نظام فرهنگی اردن
5-1 مديريت فرهنگي كشور
مديريت فرهنگي كشور در سال 1966 برعهده وزارت فرهنگ و جوانان گذاشته شد؛ شكل گيري اين وزارت خانه مرهون به هم پيوستن بخش فرهنگ و هنر، مديريت كتابخانه ها و آرشيوهاي ملي و سازمان رفاه جوانان بود. هر يک از بخشهاي ادغام شده مديريت بخشي از امور فرهنگي را برعهده دارند.
بخش فرهنگ و هنر؛ به منظور پيگيري تمام جوانب امور فرهنگي و هنري در اردن و همچنين حمايت از فعاليتهاي نويسندگان و هنرمندان پايه گذاري شده است. در اين بخش به انتشار كتابهاي نوشته يا ترجمه شده توسط نويسندگان اردني پرداخته ميشود. قبل از الحاق اين بخش به وزارت فرهنگ و هنر، 28 عنوان كتاب كه 7/5 درصد كل مطالب منتشر شده در تمام زمينههاست در اين بخش در طي 10 سال منتشر شدند.
اساسنامه مديريت كتابخانه ها و آرشيوهاي ملي به منظور تأسيس و اداره كتابخانه ها و آرشيوهاي ملي و الحاق آن به وزارت فرهنگ و جوانان در سال 1977 شكل گرفت. طبق اين اساسنامه كار ادبي هر نوع نوشته (كتابها، روزنامهها و ...) را شامل ميشود. از مسئوليتهاي اين بخش مي توان به تأسيس و ارتقاء كتابخانه ملي و تأسيس بخش اسناد و مدارك و آرشيو اشاره كرد.
سازمان رفاه جوانان: از 16 اكتبر 1966 فعاليت دارد. هدف اين سازمان كه به طور مستقيم به جوانان مي پردازد، فراهم كردن فضاي مناسب براي شكوفايي استعدادها، شايستگيها و مهارتهاي آنها و همچنين توانمند سازي آنها به منظور بهرهوري از زمان خود با فعاليت در اجتماع و پيشرفتهاي اقتصادي و فرهنگي است. اين سازمان تا كنون 25 مركز در سرتاسر اردن تاسيس كرده است كه در هر يك فعاليتهاي متنوعي انجام ميشود.
وزارت فرهنگ اردن به عنوان يك وزارتخانه مستقل از سال 1988 ميلادي به عنوان وزارت فرهنگ و ميراث ملي آغاز به كار كرد. پيش از تشكيل وزارت فرهنگ مستقل، اين وزارتخانه با وزارت اطلاع رساني، گردشگري و جوانان ادغام شده بود. (1)
وظايف وزارت فرهنگ به اين شرح تعريف شد:
1. معرفي تمدن عربي اسلامي اردن، انتشار و اشاعه نقش اردن در تكميل تمدن و فراهم آوري فرصت براي ادغام با تمدنهاي بشري ديگر.
2. معرفي جنبش فرهنگي اردن از طريق نشر و ترجمه كتاب، برگزاري همايشها، كنفرانسها، جشنوارهها و نمايشگاههاي مرتبط با اين دو
3. تقويت ابداع فرهنگي و حمايت از طرحهاي مردمي براي پيشرفت فرهنگ عامه
4. تحكيم مفهوم دموكراسي همچون پاي بندي به حقوق بشر، آزادي بيان شهروندان و ابراز آزادانه انديشه همان گونه كه در قانون اساسي آمده است.
5. توجه و اهتمام به زبان فصيح عربي و به كارگيري آن در زمينههاي مختلف
6. نهادينه سازي فرهنگ ملي از طريق بازگشت به ميراث اردن در زمينههاي ادبيات، هنر و علوم و انتشار آن در وسعتي گسترده
7. گراميداشت ادبا، هنرمندان و نويسندگان از طريق حمايت مادي و معنوي از آنها و تشويق افراد تازه كار در اين زمينهها
8. ايجاد مراكز و موزههاي فرهنگي، هنري و مردمي
9. حمايت از حركت تاليف، ترجمه، نشر و توزيع كتاب
10. حمايت از كتابخانههاي عمومي، جمع آوري، نگهداري، رده بندي و فهرست بندي اسناد ملي
11. حمايت همه جانبه از فعاليتهاي فرهنگي و هنري اتحاديهها، انجمنها و سنديكاهاي مختلف.
اولين قانون فرهنگي از سوي وزارت فرهنگ اردن در تاريخ 26/11/1988 م به نام نظام نشر فرهنگ و ميراث فرهنگ ملي به همراه جوايز تشويقي براي روي آوردن به اين قانون تصويب شد. (2)
سازمانها و ادارت زيرمجموعه وزارت فرهنگ شامل مديريت فرهنگ و هنر، مديريت کتابخانهها و اسناد ملي و مؤسسه امور جوانان میباشد. مديريت فرهنگ و هنر خود شامل اداره فرهنگي، مؤسسه موسيقي، اداره فيلم، اداره هنرهاي مردمي، اداره فولکور، و اداره هنرهاي تجسمي است.
5-2 نهادها و سازمانهاي فرهنگي دولتي و غير دولتي
به طور کلي مؤسسات فرهنگي اردن در انواع ذيل خلاصه ميشوند:
1.مؤسسات فرهنگي رسمي
2.مؤسسات فرهنگي غيررسمي
3.مؤسسات فکري (3)
5-2-1 مؤسسات فرهنگي رسمي
• وزارت فرهنگ چنان که آمد اولين بار در سال 1988 به منظور شناساندن تمدن عربي اسلامي، احياء ميراث قوميدر علوم و فنون و آداب، توجه به هنرمندان و نويسندگان و اديبان و تشويق آنان، ايجاد مراکز فرهنگي و هنري و نظارت بر آنها، حمايت از حرکت نشر و تاليف، ايجاد موزههاي تاريخي و مردميو باستان شناسي، ايجاد کتابخانه و نظارت بر آنان و... تأسيس شد.(4)
اين وزارت خانه تلاش زيادي در جهت نشر کتاب و مجلات و اجراي نمايشها، ايجاد کتابخانههاي تخصصي، حمايت از نويسندگان و اديبان، شرکت در سمينارها و همايشهاي مختلف، توجه به ميراث فرهنگي، حمايت از انجمنها و مؤسسات فرهنگي و مراکز و اتحاديهها به عمل آورده است.(5)
• وزارت آموزش و پرورش: کشور اردن در ابتداي تأسيس امارت شرقي (1921)، شاهد جنبش بزرگي در زمينه آموزش بود و برنامههاي بسياري در زمينه آموزش، تأسيس مدارس ابتدايي و دبيرستان اجرا کرد ولي وزارت آموزش و پرورش اين کشور، در سال 1940 تأسيس شد. (6)
اين وزارت خانه در مناسبتهاي مختلف ملي و ديني در راه اندازي برنامههاي فرهنگي و تفريحي شرکت و جشنوارهها و جشنهاي جمعي برپا ميکند. مدارس در اين برنامه مشارکت فعالي دارند. در زمان اتمام تحصيلات دانشجويان نيز جشن فارغ التحصيلي برپا ميکند.(7) براي توضيحات بيشتر به فصل مربوطه مراجعه شود.
• وزارت آموزش عالي: قانون آموزش عالي اردن در سال 1985 به تصويب رسيد. اين وزارت خانه کليه اختيارات مربوط به دانشگاهها و مؤسسات آموزشي را در اختيار دارد. (8)
اهداف اين وزارتخانه عبارت است از ساختن هموطنان مومن، داراي روحيه مسئوليت پذيري، دنبال کننده مسائل انساني و ارزشها و توسعه آنها، عالم به علوم و مهارتها و معارف و نيز تربيت افراد متخصص، ايجاد مشارکت و همکاري بين مؤسسات آموزش عالي و ساير مؤسسات و... .(9)
اين وزارتخانه سعي در گسترش به كارگيري زبان عربي، تأليف و ترجمه بر اساس آن، يادگيري حداقل يک زبان خارجي براي آگاهي از دستاوردهاي ساير کشورها، امضاي توافقنامههاي مختلف در زمينه آموزش عالي، تبادل معلومات به ويژه با کشورهاي عربي و ساير کشورها، شركت در همايشهاي ملي و بين المللي مربوط به آموزش عالي، ارسال نمايندگان، پذيرش نمايندگان خارجي، و آماده سازي و اجراي پروژههای مرتبط دارد.(10)
• وزارت گردشگري و آثار باستاني: اداره گردشگري در سال 1953 با هدف توسعه اماکن سياحتي و تنظيم فعاليتهاي گردشگري تأسيس شد. در ابتداي تأسيس، بخشي از وزارت اقتصاد و صنعت و تجارت به شمار ميرفت که در سال 1960 به صورت يک اداره مستقل شروع به فعاليت نمود و در سال 1967 به وزارتخانه تبديل شد. در ابتدا، اداره باستان شناسي نيز بخشي از آن بود، اما به تدريج جدا شد. (11)
گردشگري نقش مهمي را در توسعه اقتصادي از طريق سهم بالاي آن در درآمد ملي اردن ايفا ميکند. در سال 1990 ميزان اين درآمد به حدود 7/116 ميليون دينار رسيد. اين وزارتخانه، اماکن تفريحي و گردشگري بسياري را در مناطق مختلف اردن به ويژه در عجلون و جبل نيبو ايجاد کرده است؛ از جمله مدرسه ميناکاري که با هزينه 300 هزار دينار تأسيس شده است و منزل ملک عبدالله در شهر معان که با نوسازي، به يک موزه تاريخي براي علاقهمندان تبديل شده است.(12)
• اداره آثار باستاني: قانون تأسيس اداره باستان شناسي در جهت حفظ آثار باستاني، در سال 1923 صادر شد و در سال 1925 با حفظ و نگهداري اين آثار در جرش و در قلعه اسلامي در کرک آغاز شد.
در سال 1936 «لانکسترهاردنگ» به سمت مفتش آثار باستاني بخش شرقي اردن منصوب گشت و در سال 1948 مسئوليت منطقه وسيعي از فلسطين نيز به وي واگذار شد. وي توانست بخش زيادي از آثار باستاني بخش شرقي اردن را کشف کند و به ضبط و تصوير برساند. در سال 1951 موزه اي در قلعه براي نشان دادن آثار عصر سنگ تا عصر اسلامي افتتاح شد. (13)
• وزارت تبليغات و رسانههاي اردن در سال 1964 تأسيس شد. در ابتدا، نام آن وزارت فرهنگ و تبليغات بود برطبق قانون سال 1978 سازمانهاي تلويزيون، راديو، اداره چاپ و نشر، خبرگزاري اردن تحت نظارت آن فعاليت ميکردند.
اهداف اين وزارت خانه عبارت است از:
- برنامه ريزي و آگاه سازي فکري در کشور و ترسيم سياستهاي عموميادارات و مؤسسات رسميتبليغاتي و نظارت بر آنها
- تنظيم فعاليتهاي تبليغاتي و فکري مؤسسات تحت نظارت خود بر اساس ايمان به خداوند و حقیقت گويي و تأکيد بر ارزشهاي اخلاقي
-ايجاد حس وطن دوستي و افتخار به آن و تأکيد بر ارزشهايي چون عدالت و مساوات و.... (14)
اداره چاپ و نشر: قانون چاپ و نشر در سال 1993 صادر شد، و ماده 3 آن تأکيد دارد که کليه مطبوعات اردني داراي آزادي هستند.(15) اداره چاپ و نشر، قديميترين اداره وزارت تبليغات و رسانهها محسوب ميشود. اين اداره، در سال 1946 در زمان استقلال کشور اردن تأسيس شد.(16) وظايف اين اداره عبارتاند از: حفظ و نگهداري و مرمت آثار باستاني با روشهاي علميو هنري، جلوگيري از نابودي آنها، ثبت آنها، نشر فرهنگ آثار باستاني، تأسيس مؤسسات و موزهها در شهرهاي مختلف و شناساندن اهميت اين آثار. (17)
• وزارت جوانان کار خود را از سال 1966 آغاز نمود و هدف آن توجه به جوانان و امور آنها، ايجاد روح مسئوليت و ساختن جوانان مؤمن و نيرومند بود. (18) وزارت جوانان تاکنون سلسله برنامههاي فرهنگي، کنفرانسها و نمايشهاي زيادي براي جوانان برگزار کرده و کتابها و مجلات بسياري زيادي به چاپ رسانده و برنامههاي متنوعي براي جوانان اردني که در 22 کشور خارجي تحصيل ميکنند فراهم ديده است. (19)
• وزارت اوقاف و امور و مقدسات اسلامي: از زمان تأسيس امارت شرقي اردن، توجه و اهتمام زيادي به اوقاف اسلاميمعطوف شد. در اين راستا قانون تأسيس وزارت اوقاف اسلامي در سال 1280هجري قمري صادر شد.
اهداف اين وزارتخانه عبارتاند از:
- محافظت از مساجد و اموال اوقاف و حفظ و ترميم آنها
- توجه به توسعه مساجد براي اداي رسالت اسلامي آن
- پرورش روحيه فداکاري و جهاد و ايثار در ميان مردم
- پرورش اخلاق اسلامي
حمايت از فعاليتهاي اسلامي، آموزش ديني، ايجاد مؤسسات، مراکز ديني، مدارس حفظ قرآن، محافظت از ميراث اسلامي و نشر فرهنگ اسلامي. (20)
اين وزارت خانه فعاليتها و اهداف خود را از طرق زير پيگيري ميکند:
-تهيه کادر مجرب متشکل از خطيبان، مدرسين و معلمين و واعظان
-ايجاد مراکز مرتبط در جامعه
-دارالقرآنها و دبيرستانهاي تخصصي و مراکز فرهنگي اسلامي
-شناساندن تمدن اسلامي
-تقويت زبان عربي و... (21)
اين وزارتخانه در هر مسجد يک کتابخانه مخصوص فرهنگ اسلاميو دارالقرآن داير و مجله مخصوص «هدي الاسلام» را در جهت اهداف خود منتشر کرده است. (22) و داراي دو چاپخانه در شهرهاي قدس و عمان است، که در آنها قرآن، مجله، تقويم سالانه، آموزشهاي حج و کتابهاي مدرسه به چاپ ميرسد. (23)
حفظ و مراقبت و ترميم «مسجد الاقصي» و قبه «الصخرة المشرفــة» بر عهده وزارت اوقاف اردن است که براي ترميم اين قبه حدود ده ميليون دينار هزينه شده است.(24)
5-2-2 مؤسسات فرهنگي غير رسمي:
مؤسسات فرهنگي غير رسميعمدتاً انجمنهاي فرهنگي فعال در اردن ميباشند که از زمان برپايي دولت پادشاهي اردن آغاز به کار کرده اند که بيشتر آنها در شهرهاي بزرگ قرار دارند؛ مهم ترين اين انجمنها، انجمن اميرعبدالله است که گروهي از اديبان و شاعران سوريه، عراق، لبنان و اردن در آن فعاليت ميکنند. (25)
از ديگر انجمنهاي فرهنگي اردن ميتوان بدين شرح نام برد؛ انجمن «هومنتمن» در عمان تأسیس در سال 1946، انجمن «الشباب الرياضي» در سال 1946، انجمن «الاهلي» در سال 1944، انجمن «الجزيرة» در سال 1947، انجمن «الجيل الجديد» در سال 1950، انجمن «خريجي الجامعــة الاميرکيــة»، انجمن «الاسرة البيضاء»، انجمن « الشابات المسيحيات»؛ بيشتر اين انجمنها در دو شهر سلط و اربد مستقرند. (26)
علاوه بر این انجمنها مؤسسات فرهنگي غيررسمي ديگري نيز در اردن وجود دارد كه اهم آنها عبارتاند از:
• گروه کتابخانههاي اردن كه در سال 1965 تأسيس شد. اهداف آن شامل تأسيس کتابخانههاي مختلف و مراکزثبت و آرشيو، توسعه خدمات و امکانات کتابخانهها و بهبود فضاهاي کتابخانهها و... است.
• انجمن نويسندگان اردني که مؤسسه اي فرهنگي و مردمي به شمار مي رود و داراي نظام مستقل ویژهاي است. اين مؤسسه براي اولين بار به عنوان انجمنی عادي، در سال 1966 ميلادي در عمان پايتخت اردن به ثبت رسيد و از آن زمان تا كنون دوبار در سالهاي 1971م و 1974م قانون اين مؤسسه تعديل و اصلاح شده است. اولين نشست اين انجمن به صورت رسمي در سال 1974م در باشگاه فارغ التحصيلان دانشگاه اردن برگزار شد كه در آن نماينده اي از سوي وزارت كشور حضور داشت و با يک دقيقه سكوت به احترام محمود سيف الدين الايراني يكي از اعضاي كميته مؤسسان اين انجمن همراه شد.
از اعضاي كميته موسسان انجمن نويسندگان اردني مي توان افراد سرشناسي همچون دكتر محمود السمرة، دكتر عبدالرحمن ياغي، دكترهاني العمد، دكتر فواز طوقان، روكس العزيزي، سالم النحاس و مرحوم محمود سيف الدين الايراني را نام برد. اين انجمن با هدف توسعه حرکت فکري و ادبي در اردن، شناساندن اديبان و نويسندگان مناطق اشغالي و دفاع از حقوق آنان، تشويق طرحها و تحقيقات در زمينههاي ادبياتي و فکري، صدور و چاپ مطبوعات ادبي، تحکيم روابط بين اديبان و... به وجود آمد.(27) از مواد اساسنامه انجمن نويسندگان اردني مي توان به گزينههاي زير اشاره كرد:
1. فعال سازي حركت فكري و ادبي اردن از طريق گسترش آن و تلاش براي افزايش تعداد خوانندگان اردني و ايجاد ساختاري فرهنگي و فكري در نزد مردم اين كشور
2. فراهم آوري شرايط مناسب براي رشد و تحول مبدعانه نويسندگان عربي در زمينههاي آفرينش و بيان انديشه در فضاي آزاد همگاني
3. الهامگيري از جوانب انساني و ملي موجود در ميراث ملي و ادبي مردم اردن و قرار دادن آن در جريان ادبيات جهاني
4. صدور مطبوعات و نشريات ادبي كه تريبوني براي نويسنده اردني و انتشار آثارش به شمار ميرود.
5. تلاش براي تأمين سطح زندگي مناسب براي نويسندگان اردني، تا بتوانند در شرايط ثبات مادي و معنوي آثار درخشاني را خلق و ماندگار کنند.
تعداد اعضاي انجمن نويسندگان اردني را بيش از هزار تن مي توان برشمرد كه در كميسيونهاي شعر، داستان و رمان، نقد ادبي، درام، ادبيات كودكان، ميراث ملي و كتابخانه مشغول به كار هستند.
دهه هشتاد شاهد تحولات بزرگي در زمينه مؤسسات فرهنگي بود و انجمنها و مؤسسات زيادي در زمينههاي فرهنگي پديد آمدند. یکی از مهمترین این موسسات فرهنگی موسسه عبدالحمید شومان می باشد.
• مؤسسه عبدالحميد شومان: مؤسسه فرهنگي عبدالحميد شومان در سال 1980 ميلادي با تصميم هيئت عمومي بانك عربي و در سالروز عبدالحميد شومان مؤسس اين بانك در عمان پايتخت اردن آغاز به كار كرد. از آغاز به كار اين مؤسسه فرهنگي، اعضاي آن اهدافش را اين گونه برشمردند:
1. شركت مستقيم و غيرمستقيم در پژوهشهاي علمي عربي و فعال سازي آن از طريق مؤسسات، كميسيونها و افراد كه به افزايش معرفت و علم آموزي جهان عرب بينجامد. اهتمام مؤسسه عبدالحميد شومان بيشتر متوجه پژوهش ها و مطالعات در علوم تجربي، تطبيقي و تكنولوژي و همچنين علوم انساني است.
2. سهيم شدن در ساخت نسلي از دانشمندان، كارشناسان و متخصصان عرب كه به زمينههاي علوم تجربي، تطبيقي و تكنولوژي مي پردازند و استفاده جهان عرب از دستاوردهاي اين افراد كه در شرايط كنوني علوم آزمايشگاهي و فناوري در آن اهميت ويژه اي در جهان به دست آورده است.
مؤسسه عبدالحميد شومان تاكنون اقداماتي همچون تشويق به ايجاد جنبشي فرهنگي و علمي با مشاركت آحاد مردم اردن را انجام داده و تسهيلاتي را براي كسب مهارتهاي شغلي از طرق علمي و فرهنگي با حضور كارشناسان و به كارگيري دستگاههاي جديد به مردم اين كشور ارائه نموده است. اين مؤسسه همچنين از آغاز به كار خود با ميزباني از مشاهير ادبي جهان عرب در اردن همچون محمود درويش، عبدالوهاب البياتي، بلند الحيدري، توفيق فياض و سمير فريد همكاريهاي مستمري با نخبگان زنده جهان عرب داشته است. (28)
• مؤسسه آل البيت: اين مؤسسه خود را به عنوان يك هيئت علمي اسلامي و جهاني، مستقل، غير دولتي معرفي كرده است. مؤسسه آل البيت در سال 1980 ميلادي به دستور ملك حسين پادشاه اردن با رياست ناصرالدين الاسد ايجاد شد. پيش از تشكيل در تاريخ 2/2/1981 ميلادي 23 تن از دانشمندان جهان اسلام اساسنامه اين مؤسسه را تنظيم و تصويب كردند.
از اهداف مؤسسه آل البيت مي توان به معرفي شريعت اسلام و نقاط درخشان آن، پاكسازي فرهنگ اسلامي و ترويج مفاهيم دقيق از اسلام و ميراث برجاي مانده از آن اشاره کرد. همچنين ارائه جهان بيني اسلام در شرايط كنوني، همكاري بيشتر علماي اسلام و تبادل نظر در نشستهاي ساليانه از ديگر اهداف اين مؤسسه است.
از ديگر نهادها و سازمانهاي فرهنگي اردن كه تأثير گذاري قابل ملاحظه اي در تاريخ معاصر اين كشور داشته اند مجمع زبان عربي اردن، مجمع فكر عربي، مؤسسه نور الحسين، جمعيت كتابخانه هاي اردن و چند مؤسسه كوچك هستند.
• مجمع زبان عربي اردن در سال 1976 تأسيس شد و اهداف آن عبارتاند از: ايجاد معاجم و فرهنگ لغتها، ايجاد فرهنگ لغت و معاجم، احياء ميراث عربي و اسلامي در زبان و آداب و هنر و ساير علوم، توليد اصطلاحات علوم و آداب و هنر (29)
• انجمن فرهنگي اربد در سال 1982 در شهر اربد تأسيس شد. اهداف آن عبارتاند از: تشويق فعاليتهاي فکري و فرهنگي و ادبي، حمايت از نويسندگان و پژوهشگران و فعاليت در جوي مملو از آزادي، وطن دوستي و روحيه جهاد و دفاع است. (30)
• مؤسسه نورالحسين در سال 1945 با هيئت امناي پانزده نفري به رياست ملکه نورالحسين تشکيل شده است. اهداف آن شامل مشارکت در ساخت جامعه اي آباد و بزرگ، تحقق اهداف جامعه، بيداري کشور اردن در جنبههاي مختلف است. (31)
• اتحاديه نويسندگان و ادباي اردن در سال 1985 با هدف توسعه حرکت فرهنگي تلاشهاي اعضا و هماهنگي بين آنها، توجه به نويسندگان جوان، توجه به فرهنگ عربي و مشارکت در فعاليتهاي فرهنگي و فکري تأسيس شد.
در دهه نود نيز انجمنهاي زيادي در شهرهاي عمان، جرش، اربد، عقبه، عجلون، زرقاء، طفيله و مادبا و... با هدف احياي ميراث و هنر و ادامه فعاليتهاي فرهنگي و هنري و اجتماعي و اجراي طرحهاي فرهنگي و تشکيل گروههاي فرهنگي به وجود آمدند. (32)
تحولات دموکراتيک در اردن به دنبال فضاي نسبتاً آزاد فکري به نويسندگان و فرهنگيان فرصت داد تا مؤسسات فکري و فلسفي ديگري پديد آورند؛ از جمله جمعيــة الاردنيــة للدراسات المستقبليــة که در سال 1991 در عمان بهوجود آمد و منحل شد. انجمن الفکر الديمقراطي در سال 1991 عمان، انجمنهاي السلام الاردني و مناهضــة الصهيونيــة والنصريــة در سال 1992، الجمعيــة الفلسفيــة الاردنيــة در سال 1993 عمان، انجمن الفکر الاشتراکي در سال 1993 عمان و الوطنيــة للحريــة و النهج الديمقراطي که در سال 1993 در عمان بهوجود آمدند.
در سال 1995 انجمن الجمعيــة الاردنيــة الديمقراطيــة در عمان و انجمن رابطــة السلام الاردنيــة در اربد به وجود آمدند.(33)
5-3 سياست گذاري و سياست گذاران فرهنگي
ابتدا به خلاصه اي از شکلگيري و توسعه امور فرهنگي در اردن ميپردازيم؛ از زمان تغيير چارچوب جمعيتي اردن در اثر مهاجرت و کوچ اجباري فلسطينيان در سال 1948، نيازهاي جديدي چون توسعه شهرها، افزايش تعداد مدارس، توسعه آموزش، افزايش درآمدها پديد آمد؛ از جمله آنها نياز به قوانين فرهنگي بود. (34) در همين سالها مجلات جديدي از جمله «الافق الجديد» و «صوت الاجيال» منتشر شدند.
در طي سالهاي 1936-1967برنامههاي پنجگانه توسعه اقتصادي و اجتماعي اجرايي شد که تا سال 1970 تمديد شد. به دنيال آن ميانگين سالانه توسعه درآمد 9 درصد، ميانگين رشد جمعيتي 3 درصد و ميانگين رشد تعداد دانش آموزان 8.2 درصد افزايش يافت. در آن زمان اداره فرهنگ و هنر و انجمن کتابخانههاي اردن تأسيس شد و حرکت فرهنگي فعاليت خود را در بستر گالريهاي هنري و نمايشها آغاز نمود.
دولت اردن پس از فاجعه 1967 بودجه نظاميخود را افزايش داد و رشد اقتصادي کاهش يافت، زيرا بسياري از پروژههاي توسعه اي متوقف شد. در همين سالها جامعه اردن بيش از پيش به فعاليتهاي فرهنگي پرداخت و تعداد چاپخانهها و مراکز چاپ و نشر افزايش قابل توجهي يافت. (35)
در اواسط دهه هفتاد وضعيت اقتصادي رو به بهبود نهاد. مجله الفنون العامــة در سال 1974 منتشر شد و وزارت فرهنگ و هنر به طرق مختلفي از جمله برپايي نمايشگاههاي صنايع دستي و پخش ترانهها و موسيقيهاي سنتي از راديو و تلويزيون توجه زيادي به ميراث عامه نشان داد. (36) در همان زمان توافق نامههاي همکاري فرهنگي بين اردن و کشورهاي عربي و برخي کشورهاي بيگانه به امضا رسيد. در طي همين دههها اهداف برنامه پنج ساله (1976-1980) بر نقش زنان در توليد و توسعه اجتماعي تأکيد ميکرد و توليدات تلويزيوني نيز به آن ميپرداختند. دانشگاه اردن، دانشکده هنرهاي زيبا را تأسيس کرد و موزه ملي اردن افتتاح شد.
مهم ترين نقطه تحول در دهه هشتاد و اوايل نود حرکت استراتژيک حکومت به دموکراسي واعادة فعاليت پارلمان و انتخابات مجلس بود. (37) همچنين اساس نامهاي كه براي تحکيم بنيانهاي کاري و تعيين محدودههاي آن تدوين گرديد. اين اساسنامه به مسائل اجتماعي با تمرکز بر روي خانواده، بشر، آزادي شخصي و مساوات پرداخت و دستورالعملهايي در زمينه سياست با توجه به اصول قانون اساسي و تراث مردمي، به عنوان پشتيبان دموکراسي ميپرداخت. (38) و در زمينه فرهنگ عربي و اسلامي مفاد قابل توجهي داشت و دستورالعملهايي را جهت پيشرفت برنامههاي فرهنگي ارائه مينمود. كه بر موارد زير تأکيد داشتند:
- التزام به زبان عربي، حفظ و توسعه آن، تشويق ترجمه از زبان عربي به ساير زبانها و برعکس
- تشويق مؤسسات دانشگاهي و علميجهت ادامه فعاليتهاي آموزشي، تشويق نشر به زبان عربي در زمينه علوم و فنون مختلف و حمايت از فرهنگ قومي و نشر آن از طريق فعاليتهاي مختلف
همچنين بر حس افتخار به تاريخ عرب و اسلام، حفظ تاريخچه اردن، حفاظت از آثار باستاني اردن و شناسايي آن به همگان تأکيد بسياري داشت و تلاش ميکرد تا فرهنگ و اطلاعات فرهنگي مردم را به طرق مختلف بالا برد و فرهنگ اصيل و قومياردن را از خلال کتابخانهها، مراکز آموزشي، نمايشها، موزهها و نمايشگاهها به همگان عرضه کند.
در دهه نود به دليل آزاديهايي که به اهل فرهنگ و روشنفکران در زمينههاي مختلف داده شد، پيشرفتهاي قابل توجهي حاصل شد. (39) در همين دهه يعني سال 1988 وزارت فرهنگ استقلال يافت و براساس ماده 4 از قانون مراقبت فرهنگي، وزارت فرهنگ مسئول آماده سازي سياست فعاليتهاي فرهنگي و تعيين مسير آن در بخشهاي مختلف گرديد تا در راستاي مصالح کشور بدان مهم اقدام نمايند. به اين ترتيب وزارت فرهنگ در رأس سياستگذاران فرهنگي کشور قرار گرفت.(40)
در اين راستا به طور كلي سياست گذاري فرهنگي وزارت فرهنگ به دو بخش اهداف اصلي فرعي تقسيم ميشود:
اهداف اصلي شامل تقويت هويت ملي اردن از طريق پروژههاي فرهنگي و ابداعات هنري، توسعه زيربناهاي فرهنگي و بخش هنري از طريق ايجاد توازن بين بخشهاي دولتي و خصوصي و توسعه روابط عموميوزارت فرهنگ ميباشد.
اهداف فرعي شامل اجرا و مديريت فعاليتهاي فرهنگي در تمامياستانها، ايجاد صندوقهاي حمايت از فرهنگ از طريق بخشهاي دولتي و خصوصي، بازاريابي محصولات فرهنگي اردن در خارج از آن، تشويق سرمايه گذاري در بخشهاي فرهنگي، حمايت از گردشگري فرهنگي از طريق برپايي سالانه جشنوارههاست. (41)
در همين دهه جشنواره و باشگاههاي فرهنگي بسياري برپا شد. هنر تئاتر شاهد جنبشي قابل توجه بود و هنرمندان به سوي آن گرايش يافتند. گروههاي نمايشي بسياري تشکيل گرديد که از سوي وزارت فرهنگ حمايت ميشدند. (42) وزارت فرهنگ اردن جشنواره تئاتر اردن، جشنواره تئاتر جوانان با همکاري مؤسسه هنرمندان و جشنواره تئاتر کودکان را تشکيل داد و نمايشهاي طنز سياسي پس از کسب اجازه رايج و با اقبال بسياري روبرو شد. (43)
اين استقرار و آرامش طولي نکشيد که از بين رفت. با ورود به سال 2000 زمينههاي فرهنگي با رکود مواجه شد و ديدگاه دولت تغيير کرد، به گونه اي که تلاش براي لغو وزارت فرهنگ و جايگزين کردن سازماني (شوراي عالي ) به جاي آن به عمل آمد تا امور فرهنگي را عهده دار شود از اين رو مجوز توقف فعاليت وزارت فرهنگ در 25نوامبر سال 2003 به مدت يک سال صادر شد و وزارت فرهنگ بدون وزير، شوراي عالي يا تشکيلات اداريي که بتواند فاجعه ناشي از تعليق را سامان بخشد رها شد.
در سال 2004 مرکز امور فرهنگي در طي يک نظرسنجي از اهل فرهنگ خواست تا نظر خود را درمورد بازگشت وزارت فرهنگ يا ايجاد شوراي عالي بيان کنند؛ 78 درصد از شرکت کنندگان بازگشت وزارت فرهنگ را ميخواستند و 16.8 درصد مخالف بازگشت آن بودند.(44) از اين رو وزارت فرهنگ بار ديگر در سال 2007 احيا شد.(45) در همين سال طي ديدار ملک عبدالله با روشنفکران و فرهنگيان (46)، برخي از مهم ترين چالشهاي سد راه توسعه فرهنگ بدين شرح بيان شد: ناتواني در توسعه فرهنگ درداخل و خارج از اردن، عدم حمايت مالي از ابداعات فرهنگي، سختي شرايط زندگي هنرمندان، مبدعان و اهالي فرهنگ، ضعف زيربناهاي فرهنگي در اغلب استانهاي اردن و تجمع فعاليتهاي فرهنگي درپايتخت و ارتباط و هماهنگي ضعيف بين مراکز ذي ربط در مسائل فرهنگي.(47)
در اين ملاقات همچنين اولويتهاي فرهنگي و مهم ترين نيازهاي اهالي فرهنگ شامل برپايي صندوقي براي حمايت از حرکت فرهنگي و اختصاص 10ميليون دلار جهت حمايت مادي از حرکت فرهنگي و نشر و ابداع ، بالابردن سطح خدمات فرهنگي، حفظ آثار باستاني و مراقبت از آنها و... بيان شد.(48)
به دنبال آن دولت بودجه فرهنگي را افزايش داد و صندوق حمايت از فرهنگ تشکيل شد و تلاشهاي بسياري براي بهبود وضعيت و شرايط فرهنگي به عمل آورد؛ به عنوان مثال انتخاب سالانه شهر فرهنگي اردن و اختصاص ميليونها دينار به شهري که به اين عنوان انتخاب ميشد. (49)
همچنين بودجه حمايت از گروههاي فرهنگي از 130هزار دينار به 600 هزار دينار افزايش يافت و بودجه صنعت چاپ و نشر و حمايت از کتاب نيز به نسبت سال 2006 حدود 300 درصد افزايش پيدا کرد.(50)
هم اکنون اين وزارتخانه سياست گذاريهاي فرهنگي مشخصي را ارائه ميدهد که عبارتاند از:
• توسعه فرهنگ در تمامياستانهاي کشور به عنوان جزئي از شهر فرهنگي که از سال 2007 آغاز به کار کرد.
• حمايت از توليدات فرهنگي و اعطاي تسهيلات و تسهيل دسترسي مردم به محصولات فرهنگي و محافظت از میراث فرهنگي،
• اقامه دموکراسي و مفاهيم حقيقي آن از جمله حقوق بشر و آزادي بيان که در قانون اساسي نيز تأکيد شده است.(51)
برخي اولويتهاي وزارت فرهنگ که در اکتبر 2009 توسط وزير فعلي فرهنگ - صبري ربيحات - بيان شد عبارتاند از:
• خلق توليدات فرهنگي فاخر،
• تقويت ارتباط مردم با موزهها که به دست فراموشي سپرده شده بود.
• توسعه گفتگوهاي فرهنگي(52)
• توسعه حرکت فرهنگي اردن از طريق صنعت نشر و ترجمه، همايش، جشنواره، سمينار و نمايشگاهها
• تحکيم آزاديهاي ابداعات فرهنگي (53)
• جمع آوري اسناد ملي و حفظ آنها،
• برپايي مراکز فرهنگي، هنري، مردمي، نمايشها و موزهها در نقاط مختلف کشور
• تجهيز کتابخانههاي عموميو کتابخانههاي مدارس (54)
استراتژي برجسته فرهنگي در اردن بر همکاري و مشارکت با وزارت آموزش، آموزش عالي، وزارت گردشگري، وزارت امور شهرداريها، شوراي عالي جوانان و ساير فعالان در عرصههاي فرهنگي استوار است. (55) کم وکيف مشارکت فرهنگي فعالان فرهنگي به شرحي است که درادامه ميآيد.
1. وزارت آموزش و پرورش در زمينههاي استفاده از زبان عربي در ارتباط با ديگران، توجه به عناصر ميراث فرهنگي، تشويق فعاليتهاي فرهنگي و علمي، صدور مطبوعات علمي و مختلف، احياي ارزشهاي پسنديده انساني با وزارت فرهنگ مشارکت دارد. (56)
2. وزارت آموزش عالي و تحقيقات علمي در زمينههاي استفاده از زبان عربي به عنوان زبان علمي مراکز آموزشي، تحکيم همکاريهاي علمي و فرهنگي و فناوري در زمينه آموزش عالي و تحقيقات علمي با وزارت فرهنگ مشارکت ميکند.(57)
3. وزارت رسانهها در زمينه نظارت بر اداره مطبوعات و نشر، روزنامههاي اردن، مؤسسه راديو و تلويزيون و خبرگزاري اردن (پترا) مشارکت دارد.
اين وزارتخانه در سال 2003 به حالت تعليق درآمد و شوراي عالي جايگزين آن شد. شوراي عالي نيز در سال 2009 به حالت تعليق درآمد. (58)
4. وزارت گردشگري و آثار باستاني از طريق مشارکت در همايشها، نمايشگاهها و تنظيم نمايشگاههاي مختلف در زمينه گردشگري و معرفي آن به هموطنان با وزارت فرهنگ مشارکت ميکند.
5. وزارت جوانان که در سال 1976 تأسيس شد، سپس در سال 2001به «شوراي عالي امور جوانان» تبديل شد، در زمينه افزايش آموزش ميراث فرهنگي به جوانان که شامل ميراث ديني و عربي ميباشد، تشريک مساعي ميکند.
همچنين اهتمام به ترويج فرهنگ معاصرداخلي، ملي، اسلاميو جهاني دارد. (59)
6. وزارت اوقاف و امور اسلامي با حمايت از فعاليتهاي اسلاميو آموزشهاي ديني، برپايي حلقههاي درس و دارالقرآن، نشرفرهنگ اسلامي و محافظت از میراث اسلامي، شناخت دين و نزديک کردن مسلمانان به دين اسلام با وزارت فرهنگ مشارکت ميکند.
اين وزارت خانه قريب نيم قرن است که مجله «تبشير الاسلام» را ماهانه در 5000 نسخه منتشر ميکند و اخيرا سايت اينترنتي اين مجله را نيز راه اندازي کرده است. (60)
7. وزارت توسعه اجتماعي که در سال 1977 تأسيس شد، در زمينه افزايش آگاهي و فرهنگ اجتماعي با وزارت فرهنگ مشارکت ميکند.
افزون بر اينها ميتوان از سازمانهاي ذيل نيز كه در كار سياستگذاري فرهنگي دخيل مي باشند نام برد.
8. نيروهاي مسلح كه داراي مؤسسات آموزشي است که در زمينه برآوردن نيازهاي بازار کار فعاليت دارند. مدرسه علوم اسلامياميرحسن و دانشکده مرکز جغرافيايي اردن و دانشگاه موته زير نظر اين مجموعه فعاليت ميکنند. (61)
9. شهرداري امان كه فعاليتهاي فرهنگي متنوعي از جمله اداره کتابخانههاي عمومي و مرکز فرهنگي الحسين و خانه شعر عربي را برعهده دارد و در سپر مطبوعات، به ويژه مجلاتي در زمينههاي فرهنگي و فرهنگ کودکان و فرهنگ عربي و فرهنگ زنان فعاليت دارد. همچنين در ايجاد و اداره خيابانهاي فرهنگي، باغهاي ملکه رانيا عبدالله و باغهاي ملک حسين، نقش اساسي داشته و مؤسس دارالفنون اردن که شامل سالن موسيقي و نمايش و صنايع دستي و هنرهاي مختلف ميباشد.(62)
5-3-1 سياست گذاران و سياست گذاريهاي فرهنگي در بخش خصوصي
پيش تر اسامي و اهداف تعدادي از سياست گذاران فرهنگي بخش خصوصي از جمله: انجمن نويسندگان اردن، اتحاديه نويسندگان اردن، مرکز فرهنگي عبدالحميد شومان، و ... را يادآور شديم و در اينجا براي پرهيز از تكرار تنها اسامي و اهداف برخي را كه نيامده اند، مي آوريم.
1- دارالفنون يکي از مهم ترين مراکز اردن ميباشد که به طور تخصصي به هنر و به طور عموميبه فرهنگ ميپردازد. در سال 1993 تأسيس شد. موسسان آن خالد شومان و سها شومان بودند. هدف آنان برپايي مرکز اطلاعات هنري در جهان عرب و مکاني براي انجام گفتگوهاي فرهنگي بود. برخي فعاليتهاي آنان در راستاي اين اهداف شامل: برپايي نمايشگاه رايگان براي هنرهاي مختلف و انتشار مطبوعات مختص هنرهاي تجسميو بصري است.(63)
2- انجمن هنرمندان در سال 1997 به عنوان مرکزي مستقل از نظر اداري و مالي تأسيس شد. برخي اهداف آن عبارتاند از: توسعه ارزشهاي برگرفته از تمدن عربي و اسلامي، توسعه و پيشرفت حرکت هنر در اردن به منظور قرار گرفتن به عنوان يکي از مهم ترين مراکز حرکت هنري منطقه و جهان، شرکت در سمينارها، همايشها و نمايشگاه ها، تحقيق و پژوهشهاي هنري و فرهنگي در داخل و خارج از کشور، بهره گيري از تمدنهاي بيگانه و شرکت در فعاليتهاي هنري و فرهنگي داخلي و خارجي، ايجاد فضاي مناسب جهت ارائه ابتکارات و خلاقيتهاي مختلف هنري، حمايت از کودکان بي سرپرست و برپايي صندوق مالي جهت پرداخت حقوق اعضاست.(64)
3- انجمن هنرمندان تجسمياهداف آن جذب هنرمندان تجسمياردن و حمايت از آنها، تشويق و پايه گذاري قواعد هنرهاي تجسمي، اجراي مسابقات سالانه، برگزاري سفرهاي هنري و کارگاههاي آموزش نقاشي کودکان و بزرگسالان است.(65)
همچنين برخي مؤسسات و مراکز تجاري بخش خصوصي مانند بانکها، شرکتهاي ارتباطات، سازمانهاي اطلاع رساني و هتلها با اهداف تجاري نقش مهميرا در حمايت از فعاليتهاي فرهنگي ايفا ميکنند؛ از مهم ترين اين مراکز بانک قاهره امان، شرکت ارتباطات زين، شرکت ارتباطات اورنج، روزنامه الغد، و بانک ملي اردن است.(66)
5-4 وضعيت تفكر و جريانهاي فكري مؤثر
پيش از ورود در بيان جريانهاي فکري در اردن بايد دانست که گرايشهاي مختلفي که در اينجا تحليل ميکنيم نه تنها درجهان عرب من جمله اردن حضور دارند، بلکه با عنايت به روند سريع جهاني شدن در جهان مشاهده ميشوند. اين گرايشها سنت سني و شيعي را، البته با تمايزاتي گسترده، در مينوردند و بنابر قاره، منطقه يا کشور مورد بررسي کم و بيش داراي نماينده و هوادارند. سنخ شناسي پيشنهادي بر پايه اصولي است که ضمن آنکه دقيق است وارد جزئيات نميشود. بديهي است که اين سنخ شناسي ميتواند در تقسيم بنديهاي ديگر به شکلي کلانتر يا خردتر ارائه گردد و طبيعي است که نامگذاريها در مقالات و نوشتارهاي مختلف داراي اختلافي به نسبت قابل توجه باشد به گونه اي که انسان را دچار سردرگميسازد. زيرا در هر يک ملاکها و معيارهاي تقسيم با اندکي تفاوت و دقت منجر به افزايش يا کاهش يا درهم تنيده شدن برخي در برخي خواهد گرديد. به هر حال از آن جا که اين نوشتار رويکردي فرهنگي دارد تا سياسي اگر چه گرايشهاي سياسي خود هر يک مبتني بر انديشههاي فرهنگي متفاوتي است، لذا تمرکز بر جدايشي فرهنگي در آن ملحوظ گرديده است. تمام اين جريانهاي فکري منابع واحدي دارند و اصول اساسي دين اسلام را جز موارد استثنايي و نادر، درهمگي ميتوان جست وجو کرد.(67) ديگر آن که جمله اين جريانهاي فکري در مواجهه با غرب شکل گرفته اند و محصول رويکردهاي متفاوت نسبت به تمدن غربي ميباشند.
تمدن اسلامي از قرن دوم تا قرن هفتم هجري عصر شکوفايي و طلايي خود را گذراند كه توليد علم و جريان آزاد مبادلات فکري و صدور دانش از بستر جامعه اسلامي به ساير سرزمينها ويژگي مهم اين دوره تلقي ميشود. اين تمدن از قرن نهم و دهم به امتناع تفکر و توليد دانش رسيد. حمله ناپلئون به مصر و سقوط امپراتوري عثماني، جهان اسلام را از ضعف خود آگاه كرد. از اين زمان سوالي در ميان متفکران سرزمين اسلامي مطرح شد که چرا تمدن اسلامي با آن دوره طلايي به افول رسيد و تمدن غربي با دوران قرون وسطايي به برسازي تمدني نوين مبادرت ورزيده است؟ در نهايت اين سوال ذهنيت انديشمندان اسلامي را به خود مشغول كرد که پس از خودآگاهي از اين افول تمدني چه بايد کرد تا دوباره مسير احياي تمدن اسلامي را در پيش گرفت؟ اين پرسشها متفکران اسلامي را از پي پاسخ روانه جستوجوي عالمانه کرد (68) که به جريانهاي اصلاح طلب ديني، غرب گرايان ليبرال، اسلام گرايي سنتي و نهضت انتقادي منجر گرديد. در اردن در کنار جريانهاي قوم گرا و سوسياليستها و ليبرالها، دو نوع جنبش سازمان يافته مذهبي اسلامي وجود دارند که نخستين نوع از جريانهاي اسلام گرا بر اهداف ديني در حوزه فردي تأکيد دارد و دومين جريان اسلام گرا، نگرش ديني- سياسي به اسلام دارد و خواستار تأثيرگذاري بر دولت است.(1/68) در ادامه به شرح مختصري از جريانهاي عنوان شده در اردن ميپردازيم.
5-4-1 ملي گرايي عربي
ملي گرايي در سال 1939تحت عنوان بيداري عرب سربرآورد. ساطع الحصري پدر اين جريان بود. ميشل عفلق نيز از بزرگان آن به حساب ميآيد. اما اين جريان يک پديدار ناقص و ناپايدار در جهان عرب بود؛ چرا كه از اوايل قرن بيستم تا جنگ جهاني دوم که کسب استقلال صوري در جهان عرب شکل گرفت، رهايي از بيگانگان، رشد اجتماعي و اقتصادي، يکپارچگي سياسي و رضايت عمومي را به همراه نداشت.
فصل مشترک جملۀ ملي گراييهاي عرب با تمام گرايشهاي چپ و راست اين بود که اگرچه نوسازي دنياي عرب در اخذ قالبهاي غربي است ولي اين وامگيري بايد به شيوهاي انجام گيرد که هويت ملي عرب حفظ شود. همچنين مليگراها، حجيت مدل تاريخي اسلامي را در تعيين ساختارهاي سياسي يا اجتماعي جامعه عربي آتي رد كردند.(69) ظهور ملي گرايي اردن به عنوان بخشي از جهان عرب در جريان انقلاب بزرگ عربي در سال 1961 اتفاق افتاد. اين جريان ملي گرايي امروز در شاخه حزب بعث در اردن و جريان ملي اردن در سالهاي اخير بروز و ظهور دارد. اين حزب در سال 1993 ميلادي و به دنبال اتحاد حزب عربي سوسياليسم و حزب بعث عراق تشکيل شد ولي هيچگاه نتوانست محبوبيت لازم را درميان سياستمداران و جوانان و دانشجويان پيدا کند و سقوط نظام صدام که بزرگترين حاميحزب بعث بود ضربه سنگيني بر پيکره اين حزب وارد آورد و آن را از درون متلاشي کرد، اکنون حزب بعث اردن فقط نام يک حزب را يدک ميکشد.(70) جريان ملي اردن هنوز به طور رسميتبديل به حزب نشده و فقط صرف يک همپيماني ميان احزاب و شخصيتهاي بارز سياسي اردن است که ميخواهند نقشه حزبي اين کشور را که در اختيار اخوان المسلمين ميباشد تغيير دهند. رهبري اين حزب در شرف تأسيس را سياستمداران بزرگ و کهنه کار اردن برعهده دارند و از معروف ترين اين شخصيتها ميتوان به فايز طراونه نخست وزير اسبق، عبدالهادي المجالي رئيس کنوني پارلمان و تعدادي از وزراي با نفوذ پيشين اشاره کرد.
ناظران سياسي اردن معتقدند که به زودي و پس از تشکيل رسمياين حزب تعداد بيشتري از افراد با نفوذ و مشهور به اين جبهه عمل اسلامياردن که شاخه اخوان المسلمين در انتخابات آينده خواهد بود، ميپيوندند. (1/70)
5-4-2 اسلام گرايي سنتي غير سياسي
جريانهاي اسلامگرايي غيرسياسي اردن، جريانهايي هستند که فعاليت خود را در حوزههاي به طور صرف، فرهنگي و مذهبي متمرکز کرده اند. گروههاي مذهبي سازمان يافته اسلاميکه برنامه سياسي ندارند و شامل صوفيهاي و گروههاي جماعــة التبليغ و جماعــة الصوفيه هستند؛ گروههاي صوفي که طي چهار يا پنج دهه گذشته از کشورهاي مختلف همسايه در سراسر اردن پخش شده اند بر رفتار و سلوک روحاني و مذهبي فردي و رابطه با خداوند خالق تأکيد دارند. گروههاي صوفي که در اردن حضور دارند، شامل شاذليه، تميه و قلوطيه هستند؛ آنها اعضاي خود را از همه لايههاي اجتماعي اقتصادي مناطق شهري و روستايي اختيار ميکنند. اعضا به طور مرتب گردهم ميآيند. يکي از تأثيرهاي مهم فعاليت اين گروهها بالا بردن سطح آگاهي اسلامياست؛ براي نمونه جماعــة التبليغ (يا تبليغي جامعه) که از هند آغاز شد بر گسترش کلام خدا و اسلام تأکيد ميکند. اعضاي اين جماعت، ملزم هستند که يک ساعت در روز يا يک روز کامل در ماه را به تبليغ و موعظه کلام خدا بپردازند. جماعــة الصوقيــة، خواستار بازگشت به قرآن و سنت و نيز راه و رسم و قرون نخست اسلام هستند. (2/70)
5-4-3 جريان اسلام گرايي سياسي
اين جريان اسلامگراي عرب، جرياني واكنشي بود؛ زيرا بر اثر واکنش به جريان غربگرا و مدافع جدايي دين از سياست به وجود آمد. آنان در واکنش به نفوذ جريانهاي غيرديني و ناسيوناليستي در جامعه و نيز آشفتگي و به هم ريختگي جنبشهاي اسلامي و دفاع از اسلام و ناخوشايندي از اين اتهام که سنت اسلامي عامل اصلي انحطاط تمدني و جامعه اسلامي بوده است، سربرآوردند.
به اين ترتيب جريان تفکر اسلام گراي سياسي طيف وسيعي از حرکتهاي امروزي را در ميان مسلمانان رقم زده است که مبتني بر رويکردهاي مختلف با اسامي و گروهبنديهاي مختلفي از آنها ياد ميشود.
5-4-3-1 جريان اخوان المسلمين
جريان اخوان المسلمين که توسط حسن البناء و از مصر آغاز شده، امروز در اردن يکي از بارزترين جريانهاي اسلام گرايي سنتي است.
برخي محققان، مهم ترين گروههاي اسلامي از اين دست در اردن را جماعت اخوان المسلمين و حزب سياسي وابسته به آن، يعني جبهه عمل اسلامي، حرکت دعاء و حزب اسلامي الوسط ميدانند و البته بر اين باورند که دو جريان اخير، پايگاه اجتماعي و مردميچنداني ندارند و برخي ديگر از محققان از سه جريان اصلي و تأثیرگذار اسلامي در صحنه سياسي اردن ياد کرده اند که شامل جماعت اخوان المسلمين، سلفيه (در دو شکل سنت گرا و راديکال) و حزب التحرير اسلاميميشود به نظر ميرسد تقسيم بندي دوم، بيشتر با واقعيت عرصه سياسي اردن مطابقت داشته باشد؛ هرچند برخي از اين جريانها مانند سلفيهاي راديکال و حزب التحرير درحال حاضر به طور رسميبه فعاليت مجاز نيستند ولي به شکل مخفيانه در داخل و خارج اين کشور فعاليت ميکنند. (4/70)
گرچه رهبران اخوان اردن، بومي بودند، اما تحت تأثير جماعت مادر در مصر شکل گرفتند. گفتني است حاج عبداللطيف ابوقوره، بنيانگذار جماعت در اردن که در سال 1936 در فلسطين جنگيده بود، با جماعت اخوان المسلمين مصر در سال 1943 تماس برقرار کرد. عامل پيوند وي با اخوان، مواضع اخوان در قبال مسئله فلسطين بود. ابوقورة، با شيخ حسن البنا تماس گرفت و با او بيعت کرد؛ پس از آن به عضويت در هيئت مؤسسين اخوان المسلمين در مصر انتخاب شد؛ سپس وي به اردن بازگشت و مقدمات تأسيس اخوان اردن را فراهم کرد. (5/70)
فعاليتهاي اخوان المسلمين اردن را با توجه به چگونگي تعامل آن با دولت اين کشور ميتوان به چند دوره کم و بيش متمايز تقسيم کرد:
نخست، دوره همزيستي و حمايت متقابل که از زمان تأسيس اخوان اردن تا اوايل دهه 1980 ادامه يافت. از ابتداي ورود اخوان به اردن، برخلاف جريان اخوان در ديگر کشورهاي عرب روابطي ويژه ميان اين گروه و سلطنتهاشمياردن ايجاد شد که اين عامل، باعث شد طي دهها سال گذشته، اسلام گرايي اردن، شکلي محافظه کارانه داشته باشد. برپايه اين روابط، اخوان در بحرانهاي مختلف از حکومت دفاع کرد. در سالهاي بعد نيز اخوان با مشغول کردن خود در اقدامهاي اجتماعي به نظاره اوضاع سياسي پرداخت. در مقطع زماني (يعني از 1970 تا 1979)، اخوان تمام تلاش خود را براي ايجاد مؤسسات خيريه، اجتماعي، تربيتي و بهداشتي صرف کرد و به وسيله اين مؤسسات در دل اجتماع اردن نفوذ خود را گسترش داد و امکانات تشکيلاتي عظيميبه دست آورد.
از طرف ديگر، ترقي بسياري از شخصيتهاي اخواني و دستيابي آنها به موقعيتها و مناصب رسميو مشاغل عموميمهم، موقعيت آنها را محکم تر کرد؛ اخوان در اين سالها موقعيت خود را به سنديکاهاي کارگري اتحاديههاي شغلي مختلف گسترش داد و توانست رهبري برخي از آنها را بر عهده بگيرد؛ علاوه بر اين به آغاز و افزايش مشارکت در فعاليتهاي سياسي در دانشگاههاي اردن اقدام نمود و دو طرف با صرف نظر از اهداف نهايي و عوامل و اسباب در خصوص حمايت از اخوان سوري در درگيري با دولت اين کشور از سال 1979 تا 1982، اتفاق نظر داشتند و به آنها پناهندگي و اقامت دادند.
در دهه 1980 و تحت تأثير رشد اسلام گرايي در منطقه، دو جريان فکري و تشکيلاتي در جماعت اخوان تبلور يافت؛ جريان اول، جريان راديکال جهادي (و پس از آن، تکفيري) بود که جامعه فعلي را جامعه اي جاهلي ميدانست و به شيوه اي انقلابي خواستار تربيت جوانان براساس تربيت اسلاميبود؛ اما جريان دوم، جريان بازي بود که به کنش با جامعه و گفتگو با دولتها، جريانها و گرايشهاي سياسي و مشارکت در توسعه و ساخت جامعه، براساس شيوه هاي سياسي و دموکراتيک معتقد بود.
در اين سالها جريان جوان راديکال تر توانست تا حدودي موقعيت خود را در جماعت اخوان اردن در دهه 1980 تحکيم بخشد و همين امر موجب چالش ميان حکومت و اخوان شد و بر اين اساس، اخوان به اتهام تهديد بالقوه براي ثبات رژيم، هدف دستگاههاي امنيتي اردن قرار گرفت، از این روی اعضاي جنبش، دستگير شده شغل خود را از دست دادند که اين وضعيت، موجب تضعيف اخوان و به خصوص جريان تندرو آن گردید.
اين شرايط ادامه داشت تا اينکه اردن از سال 1989 به افت اقتصادي و کاهش ارزش دينار به ميزان 50 درصد، دچار شد و متعاقب آن، سلسله بحرانهاي اقتصادي، نقض حقوق سياسي، فساد مالي و اداري و...، جامعه اردن را به ناآراميهاي خشونت بار کشاند؛ شاه اردن به منظور مهار بحران و پيامدهاي آن، تصميم گرفت برخي اصلاحات از جمله لغو حکومت نظامي، آزادي احزاب و مطبوعات را انجام دهد که با اين اصلاحات، انتخابات پارلمان در سال 1989 با مشارکت گروههاي مختلف از جمله جريان معتدل اخوان همراه شد. با توجه به سازماندهي مناسب و پايگاه اجتماعي، اخوان با شعار «اسلام تنها راه حل است» (الأسلام هو الحل) در اين انتخابات به پيروزيهايي مهم دست يافت.
جنبش اخوان المسلمين، طي دوران مشارکت در قدرت، روش محافظه کارانه و سياستهاي گام به گام را دنبال کرد و به دنبال تغييري در اصل نظام نبود؛ به اين سبب، پيروزي انتخاباتي اخوان با دشمني يا ترش پادشاه مواجه نشد.
نتيجه بحث در خصوص مشارکت جماعت در کابينه از يک سو به تنشهاي داخلي و اعتراضهاي درون گروهي ميان گروه راديکال که خواستار عدم مشارکت در دولت بودند و مشارکت در کابينه را به طور شرعي، حرام ميدانستند، با جناح ميانه رو که قائل به مشارکت در کابينه بودند منجر شد. جناح راديکال ميان مجلس و دولت تفاوت قائل بودند در حالي که مشارکت در مجلس را جائز ميشمردند زيرا آن را نوعي جايگاه نظارتي ميدانستند اما شرکت در دولت را شرکت در گناه کساني ميدانستند که به امر خدا حکومت نميکنند.
در مقابل، گروه ميانه رو از مشارکت در دولت حمايت ميکردند و با استناد به سيره برخي پيامبران مانند يوسف با پادشاه کافر معتقد بودند که مشارکت در دولت ميتواند منافعي بسيار را براي جنبش اسلاميبه وجود آورد بنابراين حرمتي ندارد.
اين استدلالهاي فقهي دوطرف در خصوص همکاري با دولت يا عدم همکاري با پادشاه غيرمشروع و فاسق، صف بندي جديدي را در جماعت ايجاد کرد؛ زمينههاي اين انشعاب پيش از مشارکت در کابينه و در پي انتخابات تشکيلاتي (به منظور تطبيق جماعت با تغييرات سياسي دموکراتيک) در تابستان 1990 فراهم شده بود؛ در اين انتخابات، عناصر افراطي از مناصب رهبري که در نيمه دهه 1970 جماعت را رهبري ميکردند، دور شدند و افرادي ميانه رو به عضويت دفتر اجرايي و مجلس شورا تسلط يافتند. از سوي ديگر در اين شرايط، اخوان در موضع اجرايي قرار گرفتند که اين امر ميتوانست محبوبيت آنها را در جامعه تغيير دهد.
در سال 1991 با صدور قانون احزاب از سوي دولت، جناح ميانه رو اخوان المسلمين، ضمن استقبال از آن، تصميم گرفت به فعاليت سياسي در قالب حزبي جديد اقدام کند و به منظور حفظ قدرت خود در عرصه سياسي در اين سال با همکاري افراد اسلام گراي مستقل و گروههاي سياسي ديگر، حزبي سياسي با عنوان «حزب عمل اسلامي» تأسيس کرد؛ اين راهکار به اخوان المسلمين اجازه داد که از لحاظ سياسي، همچنان با نفوذ باقي بمانند اما به طور مستقيم در فعاليتهاي سياسي مشارکت نکنند؛ جناح راديکال با طرح تبديل جماعت به حزب مخالفت کردند، زيرا اين تغيير و تبديل را خطري براي جماعت ميدانستند که سرنوشت جماعت را به سرنوشت ساير احزاب مربوط ميکند.
در مقابل، تعدادي اندک از رهبران معتقد بودند که تبديل جماعت به حزب سياسي، فرصت فعاليت در پارلمان و مؤسسات عمومي را براي جماعت فراهم و راهي مناسب براي دستيابي به حکومت، يعني تشکيل دولت پارلماني مهيا ميکند؛ سرانجام جماعت تصميم گرفت خود به ادامه فعاليتهاي محلي، نظير فعاليتهاي تربيتي و خيريه تعاوني بپردازد و حزب سياسي با تسکيلات مستقل از جماعت ايجاد شود که در آن، اخوان و اسلام گرايان مستقل به فعاليت سياسي بپردازند.
جماعت با اين انتخاب از يک سو، مخالفت داخلي را خنثي کرد و در عين حال، پاسخگوي خواستهاي قانون احزاب نيز بود که دولت در عمل آن را اعلام کرده از اخوان خواسته بود که خود را با استلزامات اين قانون تطبيق دهد. اين چنين، اخوان به نگاه رو به رو شدن با نظام پارلماني جديد و رقابت حزبي، تصميم گرفت حزبي سياسي- اسلامي با شرکت همه اسلام گرايان تأسيس کند.
اصول و عقايد اعلام شده اين حزب در مرام نامه حزبي، نمايانگر روش محافظه کارانه و سياستهاي گام به گام بسياري از اعضاي برجسته سازمان است؛ اين حزب همچنان گفتمان مخالف معتدل را مطرح و در سطح عملکرد نيز، توافق و نزديکي خود را با دربار حفظ ميکرد، اسحاق فرمان، دبير کل حزب، تفاوت ميان کارکرد و اهداف جماعت و حزب را شرح داد و خاطرنشان کرد که جماعت، حزبي سياسي نيست، بلکه گسترده تر و فراگيرتر از يک حزب است، «وظيفه آن دعوت به اسلام فراگير و به کار بستن آن در تماميمسائل زندگي است، اما حزب، يک تلاش سياسي معاصر براي ايجاد قالب اسلاميانعطاف پذيري است که شامل تمام شهرونداني ميشود که به فکر و فرهنگ اسلاميبه عنوان راه حلي براي مشکلات امت اسلاميايمان دارند و طرح نهضت اسلاميو عربي را ميپذيرند.» وي خاطرنشان ميکند که اين حزب ديني، طايفه اي و منطقه اي نيست بلکه حزبي اسلامياست. بيانيه حزب با عنوان «برخي از مشخصات جبهه عمل اسلامي» ضمن ترسيم گرايشهاي سياسي و فکري اين حزب، اهداف آن را اينچنين تبيين ميکند: حرکت به سمت اجراي شريعت اسلامي، رسيدگي به مسئله فلسطين و تلاش براي آزادسازي اين کشور، تحکيم وحدت ملي، تحکيم شورا و دموکراسي و دفاع از آزاديها و حاکميت قانون، خدمت به مردم و توجه به مشکلات آنها، توسعه فراگير از ديدگاه اسلاميحزب براي تحقق اهدافش بر فعاليت مردميو اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، تربيتي، تبليغاتي و همچنين بر فعاليت پارلماني و نيز فعاليت سياسي از طريق مشارکت در قوه مجريه با مخالفت سياسي سازنده تکيه خواهد کرد.
نتايج انتخابات سال 1993، جبهه عمل اسلاميرا به عنوان بزرگ ترين حزب سياسي اردن مطرح ساخت چراکه 16 کرسي از مجلس را به خود اختصاص داد؛ در اين انتخابات برنامه انتخاباتي حزب، نگرانيهاي پارلماني و مسئله آزاديها و سپس مسائل تربيتي و اخلاق اسلاميدر جامعه و اسلاميکردن قوانين و مؤسسات اجتماعي و سياسي را مطرح شد؛ اين برنامه، خواستار کاستن از اختيارات قوه مجريه و اختيارات وزارت کشور و واگذاري حق اداره روند انتخابات به قوه قضائيه شد؛ همچنين زدودن ربا از قوانين مالي و اصلاح تلويزيون از بعد نظارت اخلاقي و تبديل دستگاه وعظ و ارشاد در وزارت اوقاف به مؤسسه اي مستقل از نظر اداري و مالي از دولت را خواستار شد؛ اين برنامه به سياست اجتماعي عام از ديدگاه اصلاح طلبان در خصوص مبارزه با فقر، توزيع ناعادلانه ثروت، مبارزه با فساد و تأسيس صندوقي براي ازدواج اشاره کرد و بر مبارزه با عادي سازي روابط فرهنگي و تبليغاتي با دشمن صهيونيستي تأکيد و خط سازش و قرارداد اسلو را محکوم کرد و به شعائر آزادسازي فلسطين و تحقق وحدت عرب در چارچوب اسلاميآن، متعهد ماند.
امضاي معاهده صلح اردن با اسرائيل در 1994، به طور مجدد ، روابط اخوان و پادشاه را تيره ساخت و حکومت دوباره دستگيري اسلام گرايان را به ويژه در 1994 تا 1995 آغاز کرد و آنها پستهاي خود را در کابينه از دست دادند؛ بر اين اساس، جماعت اخوان و حزب جبهه عمل اسلامي، پس از 1993، ديگر با دولت، روابط دوستانه و همبستگي و همفکري نداشتند. اخوان در سالهاي بعد، انتخابات 1997 و ديگر انتخابها را به طور عمده تحريم کرد و اين مسئله، رقابت انتخاباتي را تضعيف و فضاي انتخابات را نيز از جنجال و هيجانهاي انتخاباتي خالي کرد و روابط دولت و اخوان را در دهه بعد، شکل تقابلي داد. اما در سالهاي اخير، دولت تلاش کرده است تا بر اساس منافع و مصالح خود از اخوان حمايت کند به طوري که در اين سالها پادشاهي اردن براي جلوگيري از گسترش فعاليت سلفيان و ديگر گروههاي اسلامي، خود را ناچار از پشتيباني و تأمين فضاي عمل براي اخوان و حزب سياسي آن، يعني جبهه عمل اسلاميديده است؛ درحال حاضر ، اين گروه به عنوان جرياني مهم و تأثيرگذار با مواضع ميانهرو و محافظه کارانه در عرصه سياسي اردن حضور دارند. (6/70)
5-4-3-2 جريان سلفگراي سنتگرا يا محافظه کار
این جریان در اردن در واقع به واسطه اخوان المسلمين و از طريق جناح تندروي درون آن ايجاد شد. ميتوان گفت که دو جريان در داخل اخوان از ابتداي تأسيس آن پديد آمدند: نخست، جريان پراگماتيست/ عملگرا که ملتزم به خط و افکار حسن البناء بود و اصول آن را مرشد اخوان، حسن الهضيبي در کتاب خود با عنوان دعاة لاقضاة ترسيم کرد؛ جريان ديگر گروه تندرو که پيرو افکار سيد قطب بود و اصول آن در کتاب وي با نام معالم في الطريق آمده است. سلفگرايي به عنوان پديده اي اجتماعي از اوايل دهه 1980 و همزمان با استقرار و سکونت يافتن يکي از رهبران معروف اين حرکت به نام شيخ حسن الالباني (1914 تا 1999) در اردن (اوايل دهه 1980) آغاز شد. وي در سال 1922 در پي سقوط امپراطوري عثماني در آلباني به دمشق مهاجرت کرد. او در آنجا و از طريق مجله المنار که رشيد رضا (1914 تا 1935) آن را منتشر ميساخت با سلفيه آشنا شد.
با وجود آنکه از ابتدا اعلام کرده بودند به فعاليتهاي سياسي نميپردازند و مفهوم و مباني تحزب سياسي را قبول ندارند و اطاعت از حکام را واجب ميشمردند، به زودي بر سر جذب هوادار و تسلط بر مساجد به رقابت و حتي منازعه اي شديد با ديگر گروههاي سياسي به ويژه اخوان المسلمين، وارد شدند؛ تا آن زمان، مساجد، مکاني مساعد براي اخوان به عنوان پايگاه اجتماعي و محل تبليغ و فعاليت بودند. شايان گفتن است، دولت اردن که در دوره اي از سخنراني و تدريس شيخ سلفيان، ناصرالدين الالباني در مساجد (به ظاهر، تحت فشار جماعات صوفيه مورد پشتيباني دولت) جلوگيري ميکرد از اوايل دهه 1990 حمايت از طرفداران و مريدان وي و زمينه سازي براي فعاليت عموميآنان به منظور مقابله با اقتدار و نفوذ اخوان المسلمين را آغاز کرد.
از لحاظ فکري، سلفي گري محافظه کارانه الالباني، آنگونه که خود وي تصريح ميکند، در نظريات اهل حديث ريشه دارد که به باور وي، ايشان نمايندگان اصول، منابع، مصادر حقيقي باور، سلوک، خط اسلام سره و پاک اند. به باور وي، دموکراسي چون مردم را منشأ و مصدر بلا منازع مشروعيت حاکميت ميداند، نظاميطاغوتي و نقيض اسلام است؛ انتخابات سياسي نيز به دليل ابتناي آن بر دموکراسي و روشهاي ساخته و پرداختة یهود و نصارا، حرام و طاغوت است.
سلفي گري سنتي و محافظه کار در دورههايي با حمايت دولت تقويت شد و در مقابل اخوان قرار گرفت؛ درواقع، اين جريان، پيماني غير رسمي با سازمانهاي رسميدولت اردن منعقد ساخت که طي آن، دولت از مواضع رسمي و علني سلفي گري داير بر کنار ماندن از عمل سياسي تشکيک در معارضه با دولت، ضرورت اطاعت از حاکم به عنوان «اولي الأمر مشروع» و نيز رقابت اين جريان با ديگر جماعات اسلاميدر مساجد و مجلات اجتماعي و فرهنگي حمايت کرد و از آن در جهت مقابله با اين جنبشها و به طور مشخص، براي مقابله با اخوان در ابتدا و سپس با جهاديون بهره برد؛ در مقابل، سلف گرايان نيز از چتر امنيتي وسيع و آزادي عملي گسترده در مساجد و مدارس و دانشگاهها بهره مند شدند و دولت، آنان را از هرگونه سخت گيري و پيگردي مصون داشت و حتي مسير دريافت پشتيباني مالي از کشورهاي خليج فارس را (که براي سلفيان ارسال ميشد) بازگذاشت و تسهيلات لازم را در زمينة چاپ و انتشار کتب و فعاليتهاي مختلف براي آنان فراهم کرد.(7/70)
5-4-3-3 گروههاي سلفي تکفيري- جهادي:
در طول دهه 1980 تغييرهايي در صحنه عموميسياسي- اجتماعي کشورهاي اسلاميبه صورت کلي و اردن به طور اخص پديد آمد و البته پيروزي انقلاب اسلاميايران (1979) و نيز موفقيت گروههاي جهادي مصر در ترور انور سادات (1981) در آن تأثير داشت؛ اين تغيير به طور عمده در گرايش گروههاي اسلاميبه روشهاي انقلابي و جهادي نمود یافت؛ درواقع، اولين اقدام در جهت جدايي صريح از صفوف اخوان المسلمين براساس افکار سيد قطب به وسيله محمد رأفت سعيد صالح در سال 1973 و پس از اتمام تحصيلات و بازگشت از عربستان با تأسيس سازمان «طليعــۀ البعث الإسلامي» انجام پذيرفت؛ وي يکي از اعضاي شوراي اخوان و البته پيرو افکار سيد قطب بود و گروهي از همفکرانش با اتخاذ شيوههاي انقلابي در پي ايجاد دولت اسلامياز طريق جهاد برآمدند؛ با اين حال، اين اقدام استمرار نيافت و رأفت، چندي بعد، پس از مناظراتي با شيخ ناصرالدين الالباني از افکارش دست کشيد و سازمان «الطليعــة» را منحل کرد و به جريان سلفي سنت گرا و محافظه کار به رهبري الالباني، نزديک شد.
در اردن اين گرايشها به صورت جدي ابتدا از سوي گروههاي فلسطيني مقيم يا داراي پايگاه در اين کشور عملياتي شدند؛ با اين حال، حرکت فراگير و تأثيرگذار گروههاي اسلاميمعتقد به مشي مسلحانه، بيشتر از دهه 1990 و با بازگشت گروههاي درگير در جنگ افغانستان آغاز شد؛ اين افراد که به اصطلاح «اعراب افغان» ناميده ميشدند در قالب گروههايي مسلح شکل گرفتند که يا در پي گسترش قدرت و پايگاه خود در داخل از طريق عملياتهايي مانند منفجر کردن سينماها و ... بودند يا در مرزهاي اردن و فلسطين به انجام عمليات مسلحانه اقدام ميکردند.
شکل نوين اسلام سلفي سياسي راديکال به گونه اي سازمان يافته تر از نظر فکري و عملي به طور تقريبي در سال 1994 و همزمان با اعلان رسميدستگيري و زنداني شدن «عصام البرقاوي» معروف به «ابومحمدالمقدسي» ظهور یافت. پيروان او مخفيانه کتابهایي را منتشر ميساختند که نوعي سلفي گري جديد را ترويج ميکرد که با سلفي گري جماعت الالباني تفاوت داشت و نظام سياسي اردن و کشورهاي عربي را تکفير کرده، خواهان تطبيق و تحکيم شريعت اسلام بود؛ اين نحله از سلفي گري، ورود و پرداختن به رقابتهاي سياسي را مردود ميدانست و بر اين باور بود که تغيير جز با توسل به شيوه مسلحانه، ممکن نيست.
در پي اين موضع گيريها، موج دستگيري افراد وابسته به اين جريان در اردن شدت گرفت و بسياري از آنان در محاکم قضايي به جرم انجام اقدامهاي مسلحانه و ترورهاي تکفيري، محکوم شدند؛ با اين حال همچنان اين گروه فعال بود و کتب المقدسي و نيز عمر محمود ابو عمر ملقب به «ابوقتادة الفلسطيني» اردني فلسطيني الاصل مقيم لندن، چاپ و منتشر ميشد. درسال 1999 پادشاه جديد اردن، فرمان عفو عموميمحکومان سياسي متهم به تروريسم را صادر کرد و بر اساس آن افراد وابسته به سلفيه جهادي و در پيشاپيش آنان ابومصعب الزرقاوي آزاد شدند و بي درنگ به افغانستان و سپس عراق رفته، در آنجا به تأسيس گروهي اقدام کردند که بعدها «قاعدۀ الجهاد في بلاد الرافدين» نام گرفت.
از جمله اين گروهها ميتوان به حزب جهاد اسلامي(جماعــة الجهاد الاسلامي)، حماس، ارتش محمد (ص) (جيش محمد) و جنبش جوانان مسلمان (حرکــۀ الشباب الاسلامي) اشاره کرد که به طور عمده قانوني نيستند، اين احزاب به استثناي حماس، خواستار سرنگوني رژيمهاي حاکم و جايگزيني آنها با دولتهاي اسلاميهستند؛ اين گروهها در دهههاي اخير، فعاليت سياسي مهميدر اين کشور نداشته اند و فشار مداوم دولت باعث شده است که بسياري از رهبران اين گروهها اردن را ترک کنند؛ نکته قابل توجه در اين زمينه اينکه به تازگي و همسو با انقلاب در کشورهاي عربي، تحولاتي جديد در رهبري و سازمان برخي گروههاي سلفي جهادي مبتني بر اعلان پذيرش عمل سياسي آشتي جويانه به چشم ميخورد که در اين زمينه ميتوان به المقدسي و گروه وابسته به وي اشاره کرد.
5-4-3-4 جريان نوگرا و ميانهرو
این جریان متأخر در اردن را به طور عمده «حزب الوسط الإسلامي» نمايندگي ميکند؛ گروهي از اعضاي جدا شده و مدرنيست اخوان المسلمين اين حزب را در تاريخ 19 دسامبر 2001 تأسيس کردند در اساسنامه، خود را ملتزم به ميانهروي معرفي کرده اند: «حزب ما در مباني اسلامي و در عملکرد ميانه رو، متعهد به اردن و معتقد به شيوههاي سياسي است. استناد ما در اين ويژگيها نص قرآن است که در آن، خداوند امت اسلاميرا «امت وسط» قرار داده است.» با اينکه گاهي الوسط مواضعي مخالف برخي سياستهاي دولت اتخاذ کرده، روابط اين حزب با دولت اردن، خوب است.
حزب الوسط با اخوان المسلمين در زمينه پذيرش ارزشهاي دموکراتيک و قواعد بازي سياسي و عمل بر اساس قانون اساسي اشتراک نظر دارد و گرچه با تمايز خود در تساهل بيشتر و التزام به اعتدال و ميانه روي تأکيد ميکند، افتراق اساسي اين حزب با اخوان در دو مورد، نمودي واضح تر دارد: نخست اينکه اخوان مواضعي آشکارتر در برابر مذاکرات و دیگر سیاست های داخلی و خارجی دولت دارد در حالی که الوسط اغلب سیاست های دولت از جمله معاهده صلح «وادي عربــة» با اسرائيل را به استناد تصويب در مجلس و قانوني شدن مشروع ميداند؛ دوم، اينکه بيشتر رهبران و افراد حزب الوسط اردني الاصل هستند درحالي که رهبران و اعضاي اصلي اخوان به طور عمده اصالتي فلسطيني دارند و البته مقبول و مورد تأييد اردنيها هستند؛ با اين حال؛ پشتوانه اجتماعي و مردمي اين حزب در مقايسه با اخوان، اندک است و توانايي رقابت با آن را در انتخابات و فعاليتهاي سياسي نداشته است.
5-4-3-5 جريان طرفدار خلافت اسلامي
حزب التحرير اسلامي به عنوان نماينده اين جريان در اردن و سپس در خارج آن، مطرح است. در تاريخ 17 دسامبر 1952، تقي الدين النبهاني، داود حمدان، منير شقير، عادل النابلسي و غانم عبده، طي درخواستي رسميبه وزارت کشور اردن، خواستار اجازه تأسيس «حزب التحرير» شدند. شيخ تقي الدين النبهاني در سال 1909 در شهر حيفاء در فلسطين به دنيا آمد و سپس براي کامل کردن تحصيلات ديني به الأزهر مصر رفت و پس از اتمام تحصيلات در سال 1932 به فلسطين بازگشت؛ در پي حوادث سال 1947 در آنجا ماند. اگرچه النبهاني خود را از نظر فکري به اخوان به ويژه حسن البنا نزديک ميديد، عضو اين انجمن نشد و اخوان نيز به او نظر مساعد داشت و اجازه استفاده از پايگاههاي اخوان براي تشکل جلسات تدريس و چاپ مقالات وي در مجلات اين جماعت وجود داشت. وي حتي در دوره اي به سيد قطب و به ويژه کتاب وي با عنوان العدالــة الإجتماعيــة في الإسلام، گرايش نشان داد و از وي تأثير پذيرفت؛ با اين حال، روابط النبهاني با اخوان پس از ماجراي دعوت اخوان از وي براي ايراد سخنراني در يکي از محافل اخوان در قدس به تيرگي گراييد؛ وي در اين سخنراني بيان کرد که پيدايي و قوام ملل، امري نه اخلاقي (آنگونه که اخوان ميانديشد) بلکه مبتني بر باورداشتها و انديشههايي است که دارند و نيز سازماني است که برپا ميدارند.
النبهاني از ابتداي تأسيس حزب التحرير با نگارش کتب و رسالههايي به تبيين هويت، اهداف و برنامه حزب همت گماشت که از مهم ترين آنها ميتوان به کتاب نظام الإسلام و طريق الايمان اشاره کرد. طرح و انديشه «دولت اسلامي» جايگاهي مهم و تعيين کننده در بنياد نظري حزب التحرير دارد و سايه خود را بر بيشتر فعاليتها و راهبردهاي سياسي و عملي حزب گسترده است. در اساسنامه رسمياين حزب آمده است:«اين حزب در پي بازگرداندن حيات اسلامياست و تلاش خواهد کرد تا براي محقق ساختن اين هدف به حاکميت دست يابد، چراکه براي احياي شيوة زندگي اسلامي، ايجاد دولتي اسلاميضرورت دارد و اردن نقطه آغاز تأسيس آن خواهد بود.» النبهاني تأکيد داشت که حزب التحرير درواقع به هدف اجابت فرمان الهي «ولتکن منکم امّــةٌ يدعون إلي الخیر و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنکر و أولئک هم المفلحون»[1] و در جهت جلوگيري از به سراشيبي افتادن امت اسلامي و آزاد ساختن يا همان «تحرير» امت از افکار، نظامها و احکام کفر و فرادستي و نفوذ دولتهاي کافر تأسيس شده است. از نظر حزب، يکي از اساسي ترين دلايل انحطاط امت اسلامياز ميان رفتن مفهوم خلافت و دولت اسلاميبه دست استعمار و غرب است که باعث استيلاي کفار بر بيشتر بلاد اسلاميشد. (8/70)
5-5 ذائقه فرهنگي مردم
فعاليتهاي فرهنگي و رسانه اي همواره در سطح جامعه به لحاظ استقبال مخاطب و تأثيرگذاري بر آن، در طيف گستردهای پراکنده بوده است که از جمله عوامل اصلي اين رخداد را ميتوان در تفاوت فعاليتهاي فرهنگي و رسانه اي از حيث نوع و ميزان توجه به ذايقه فرهنگي مخاطب دانست. (9/70)
فرهنگ اردن به عنوان بخشي از جهان عرب از مذهب متاثر است. (71) سنتهاي اردن و آداب و رسوم اين كشور تأثيرگرفته از مذهب و رسوم سورية بزرگ - شامل فلسطين، لبنان، سوريه و اردن - است. منطقة سوريه بخش مهمياز جهان عرب بود که گويش خاص و فرهنگ و غذاهاي خاص خود را دارا بود. (72)
اردنيها علي رغم تمام تغييرات دنياي جديد بسيار به سنتهاي خود وفادارند.(73) شايد تا مدتها تنها جلوة مدرنيته وسايل نقليه موتوري بود. اکنون بسياري از شهرهاي اردن سالن تئاتر و سينما دارند که در آنها فيلمهاي عربي و خارجي نمايش داده ميشود.(74)
اردنی ها ظرف 50 سال گذشته ( از 1940 به بعد) از بيابان نشيني به روستا نشيني روي آورده اند و از 1960 به اين طرف به سرعت شهري شدند. اکنون در کل خاورميانه يکي از بالاترين کشورها از نظر سطح تحصيلات هستند. با وجود تمام اين تغييرات سريع آنها در تعاملات فرهنگي با دنيا بسيار محافظه کارند. (75)
در عصر جديد و با گسترش روزافزون وسايل ارتباط جمعي بديهي است كه بسياري از فرهنگها از مناطق و نواحي مختلف جهان به سراسر جهان مخابره شود. فرهنگ كشور اردن را در عصر حاضر مي توان تا حدودي تحت نفوذ عناصر فرهنگي اروپا و امريكا دانست و شايد هم تعامل اين كشور با كشورهاي قارههاي گوناگون در طول زمان از عوامل شكل گيري فرهنگ كنوني اين كشور باشد. اشكال متنوع فرهنگي را مي توان در نقاط مختلف اين كشور ملاحظه كرد. از جمله مظاهر فرهنگي وارداتي به كشور اردن را مي توان موسيقي و ورزش به ويژه فوتبال و بسكتبال دانست كه از اروپاي غربي و ايالات متحده به اين كشور وارد شده است، با اين وجود آداب و رسوم عربي همچنان در اين كشور به چشم مي خورد كه از جمله پاي بندي مردم به بخشش و پذيرايي و مهمان نوازی است كه مي توان آنها را از تأثيرات كشورهاي عربي و همسايه اردن مانند عربستان سعودي، عراق، فلسطين و سوريه دانست.
طبق بررسيهاي به عمل آمده، به دلیل وجود سنديكاهاي مختلف فكري و فرهنگي و وجود رسانههاي مختلف نظير مطبوعات و كانالهاي تلويزيوني با برنامههاي متنوع و نيز سازمانهاي فعال فرهنگي خارجي مستقر در اردن، كشور اردن در ميان كشورهاي عربي از موقعيت برتر فرهنگي، آموزشي و ادبي - هنري برخوردار است، از اين رو تمايزاتي را براي نسل جوان اين كشور در زمينههاي مختلف فرهنگي، سياسي، اجتماعي و مذهبي در مقايسه با ساير همسايگان چون عراق، سوريه، مصر و لبنان مي توان قائل شد. (76)
در نهايت ميتوان ابراز داشت كه دو ویژگی اساسي در فرهنگ اردن وجود دارد:
نخست اين كه، مردم از نظر فرهنگي ما بين آن چه در گذشته بوده و آن چه اكنون وجود دارد گرفتار شده اند. گذشته، شكوهمند و حقيقتا داراي جاذبههاي نامحدود است. سرگشتگي ميان دنياي جديد و قديم موجب شده است تا افراد ويژگيهاي رفتاري چند شخصيتي به خود بگيرند.
دوم اين كه اردن ادامه اي از فرهنگ اعراب اطراف مي باشد، به گونه اي كه مي توان گفت اين كشور بخشي از فرهنگ اعراب است. بنابراين امكان متمايز دانستن فرهنگ اردن از فرهنگ اعراب سرزمينهاي اطراف آن تنها براي اشخاص تيزبين ميسر است، به عبارت ديگر تنها تفاوت محلي وجود دارد.
اين تفاوتها به واسطه وجود اقليتهاي مختلف به وجود آمده است. آشوريها به خوراكيهاي ويژه و موسيقي قديمي علاقهمندند. سركانيها كه يك طايفه قفقازي هستند، داراي رقصها و لباسهايي كاملا متفاوت هستند و كليساها، سرودها و مراسمي با قدمت تاريخي دارند.
همه اين رسوم و آداب فرهنگي اقليتها را مي توان در كشورهاي همسايه نيز مشاهده كرد. بسياري از صنايع سنتي اساسا تقليدي از الگوهاي قديمي است و تحول چنداني در آنها صورت نگرفته است؛ بدين ترتيب وسايل خانگي ساخته شده از چوب، ظروف فلزي (غالبا مسي و برنجي) كاسه، كوزه و انواع مختلف ليوان نشان دهنده الگوهاي قديمي و مبتني بر تأمين منافع عمومي است. اگرچه به واسطه استفاده از ابزار جديد و غالبا وارداتي، تعداد معدودي از هنرمندان و صنعتگران به صنايع دستي اشتغال دارند، اما هنوز باديه نشينان و برخي از روستاييان در اين منطقه، به واسطه همراه داشتن خورجينهاي سنگين، چاقوهايي با روكش نقره اي و فرشهاي پشمي معروف هستند. لباسهاي سنتي و به خصوص لباسهاي زنان كه داراي طرحهايي ماهرانه است وضعيت و شرايط روستا، قبيله يا شخص را در شرق اردن مشخص مي نمايند، ولي مردان و زنان به طور روز افزون به لباسهايي گرايش پيدا مي كنند كه داراي مدل و سبك غربي هستند که در ميان جوانان و در مناطق شهري بيشتر مشهود است. از نظر حكومت اسلامي سنتي، هنرهاي تجسمي ممنوع بود، بنابراين تا قرن معاصر تنها خطاطي، تذهيب و طراحي هندسي رونق يافتند و هنرهاي تجسمي تضعيف گرديدند. امروزه در اردن مدرسه فعال نقاشي وجود دارد كه در آن شيوههاي شرقي و غربي آموزش داده میشود، حتی برخی از اعضاي خانواده سلطنتي نیز در آن مدرسه تعليم مي بيند. گذشته، حال و آينده اي كه به آن اشاره شد، بيش از همه در لباسها و موسيقي جلوه گر است. انواع مختلف لباسهاي روستايي كه با لباسهاي مدرن توام گرديده اند، همراه با موسيقيهاي گوناگون توجه ديدار كنندگان را جلب مي نمايد. در اين سرزمين ممكن است طي يك روز، آوازهاي مخصوص صحرانشينان و سرودهاي جنگي كه احتمالا با صداي طبل همراه است و همچنين موسيقي مدرن غربي و اشعار و آوازهاي ام كلثوم و صبا را كه در سراسر جهان معروف است بشنويد. در ضمن همواره نواي موسيقي كلاسيك و موسيقي غربي از خانههاي اردن به گوش مي رسد. طي قرون گذشته موذن مسجد با صدايي زيبا و دلنشين پنج مرتبه در روز اذان مي گويد و سرودهاي كليساهاي مسيحي كه به زبانهاي يوناني، عربي يا لاتين خوانده مي شوند، از زمانهاي دور تا كنون به گوش مي رسد. آن چه پس از پوشش، موسيقي و آواز، نظر ديداركنندگان را جلب مي كند، نثر، شعر و تكلم است كه پرقدرت ترين جلوه فرهنگ عربي است. اعراب عموما زبان خود را زباني كامل و مطلوب مي دانند و كساني را كه بتوانند آن را به خوبي به كار گيرند، گرامي مي دارند.
شيوه نگارش سنتي كلاسيك در ادبيات و عربي كلاسيك مدرن در روزنامهها راديو و تلويزيون استفاده ميشود. مردم اين كشور به لهجههاي مختلف عربي سخن مي گويند و نثر اين زبان به كليه صورتها مشاهده ميشود. اين در حالي است كه نويسندگان از سبك كلاسيك فاصله می گیرند.
به طور خلاصه فرهنگ اردن مانند فرهنگ بسياري از كشورهاي درحال توسعه، تركيبی در حال تكامل از فرهنگ قديمي، جديد و همچنين فرهنگ شرق و غرب مي باشد.
در نتيجه اين روند شكل گيري فرهنگي، افراد اين كشور فرصت دارند به شيوههاي مختلف زندگي كنند و احساسات و استعدادهاي خود را بروز دهند. فرهنگ اردن تنها بخشي از فرهنگ گسترده عرب مي باشد كه از يك سو موجب قدرت و از سوي ديگر موجب تحولات جديد آن مي گردد. (77)
5-6 تقويم فرهنگي
بديهي است که تقويم فرهنگي کشورها سال به سال تغييرميکند؛ اردن نيز از اين قاعده مستثني نيست از اين رو ما به اهم رويدادهاي فرهنگي شش ماه نخست سال 2015 بر اساس اعلام وزارت فرهنگ اردن اکتفا ميکنيم که از اين رهگذر ميتوان به شماي کلي رويدادهاي فرهنگي اين کشور و حال و هواي آن پي برد. بديهي است برخي از رويدادها دائمياست و هرساله برگزار ميشود؛ از آن جمله است رويدادهاي تاريخي، مذهبي و ملي و جهاني و برخي چنان که ملاحظه ميشود فصلي و موقتي است که انعکاس تمايلات متوليان فرهنگ يا علايق مردم است. (78)
ماه | فعالیت ها |
کانون الثاني | نمايشگاه هنري اردن - ايتاليا، افتتاح کلکسيون تابلوهاي هنري با موضوع «فرهنگ»،نمايش فيلم کوتاه اردن در تئاتر رينبو، برگزاري جشن ميلاد پيامبر(ص)، نمايش فيلم جهاني «کاجاکي»، کنفرانسي در «الخيمه» به مناسبت هفته جهاني هماهنگي بين اديان، کنسرت گروه موسيقي از لبنان، تمديد نمايشگاه کلکسيون وزارت فرهنگ، کنفرانس «جوانان و تغيير»، پخش فيلم ترکي «ليلة الصمت»، تکريم برندگان مسابقه «اللويبدة...بعيونک»، نمايشگاه «تسوناميالحرف2»، برگزاري شب شعر «راتب قرشي»، نمايشگاه «حب صوفي» اثر محمد عامري، جشن موسيقي طلال ابوراغب، جشن موسيقي گروه ارکستر اردن، حضور ناقد برجسته احمد غماز در انجمن اسرة القلم، تکريم ايتام رصيفه توسط انجمن نويسندگان و اديبان اردن، برگزاري نمايشگاه کتاب در عمان، برگزاري شب قصه در انجمن اسرة القلم، برگزاري نمايشگاه «خيوط بيت لحم الذهبيــة»، جشن تقديم جوائز مسابقه «بهجت ابوغربيــة لثقافــة المقاومــة»، جشن معرفي کتاب در انجمن شومان، نمايشگاه هنري اثر نصر عبدالعزيز، يادواره غالب هلسا در دارالفنون، همايش ادبيات زنان، کنفرانس «مهارات الاتصال و ادارۀ الجلسات»، نمايشگاه هنري اثر هنرمند روسي سوتجاينا، برگزاري شب قصه در انجمن نويسندگان اردن. |
شباط | شب شعر حسام ابوغنام و زبيدة خليل، کنفرانس «الادعاءات الصهيونيــة علي الاثار الدينيــة»، توزيع 500 کتاب در بين کودکان کفرنجــة، کنفرانس « العرب المسيحيون ملح الارض و سکر الشعب»، هفته فيلم ايراني، نمايشگاه «عمان بوابــة الثقافات»، کنفرانس «الاصلاح السياسي في الاردن»، همايشي تحت عنوان «تجربه شعري محمود درويش»، کنفرانس «ماهي داعش و الي اين؟»، شب شعر مصطفي قرنه و نايف هريس، همايش «تغيير شيوههاي آموزش در اردن»، کنفرانس «آينده ورزش در اردن». |
آذار | کنفرانس «واقعيتهاي حقوق بشر در اردن»، برگزاري شب شعر در انجمن نويسندگان، کنفرانس «استفاده از انرژي هستهاي - محاسن و معايب»، شب شعر د. مهند ساري، کنفرانتس «روابط اسلام - مسيحيت در زمان پيامبر(ص)»، برگزاري روز جهاني زن، هفته فيلم زنان، برگزاري شب قصه در اربد، برگزاري شب شعر اسراء حيدرمحمود و محمد طکو، برگزاري يادواره شاعر عبدالله رضوان، برگزاري شب شعر شاعر لبناني حسن عبدالله، نمايشگاه هنري آثار دانش آموزان مدارس، نمايشگاه هنري آثار محمد نصرالله، برگزاري شب شعر به مناسبت روزجهاني شعر در اربد، توزيع 1000جلد کتاب در بين کودکان طفيله، کنفرانس «جوانان و مواد مخدر». |
نیسان | همايش «روابط مؤلف و ناشر در اردن»، نمايشگاه آثار هنري فاروق لمبز، برگزاري کنفرانس «مادر نمونه»، هفته فيلم تونس، برگزاري شب شعر، برگزاري نمايشگاه هنري با موضوع «تلاش براي صلح»، کنفرانس «بهبود اوضاع در يمن»، کنفرانس «آموزش عالي در يمن»، برگزاري تئاتر «حرير آدم»، برگزاري تئاتر « الابراج و الريح». |
ایار | برگزاري شب قصه با حضور جمعــة ابوشنب، نمايشگاه آثار هنري محمود شاهين، برگزاري جشن استقلال اردن، کنفرانس «اصلاح و توسعه آموزش عالي»، کنفرانس «توسعه شعر عربي»، برگزاري تئاتر طنز «مدفون حيا»،
پخش فيلمهاي کارگردان سوري محمد ملص در سينما رينبو، برگزاري نمايشگاه کتاب در خيابان فرهنگي در منطقه شميساني، برگزاري تئاتر «شکسبير في الزعتري»، کنفرانس «زندگي پيامبران» |
5-7 نمادها و سمبلهاي فرهنگي
نماد فرهنگي ميتواند يک تصوير، سمبل، آرم، نام، چهره، شخصيت، ساختمان يا چيزهاي ديگري باشد که با سهولت شاخص و برجسته ميشود و به طور کلي چيزي يا طرز فکري را با يک مفهوم وسيع فرهنگي ارائه دهد. نمادهاي فرهنگي اردن را ميتوان در پرچم و شعار اردن و برخي آثار تاريخي و طبيعي اردن جستوجو کرد.
مهم ترين عناصر فرهنگي اردن در شعار اردن به شرح زير تجلي دارد.
1-تاج پادشاهيهاشمي:
اين نماد به نظام حکومتي پادشاهي در اردن اشاره دارد. تاج سلطنتي از 5 ضلع به هم پيوسته تشکيل شده که بر پايه اي مزين به ياقوت و زمرد استوارند. در بالاي پايه 5 نيلوفر قرار دارد که نماد خلوص و پاکي است. نوک طلايي تاج نيز نماد آزادي خاندان هاشمي است.
2-شال:
تاج سلطنتي اردن بر روي پارچه اي قرار گرفته که نشان دهنده تاج و تخت هاشمي است، پارچه ابريشم قرمز رنگ از بيرون و سفيد رنگ از داخل كه نماد فداکاري و آرامش ميباشد.
دو طرف اين شال برابر هستند. در دو سمت آن دو گره وجود دارد و بقيه شال به شکل عمودي از آن گره آويزان شده است. در پايان هرسمت يک نخ ابريشمي طلايي وجود دارد که دو طرف را به يکديگر متصل ميکند. دو نخ ابريشمي طلايي نيز از هر دوطرف آويزان است.
3-دو پرچم:
هريک از اين پرچمها نماد يک انقلاب بزرگ عربي هستند. طول آنها دو برابر عرضشان است؛ هر يک از پرچمها از سه نوار افقي سبز، سياه و سفيد که توسط حاشيه قرمز رنگ به هم متصل شدهاند، تشکيل شده است و داراي تناسب 1:2 ميباشد. بخش بالاي پرچم سياه، بخش وسط سبز و بخش پايين سفيد است.
4-بال عقاب
نشان دهنده قدرت، شجاعت و برتري است. رنگ آن نماد پرچم و عمامه پيامبر است. اين پرنده با بالهاي باز بر روي کره زمين ايستاده که هر یک از اين بالها بر روي يکي از پرچمها قرار دارد. سر عقاب نيز به سمت راست ميباشد.
5-کره زمين
رنگ آن آبي بوده و به انتشار اسلام و تمدن آن در جهان اشاره دارد.
6-سلاح عربي
سپري است از جنس برنز که با گل داوودي مزين شده که توسط اعراب درتزيين دکوراسيون مورد استفاده قرار ميگرفت. اين سپر در مقابل کره زمين قرار دارد و نماد دفاع از حق ميباشد.
شمشير، نيزه، کمان و تير نيز در دوطرف سپر به رنگ طلايي قرار دارد.
7-خوشههاي طلايي و نخل سبز
سپر را خوشههاي طلايي و برگ نخل احاطه کرده اند. در سمت راست سپر سه خوشه طلايي و در سمت چپ آن يک برگ نخل وجود دارد. مدال درجه یک نهضت خوشهها و برگ نخل را به هم مرتبط کرده است.
8-مدال نهضت
در وسط آن نواري وجود دارد. اين مدال پاية خوشههاي طلايي و برگ نخل را به هم وصل کرده است.
9-نوار زرد
نوار زرد رنگ روي مدال درجه یک نهضت از 3 قسمت تشکيل شده است. در هر يک از اين قسمتها عباراتی زرد رنگ نوشته شده است:
سمت راست:
عبدالله الثاني ابن الحسين بن عون (عون همان جد دوم شريف حسين بن علي است.)
وسط:
ملك المملكــۀ الأردنيــۀ الهاشميــۀ
سمت چپ:
الراجي من الله التوفيق والعون (79)
افزون بر اين مي توان به سرود ملي و رنگهاي پرچم که شرحش پيشتر گذشت، اشاره کرد. همچنين از اهم نمادهاي فرهنگي و ملي اردن زنبق سياه و و درخت سنديان طبري است که زيرگونه اي از درخت بلوط ميباشد. پرنده گل سرخ سينايي که سرخي اش نشاني از پترا دارد و غزال عربي با شاخهاي کشيده را نيز ميتوان از نمادهاي کشور اردن شمرد.
5-8 مفاخر فرهنگي
جامعه كنوني اردن، تركيبي از خاندانهاي مختلف با اصل و نَسَبهاي گوناگون است؛ از شرق اردن گرفته تا فلسطين، حجازي، سوري، اقليت چركسي، شيشاني، ارمني، ترك و كرد. از تركيب اين قوميتها افراد و مشاهيري بهوجود آمدند كه موجب پيشرفت كشور اردن در زمينههاي مختلف ادبي، هنري، مهندسي، پزشكي، ورزشي، رسانهاي، اقتصادي، تكنولوژي، آموزش، سياست شده اند. اسامي برخي از مشاهير فرهنگي اردن در ذيل خواهد آمد:
1-عيسي الناعوري:
عيسي ابراهيم الدبابنــۀ در سال 1918 در روستاي ناعور متولد شد. تحصيلات ابتدايي را در روستاي ناعور، راهنمايي را در قدس سپري نمود. سپس به مدت 5 سال به تدريس زبان و ادبيات عرب در فلسطين و اردن پرداخت. در طی سال های 1954-1975 به عنوان کارمند وزارت آموزش و پرورش مشغول به فعاليت شد و انجمن زبان عربي اردن را در سال 1976 تأسيس نمود و تا پايان عمر خود به عنوان دبير آن فعاليت ميکرد.
وي با بسياري از مشاهير ادبي عربي و ايتاليايي و برخي از مستشرقين ارتباط داشت و مدالهايي را نيز از روساي جمهور تونس و ايتاليا دريافت نمود و براي کنفرانسهاي انگليسي و عربي و ايتاليايي به کشورهاي مختلف دعوت ميشد.
برخي آثار ادبي وي به زبانهاي انگليسي، روسي، ايتاليايي، اسپانيايي، فرانسوي و... ترجمه شده است. وي مجله ادبي ماهانه القلم الجديد را در سال 1952 منتشر ساخت ولي فقط به مدت يکسال انتشار يافت.
اهم تأليفات وي در شعر: الربيع الذابل، اناشيدي، اخي الانسان، همسات الشلال و در قصه: طريق الشوک، خلي السيف يقول، عائد الي الميدان، بطولات عربيــة في فلسطين، اقاصيص اردنيــة، حکايا جديدة و در رمان: الشريط الاسود، جراح جديدۀ، ليلــة في القطار، بيت وراء الحدود است.
2-غالب هلسا:
در سال 1932 در روستاي ماعين/مادبا متولد شد. از همان کودکي نبوغ بالاي خود را آشکار کرد به گونه اي که هميشه کم سال ترين دانش آموز کلاس بود.
در سن 14سالگي در مسابقه داستان کوتاه اردن و فلسطين رتبه اول را کسب کرد. زبان انگليسي را به خوبي فراگرفت و براي تکميل تحصيلات خود به دانشگاه آمريکايي بيروت سفر نمود ولي شرايط به گونه اي رقم خورد که نتوانست تحصيلات خود را در آنجا تکميل کند.
سپس به بغداد رفته و به صفوف حزب کمونيسم عراق (1951-1953) پيوست. در سال 1952 عراق را به مقصد مصر ترک نمود و به مدت 25 سال در مصر سکني گزيد.
در سال 1977 به دليل شرکت در تظاهراتي عليه رفتن سادات به اسرائيل، از مصر بيرون شد و به عراق پناه برد و از آنجا به بيروت رفته و به صفوف انقلابيون فلسطيني پيوست و مدت زيادي را درسنگرهاي خط مقدم سپري کرد. پس از آن به همراه مبارزان به يمن و سپس به دمشق رفت و در سال 1989 درگذشت.
در سال 2010 انجمن نويسندگان اردن مبلغي جهت بازسازي منزل وي در ماعين اختصاص داد و آن را به مکاني براي بازديد علاقمندان تبديل کرد.
اهم تاليفات وي در قصه: وديع و القديســۀ ميلاده و آخرون و در رمان: خماسين، الضحک، السوال، سلطانــۀ، الروائيون، البکاء علي الاطلال است.
3-حسني زيد الکيلاني:
در سال 1910 در خانواده اي فقير در شهر سلط متولد شد و در 6 سالگي پدرش را از دست داد و به همراه خانواده به کرک رفت و سپس به سلط بازگشت. وي اشعار بسياري در برخي نشريات مانند مجله الرائد و المعرفــة و روزنامه الجزيره به چاپ رساند.
در دهه 1930 در شهر الخليل به کارآموزي پرداخت. سپس به همراه مادرش در سال 1940 به عمان رفت. وي توانست ارتباط نزديکي با ملک عبدالله بن حسين برقرار کند و او را در قصائدش مدح نمود. ملک حسين نيز سمتي در ارتش به وي اعطا کرد که 13 سال در آن منصب باقي ماند، اما به دليل زياده روي در استعمال دخانيات در سال 1960 در سن 50 سالگي بازنشسته شد و پاي چپش را به دليل بيماري ديابت از دست داد و در سال 1979 در شهر زرقاء دارفاني را وداع گفت.
اهم تاليفات وي در شعر اطياف و اغاريد است.
4-محمد سيف الدين الايراني
در سال 1914در يافا متولد شد. زبان انگليسي و فرانسه را به خوبي ميدانست. در اوايل دهه 1940 به عمان رفت و به کار آموزگاري پرداخت. سپس به وزارت آموزش و پرورش منتقل شد و درسال1971 به عنوان مشاور در وزارت رسانهها انتخاب گرديد و دبيري مجله رسالــۀ الاردن و سپس مجله الافکار را برعهده گرفت.
وي در حوزههاي داستان کوتاه، مقالات ادبي و اجتماعي در روزنامههاي الدفاع، الجامعــة الاسلاميــة و فلسطين مينوشت.
اول الشوط اولين مجموعه داستانهاي وي است که در سال 1937 به چاپ رسيد.
گرچه شهرت وي در زمينه داستان کوتاه است ولي بيشترين فعاليت او در حوزه ترجمه از زبانهاي ديگر ميباشد. در سال 1974 از دنيا رفت.
داستانهاي اول الشوط، مع الناس، متي ينتهي الليل، ما اقل الثمن، اصابع في الظلام از آثار اوست.
5-حسني فريز
در سال 1907 در شهر سلط متولد شد. تحصيلات دبيرستان خود را در سال 1927 به پايان رساند و وزارت آموزش و پرورش او را براي ادامه تحصيل به دانشگاه امريکايي بيروت فرستاد. وي پس از 5 سال ليسانس ادبيات خود را اخذ نمود. سپس در شهرهاي سلط، عمان و کرک به تدريس ادبيات عرب، تاريخ و جغرافيا پرداخت. در سال 1944 مدير دبيرستان سلط و پس از آن به عنوان بازرس در وزارت آموزش و پرورش مشغول به کار شد.
پس از بازنشستگي نيز به عنوان مشاور ادبي وزارت رسانهها به فعاليت پرداخت و مقالات هفتگي در روزنامه الرأي منتشر ميکرد. آخرين مقاله اش را يک روز قبل از وفات به چاپ رساند.
اهم تأليفات وي در شعر بلادي، هياکل الحب، غزل و زجل، الزهور و در قصه مغامرات حمار، مغامرات تائبــة، عروۀ و عفراء، قصص من بلدي، قصص و تمثيليات، شجرة التفاح است.
6-محمد اديب العامري
در سال 1907 در يافا متولد شد. تحصيلات خود را تا پايان دبيرستان در يافا گذراند و سپس براي اخذ ليسانس به دانشگاه امريکايي بيروت رفت و در سال 1930 ليسانس خود را در رشته زيست، شيميو فيزيک اخذ و به همراه برخي از هموطنانش انجمن دانشجويان را تأسيس نمود.
در سال 1929 درخلال انقلاب البراق دستور بازداشت وي صادر شد، از اين رو به اردن پناه برد و به عنوان معلم علوم تجربي در دبيرستان سلط مشغول به کار شد و طولي نکشيد که اداره اين مدرسه را برعهده گرفت. سپس به عنوان بازرس در وزارت آموزش و پرورش مشغول به کار شد.
پس از آن عامري به فلسطين بازگشت و مشاور مدير راديو در قدس شد. پس از واقعه 1948 بار ديگر به اردن بازگشت و مدير راديوي اردن و نماينده اردن در کميسيون آتش بس بين المللي شد.
وي در دهههاي پنجاه و شصت نيز در مقامات عالي دولتي در وزارت خارجه، وزارت معارف، اداره واردات وصادرات، ديوان کارمندان و ديوان حسابرسي مشغول بود.
پس از سال 1967 به ترتيب وزير امور خارجه، سفير اردن در مصر و وزير فرهنگ و رسانه شد تا اينکه از مشاغل دولتي استعفا داد.
در اواخر سال 1967 به عنوان رئيس انجمن نويسندگان اردن انتخاب شد و در سال 1978 درگذشت. وي مقالات زيادي را در روزنامهها و مجلات به چاپ رساند. تأليفات وي در تاريخ شامل القدس العربيــة، عروبــة فلسطين في التاريخ و در داستان، شعاع النور و قصص اخري است.
7-فؤاد الخطيب
در روستاي شحيم لبنان در سال 1880 متولد شد. پدرش قاضي بود. تحصيلات دانشگاهي خود را در دانشگاه امريکايي بيروت گذراند و به عنوان مدرس در دانشکده الزير يافا مشغول و سپس به خرطوم رفته و استاد دانشکده غوردون شد.
در سال 1915 سردبيري روزنامه القبله را برعهده گرفت. در سال 1926 امير عبدالله بن حسين او را به عنوان مشاور خود به اردن فراخواند که تا سال 1939 در اين منصب باقي ماند. در سال 1940 به لبنان بازگشت که ملک عبدالعزيز آل سعود او را فراخواند و به عنوان مشاور خود به کار گماشت. سپس سفير عربستان در افغانستان گرديد و در سال 1957 درگذشت.
وي داراي ديوان شعر و مؤلف نمايشنامه اي با نام فتح الاندلس است.
8-محمد صبحي ابوغنيمــة
در سال 1902 در شهر اربد متولد شد. تحصيلات ابتدايي را در اربد گذراند. سپس به دمشق رفته و براي تحصيل در مدرسه مهندسي به آستانه سفرکرد ولي وقوع جنگ جهاني سبب شد تا دوباره به دمشق برگردد و در آنجا ادامه تحصيل دهد.
پس از آن به دانشگاه برلين رفته و در رشته پزشکي فارغ التحصيل شد. سپس به عمان رفته و در سال 1929 درمانگاه خود را افتتاح نمود و در کنار پزشکي به فعاليتهاي مطبوعاتي و سياسي روي آورد.
وي مجلات الميثاق و الحمامــة را منتشر ساخت. در سال 1947 به دمشق رفت و در سال 1960 دوباره به عمان برگشت. وی در سال 1964 به عنوان سفير در دمشق مشغول به کار گردید و سپس در سال 1969 بازگشت و در سال 1970 در دمشق درگذشت.
داستان اغاني الليل از تأليفات اوست. هم چنین از آثار دیگر او می توان از من الايام، نظرة في اعماق الانسان نام برد.
9-شکری شعشاعــۀ
درسال 1890 در غزة هاشم در خانواده اي شريف و با اصالت متولد شد. تحصيلات ابتدايي خود را در زادگاهش گذراند و براي ادامه تحصيل به نابلس رفت. در کودکي زبانهاي انگليسي و فرانسه را به خوبي فراگرفت. سپس در سال 1919 به شرق اردن رفت.
وي مناصب زيادي را در عهد فيصلي و عهد امارت برعهده گرفت که آخرين آنها وزير دارايي و وزير دفاع بود.
هم چنین مقالات بسياري در روزنامهها و مجلات به چاپ رساند و در سال 1963 درگذشت.
کتاب شعر النفثات و رمانهاي في طريق الزمان، في الحکومــة و الحياة از آثار اوست. هم چنین از نوشتههای دیگرش می توان از ابوصوفه، العودات، قطامي، هاشم، همس الصور نام برد.
10-نديم الملاح
در سال 1893 در طرابلس/لبنان متولد شد. تحصيلات اوليه خود را در آنجا گذراند و براي ادامه تحصيل در مقطع دانشگاه به الازهر رفت و در سال 1913 فارغ التحصيل شد. همچنين تحصيلات خود را در مؤسسه حقوق مقدسي در سال 1914 ادامه داد و توانست مدرک آن را دريافت نمايد.
وي در طول جنگ جهاني اول و پس از ورود استعمار فرانسه به کشورهاي عربي سوريه و لبنان، به عنوان فرمانده در سپاه عثماني خدمت کرد.
فرانسويان که از حضور و دعوت ملاح احساس خطر کردند، به تعقيب او پرداختند، ازاين رو در سال 1920 به قدس رفت و به عنوان معلم ادبيات عرب و تعليمات ديني مشغول به کار شد. در همين اوان انگليسيها عرصه را براو تنگ نمودند که ناگزير درسال 1925 به عمان رفت و به عنوان معلم در اربد، عمان و سلط به فعاليت پرداخت.
وي در سال 1947 از اعضاي مجلس اوقاف و در طي سالهاي 1955-1961 نيز عضو هيئت عالي اسلاميبود.
سپس به عضويت مجلس اعيان درآمد و نديم ملک عبدالله بن حسين در مجالس ديني و ادبي گرديد.
کتابهاي شعر المشاعر، ديوان شعر از آثار اوست. (80)
11- ناصرالدين الاسد
در سال 1923 در عقبه متولد شد. تحصيلات خود را دررشته ادبيات ادامه داد و دوره ليسانس ادبيات را در سال 1947 و فوق ليسانس ادبيات در سال 1955 به اتمام رساند. دکتراي وي نيز در رشته ادبيات است. وي داراي مدال افتخار درجه يک ميباشد و مناصب فرهنگي بسیاری در دانشگاه های عربی برعهده داشته است؛ رئيس دانشکده ادبيات در دانشگاه ليبي، نماينده اداره فرهنگي در دانشگاه کشورهاي عربي، سفير اردن در سوريه، رئيس دانشگاه اردن در سالهاي 1978-1980و وزير آموزش عالي در سالهاي 1985-1989بوده است. (81)
12- خالد عبدالعزيز سليمان الکرکي
وي در تاريخ 10/6/1946 در شهر الکرک متولد شد. تحصيلات دبيرستان خود را درسال 1965در شهرستان کرک به پايان رساند. ليسانس خود را در رشته زبان و ادبيات عرب در سال 1969 در دانشگاه اردن و فوق ليسانس خود را در دانشکده زبان عربي دانشگاه اردن در سال 1977 و دکتراي خود را در رشته فلسفه در دانشگاه کمبريج انگلستان به پايان رساند.
وي مناصب فرهنگي متعددي را از جمله استاديار گروه زبان و ادبيات عرب در دانشگاه اردن در سالهاي 1980-1987، استاد گروه زبان و ادبيات عرب در دانشگاه پترا در سال 2000، استاد گروه زبان و ادبيات عرب در دانشگاه جرش در سال 2002، استاد گروه زبان و ادبيات عرب در دانشگاه اردن در سال2007، معلم در وزارت آموزش و پرورش، عمان-اردن در سالهاي 1969-1974، مشاور پادشاه اردن، عمان-اردن در سالهاي 1991-1992، مشاور پادشاه اردن، عمان-اردن در سالهاي 1993-1995، رئيس دانشگاه جرش در سالهاي 2002-2006، رئيس دانشگاه اردن در سالهاي 2007-2010 و نائب رئيس مجمع زبان عربي اردن عهده دار بوده است.
او همچنين وزير فرهنگ در سالهاي 1989-1991، وزير فرهنگ و رسانه در سال 1991، وزير فرهنگ و جوانان در سال 1991، وزير فرهنگ و آموزش عالي در سال 1991، معاون نخست وزير و وزير رسانه در سال 1995-1996 و معاون نخست وزير و وزير آموزش و پرورش در سالهاي 2010-2011 بوده است.
تحقيقات و پژوهشهاي وي شامل: ترجمة برخي اشعار عرار به انگليسي، رموز جاهلي در شعر نو عربي، رموز قرآني در شعر نو عربي، گفتمان جديد اردن، رمان در اردن و منابع و چگونگي تحقيق در زبان و ادبيات است. (82)
در سال 1952 در منطقه کفرقود در جنين متولد شد. علاوه بر زبان عربي، زبانهاي اسپانيايي و انگليسي را به خوبي فرا گرفت. ليسانس خود را در رشته زبان و ادبيات عرب در سال 1974 و فوق ليسانس خود را در رشته ادبيات اندلس در سال 1978 از دانشگاه اردن و دکتراي خود را در رشته ادبيات اندلس از دانشگاه لندن در سال 1982 اخذ نمود. وي در سالهاي 2011- 2010 وزير فرهنگ بود. وي در اتحاديهها و انجمنهاي عربي و بين المللي بسياري عضويت دارد و مدال استقلال درجه 2 را درسال 2002 دريافت نمود.
وي طی سال های 1982-1999 و از سال 2002 تاکنون در دانشگاه اردن به تدريس اشتغال دارد. همچنين استاد دانشگاه آل البيت در سالهاي 1997/1998 و 2006/2007 بوده و در دانشگاههاي عمان، دانشگاه زيتونه، دانشگاه فيلادلفيا، آکادميموسيقي اردن و در وزارت آموزش و پرورش در سال 1974-1978 تدريس کرده است. همچنين معاون دانشگاه اردن 2007-2010 بوده است.
تحقيقات و پژوهشهاي وي در زمينه توجه سيوطي به تراث اندلس، تاريخ ادبيات عرب، خاطرات و سفرنامهها، شيخ ابراهيم قطان و تاريخ ابن خلدون (بخش چهارم) است.(83)
14-طلال ابوغزالــۀ
در 22 آوريل 1938 در منطقه يافا-فلسطين متولد شد. وي موسس و رئيس مجموعه طلال ابوغزاله است که در سال 1972 تأسيس شده و خدمات شغلي و آموزشي ارائه ميدهد. اين مرکز داراي 80 شعبه درسراسر جهان ميباشد.
وي رياست مؤسسات و هيئتهاي زير راعهده دار بوده است: انجمن ارکستر ملي اردن، دانشکده طلال ابوغزاله در بحرين (2012)، دانشکده بين المللي طلال ابوغزاله در لبنان (2012)، دانشکده طلال ابوغزاله در اردن(از سال2006)، اتاق بازرگاني بين المللي، فرانسه (2006-2008)، هيئت تجارت الکترونيک و فناوري اطلاعات و ارتباطات، اتاق بازرگاني بين المللي، فرانسه (2001-2008)، مجلس خاورميانه، مرکز پژوهشهاي استراتژيک بينالمللي، امريکا (1995-1997)، کنفرانس امريکا درباره توسعه آموزش حسابداري، امريکا (1995)، وی همچنين مشاور سازمان بين المللي مالکيت فکري در مجمع عربي مالکيت فکري، آلمان (1987 تاکنون) و عضو افتخاري در هيئت امناي سازمان عربي مبارزه با فساد (2007 تاکنون)، هيئت امناي مرکز تحقيقات سرطان ملک حسين، اردن (2003-2006)، هيئت امناي مرکز ملي موسيقي، اردن (2003-2005)، انجمن فکر عربي (1998-تاکنون )، هيئت امناي دانشگاه امريکايي لبنان (1980-1982) و جشنواره انديشمندان، امارات (2011) ميباشد. هم چنین وي در سال هاي 2010-2011 عضو مجلس سنا بود. وي داراي دکتراي افتخاري در علوم انساني از دانشگاه بيت لحم در سال 2014، دکتراي افتخاري در ادبيات از دانشگاه کانيسيوس امريکا در سال 1988 است.
همچنين داراي مدال افتخار جمهوري تونس از دست رئيس جمهور اين کشور در سال 1985 و مدال استقلال اردن از دست ملک طلال حسين در سال 1968 است. (1/83)
15-جريس سماوي
نام وي جريس حنا جريس سماوي است. وي در سال 1956 در عمان متولد شد و ليسانس خود را در سال 1988 در رشته زبان انگليسي از دانشگاه اردن دريافت نمود. در سالهاي 1992-1997 تهيه کننده برنامههاي فرهنگي براي شبکههاي عربي و انگليسي براي تلويزيون اردن بود. برنامههاي فرهنگي متعددي براي شبکههاي نون النسوة و ذاکرة النغم تهيه کرده است.
در سالهاي 1997-2001 نائب رئيس جشنواره فرهنگ و هنر جرش و پس از آن در سالهاي 2001-2006 مدير جشنواره جرش بود و در سال 2011 وزير فرهنگ اردن گرديد.
وي که در اتحاديه نويسندگان اردن عضويت دارد توانست جايزة نخست بهترين قصيدۀ عربي از جنگ فلسطين را در سال 1987 به خود اختصاص دهد.
کتاب شعر زلــة اخری للحکمــة از آثار اوست. (84)
5-9 تأثير فرهنگ خارجي؛ فعاليتهاي فرهنگي خارجيان در کشور
بيش از 60 درصد جمعيت در متروپليس واقع در امان زندگي مي كنند. فرهنگ مردم اردن به شدت تحت تأثير فرهنگ غرب قرار گرفته است. موسيقي، فيلم، مد و ساير اشكال سرگرمي اروپايي و آمريكايي بين مردم اردن مشهور است. فرهنگ باشگاه و ميهماني به خصوص در نيمة غربي شهر امان رواج دارند. تعداد كمي از جوانان كه اغلب از مناطق ثروتمند نشين غرب امان هستند، ويژگيهاي فرهنگي مغايري هم چون خالكوبي يا سوراخ كردن صورت را به نمايش مي گذارند.
امان يكي از شهرهاي منطقه است كه بيشترين تأثير را از فرهنگ غربي پذيرفته است. پياده روهاي پردرخت، فروشگاهها با ماركهاي غربي، هتلها و باشگاههاي شبانه عناصر مهمي در زندگي شهري امان محسوب مي شوند. زبان انگليسي در بين اردنيهاي لوانتين و طبقه بالا و متوسط به بالا به خوبي فهميده و حتي صحبت ميشود. فرهنگ غرب به خصوص انگلستان و آمريكا بر حيات سياسي جامعه و امور خارجه، تأثير بسيار زيادي داشته است.
علاوه بر آن بسياري از مردم اروپاي غربي و امريكا در چند سال اخير به اردن مهاجرت كرده اند و آنجا را وطن خويش قرار داده اند. اين ارتباط با غرب فرهنگ جديدي به وجود آورده است. آشپزي از ملتهاي مجاور به خصوص مصر، سوريه و تركيه به اردن راه يافته است.(85)
طبيعي است که بخش مهمي از تأثير فرهنگ بيگانه، در ارتباط با مديريتها و سياست گذاريهاي دولتي رقم ميخورد. مؤسسات اصلي دولتي به جز وزارت فرهنگ اردن، که در بخش بين المللي فعاليت دارند، وزارت برنامه ريزي و وزارت کار ميباشند و از طرق مختلف مديريت فرهنگي بين المللي و مديريت سياست گذاري و تحقيقات را برعهده دارند.
وزارت برنامه ريزي از طريق مديريت همکاريهاي بين المللي، توافق نامههاي فرهنگي جهاني را مهيا ميکند و هميشه به دنبال فرصتهاي جديد سرمايه گذاري و راههاي استفاده از آن و توزيع بودجه در پروژههاي توسعه چند جانبه در همکاري با کشورها ميباشد.
مديريت سياست گذاري و تحقيقات نيز از طريق اداره هماهنگي مساعدتها، اداره روابط عموميبخش آسيا، اداره روابط عموميبخش کشورهاي عربي واسلامي، اداره روابط عموميبخش اروپا، اداره اتحاديه اروپا، اداره همکاريهاي علميو فرهنگي در زمينه همکاريهاي بين المللي نقش مؤثري را دارا ميباشد.
اردن کشوري کوچک و داراي امکانات فرهنگي ضعيفي است اما نقش مهميرا در منطقه ايفا ميکند و نقطه ارتباطي منطقه و جهان محسوب ميشود.(86) ازاين رو متوليان امور فرهنگي نياز به همکاريهاي مستحکم با کشورهاي عرب و غيرعرب فعال در زمينه فرهنگي را به خوبي احساس ميکنند، در اين راستا توافق نامههاي متعددي جهت تبادل فرهنگ بين اردن و کشورهاي عربي، کشورهاي اروپايي و کشورهاي دوست بسته شده است. اخيراً نيز توافقنامه اي بين اردن و کشورهاي پرتغال و قزاقستان و... به امضا رسيد. تعداد اين توافق نامهها قريب 47 فقره ميباشد. (87)
در خارج از اردن مرکز فرهنگي اردني وجود ندارد، ولي بخشهاي فرهنگي در سفارتخانههاي اردن در کشورهاي ديگر به فعاليت ميپٌردازند. اردن در واقع هيئت ديپلماسي فرهنگي ندارد و به جاي اينکه مراکز فرهنگي ايجاد کند، بيشتر مايل است تا هفتههاي فرهنگي را در کشورهاي مورد توافق اجرايي نمايد زيرا هزينههاي مالي کمتري در دارد. (88) افزون برآن اجازه فعاليت به بسياري از مراکز فرهنگي خارجي در اردن داده شده است ازجمله مرکز فرهنگي فرانسه، مرکز فرهنگي امريکا، مؤسسه آلماني گوته، مرکز فرهنگي انگليس، مرکز فرهنگي ترکيه، مرکز فرهنگي ايتاليا، مرکز فرهنگي اسپانيا و مرکز فرهنگي روسيه. (89)
در ادامه شمايي کلي از فعاليتها و اهداف برخي از مراکز فرهنگي خارجي در اردن ارائه ميشود.
1- مؤسسه آلماني گوته: يکي از اولويتهاي اين مؤسسه «مبادلات فرهنگي بين اردن و آلمان» ميباشد. اين کار از طريق دانشجويان اردني که در آلمان تحصيل ميکنند صورت ميپذيرد. هم اكنون يک دانشگاه آلماني به نام الجامعــة الآلمانيــة في الاردن، نيز در اردن وجود دارد. در اين مرکز فعاليتهاي فرهنگي بسياري صورت ميپذيرد؛ از جمله پخش فيلمهاي آلماني، فعاليتهاي موسيقي ويژه جوانان، متن خواني نويسندگان اردن براي اعضاي آلماني و همچنين با حمايت مؤسسه گوته، کتابهاي متعددي از زبان آلماني به عربي ترجمه شده است.(90)
2- مرکز فرهنگي انگليس: اين مرکز با هيئتهاي رسمي اردن ارتباط دارد و با همکاري وزارت توسعه سياسي، پروژه «پارلمان جوانان اردن» را اجرا کرده تا جوانان بتوانند در دموکراسي نقش ايفا نمايند. همچنين طرحهاي متعددي اجرا کرده است، يکي از طرحهاي اين مرکز، پروژه «زنان در جايگاه شغلي» است. اين پروژه زنان را تشويق ميکند تا به بازار کار و محيطهاي شغلي وارد شوند. (91)
3- مرکز فرهنگي ايتاليا: با اهداف متنوعي از جمله اهتمام به زبان و فرهنگ ايتاليا و نشر آنها به عنوان جزئي از حرکت توسعه فرهنگ کشورهاي حوزه مديترانه، ايجاد مکاني براي ايتالياييهاي مقيم اردن، اهتمام به برنامهها و فعاليتهاي فرهنگي، ايجاد روابط با هيئتهاي مشابه داخلي و خارجي، يافتن نقاط تشابه فرهنگ اردن و ايتاليا فعاليت ميکند. (92)
اهم فعاليتهاي اين مرکز در سال 2011 شامل ايجاد صفحه ويژه اعضا در فيس بوک، امانت دادن کتابهاي انجمن به شکل رايگان به اعضا و دانشجويان، برگزاري کلاسهاي آموزش زبان ايتاليايي به کودکان و همچنين در دانشکده نظاميدر زرقاء، برگزاري امتحان ورودي دانشگاهها تحت عنوان «البليدا»، پخش ماهانه فيلمهاي ايتاليايي در مرکز فرهنگي «الحسين»، برگزاري هفته فرهنگي ايتاليا، برگزاري کنفرانس و کلاسهاي آموزش زبان عربي براي خارجيان مقيم اردن ميباشد.(93)
5-9-1 ترجمه ها:
از جمله مهمترين شاخصهاي توسعه آمار و اطلاعات به روز و درست ميباشد که متأسفانه در زمينه امور فرهنگي چنين اطلاعاتي در اداره آمار ملي اردن موجود نيست و آمارهاي جهاني نيز ارقام قابل توجهي را نشان نميدهد.
براساس گزارشهاي فرهنگي يونسکو كل ترجمههاي منتشرشده در اردن در سالهاي 90 و 94 ميلادي به ترتيب 10 و 81 عنوان ميباشد. (94)
بر همين اساس زبان اصلي كتابهاي ترجمه شده در ارسال 1980 انگليسي بوده و اطلاعات مربوط به سالهاي ديگر موجود نيست. (95)
همچنين زبان اصلي كتابهاي ترجمه شده درسال 1984 فرانسه بوده است. درنهايت به نظر ميرسد ترجمه تنها از زبان انگليسي و فرانسه صورت گرفته است.(96)
عرصه ترجمه ارقام اميدوار كننده اي را نشان نمي دهد، چنان که ملاحظه ميشود بين سالهاي 91 تا 93 3/1 درصد کل کتابهاي منتشر شده ترجمه بوده است. بر اساس آمار يونسكو كل ترجمههاي انجام گرفته در سال 1990 در كشورهاي عرب 270 عنوان گزارش شده كه مطابق آمار فوق الذكر سهم اردن 7/3 درصد كشورهاي عرب ميباشد. (97)
عناوين ترجمه شده به زبانهاي خارجي | عناوين منتشر شده به دو يا چند زبان |
درصد | درصد |
1991 - 1993 | 1991 - 1993 |
1/3 | 00 |
آمار تعداد كل كتابهاي منتشر شده در اردن مطابق گزارش فرهنگي يونسكو حاكي از آن است كه طي سالهاي 91 تا 1994 به ازاي هر صد نفر 113 نسخه و به ازاي هر 100.000 نفر 7 عنوان كتاب منتشر گرديده است. مطابق همين آمارها طي سالهاي 94-89 به ازاي هر صد نفر 4 كتابخانه عمومي در اردن گزارش شده است.(98) متاسفانه درآخرين گزارش مشابه یونسکو در سال 2009 آماري از کشور اردن در خصوص ترجمه نيامده است.(99)
بر اساس گزارش فرهنگي يونسکو آمار و ارقامي از نويسندگان اردني ديده نميشود كه آثار آنها به يک يا چند زبان ترجمه شده باشد. (100) همچنين در آخرين گزارش مشابه یونسکو اساسا اين آمار درباره هيچ کشوري موجود نيست.
5-9-2 تجارت فرهنگي
(كل تجارت فرهنگي، تجارت فرهنگي سرانه، درصد تجارت فرهنگي نسبت به توليد ناخالص ملي، صادرات فرهنگي)
گزارش جهاني فرهنگ، آمار مبادلات فرهنگي اردن را در سالهاي 1980 و1991 به ترتيب معادل 15 و 32 ميليون اعلام ميدارد. (101)
سرانه تجارت فرهنگي نيز بدين شرح است (102):
سرانه مبادلات فرهنگي به دلار براي هر نفر | سرانه ناخالص به دلار |
1980 | 1991 |
12 | 8 |
درصد مبادلات فرهنگي به نسبت توليد ناخالص ملي (درصد) | درصد مبادلات فرهنگي به نسبت
توليد فرهنگي ملي (درصد) |
1980 | 1991 |
8/0 درصد | 7/0 درصد |
در نهايت صادرات فرهنگي به نسبت كل مبادلات به شرح ذيل است (103):
1980 | 1991 |
4/3 درصد | 9/0 درصد |
5-9-3 تجارت فرآوردههاي فرهنگي
تجارت فراوردههاي فرهنگي اعم از كتاب، روزنامه، نشريات ادواري، موسيقي، هنرهاي تصويري، سينما و عكاسي و راديو و تلويزيون به شرحي است كه مي آيد (104)
کتاب و جزوه | روزنامه و
نشريات ادواري |
موسيقي | هنرهاي تجسمي | سينما و عکاسي | راديو وتلويزيون |
1990-1994 | 1990-1994 | 1991 | 1991 | 1991 | 1991 |
6/34 درصد | 2/0 درصد | 0 | 2/0 درصد | 2/21 درصد | 42 درصد |
بر اساس آخرين آمار مشابه يونسکو که در سال 2009 منتشر شده و نشان دهنده آمار سالهاي 2000 تا 2006 ميلادي است ارقام گزارش شده به اين شرح است: (105)
مبادلات بین المللی کالاها و خدمات فرهنگی منتخب | ||||||||||
رسانههای صوتی و تصویری | هنرهای بصری | رسانههای ضبطی | محصولات چاپی دیگر | روزنامه ادواری | صادرات کتاب | کالاهای میراث | نرخ رشد سالانه صادرات به ازای هر نفر | کل تجارت صادرات 1000 | نرخ پوشش مبادلات | نرخ رشد سالانه کل مبادلات |
2006
درصد |
2001-2006 | 2006 | 2006
درصد |
2001-2006 | ||||||
0/0 | 1/12 | 5/0 | 8/0 | 1/7 | 5/79 | 0/0 | 3- | 929/10 | 46 | 2 |
واردات | ||||||||
رسانههای صوتی و تصویری | هنرهای بصری | رسانههای ضبطی | محصولات چاپی دیگر | روزنامه ادواری | واردات کتاب | کالاهای میراث فرهنگی | نرخ رشد سالانه صادرات به ازای هر نفر | کل تجارت واردات 1000 |
2006
درصد |
2001-2006 | 2006 | ||||||
8/3 | 4/11 | 0/2 | 4/4 | 1 | 6/76 | 8/0 | 3 | 797/23 |
خدمات به میلیون ریال | |||
واردات | صادرات | ||
هزینههای حق امتیاز | خدمات صوتی تصویری | هزینههای حق امتیاز | خدمات صوتی تصویری |
2005 | |||
000 | 000 | 000 | 000 |
5-10 جهانگردي بين المللي
امروزه صنعت گردشگري به یكي از مهمترين بخشهاي اقتصادي تبديل شده است تا حدي كه تعيين كننده سطح توسعه اقتصادي يك كشور به شمار مي رود. اين واقعيت در دانشجويان انگيزه بيشتري براي مطالعه و تحصيل در اين بخش ايجاد كرده است. آنها تلاش مي كنند تا در ابعاد متنوع اين صنعت كه شكل و گستردگي اين پديده رو به رشد را تعيين مي كند، بررسي و پژوهش كنند.
اين در حالي است كه اهميت صنعت گردشگري، مطابق با ماهيت نظام اقتصادي هر كشور و سطح وابستگي درآمد ملي اين صنعت و همچنين در آمد محلي اي كه از ناحيه اين بخش به دست مي آيد، از كشوري به كشور ديگر متفاوت است.
در كشور كوچك مديترانه اي اردن، صنعت گردشگري در دهه 90، بويژه از زمان امضاي پيمان صلح اسرائيل - اردن در سال 1994 (معروف به پيمان وادي عربه)، رشدي روزافزون يافت، دليل ديگر اين پيشرفت، آگاهي بيشتر دولت اردن از نقش حياتي صنعت گردشگري در طرح توسعه اقتصادي بود. بدين ترتيب، اين سرمايه گذاران و بازرگانان وارد صنعت گردشگري شدند و به اين نياز پاسخ مثبت داده و در مناطق مختلف توريستي اردن مانند امان، پترا، درياي مرده و عقبه سرمايه گذاري كنند.
پيش از امضاي پيمان صلح به دليل عدم ثبات در منطقه خاورميانه و وجود بحرانهاي سياسي، گردشگري محدود بود. اين شرايط همچنين بر تحقيقات و مطالعات دانشگاهي در زمينه گردشگري تأثير گذاشت و آنها را به عناوين مشخصي مانند مناظر باستان شناسي، تاريخي و فرهنگي اردن محدود می نمود كه جاذبه اي براي بازديد كنندگان ايجاد نمي كرد. اين مطالعات تنها تشكلهاي سياسي و ساختارهاي دولتي و امپراطوري را كه در دورههاي مختلف بر اردن حاكم بود مورد بررسي قرار ميداد. در واقع نقش حياتي اماكن باستاني در صنعت گردشگري ناديده گرفته شده بود در حالي كه اين بخش مي تواند براي اقتصاد ملي و افراد جامعه نقشي اساسي در بازدهي و درآمد زايي داشته باشد. در حقيقت كمبود تحقيق و مطالعات كافي در اين بخش موانعي جدي براي مراحل توسعه بخش گردشگري بهوجود آورد، به ويژه از اين رو كه چنين مطالعاتي مي توانند فعالانه به تشخيص اولويتهايي براي توسعه صنعت گردشگري كمك كنند و نيازهايي را برطرف كنند كه بايد به منظور ساخت محصولات گردشگري بازارهاي بين المللي جهان را تحت تأثير قرار دهند. (106)
امروز گردشگري به يكي از منابع اقتصادي اردن بدل شده به طوري كه در فاصله سالهاي 2010 - 2006 قريب 10 تا 12 درصد توليد ناخالص ملي اين كشور را رقم زده است و در اين فاصله 8 ميليون گردشگر به اردن وارد شده اند كه رقمي معادل 4/3 ميليارد دلار ارز وارد كرده اند. اين رقم بدون ملاحظه گردشگراني است كه براي امور پزشكي به اردن آمده اند.
در سال 2006 بيشترين گردشگران اردن از کشورهاي همسايه و کشورهاي حوزه خليج فارس بودند که شامل حدود 67 درصد گردشگران (1.046.602 نفر) ميشوند، که به دليل نزديکي جغرافيايي و هم نژادي همسايگان است. پس از آن، کشورهاي اروپايي با 11 درصد (182.247 نفر) گردشگر، سپس مردم اسرائيل (121.506نفر)، کشورهاي امريکايي (90.251 نفر)، کشورهاي آسيايي (77.621نفر)، کشورهاي افريقايي (4.947نفر) و ساير کشورها (9.947 نفر) به ترتيب بيشترين گردشگر را به اردن اعزام کردهاند. (107)
5-10-1 مراکز مهم گردشگري اردن
در ميان شهرهاي اردن، شهر امان بيشترين گردشگر را به خود جلب ميکند. حدود 65 درصد از هتلهاي اردن در اين شهر قرار دارد. مراکز گردشگري و مراکز خريد و فرهنگي زيادي در اين شهر وجود دارد و جشنوارهها و همايشهاي متعددي نيز در اين شهر برگزار ميشود. پس از امان شهر عقبه و رم و پتراء در جنوب اردن بيشترين ميزان گردشگر را به خود جذب ميکنند. شهر عقبه تنها بندر اردن به شمار ميرود و مراکز تفريحي و خريد پرشماري دارد و از مهم ترين مکانهاي جذب گردشگر در اردن محسوب ميشود. پترا به دليل موقعيت خاص تاريخي مرکز گردشگري مهمياست. (108) وادي رم نيز به دليل ورزشهاي مختلفي که در آن برگزار ميشود از اهميت بالايي برخوردار است.(109)
مراکز مهم گردشگري اردن به تفصيل در بخشهاي 2 و 3 آمده است.
5-10-2 ورود جهانگردان خارجي
گزارش جهاني فرهنگ آمار و ارقام ذيل را در خصوص جهانگردي بين المللي اردن ارائه مي دهد:
ورود جهانگردان خارجي درسال 1996 به نسبت هر 100 نفر جمعيت 20 نفر برآورد شده است. (110) بر اساس گزارش مشابه در سال 2005 تعداد گردشگران خارجي 2.987.000 نفر بوده که در قياس با جمعيت اردن در همين سال(5.544.000 نفر) به ازاي هر100 نفر معادل 53.8 نفر برآورد شده است. (111) در سال 1995 كشورهاي عمده مبدا به ترتيب كشوراول مصر و كشور دوم سوريه بوده است.
بر اساس جديدترين آمار يونسکو در سال 2005مهم ترين کشور مبدا سوريه بوده است. (112)
درآمد جهانگردي بين المللي در سال 1996 معادل 698 دلار به ازاي هر نفر جهانگرد برآورد شده است. (113) کل درآمد توريسم بر اساس آخرين آمار يونسکو در گزارش مشابه جهاني فرهنگ سال 2005معادل 1.759.000.000 دلار امريکا و به ازاي هر جهانگرد 88/588 دلار برآورد ميشود. (114) که نشان از کاهش درآمد سرانه دارد.
5-10-3 خروج اتباع اردني
آمار اتباع اردني که به خارج سفر کردهاند در سال 1996 از هر 100 نفر 1/5 نفر بوده است که معادل 282.744 نفر برآورد ميشود (115) در سال 2005 بر اساس آخرين گزارش مشابه اتباع اردني که به خارج سفر کردهاند 1.523.000 نفر بوده که بازاي هر 100 نفر 47/27 نفر برآورد شده است که نشان از رشد دارد.(116)
کشورهاي عمده مقصد در بهار سال 1995 به ترتيب اسرائيل و سوريه و براساس گزارش مشابه سال 2005 مهم ترين کشور مقصد سوريه بوده است. (117)
مخارج جهانگردي بين المللي در سال1996 معادل 1.511 دلار براي هر تبعه در خارج هزينه شده (118) که اين مبلغ در سال 2005 معادل 11.778 دلار بوده است (119)
5-11 پذيرش کنوانسيونهاي فرهنگي مربوط به ميراث فرهنگي و طبيعي و حقوق بشر
اردن در سال 1957 كنوانسيون حفظ اموال و داراييهاي فرهنگي در زمان جنگ (1954) و در سال 1974 كنوانسيون منع ورود و صدور و انتقال غير قانوني مالكيت اموال فرهنگي (1970) و در سال 1975 كنوانسيون حفظ ميراث فرهنگي و طبيعي جهان (1972) و در سال 2009 دومين پروتكل هكو 1954 مربوط به حفظ اموال و داراييهاي فرهنگي در موقعيت حوادث جنگي (1999) و در سال 2006 كنوانسيون حمايت از ميراث فرهنگي نامحسوس (2003) و در سال 2007 كنوانسيون محافظت و تبليغ تنوع بيانات فرهنگي (2005) را پذيرفته است. (120) همچنين از جولاي 1999 از اعضاي كنوانسيون برن مربوط به كپي رايت بشمار مي آيد.
5-12 محوطههاي ميراث فرهنگي
براساس گزارشهاي جهاني فرهنگ يونسكو تا سال 1997 محوطههاي میراث فرهنگی ثبت شده در فهرست ميراث جهاني، تنها دو سايت فرهنگي بوده و هيچ سايت طبيعي يا طبيعي فرهنگي ثبت نگرديده است. (121)
بر اساس آخرين آمار گزارش مشابه مربوط به سال 2009 داراييهايي که در فهرست ميراث فرهنگي ثبت شده تا قبل از سال 95 شامل 2 سايت فرهنگي بوده و بعد از آن يک سايت اضافه گرديده است. بر همين اساس تعداد سايتهايي که براي قرار گرفتن در فهرست ميراث فرهنگي پيشنهاد و ارائه شده 16 سايت را شامل ميشود. (122)
5-12-1 محوطههاي در معرض خطر
براساس آمار گزارش جهاني فرهنگ يونسکو تا سال 1997 تنها يک سايت به عنوان محوطههاي در معرض خطر در يک کميته ميراث جهاني و صندوق جهاني بناها ثبت گرديده است. ضمنا در سال 97 هيچ محوطه اي در فهرست مقدماتي ميراث جهاني ثبت نشده است. (123)
بر اساس آخرين گزارش مشابه تا سال 2009 فهرستي به جز فضاي فرهنگي بدو در وادي رُم براي بررسي ارائه نشده است.(124)
5-12-2 فهرست ميراث جهاني يونسكو در كشور اردن
ميراث جهاني يونسكو نام عهدنامه اي بين المللي است كه در تاريخ 16 نوامبر 1972م به تصويب كنفرانس عمومي يونسكو رسيد. موضوع آن حفظ آثار تاريخي، طبيعي و فرهنگي بشر است كه اهميت جهاني دارند و متعلق به تمام انسانهاي زمين، فارغ از نژاد، مذهب و مليت خاص مي باشند.
ميراث فرهنگي كشور اردن كه در اين فهرست به ثبت رسيده بدين شرح است:
1. وادي رم
2. پترا
3. قصر امرا
4. ام رصاص
5. شهرقديمياورشليم و ديوارهايش که توسط اردن گزارش شده است. (125)
منابع:
1. العمد، الدكتورهاني، المؤسسات الثقافیه في الأردن (1965 - 1995م)، منشورات اللجنــة العليا لكتابــة تاريخ الأردن، 1997، ص 20
2. ايضاً، ص 20
3. ايضاً، ص 271 - 272
4. ايضاً، ص 20
5. ايضاً، ص 23
6. ايضاً، ص 23
7. ايضاً، ص 24
8. ايضاً، ص 28
9. ايضاً، ص 43
10. ايضاً، ص 45
11. ايضاً، ص 45
12. ايضاً، ص 46
13. ايضاً، ص 57
14. ايضاً، ص 60
15. ايضاً، ص 63
16. ايضاً، ص 79
17. ايضاً، ص 82
18. ايضاً، ص 83
19. ايضاً، ص 64
20. ايضاً، ص 101
21. ايضاً، ص 107
22. ايضاً، ص 113
23. ايضاً، ص 113
24. ايضاً، ص 114
25. ايضاً، ص 115
26. ايضاً، ص 116
27. ايضاً، ص 120
28. ايضاً، ص 121و122
29. ايضاً، ص 125
30. ايضاً، ص 127
31. ايضاً، ص 126
32. ايضاً، ص 128
33. ايضاً، ص 129
34. ايضاً، ص 132و133
35. ايضاً، ص 171
36. Mawred. Org/ WP - content/ uploads/ 2013/ 03/ Jordan - final. Doc المورد الثقافي، ص2
37. ايضاً، ص2
38. ايضاً، ص2
39. ايضاً، ص2
40. ايضاً، ص3
41. ايضاً، ص3
42. ايضاً، ص4
43. ايضاً، ص4
44. ايضاً، ص4
45. ايضاً، ص5
46. ايضاً، ص5
47. ايضاً، ص5
48. ايضاً، ص6
49. ايضاً، ص6
50. ايضاً، ص4
51. ايضاً، ص24
52. ايضاً، ص25
53. ايضاً، ص26
54. ايضاً، ص27
55. ايضاً، ص27
56. ايضاً، ص28
57. ايضاً، ص5
58. ايضاً، ص8
59. ايضاً، ص9
60. ايضاً، ص9
61. ايضاً، ص10
62. ايضاً، ص10
63. ايضاً، ص10
64. ايضاً، ص11
65. ايضاً، ص11
66. ايضاً، ص17
67. ايضاً، ص17
68. ايضاً، ص18
1/68. دوفصلنامه علمي- پژوهشي جامعه شناسي سياسي جهان اسلام، دوره 3، شماره 1، بهار و تابستان 1394
69. ايضاً، ص18
70. ايضاً، ص19
70/1. www.hajij.com/fa/articles/political-articles-analysis/item/
2/70 دو فصلنامه علمي- پژوهشي جامعه شناسي سياسي جهان اسلام، دوره 3، شماره 1، بهار و تابستان 1394
3/70 ایضاً
4/70 ایضاً
5/70 ایضاً
6/70 ایضاً
7/70 ایضاً
8/70 ایضاً
9/70 ابوالفضل صادقي نيا، کنکاشي بر مفهوم ذايقه فرهنگي و کارکردهاي آن. 1396
71. ايضاً، ص19
72. ايضاً، ص19
73. ایضاٌ، ص20
74. ايضاً، ص20
75. طارق رمضان، سنخ شناسي جريانهاي فكري، مسلمانان غرب و آينده اسلام، مترجم: رضايی، امير، پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي
http://eslahe.com/1590
76. محمد عثمانی، رنگين كمان عربی، جريان شناسی روشنفكری عرب، مهرنامه سال اول، شماره هشتم دی 1389، http://www.mehrnameh.ir/article/1525.html
77. ايضاً
78. ايضاً
79. ايضاً
80. طارق رمضان، سنخ شناسی جريانهای فكری، مسلمانان غرب و آينده اسلام، مترجم: رضايی، امير، پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي
http://eslahe.com/1590
81. ايضاً
82. ايضاً
83. ايضاً
1/83. منبع: موقع طلال ابوغزالــۀ
84. محمد عثمانی، رنگين كمان عربی، جريان شناسی روشنفكری عرب، مهرنامه سال اول، شماره هشتم دي 1389، http://www.mehrnameh.ir/article/1525.html
85. ايضاً
86. Seyd. M.H., World info paedia: Jordan, Paragun Publication, 2007, p.p 174, 175
87. Shoup. John A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - (Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310), P. 71
88. Seyd. M.H., World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, 200, pp. 174, 175
89. Shoup. John A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - (Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310), pp. 99-100
90. Mawred. Org/ WP - content/ uploads/ 2013/ 03/ Jordan - final. Doc
المورد الثقافی، ص2
91. وزارة الثقافیه في المملكــة الاردنيــة الهاشميــة
www.Culture.gov.jo
92. پادشاهي اردن، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، معاونت بين الملل، مركز بين المللي تبليغ، ص 16- 19
93. http://culture.gov.jo/new
وزارة الثقافیه في المملكــة الاردنيــة الهاشميــة
94. Ibid
95. Ibid
96. موقع رئاســة الوزراء
http://www.pm.gov.jo/arabic/index.php
97. موقع مجلس الاعیان
http://www.senate.jo/content
98. وزارة الثقافــة الاردنیــة
http://culture.gov.jo/new
99. رابطــة الکتاب الاردنیین
http://www.jo-writers.org
و موقع وزارة الثقافــة الاردنیــة
http://culture.gov.jo/new
100. فرهنگ، خلاقيت و بازار: گزارش جهاني فرهنگ 1378/ 1998/ نويسنده گروه نويسندگان؛ ترجمه گروه مترجمان. - تهران: كميسيون ملي يونسكو در ايران،مركز انتشارات، 1379.
101. وزارة الثقافیــة في المملكــة الاردنيــة الهاشميــة
www.Culture.gov.jo
102. Mawred. Org/ WP - content/ uploads/ 2013/ 03/ Jordan - final. Doc
المورد الثقافی، ص12
103. ايضاً، ص13
104. ايضاً، ص13
105. ايضاً، ص16
106. ايضاً، ص17
107. وزارة الثقافیــة في المملكــة الاردنيــة الهاشميــة
www.Culture.gov.jo
108. ايضاً،
109. فرهنگ، خلاقيت و بازار: گزارش جهاني فرهنگ 1378/ 1998/ نويسنده گروه نويسندگان؛ ترجمه گروه مترجمان. - تهران: كميسيون ملي يونسكو در ايران،مركز انتشارات، 1379، ص 725
110. ايضاً، ص725
111. ايضاً، ص725
112. ايضاً، ص 723 تا 725
113. ايضاً، ص 723 تا 725
114. World Report, investing in cultural diversity and intercultural dialogue, United Nations Educational, (UNESCO), 2009
115. فرهنگ، خلاقيت و بازار: گزارش جهاني فرهنگ 1378/ 1998/ نويسنده گروه نويسندگان؛ ترجمه گروه مترجمان. - تهران: كميسيون ملي يونسكو در ايران،مركز انتشارات، 1379، ص736 تا 740
116. ايضاً، 698ص
117. ايضا، ص 698
118. ايضاً، ص 698
119. ايضاً، ص624
120. World Report, investing in cultural diversity and intercultural dialogue, United Nations Educational, (UNESCO), 2009 P. 352, 353
121. تخطیط و تطویر المواقع السیاحیــة فی الاردن، ابراهیم خلیل ابراهیم بظاظو، 2006، ص 104
122. تخطیط و تطویر المواقع السیاحیــة فی الاردن، ابراهیم خلیل ابراهیم بظاظو، 2006، ص 104
123. ايضاً
124. ايضاً، ص 105
125. فرهنگ، خلاقيت و بازار: گزارش جهاني فرهنگ 1378/ 1998/ نويسنده گروه نويسندگان؛ ترجمه گروه مترجمان. - تهران: كميسيون ملي يونسكو در ايران، مركز انتشارات، 1379، ص632
126. World Report, investing in cultural diversity and intercultural dialogue, United Nations Educational, (UNESCO), 2009 P. 360
127. Ibid, P. 281
128. فرهنگ، خلاقيت و بازار: گزارش جهاني فرهنگ 1378/ 1998/ نويسنده گروه نويسندگان؛ ترجمه گروه مترجمان. - تهران: كميسيون ملي يونسكو در ايران،مركز انتشارات، 1379، ص 616
129. ايضاً
130. World Report, investing in cultural diversity and intercultural dialogue, United Nations Educational, (UNESCO), 2009 P. 360
131. فرهنگ، خلاقيت و بازار: گزارش جهاني فرهنگ 1378/ 1998/ نويسنده گروه نويسندگان؛ ترجمه گروه مترجمان. - تهران: كميسيون ملي يونسكو در ايران،مركز انتشارات، 1379.
132. World Report, investing in cultural diversity and intercultural dialogue, United Nations Educational, (UNESCO), 2009 P. 36
133. Ibid, P. 360
134. فرهنگ، خلاقيت و بازار: گزارش جهاني فرهنگ 1378/ 1998/ نويسنده گروه نويسندگان؛ ترجمه گروه مترجمان. - تهران: كميسيون ملي يونسكو در ايران، مركز انتشارات، 1379.
135. - , World Report, investing in cultural diversity and intercultural dialogue, United Nations Educational, (UNESCO), 2009 P. 360
136. Ibid, P. 705
137. فرهنگ، خلاقيت و بازار: گزارش جهاني فرهنگ 1378/ 1998/ نويسنده گروه نويسندگان؛ ترجمه گروه مترجمان. - تهران: كميسيون ملي يونسكو در ايران،مركز انتشارات، 1379.
138. - , World Report, investing in cultural diversity and intercultural dialogue, United Nations Educational, (UNESCO), 2009 P. 281
139. فرهنگ، خلاقيت و بازار: گزارش جهاني فرهنگ 1378/ 1998/ نويسنده گروه نويسندگان؛ ترجمه گروه مترجمان. - تهران: كميسيون ملي يونسكو در ايران،مركز انتشارات، 1379، ص 616
140. http://www.unesco.org/culture/ich/index.php?lg=en&pg=11&type=3
141. http://whc.unesco.org/en/list/
1. آل عمران - 104