هنر روسیه باستان

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۵۷ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «الف. از قرن 10 تا آغاز قرن 12 هنر روسیه باستان به طور اخصّ به هنر روسیه دوره فئودالیزم در قرون 17-10 گفته می شود. منابع آن مرتبط با هنر قبایل اسلاوهای شرقی گذشته می باشد که به نوبه خود آن نیز در تماس با دنیای هنر سکایی- سرمتی و مستعمرات باستان شمالی د...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

الف. از قرن 10 تا آغاز قرن 12

هنر روسیه باستان به طور اخصّ به هنر روسیه دوره فئودالیزم در قرون 17-10 گفته می شود. منابع آن مرتبط با هنر قبایل اسلاوهای شرقی گذشته می باشد که به نوبه خود آن نیز در تماس با دنیای هنر سکایی- سرمتی و مستعمرات باستان شمالی دریای سیاه می باشد. درباره ویژگی های هنر اسلاوهای شرقی ماقبل دوره فئودال، ما تنها یک سری اطلاعات کلی بر اساس داده های ناقص باستان شناسی و اطلاعات غیرمستقیم منابع خطیدر دست داریم، که در معماری معابد بت پرستی به جا مانده نیز به چشم می خورند. این مشاهدات امکان ارائه توضیح خوبی درباره اولین گام های هنر روسیه باستان با توجه به رشد سریع آن در پیشبرد فرهنگ هنر بیزانس و دستیابی به هنر ملی می دهد. فرآیند توسعه ساختار ابتدایی- همگانی و شکل گیری جامعه طبقه بندی شده در قبایل اسلاوهای شرقی و جنگ های این قبایل با همسایگان دشمن به سرعت منجر به ایجاد انجمن های بزرگ ارضی- قبیله ای در این قبایل شد. بعدها این انجمن ها در دو مرکز به وجود آمد: نووگراد و کی یِف. در نیمه دوم قرن 9 کی یِف غلبه یافته و تبدیل به پایتخت دولت روسیه باستان دوران اوئل فئودالی شد. در قرن 10 با فتوحات زیاد در سرزمین هایدیگربه سرعت قلمرو آن گسترش یافت.کی یِف اهمیت یافته و از غنائم زیادی برخوردار گشت، که شاهزاده و اشراف آن را از قدرت اقتصادی زیادی برخوردار ساخت. کییِف تبدیل به یک مرکز صنعتی و تجاری بین المللی شد. شهرهای جدید ی به وجود آمدند، زمین داری فئودالی رشد یافت و بردگی کشاورزان شدت یافت. در زمان شاهزاده ولادیمیر ساختار حکومتی شکل مشخص تری به خود گرفت. طبقه حاکم به منظور تقویت هرچه سریعتر موقعیت خود و حکومت، توجه خود را معطوف تجارب فرهنگ بیزانس نمودند. علت اصلی آن در گزینش مذهب مسیحیت بیزانسی به عنوان دین رسمی حکومت بود که منجر به رشد سریع فرهنگ و هنر در سلطنت یاروسلاو مودری(عاقل) شد. اتحاد اسلاوهای شرقی در قالب یک حکومت قوی و مبارزه آنها برای عدم وابستگی منجر به تشکیل ملت واحد روسیه باستان شد که رشد و توسعه فرهنگ روسی را در پی داشت و موفقیت های زیادی در تمامی زمینه ها، از جمله در زمینه هنر داشت. اما فرهنگ درخشان دولت روسیه باستان و هنر آن محدود شد و خط اصلی توسعه آن در زمینه فئودالی کلیسایی شد و درخشندگی و شکوه و جلال رتبه های بالا و کلیسا به شدت متفاوت از فرهنگ و هنر توده مردم گشت. زمینه های این فرهنگ حتی به صورت قلمروی- ارضی نیز محدود شد. مناطق پیشرفته "دنپر" با شهر بزرگ "روسی" و " مادر شهرهای روسی" کی یِف و چِرنیگُف، در دسنای شمالی پُلتسک و در پایان مسیر دنپر- والخوفبزرگ، نووگراد قرار داشت. گسترش فرهنگ و هنر در قرن های 11-10 تقریبا به این شهرها محدود شده بود و شامل تمام مناطق حکومت نمی شد. از ویژگی های این دوره می توان مبارزه خروج از پدرسالاری و پیروزی فئودال ها، مبارزه مسیحیت و کفر که منجر به تناقض و دوگانگی زیادی در تمام فرهنگ شد؛ دوره شاهزاده تحت تاثیر نفوذ پدرسالارانه بود. در زمینه هنر سنت های بت پرستی با معماری چوبی تاثیر زیادی در سبک معماری سنگی و مانند آن داشتند.(Энциклопедия"История русского искусства" под ред. Н.Г. Машковцева (М., 1957, т.1).)