آموزش های ابتدایی و متوسطه اسپانیا

از دانشنامه ملل
مقطع متوسطه در اسپانیا، برگرفته از سایت spainq، قابل بازیابی ازhttps://www.spainq.com/spanish-education-kindergarten-preschool-to-mandatory-school/

در اسپانیا در سال 1990 سیستمی معرفی شد که برای همه دانش آموزان در شرایطی برابر ارائه می‌شد. سیستم آموزشی ابتدایی و متوسطه با هم در نظر گرفته شد و در کل 8 سال به طول می‌انجامید، 2 سال برای دوره اول، 3 سال دوره دوم و 3 سال دیگر برای دوره نهایی یا سوم. دو دوره اول که 5 سال طول می‌کشید، دوره ابتدایی را تشکیل می‌داد و در 3 سال آخر بیشتر بر مفاهیمی‌ که دانش آموزان به آن نیاز بیشتری دارند تمرکز می‌شد. در مناطق روستایی که با کمبود کلاس و بودجه مواجه بودند، معمولاً یک معلم در همۀ مقاطع درس می‌داد؛ گاه نیز همۀ مقاطع در یک کلاس تشکیل می‌شد. سال آکادمیک از 15 سپتامبر تا 20 ژوئن بود و هر مقطع باید 25 ساعت تحصیل در هفته را کامل می‌کرد.

در سیستم آموزشی که بعد از 1993 معرفی شد، مقطع ابتدایی از 6 سالگی تا 12 سالگی است. پس از آن مقطع متوسطه قرار دارد که از 12 تا 16 سالگی به طول می‌انجامد. به این صورت، دانش آموزان، 10 سال تحصیل اجباری خواهند داشت( به جای 8 سال در سال 1990). مقطع ابتدایی از 3 دوره 2 ساله تشکیل می‌شود. هدف آن نیز آشنا کردن دانش آموزان با فرهنگ و مهارت‌های اولیه زندگی در اسپانیا می‌باشد. مبانی تدریس شده به دانش آموزان ابتدایی عبارتند از: ادبیات، ریاضیات، زبان اسپانیایی، علوم طبیعی و اجتماعی، هنر و موسیقی، ورزش و تربیت بدنی، و از 8 سالگی به بعد، آموزش زبانی خارجی.

مقطع متوسطه جدید دو قسمت دارد: دوره اول که دو سال به طول می‌انجامد و بیشتر حالت اجباری دارد. ولی از دوره دوم دانش آموزان اختیار بیشتری برای مطالعه درس‌های مورد علاقه خود خواهند داشت. دانش آموزان حق خواهند داشت در سال اول دوره دوم حدود 10% مبانی درسی را خود انتخاب کنند، و در سال دوم، 35 درصد. استادان این دوره باید تحصیلات دانشگاهی داشته باشند. مبانی درسی ارائه شده به دانش آموزان عبارتند از: علوم طبیعی، تربیت بدنی، جغرافی، تاریخ، علوم اجتماعی، زبان‌های خارجی، زبان و ادبیات، ریاضیات، موسیقی و تکنولوژی.

برای دانش آموزان محصل در این مقطع، شرایطی بهتر از گذشته فراهم شده است؛ مانند تسهیلات بیشتر، کاهش تعداد دانش آموزان یک کلاس به 30 نفر، امکانات بیشتر در مدرسه، و فراهم کردن یک گروه برای کمک به حل مشکلات دانش آموزان که متشکل از یک روانشناس و سه معلم باشد.

اگر دانش آموزی در این مقطع شرکت نکند، باید برای کارآموزی اقدام کند که معمولاً تا سن پانزده تا شانزده سالگی به طول می‌انجامد. دانش آموزانی که در کارآموزی شرکت می‌کنند معمولاً آموزش خود را با آزمونی مشابه آزمون تحصیلی به پایان می‌رسانند. این نوع کارآموزی به طور کلی از دو برنامه ی دوساله تشکیل شده است. برنامه ی دو ساله اول اجباری است و طرحی کلی از مشاغل مناسبی مانند کارمندی و یا حرفه‌های فنی به دانش آموزان معرفی می‌کند. ولی برنامه دو ساله دوم تخصصی تر از برنامه اولیه است.

مشکلات مقاطع اجباری ابتدایی و متوسطه

دو مشکل اساسی در این سیستم آموزشی وجود داشت: اول اینکه سیستم آموزشی به نوعی انتخاب بین تحصیل و کارآموزی را به دانش آموزان یا جوانانی که از نظر ذهنی به درجه ی کافی بلوغ و اطمینان نرسیده اند، تحمیل می‌کرد. یک مشکل دیگر در این زمینه این بود که اگر دانش آموزی یک روش را برای آینده ی خود انتخاب می‌کرد، دیگر راه بازگشتی نبود و باید همان روش را تا انتها ادامه می‌داد. زمانی که یک دانش آموز روش کار آموزی را انتخاب می‌کرد، دیگر فرصت رفتن به دانشگاه را از دست می‌داد، و برعکس زمانی که یک جوان حین تحصیل تشخیص می‌داد که کار آموزی برای او مفیدتر است، دیگر نمی‌توانست به این حرفه‌ها وارد شود.

به هر حال بیشتر دانش آموزان، به دلیل جایگاه تحصیلات در جامعه، و بدبینی نسبت به مشاغل فنی و حرفه ای، به سوی تحصیلات روی آوردند و تعداد کمی به دنبال کارآموزی رفتند. ولی از طرف دیگر کاهش فرصت‌های شغلی که از مجاری تحصیلی می‌توان به آنها دست یافت، باعث شد که بیشتر جوانان به کارآموزی روی آورند. در سال 1987، در زمینه ی کارآموزی، رشدی 35 درصدی مشاهده شد. یعنی تعداد کار آموزان از 515000 نفر، به 695000 نفر رسید. در حالی که رشد تعداد محصلین، 8 درصد بود، یعنی از 1.055 میلیون نفر به 1.142 نفر رسید.

مشکل دیگری که سیستم آموزشی اسپانیا دارد، میزان شکست‌های تحصیلی است. شاید به این دلیل که معیارهای سنجش دانش آموزان برای فارغ التحصیلی آنطور که باید مناسب نیست. بعضی منتقدان سیستم آموزشی دلیل آن را کیفیت پایین مطالب درسی و ارائه آنها می‌دانند.بین یک پنجم تا یک سوم دانش آموزان موفق به قبولی در مدارج بالای تحصیلی نمی‌شوند و آنهایی که قبول می‌شوند، نمی‌توانند تحصیلات خود را به پایان برسانند. این میزان شکست در مدارس دولتی بیشتر از مدارس خصوصی مشاهده می‌شود.

در سال 1981 ، از طرف دولت، تلاشی برای بازنگری برنامه درسی و آموزشی معلمان و دانش آموزان صورت گرفت. برنامه ی بازنگری شده نتوانست به راحتی و بدون هیچ مقاومتی از جانب مدارس اجرا شود. و بسیاری نیز معتقد بودند که این برنامه جدید بسیار خشک و متمرکز است و تا حد زیادی هم حالت حفظ کردنی و نه مفهومی‌ دارد.

مشکل دیگری که سیستم آموزشی در این مقطع با آن روبرو است، درآمد کم دبیران و معلمان است. با وجود اینکه دستمزد معلمان در سال‌های 1983 تا 1985، افزایشی 40 درصدی داشته است، در سال 1988 درآمد متوسط معلمان در مدارس دولتی در مقاطع ابتدایی و متوسطه، هنوز حدود 15000$ آمریکا در سال بوده است. در سال 1988 بیشتر از 200000 معلم اعتراضاتی گسترده برای افزایشی 14 درصدی در حقوق و دستمزد خود داشتند که باعث می‌شد درآمد ماهانه آنها به 175$ آمریکا برسد، ولی این اعتراضات توسط دولت سرکوب شد و به خشونت‌های بسیاری ختم شد[۱].

نیز نگاه کنید به

آموزش های ابتدایی کانادا؛ آموزش های ابتدایی روسیه؛ آموزش های ابتدایی تونس ؛ آموزش های ابتدایی ژاپن؛ آموزش های ابتدایی کوبا ؛ آموزش های ابتدایی لبنان؛ آموزش های ابتدایی مصر؛ آموزش پایه(دوره ابتدایی)درچین؛ آموزش‌های ابتدایی سنگال؛ آموزش های ابتدایی فرانسه؛ آموزش های ابتدایی و متوسطه آرژانتین؛ آموزش های ابتدایی مالی؛ آموزش های ابتدایی سودان؛ آموزش های ابتدایی زیمبابوه؛ آموزش‌های ابتدایی اردن؛ آموزش های ابتدایی و متوسطه اتیوپی؛ آموزش های ابتدایی سیرالئون.

کتابشناسی

  1. فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ اسپانیا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)