته شد و اشاره دارد به یک گروه از هنرمندان که در طراحی، تولید، ارتقاء انتقاد، و فروش یک محصول هنری همکاری دارند. به عبارت بهتر به شبکه تولید، توزیع و فروش یک محصول هنری گفته میشود.
[ii] رئالیسم، نهضتی هنری است که از اواسط قرن نوزدهم میلادی در اعتراض به مکتب رمانتیک، در فرانسه، انگلستان و آمریکا پدید آمد. در آثار پیروان این مکتب، موضوعاتی از زندگی کارگران، پیشهوران، مردم ستمدیده و انسانهای طبقات پایین جامعه مطرح شد. هنرمندان رئالیست، واقعیت را نه در تخیل هنرمند، که در نفس حوادث دیدند و به این دلیل در آثارشان، حوادث، سیر طبیعی خود را بدون اراده و دخالت هنرمند، طی میکنند و قلم وی را در پی خود میکشند.
[iii] آوانگارد به معنی طلایهدار و پیشرو میباشد و در عرصه هنر به هنرمندانی گفته میشود که در یک دوره معین، پیشروترین اسلوبها یا مضامین را در آثارشان استفاده کردهاند و اغلب بانی جنبشهای نو بودهاند. دهه ۱۹۶۰ دهه شکوفایی تئاتر آوانگارد در فرانسه نیز میباشد.
[iv] برتولت برشت، نظریهپرداز تئاتر و یکی از مهمترین و مطرحترین هنرمندان نمایش است که بر تئاتر و نیز بر شعر جهان تأثیری قاطع نهاد. او بر شیوه تئاتری خودکه هدف آن نشان دادن واقعیت به تماشاگر، واداشتن او به بازشناسی واقعیت، پی بردن به وحشتناک بودن آن و مصمم شدنش به تغییر آن بود، نام «تئاتر حماسی» نهاد. برشت درباره تئاتر حماسی میگوید که در این تئاتر، نویسنده به جای برانگیختن احساسات تماشاگر و سوء استفاده از هیجانات او برای سوق دادنش به هر سمت و سویی که میخواهد، اندیشه وی را برمیانگیزد و چنان میکند که او در آرامشی احساسی و بر پایه معیارهای عقلی، نتیجهای متناسب با ادراک خود از نمایش بگیرد.
کتابشناسی
- ↑ Schneider, Arnd (2006). Appropriation as Practice, Art and Identity in Argentina. US: Palgrave Macmillan. P36.
- ↑ Anaya (1997). P18.
- ↑ ibid. 21.
- ↑ ibid. 45.
- ↑ ibid. 68.
- ↑ Academia Nacional de Bellas Artes (1988). p64
- ↑ University of Texas Press (2004). P157.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ Link & McCarthy (2004). P84.
- ↑ Ibid. P85.
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ برگرفته از https://www.argentinatango.com
- ↑ برگرفته از https://www.sinca.cultura.gov.ar
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ برگرفته از https://www.piazzolla.org
- ↑ برگرفته از https://www.mercedessosa.com.ar
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ Cortes, Eladio. Mirta ,Barrea-marlys (2003). Encyclopedia of Latina Amrican Theater. US.Greenwood Publishing group. P2.
- ↑ Cortes, Eladio. Mirta ,Barrea-marlys (2003). Encyclopedia of Latina Amrican Theater. US.Greenwood Publishing group. P4.
- ↑ ibid. p6.
- ↑ Cortes, Eladio. Mirta ,Barrea-marlys (2003). Encyclopedia of Latina Amrican Theater. US.Greenwood Publishing group. P7.
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ ۱۸٫۲ برگرفته از https://www.sinca.cultura.gov.ar
- ↑ برگرفته از https://www.teatrosargentinos.blogspot.fr
- ↑ Couselo, Jorge Miguel (1984). Historia del Cine Argentino. Lectorum Pubns. P12.
- ↑ Couselo, Jorge Miguel (1984). Historia del Cine Argentino. Lectorum Pubns. P14.
- ↑ Faicov (2006). P67.[X]
- ↑ Ibid. P68.
- ↑ Couselo, Jorge Miguel (1984). Historia del Cine Argentino. Lectorum Pubns. P53.
- ↑ Ibid. P54.