نمايش ژاپنی از دوران باستان تا مدرن
پژوهشگران حوزه نمایش آیینها را سرچشمه نمایش میدانند. از این منظر سرچشمه نمایش ژاپنی هم به آیینهای باستانی این کشور بر میگردد. در میان سفالهای تزئینی دوره جومون، صورتکهایی به بزرگی صورت یک شخص بزرگسال وجود دارد که به نظر میرسد کاربردی نمایشی در آیینها داشتهاند. این صورتکها متعلق به قرن سوم قبل میلاد هستند (مورایی، 2020-الف: 3). بعد از این در قدیمیترین کتابهای ژاپن یعنی «کوجیکی» و «نیهونشوکی» ما اشارتی میبینم که دلالت بر وجود حرکات نمایشی در آن دوران دارد.
در فاصله بین دو قرن پنجم تا هفتم مراودات با شبه جزیره کره و بعد چین بسیار رونق گرفت. در سال 453 م ما شاهد حضور 80 نفر آوازخوان و رقصنده از شبه جزیره کره در دربار امپراتوری ژاپن و در سال 612 هم شاهد حضور یک نفر کرهای به نام میماشی[1] هستیم که او را در نارا اقامت دادند تا به ژاپنیها گیگاکو[2] آموزش دهد (همان: 4). گیگاکو نخستین رقص همراه با موسیقی بود که از خارج از کشور وارد شد. گیگاکو با استفاده از نقاب انجام میشد و در واقع نوعی نمایش بدون کلام بود. دورههای آسوکا و نارا، دوران اوج گیگاکو بود. نقابهای بر جای مانده از آن دوران در گنجینه هوریوجی و گنجینه شوسوئین، در گیگاکو مورد استفاده قرار میگرفتند. برخی از این نقابها بسیار شبیه به چهره مردمان غرب آسیا از جمله ایرانیها هستند (یاماکاوا، 2010: 34)، از این روی احتمال تأثیرپذیری گیگاکو از ایران هم مطرح هست، کما اینکه میماشی این هنر را در چین آموخته بود که ایرانیها در آن حضور داشتند.
بعد از گیگاکو دو هنر بوگاکو[3] و سانگاکو[4] به ژاپن وارد شدند. بوگاکو که رقص و موسیقی بود مورد پسند اشراف قرار گرفت، اما سانگاكو که آوازخواني، رقص، تردستي، عروسك گرداني و ... را در خود داشت، با بدل شدن به ساروگاکو[5] در دوره هیان همراه با نمایش دِنگاکو[6] در بین عامه مردم مقبولیت پیدا کرد. ساروگاکو که میشود آن را به موسیقی میمون ترجمه کرد، از اضافه شدن مهارتهای طنز خاص ژاپنی به سانگاکوی آمده از چین شکل گرفت. در واقع میتوان گفت همچون همه هنرها این چنین نمایش اخذ شده از خارج در دوره هیان ژاپنی شد. ساروگاکو و دنگاکو در اواخر دوره هیان صاحب محل اجرای خاص خود شدند (مورایی، 2020-الف: 6). ساروگاکو بعدا پایه و اساس هنرهای نمایشی بعدی چون نمایش نو، کیوگِن و بونراکو شد (لیتر، 2006: 334).
در سدههای میانی و به خصوص در دوره موروماچی، تماشاخانههای ساروگاکو و دِنگاکو نظر طبقه حاکم یعنی جنگجویان را به خود جلب و به سرعت رشد کردند. چنان که قبلا هم اشاره شد، در همین دوره موروماچی و در همین تماشاخانهها بود که دو هنرمند مشهور نمایش یعنی کانآمی و پسرش زهآمی توانستند ساروگاکو را صیقل دهند و از آن نمایش نو را خلق کنند که نمایشی بر پایه رقص و آواز با نقاب بود. نمایش جدید وجه نمایشی ساروگاکو و دِنگاکو را با ادبیات پیشین در هم آمیخت و از آن نمایش خاص ژاپنی آفرید. همزمان با نو نمایش کیوگن هم شکل گرفت که در واقع میان پردههای خندهداری بود که ما بین نمایش نو اجرا میشد. بعد از دوران میجی به مجموع دو نمایش نو و کیوگِن، نوگاکو اطلاق شد. نوگاکو سال 2008 به عنوان هنر نمایشی سنتی خاص ژاپن در فهرست میراث فرهنگی ناملموس جهان به ثبت رسید. نمايش نو سه عنصر اصلي دارد؛ روايت، نوازندگي و بازيگري. گروه نوازندگان مينوازند، راويان داستان را بيان ميكنند و بازيگران يا بهتر است بگوييم رقصندگان داستان را روي صحنه تصوير ميكنند.
با ورود به دوره مدرن نخستین، نو و کیوگن به عنوان نمایش محبوب طبقه حاکم یعنی جنگجویان جایگاه خود را مستحکم کردند. با این همه ما در این دوره با طبقه دیگری یعنی طبقه شهرنشین روبرو هستیم که ثروت داشت و توانست تا حدودی خواست خود را بر فرهنگ تحمیل کند. بنابراین در این دوره دو هنر نمایشی کابوکی و بونراکو در پاسخ به خواست این طبقه شکل گرفتند، دو نمایشی که به عنوان هنرهای نمایشی خاص ژاپن در فهرست میراث فرهنگی نا ملموس جهان هم به ثبت رسیدهاند.
نمايش عروسكي بونراكو يا جوروري برآمده از قصه گويي قصه گويان دوره گردي است كه ابتدا ساز شاميسن را به قصه گويي خود افزودند و بعد استفاده از عروسك را. پس بونراكو سه ركن اصلي نوازندگي شاميسن، روايت و قصه گويي و عروسك گرداني دارد. اندازه عروسكها بسيار بزرگ و اندازه قد يك انسان معمولي است به طوري كه براي گرداندن هر عروسك سه نفر لازم است. بونراکو تکامل و محبوبیتش را مدیون نمایشنامه نویس مشهور دوره گِنروكو، چيكاماتسو مونزائهمون است كه متنهاي نمايشي زيادي براي نمايش عروسكي و كابوكي نوشت. متنهاي نمايشي كه چيكاماتسو براي بونراکو نوشت، با اجراي راوي مشهوري به نام تاكهموتو گيدايو[7] باعث تكامل نمايش عروسكي جوروري در دوره گِنروكو شد.
نمايش كابوكي نسبت به نمايش نو و بونراکو ديرتر به وجود آمد، اما در تكوين خود از بسياري هنرهای موجود براي بيان، موسيقي و رقص استفاده كرد. اين نمايش خيلي زود هم رونق گرفت و تماشاخانههاي كابوكي پر طرفدارتر از بقيه تماشاخانهها شدند. هر چند نمایش کابوکی را زنی هنرمند به نام ایزومونو اوکونی[8] ابداع کرد، اما زنها در كابوكي حضور ندارند و نقش آنها را بازيگران مرد زن نما اجرا ميكنند كه به آنها اونّاگاتا[9] يا اوياما[10] ميگويند.
علاوه بر این هنرهای نمایشی سنتی شناخته شده، در دوره ادو و به خصوص اواخر آن هنرهای دیگری هم رواج داشت که میتوان آنها را هم جزو هنرهای نمایشی قلمداد کرد. یکی از این هنرها کاگهئه[11] یا سایه بازی بود. از آنجا که دیوارهای خانههای سنتی ژاپنی، کشویی و پوشیده با کاغذ بود، با انداختن سایه دست یا سایر اجسام بر این پوششهای کاغذی تصاویری خلق میکردند که به این هنر کاگهئه گفته میشد. در اواخر قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم این تصاویر جابجایی و حرکت پیدا کردند و در واقع به نوعی نمایش بدل شدند.
فانوس خیال را از دیگر هنرهای نمایشی اواخر دوره ادو و اوایل دوره میجی میتوان به حساب آورد. فانوس خیال نيمه دوم قرن هفدهم از هلند به ژاپن وارد شد. فانوسهاي خيال اروپايي در ژاپن توسعه خاص خود را پيدا کردند و در اواخر دوره ادو و اوايل دوره ميجي از محبوبيت بسيار زيادي برخوردار شدند. از پشت پردهاي به ابعاد یک در دو متر از جنس کاغذ خاص ژاپني یا واشی و از جهت مخالف جايگاه تماشاگران با چنديدن فانوس چوبي نور ميتاباندند و بر پرده تصاوير بسيار شفاف و خوش رنگي متحرکی چون شکفتن گل ايجاد ميکردند. این نمايش که به آن اوتسوُشيئه[12] میگفتند، نوعی انيميشن بود و شاید بتوان گفت در موفقيت انيميشن ژاپني در دورههاي بعد مؤثر بود.
[1] 味摩之/Mimashi(?-?).
[2] 伎楽/Gigaku.
[3] 舞楽/Bugaku.
[4] 散楽/Sangaku.
[5] 猿楽/Sarugaku.
[6] 田楽/Dengaku.
[7] 竹本義太夫/Takemoto Gidayū(1651-1714).
[8] 出雲 阿国/Izumono Okuni(1572-?).
[9] 女形/Onnagata.
[10] 女形/Oyama.
[11] 影絵/Kage e.
[12] 写し絵/Utsushi e.