روابط ايران و گرجستان پس از انقلاب رز
با وجود انقلاب رز، جمهوری اسلامی ایران ضمن تاکید بر استقلال و تمامیت ارضی گرجستان خواستار حل مسالمتآمیز بحران گردید و پس از حل این بحران نیز از زمامداران جدید حمایت و استقبال نمود. شرکت هیات عالیرتبه ایران در مراسم تحلیف ریاست جمهوری گرجستان و دیدار با رئیس جمهور و نخست وزیر این کشور در تغییر دیدگاه دولتمردان جدید با جمهوری اسلامی ایران بسیار مؤثر بود. انجام سفر آقای ساآکاشویلی و هیات همراه به تهران در تیر ماه 1383 و امضاء چند سند همکاری بین دو کشور نقطه عطفی در نگاه آینده روابط دو کشور به شمار میرود.
سفر آقای امینزاده معاون اسبق آسیا، اقیانوسیه و مشترکالمنافع به تفلیس در اوایل دی ماه 83 به عنوان اولین مقام سیاسی کشورمان به تفلیس پس از وقوع انقلاب رز، گام مهم دیگری در بعد سیاسی و اقتصادی برای توسعه همکاریهای دو کشور بود که این سفر زمینه سفر آقای دکتر عارف معاون وقت ریاست جمهوری به گرجستان و برگزاری چهارمین اجلاس کمیسیون مشترک اقتصادی دو کشور در تاریخ 1 تا 5 اردیبهشت ماه 1384 در تفلیس را فراهم نمود. سفر آقای صفری، معاون وزیر خارجه کشورمان به تفلیس در مرداد ماه سال 1385، به روابط و ارتباطات سیاسی فضای تازهای بخشد.
روند رو به رشد مناسبات سیاسی از تابستان سال 1384 تحتالشعاع انتخابات ریاست جمهوری و متعاقب آن تغییرات مدیریتی کشورمان قرار گرفت. پس از وقفهای یک ساله، مجددا در نیمه دوم سال 1385 در روابط دو کشور تحرک ایجاد شد که سفر وزیر امور خارجه گرجستان به ایران در این راستا قابل ذکر است. شایان ذکر است که از سال 1384 تا 1387 نیز پس از یک وقفه سه ساله، سفر معاون وزیر خارجه گرجستان و وزیر همگرایی این کشور به جمهوری اسلامی ایران مناسبات دو کشور از سر گرفته شد.
به طور کلی باید گفت دولت آقای سا آکاشویلی سعی مینماید بین روابط با ایران و امریکا تعادل ایجاد نماید. دولت و ملت گرجستان هیچگاه کمک جمهوری اسلامی ایران به این کشور در حل بحران انرژی در زمستان سال 1384 را فراموش نکرده و همیشه در اظهار نظرات خود آن را ذکر میکنند. در خصوص مسئله هستهای، دولت گرجستان سعی میکند خود را خارج از این اختلافات قرار داده و وارد این مسائل نشود، گر چه مقامات امریکایی تلاش دارند که این کشور را با مواضع خود همسو کنند[۱].
نیز نگاه کنید به
گرجستان؛ روابط گرجستان با جمهوری اسلامی ایران؛
کتابشناسی
- ↑ بنیاد مطالعات قفقاز (۱۳۹۲). جامعه و فرهنگ گرجستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص215-216.