اساطیر در اردن

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۵۹ توسط Hedieh (بحث | مشارکت‌ها) (←‏نیز نگاه کنید به)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

اساطیر در تمامی‌کشور‌ها به نسبت اختلاف سطح تمدنشان وجود دارد. ویژگی خاص اسطوره‌ها این است که همه چیز به شکل عجیبی با هم آمیخته می‌شوند و انسان تلاش می‌کند تا صفاتی خیالی به آن‌ها اضافه کند. مثلاً «غول» اسطوره‌ای است خیالی که تقریبا در ‌اسطوره‌های تمامی کشورها وجود دارد[۱]. کتاب اساطیر من بلادی از تألیفات استاد فایز علی الغول، از اولین کتاب‌هایی است که در زمینه‌ی اساطیر کشور اردن نوشته شده است. این کتاب حاوی 20 قصه اساطیری است. استاد فایز نقش قابل‌توجهی در تثبیت این نوع قصه در اردن دارد[۲]. در یکی از داستان‌های این کتاب به نام «بنت‌الترنج» سرزمین ترنج در پشت کوه قاف قرار دارد و مردم آن همه از جنس جن و عفریت هستند. در این سرزمین درختی وجود دارد که هر هزار سال میوه می‌دهد. در هر یک از میوه‌های این درخت، موجود شگفت‌انگیزی با رازی عجیب قرار دارد و در این میوه‌ها غولی شگفت‌انگیز و عظیم‌الجثه با ناخن‌های بلند چون شمشیر و دندان‌های تیز وکمر خمیده است، در این داستان که غول قطعه بزرگی از شیرینی‌ها را می‌خورد و به دنبال آن ناخن‌هایش قطع می‌شوند[۳].

در داستان دیگری تحت عنوان «قصــة عناد» زمین شکافته شده و جنی از آن خارج می‌گردد. این جن به «فرحــة» صداقت و دوستی خود را اثبات کرده و او را نصیحت می‌کند. سپس برای رساندن «فرحــة» به کاخ سلطان او را بر پشت خود سوار می‌کند[۴]. در داستان «شمعــة مفرقــة السبعــة» غول از کلمات مسجوع و هم آوا استفاده می‌کند؛ مثل: ماسی ماسی ماذا علی راسی؟ بری بری ماذا علی ظهری[۵]! تقریباً در تمام این اسطوره‌ها عنصری قدرتمند و خیالی با نام غول یا پری دیده می‌شود.

داستان‌هایی مانند«مکر»، «الشیخ شرتح» و «حتی الثعلب» از داستان‌های حیوانات در کشور اردن به شمار می‌روند؛ داستان‌هایی کوتاه و دارای عناصر جزئی که هدف آن‌ها بیان حقایقی در عالم طبیعت است. این داستان‌ها خرافه‌هایی هستند که هدفی اخلاقی مانند وعظ و نصیحت را دنبال می‌کنند. در این نوع داستان ، بخش کوچکی از حقیقت اولیه هنوز باقی است[۶].

در کتاب استاد فایز علی غول در داستانی تحت عنوان «عاقبــة العدوان» ‌قهرمان از سوراخ سوزنی رد شده و وارد هندوانه‌ای می‌شود تا شهری با هفت ستون را در آن بیابد. وی در این شهر می‌گردد و شگفتی‌های متعددی را مشاهده می‌کند[۷]. «ابو سقسوفه» قصه دیگری است که در آن زمین پر از زنبورهای بزرگ و عظیم الجثه است و زنبورهای کوچک در آن به اندازه موش هستند[۸][۹].

نیز نگاه کنید به

فرهنگ عمومی اردن؛ اساطیر، افسانه ها و قصه های عامیانه در اردن

کتابشناسی

  1. الدكتور العمد‌هانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 20
  2. الدكتور العمد‌هانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 20
  3. الدكتور العمد‌هانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 21
  4. الدكتور العمد‌هانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 21
  5. الدكتور العمد‌هانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 21
  6. الدكتور العمد‌هانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 20
  7. الدكتور العمد‌هانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 23
  8. الدكتور العمد‌هانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 23
  9. لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ اردن. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)