ژاپن شناسی در ایران
بیش از دو دهه پیش نقیزاده در نقد عدم وجود ژاپن شناسی در ایران چنین نوشت:
در حالی که ژاپنیها از دیرباز به مطالعه فرهنگ و تمدن و مسائل اقتصادی، اجتماعی و مذهبی دیگر کشورها اشتغال داشته و دولت و بخش خصوصی ژاپن را به طور مداوم از نظر اطلاعاتی تغذیه میکنند، در ایران چنین مراکز تخصصی مطالعاتی برای پرورش ژاپن شناسان و یا ژاپن شناسی و تغذیه دولت و بخش خصوصی و دانشگاهها وجود ندارد ... ایران به طور سنتی آن قدر که به ترویج ایران شناسی در خارج از کشور علاقه نشان داده است، به شناسایی اساسی دیگر ملتها و جوامع جهان نپرداخته، در حالی که اکثر کشورهایی که راه ترقی و تعالی را در پیش گرفتهاند، به شناسایی کشورهای دیگر به عنوان امری استراتژیک و جهانی پرداختهاند (نقیزاده، 1376: 15-314).
چنان که پیشتر هم اشاره شد، برغم آشنایی و علاقه بسیار ایرانیان به ژاپن، ژاپن شناسی اصولی در ایران قدمتی کمتر از سه دهه دارد. دو قدم اساسی در راه ژاپن شناسی در ایران، یکی راه اندازی رشته زبان و ادبیات ژاپنی در دانشکده زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران و دیگری راه اندازی رشته مطالعات ژاپن (در مقطع کارشناسی ارشد) در دانشکده مطالعات جهان همان دانشگاه است. هر چند چگینی (1396) با استناد به اسناد وزارت امور خارجه خبر از آموزش زبان ژاپنی در دانشگاه تهران در سال 1354 ش توسط یکی از دانش آموختگان ایرانی دانشگاه صنعتی توکیو میدهد و میگوید حدود سی نفر در این دوره شرکت کردند (چگینی، 1396: 396)، اما اطلاعات خاصی درباره زبان آموزان این دوره و فعالیت آنها در حوزه ژاپن شناسی در سالهای بعد در دسترس نیست. بنابراین راه اندازی رشته زبان و ادبیات ژاپنی از سال 1373 ش در دانشکده زبانها و ادبیات خارجی را باید مهمترین گام در راستای ژاپن شناسی علمی در ایران به حساب آورد. در حال حاضر برخی از دانش آموختگان این رشته موفق شدهاند با تسلط به زبان ژاپنی در دانشگاههای ژاپن تحصیلات خود را تا مقطع دکتری ادامه دهند، عضو هیأت علمی شوند و آثاری با استناد به منابع دست اول ژاپنی تألیف کنند. همچنین برخی از دانش آموختگان این رشته هم شروع به ترجمه مستقیم از زبان ژاپنی به فارسی نمودهاند که بی شک تأثیر مهمی در آینده ژاپن شناسی در ایران خواهد داشت.
همچنین از آنجا که رشته زبان و ادبیات ژاپنی بیشتر متمرکز بر زبان و ادبیات بود، نیاز به راه اندازی رشتهای برای مطالعه همه جانبه ژاپن احساس میشد که این مهم با راه اندازی رشته مطالعات ژاپن در سال 1392 ش تحقق یافت. هدف از راه اندازی این رشته تربیت نیروی متخصص برای تحقیق و پژوهش در مسائل مربوط به ژاپن برای تغذیه اطلاعاتی نهادها، سازمانها و بخش خصوصی ایران است که مرتبط با ژاپن هستند. در واقع این کاری بود که ژاپن از دهه 1930 شروع کرد و در ایران تقریبا با تأخیری 70 ساله شروع شد که بی شک ثمراتش در آینده به بار خواهد نشست.
تأخیر در شکل گیری ژاپن شناسی علمی باعث شده است، تا فهرست ژاپن شناسان ایران در مقایسه با فهرست مشابه در ژاپن کوتاه باشد. هر چند این اواخر دانش آموختگان زبان ژاپنی با طی درجات علمی و وارد شدن در دانشگاهها و سایر نهادها به عنوان هیأت علمی و ... شروع به فعالیتهای علمی کردهاند، اما هنوز زود است که درباره کارنامه آنها قضاوت شود. بنابراین اگر ما واقعا بخواهیم فهرستی از ژاپن شناسان ایران بدهیم، شاید به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد. در اینجا تنها به معرفی چهار نفر از ژاپن شناسان ایران اکتفا میکنیم که کارنامهای قابل قبول دارند. نخست دکتر محمد نقیزاده و دکتر هاشم رجبزاده هستند که هر دو مقیم ژاپن و عضو هیأت علمی دانشگاههای ژاپن بودند، اما همیشه گوشه چشمی به ژاپن شناسی در ایران داشتند و آثار بسیار با ارزشی در معرفی ژاپن به ایران و ایرانیان از خود به یادگار گذاشتند. به این دو نفر میتوان دکتر دکتر محمدرضا سرکار آرانی را هم اضافه کرد که در حوزه تخصصی خود یعنی آموزش و پرورش کارهای بسیار ارزندهای در معرفی آموزش و پرورش ژاپن انجام دادهاند. به علاوه سلیمان مهدیزاده را که سال 2012 نشان امپراتوری ژاپن را دریافت کرد هم باید از افراد موفقی به حساب آورد که در زمینه خود یعنی ورزشهای رزمی ژاپن بسیار صاحب نظر است. او نخستین استاد و بنیان گذار ورزشهای رزمی ژاپنی کندو، ایآیدو[1] و کاراته گوجوریو[2] اوکیناوایی در ایران است (نقیزاده و ذاکری، 1397: 290).
[1] 居合道/Iaidō.
[2] 剛柔流/Gōjūryū.