سیاست ها، قوانین و مقررات در زمینه سازمان های اجتماعی

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۲۶ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها)

امروزه انواع سازمان­‌های اجتماعی در کنار دولت و بخش تجارت و اقتصاد، به قدرت سوم تأثیر گذاری در جوامع مختلف تبدیل شده است.

این سازمان‌­ها، در سه سطح داخلی، بین المللی و تلفیقی از این دو، نه تنها در زمینه‌­های رفاهی و اجتماعی، بلکه در زمینه­‌های سیاسی، فرهنگی، آموزشی، دینی، محیط­ زیست و... در داخل مرزهای جغرافیایی یک کشور و یا در سطح بین المللی، به عنوان ابزاری کارآمد جهت پیشرفت کشورهای در حال توسعه و یا عاملی در دست قدرت­‌های بزرگ برای تغییر دولت­‌ها مورد استفاده قرار می­‌گیرد.

این دولت و حاکمیت یک کشور است که می­‌تواند با تدوین قوانین و مقررات درست و هدایت و کنترل و نظارت بر فعالیت‌­های این‌گونه نهادها از آن به­ عنوان فرصت استفاده کند و یا با مقابله­‌ی غیر منطقی و یا وادادگی در مقابل آن­‌ها از آن تهدیدی جدی برای حاکمیت خود به وجود آورد.

کشور چین نیز از این موضوع استثنا نبوده و به­ ویژه پس از اجرای اصلاحات و تا حدودی توسعه­‌ی آزادی­‌های اجتماعی و اقتصادی از اواخر دهه­‌ی1970میلادی، با این پدیده رو به­ رو شده و از آن برای رفع محرومیت اجتماعی در مناطق فقیر کشور استفاده نموده است. آن چه در پی می ­آید گزارشی از وضعیت و نحوه­‌ی فعالیت سازمان­‌های اجتماعی در چین پس از اصلاحات است[۱].

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. سابقی