اقلیت های قومی آرژانتین

از دانشنامه ملل

اعراب و یهودیان بزرگ‌ترین اقلّیت ساکن در آرژانتین میباشند. شاید تفاوت بین این دو گروه در آن است که یهودیان عمدتاً خود را آرژانتینی میدانند و بیشتر اکنون به عنوان یک اقلّیت مذهبی داخلی مطرح می‌باشند امّا اعراب همچنان بر کشور مبدأ خود باقی مانده و بسیاری از آن‌ها تابعیت خود را حفظ نموده اند. به همین دلیل گفته می‌شود که سوری ها و لبنانی ها بیش‌ترین اقلّیت اعراب ساکن آرژانتین را تشکیل می‌دهند. با عنایت به تقسیم بندی فوق، وضعیت یهودیان در بخش اقلّیت های مذهبی مورد بررسی قرار می گیرد و اعراب به عنوان یک اقلّیت قومی در این قسمت مطرح می شوند.

الف) اعراب یک اقلّیت گسترده امّا بدون انسجام

از زمان حضور اعراب در آرژانتین بیش از یک قرن میگذرد. شواهد تاریخی نشان‌دهنده‌ی آن است که این اقلّیت قومی ـ مذهبی با مشکلات زیادی دست به گریبان بوده است. اگرچه یک تاریخچه رسمی از زمان حضور اوّلیهی اعراب در آرژانتین وجود ندارد امّا به نظر میرسد مشکلات موجود در امپراتوری عثمانی، مهم‌ترین دلیل مهاجرت جمعی اعراب به این کشور جنوبی قارّه آمریکا باشد. این گروه از اعراب عمدتاً از اوایل قرن بیست از خاورمیانه شروع به مهاجرت به آرژانتین کردند. اوّلین حضور ثبت شده اعراب در آرژانتین به مهاجرت عربهای سوری بین سالهای 1850 تا 1860 از امپراتوری عثمانی بازمی‌گردد امّا موج اوّل مهاجرت عمده اعراب به آرژانتین بین سالهای 1870 تا جنگ جهانی اوّل اتّفاق افتاده است[۱]. گفته شده است که این گروه از مهاجران بیشتر سوری ـ لبنانی از اقلّیت های مسیحی و ارتدوکس ساکن امپراتوری عثمانی بوده اند که به دلیل مشکلات و تضییقاتی که برای آن‌ها ایجاد شده بوده است، به آمریکای لاتین و از جمله آرژانتین مهاجرت کرده اند. بنابراین می‌توان گفت که موج اوّل مهاجرت گسترده اعراب مربوط به سوری ـ لبنانی های عمدتاً مسیحی امپراتوری عثمانی به آرژانتین بوده است. با وقوع جنگ جهانی اوّل و در نتیجه محدودیت هایی که در سفرهای خارجی به‌ویژه از طریق دریا به وجود آمد، این جریان مهاجرتی گسترده با افت شدیدی روبه رو شد. بر اساس آمارهای موجود در این دوره، سوری ـ لبنانی ها سومین گروه مهاجران در کشور محسوب می شده‌اند[۲].

دومین موج مهاجرتی اعراب به آرژانتین بین سالهای 1920 تا 1945 اتّفاق افتاده است. در این مقطع برخلاف دوره اوّل، بیش‌ترین گروه مهاجر را مسلمانان سنّی و دروزی تشکیل می دادند. مهم‌ترین دلیل نیز رشد بالای اقتصادی آرژانتین و وجود کار و برخلاف آن بیکاری و اوضاع نابسامان کشورهای جدا شده از امپراتوری عثمانی و مستعمرات جدید فرانسه بوده است. بنابراین امید به یافتن کار و زندگی بهتر دلیل اصلی این مهاجرت به شمار می رود[۳].

در اواخر دههی 1920 به دلیل مسائل داخلی کشور، روند مهاجرت گسترده به آرژانتین متوقّف شد و حتّی بسیاری از مهاجران به کشورهای خود و یا سایر نقاط عزیمت کردند. البتّه بین اعراب مراجعت به کشور کم‌تر اتّفاق افتاده است. در همین راستا مقصد مهاجرتی سوری ـ لبنانیها از آرژانتین به برزیل، شیلی و آمریکا تغییر یافت[۳].

موج سوم مهاجرتی اعراب عمدتاً بین سالهای 1945 تا 1974 است. در این دوره روند مهاجرت سوری ـ لبنانی ها به آرژانتین به صورت ثابت و همراه با رشد کم ادامه یافت. در دو مقطع پایان جنگ جهانی دوم و جنگ های داخلی لبنان 1958 رشد مهاجرت به آرژانتین بسیار گسترده می‌شود. در این دوره باید مهاجرت فلسطینی ها به آرژانتین را نیز اضافه کرد.

دوره چهارم از سال 1975 تا کنون است. در این دوره طولانی، مقاصد مهاجرتی اعراب سوری و لبنانی تغییر می‌کند امّا همزمان به دلیل شروع مهاجرت سایر اعراب از کشورهای دیگر از جمله کشورهای آفریقایی (الجزایر و...) روند ورود مهاجران عرب به کشور همچنان با یک شتاب ثابت ادامه می یابد. به غیر از دوره اوّل مهاجرت اعراب سوری ـ لبنانی که عمدتاً مسیحیان بودند، در سایر ادوار، عمده اعراب مهاجر به آرژانتین را مسلمانان تشکیل میدادند[۴].

نکته مهمّی که در مورد کلّیه‌ی مهاجران وارد شده به کشور و به‌ویژه مهاجران عرب مشاهده می شود، عدم تناسب جنسیتی این مهاجران است. بدین معنی که اکثریت قاطع مهاجران وارد شده به آرژانتین در طول دوره‌های مختلف را مردان جوان تشکیل می‌دهند. مقایسهی ترکیب جنسیتی مهاجران عرب و سایر مهاجران نشان می‌دهد که نسبت مردان به زنان وارد شده به کشور در بین مهاجران عرب دو برابر سایر مهاجران است. دلیل این امر نیز به قوانین کشور عثمانی (در مقطع مهاجرت های اوّلیه) و نیز مردسالاری حاکم بر فرهنگ عربی نسبت داده شده است. تأثیر و عواقب این عامل بر جمعیت مهاجران عرب در سالهای بعد و به‌ویژه عدم انسجام اقلّیت عرب بسیار گسترده بود. به این دلیل که جوانان عربی که به کشور آرژانتین مهاجرت نموده بودند، اغلب به صورت غیرقانونی از کشور خود خارج شده بودند و بنابراین امکان بازگشت به کشور خود را از دست میدادند و از سوی دیگر فرهنگ عربی امکان تصمیم گیری زن مجرّد را برای خروج از کشور نمیداد، لذا جوانان عرب مهاجر در آرژانتین با دختران سایر مهاجران ازدواج نمودند و بدین ترتیب نه تنها خود به دلیل دور افتادن از کشور مادری فرهنگ اصیل خود را کمکم فراموش نمودند بلکه نسلهای بعدی آنان به کلّی با فرهنگ پدری خود فاصله گرفتند بر اساس اسناد تاریخی آرژانتین در سال 1872، تعداد 4 ترک به آرژانتین وارد شده اند، به همین ترتیب در سال بعد 23 نفر وارد شده‌اند و روند افزایشی همچنان ادامه داشته است تا این‌که در سال 1897 این تعداد به 1133 نفر افزایش می یابد. در سال 1905 این رقم به متوسّط سالیانه 6300 نفر میرسد. این رقم در سالهای 1910 و 1912 به ترتیب 11541 و 15548 نفر افزایش مییابد. و این روند افزایشی تا سال 1920 همچنان ادامه داشته است[۵].

در اسناد مهاجرتی آرژانتین تا سال 1899 برای این مهاجران عبارت ترک استفاده می شده است. در سال 1899 عبارت عرب در کنار نام مهاجران سوری ـ لبنانی وارد شده به آرژانتین نیز دیده می‌شود. در برخی اسناد تا سال 1920 عبارت مسلمان نیز وارد اسناد شده و بنابراین از هر سه عبارت استفاده می شده است[۶].

پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و تشکیل کشور سوریه، از این پس عبارات ترک، عرب، سوری و مسلمان بدون در نظرگرفتن تفاوتهای آن‌ها در اسناد به کار رفته است. به نظر میرسد این مطلب بیشتر به میزان سواد سؤال کننده و پاسخ دهنده برمی گشته و به دلیل اطلاع کم از تفاوتهای آن‌ها به همین شکل مورد استفاده قرار گرفته و در اسناد ثبت شده است[۶].

ب) ارامنه در آرژانتین

اگرچه مهاجرت اوّلیه ارامنه به آرژانتین به اواخر قرن نوزدهم برمیگردد امّا اوّلین موج مهاجرت که از آن به مهاجرت اجباری تعبیر شده مربوط به دهه 1910 و قتل عام در سیلی سیاه (منطقه ای در سواحل دریای مدیترانه در ترکیه) می‌باشد. آوریل سال 1909 آغاز دورهی جدید مهاجرت ارامنه به آرژانتین بود که بین سالهای 1915 تا 1922 با گسترش کشتار ارامنه مهاجرت دسته جمعی نیز تشدید شد. ادّعا شده است که در این کشتار بیش از 1،500،000 نفر از ارامنه کشته شدند و بازماندگان به دنبال یک سرپناه به نقاط مختلف از خاورمیانه، اروپا و آمریکا پراکنده شدند. دههی 1920 و به‌ویژه پس از امضای پیمان لوزان (1923) مهاجرت نهایی ارامنه به آرژانتین گسترش زیادی یافت. پس از جنگ جهانی دوم و بین سالهای 1940 و 1950، ارامنهای که در یونان، رومانی و بلغارستان زندگی می‌کردند و معدودی که در ترکیه باقی مانده بودند، به آرژانتین مهاجرت نمودند. بی‌ثباتی و ناامنی حاکم در این کشورها و استقرار کمونیسم در رومانی و بلغارستان، ارمنیها را مجبور به مهاجرت به آرژانتین نمود[۷].

در خصوص تعداد ارامنه ساکن در آرژانتین هیچ آمار و ارقام دقیقی وجود ندارد. انجمن ارامنه آرژانتین تخمین زده است که تعداد ارامنه حاضر در این کشور که از نسل های سوم و چهارم مهاجران اوّلیه میباشند، بین 80،000 تا 100.000 نفر باشد. گفته می‌شود که بین سه تا چهار هزار مهاجر ارمنی نیز از جمهوری ارمنستان به آرژانتین در دهه گذشته میلادی وارد شده‌اند[۷][۸].

نیز نگاه کنید به

جامعه و نظام اجتماعی آرژانتین؛ گروه‌ها و نهاد‌های اجتماعی آرژانتین؛ اقلیت های نژادی آرژانتین

کتابشناسی

  1. Civantos, C (2006). Between Argentines and Arabs,US: State university of New York Press. P110.
  2. پدرو، بریگر. هنریک هرس، کویچ (15 آبان ماه 1382). «تاریخ اعراب درآرژانتین». ترجمهٔ منیرسادات مادرشاهی، همشهری. ص6.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ پدرو بریگر و هنریک هرس کویچ (15 آبان ماه 1382). «تاریخ اعراب درآرژانتین». ترجمهٔ منیرسادات مادرشاهی، همشهری. ص111.
  4. برگرفته از https://www.webiigg.sociales.uba.ar
  5. Brieger, P Enrique Herszkowich (2003). La Comunidad Musulmana en la Argentina, Buenos Aires,Todo es Historia, mayo. P1.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ پدرو، بریگر. هنریک، هرس کویچ  (15 آبان ماه 1382). «تاریخ اعراب درآرژانتین». ترجمهٔ منیرسادات مادرشاهی، همشهری.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ برگرفته از https://www.armeniosonline.com.ar
  8. خیرمند، احمدرضا (1391). جامعه و فرهنگ آرژانتین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.113-118.