اقلیت های مذهبی آرژانتین

از دانشنامه ملل

اقلّیتهای مذهبی:

ـ یهودیان آرژانتین؛ یا آرژانتین یهودیان:

از جمله اقوامی که به صورتی بسیار خاص در جهت کسب منافع خود گام برداشتهاند، یهودیان میپباشند. موضوع نفوذ يهوديان در ساختار اقتصادي و سياسي و فرهنگي كشور آرژانتين بر كسي پوشيده نيست. تعداد قابل توجّه يهوديان در آرژانتين، حضور گستردهی آن‌ها در عرصههاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي آرژانتين، نه تنها آن‌ها را به عنوان يك اقلّيت نژادي و مذهبي قوي به نمايش ميگذارد، بلكه توان اعمال نفوذ در عرصههاي تصميمگيري و سياستگذاري در كلّيهی زمينهها به نوعي سرنوشت اين كشور را تحت تأثير منافع گروهي آن‌ها قرار داده است.

برداشت موجود از يهوديان در آرژانتين آيينهی تمامنمايي از نقش اين عدّه در اين كشور و يا حتّي در ديدگاهي فراتر در آمريكاي جنوبي و مركزي نميباشد. قضاوتهاي موجود از اين گروه معمولاً مبتني بر اين برداشت است كه يهوديان را به عنوان گروهي اقلّيت نژادي و مذهبي معرفي مينمايد كه به عنوان وصلهاي ناجور بر كشور آرژانتين با اتّكا به حمايت خارجي و قدرت اثرگذاري بر روندهاي تصميمگيري در اركان سياسي، منافع گروهي خود را حاصل مينمايند. در اين ديدگاه يهوديان يك گروه اقلّيت بانفوذ با نقش يك گروه فشار سياسي معرّفي ميشوند. بر اين اساس در زمينهی مطالعهی موضوعات مربوط به آرژانتين ميتوان مقولهی «يهوديان آرژانتين» را مدّ نظر قرارداد. ليكن شايد با تغيير زاويهی ديد و كمي دقّت در تحوّلات تاريخي بتوان موضوع يهوديان آرژانتيني را با مفهوم جديد ديگري تحت عنوان «آرژانتين يهوديان» مورد بررسي قرار داد. (مقتدر، 1386: 12)

با توجّه به ماهيت شكلگيري هويت ملّي در آرژانتين كه به نظر عدّهاي هنوز به پايان نرسيده است و داراي قوام نيست، يهوديان با انسجام داخلي و با اتكا بر قوميت و آیين يهودي، شكلي سازمانيافته از يك هويت را در جامعهی از هم گسیختهی آرژانتين به نمايش ميگذارند. در اين جامعه هنجارها و رفتارهاي فردي، اجتماعي و سياسي بر محور منافع ملّي بر پايهی هويت ملّي شكل نگرفته است و رفتارها و هنجارها بر پايهی منافع فردي تعريف و تبيین ميشوند و به عبارتي هويت ملّي و منافع ملّي شناخته نشده و تعريف نشده است. يهوديان با ارائهی تعريف مشخّصی از قوميت، هويت، منافع گروهي و سازماندهي مبتني بر منافع جمعي از ساير گروههاي مهاجران به اين كشور (آرژانتين) متمايز ميشوند و به همين دليل آن‌ها توانستهاند در حدود 2 قرن با توسعهی سازمانها و نهادهاي مذهبي، آموزشي و اقتصادي به نفوذ سياسي دست يابند و به گواهي تاريخ در بسياري از مقاطع تاريخي با قرار گرفتن در مناصب سياسي به نفع منافع درونگروهي يهوديان فعاليت نمايند. (التریکی، 1353: 8) از اين ديدگاه نميتوان يهوديان را اقلّيتي در آرژانتين به شمار آورد. بلكه با اين برداشت يهوديان جمعيتي اقلّيت هستند كه در اوج اقتدار و قدرت، سرزمين آرژانتين را متعلّق به خود ميدانند. در اين ارتباط ميتوان به برخي از گمانهزنيهاي موجود صحّه گذارد مبني بر اينكه صهيونيسم بينالملل قبل از اشغال فلسطين براي اسكان يهوديان و ايجاد كشور يهودي، آرژانتين را مدّ نظر داشته‌، ليكن سير حوادث و سياستهاي استعماري انگلستان موجب تجديد نظر در اين ايده و تأسيس دولت نژادپرست صهيونيستي در سرزمينهاي اشغالي فلسطين گرديده است. (ضیایی، 1380)


ـ ويژگيهاي جامعهی يهوديان آرژانتيني:

1ـ هويّتسازي (مشاركت يهوديان در شكلگيري آرژانتين):

با توجّه به اينكه كشورهاي جديد در سطح جهاني مجموعهاي از مهاجران از اقصي نقاط جهان ميباشند، بنابراين روند شكلگيري ملّت ـ دولت در اين كشورها تحت تأثير منافع، فرهنگ و تمدّن اقوام مهاجر بوده است. اين روند در بسياري از دولتهاي تازهتأسيس از جمله ايالات متّحدهی آمريكا، كانادا و استراليا و كشورهاي آمريكاي لاتين ديده ميشود. در اين پروسه مهاجران بعد از يكي دو سال توانستهاند با تعريفي واحد از نقش، جايگاه خود در نظام سياسي و اجتماعي و فرهنگي جامعهی جديد، هويت جديدي را توليد نمايند. در توليد هويت جديد كه از آن به عنوان هويت ملّي ياد ميشود، مهاجران توانستهاند با رسيدن به مفهومي جديد، نظام اجتماعي خود را تعريف و با توافق بر يك سري از ارزشهاي واحد، منافع جمعي را ايجاد و تعريف نمايند. در اين تعريف، هويت ملّي هنجارها و ارزشهاي توافقي است. (ضیایی، 1380) از اين رو كساني كه در شكلگيري اين هويت جديد نقش دارند ميتوانند ضمن اثرگذاري بر اين پروسه، هنجارها و ارزشهاي قومي خود را نيز به عنوان هنجارهاي ملّي نهادينه نمايند. در اين جامعهی ملّي جديد، بر اثر مرور زمان نقشها و هنجارهاي قومي رنگ باخته و ارزشها و هنجارهاي ملّي جايگزين آن ميشود. (Rein: 25)

اين روند و يا پروسه در كشور آرژانتين هنوز به تكامل نرسيده است و ملّتسازي و هويتسازي در مراحل مياني قرار دارد. كشور آرژانتين كشوري تازهتأسيس و مجتمعي از مهاجران از اقصي نقاط دنيا بهويژه مهاجران اسپانيايي، ايتاليايي، آلماني، روسي و خاورميانهاي ميباشد. با توجّه به اينكه مهاجراني كه به آرژانتين وارد شدند با سرزميني روبهرو شدند كه بومياني با فرهنگ و تمدّن پيشرفته در آن‌جا زندگي نميكردند، با مشكل فائق آمدن بر يك تمدّن و فرهنگ بومي روبهرو نبودند. اين مشكل را اسپانياييها در زمان ورود به مكزيك، پرو و بوليوي داشتند. از اين جهت مهاجران براي غلبه بر فرهنگ ساكنان اصلي مجبور بودند كه براي رسيدن به اصول مشترك به توافقاتي زودهنگام دست يابند. از سوي ديگر عدم وجود تمدّن و فرهنگ بومي در آرژانتين از استحاله و تبادلات فرهنگي تا حدّ زيادي جلوگيري كرد. در حالي كه در مقايسه، در كشور برزيل اختلاط فرهنگي سياهان بردهی وارداتي از آفريقا با مهاجرين سفيدپوست و همچنين اختلاط نژادي با بوميان در اين سرزمين، تبادلات فرهنگي زيادي را به وجود آورد و از ميان اين تبادلات فرهنگ جديدي تحت عنوان فرهنگ آفريقايی ـ بومي اكنون در برزيل به عنوان بخشي از فرهنگ مسلّط و هويت ملّي اين كشور مورد شناساسي قرار ميگيرد. امّا در آرژانتين به دليل تنوّع قومي مهاجران و موجهاي مهاجرتي كه تنوّع نژادي و قومي را در اين كشور تحت تأثير قرار ميداده است، هنوز وحدت فرهنگي و قومي حاصل نشده است. به همين دليل مفهوم هويت ملّي در اين كشور بسيار ضعيف است و تعاريف دقيق و مشخّصي از ارزشها و منافع ملّي وجود ندارد. (مقتدر، 1386: 13)

در اين جامعه (آرژانتين) كه مفهوم ملّيت (به لحاظ فرهنگي و ارزشي ـ نه به لحاظ حقوقي) هنوز شكل و قوام ندارد، آنچه كه حاكم است منافع فردي و قومي است و همچنين پراكندگي منافع بسيار است. بنابراين جامعهاي با اين ويژگي، مهاجراني كه گذشته از وابستگيهاي ملّي (سرزمين مادري) داراي يك سري از ارزشهاي ملّي و قومي هستند ميتوانند به عنوان كانونها و جزاير پراكندهی قدرت ظاهر شوند.

در اين مدل يهوديان آرژانتيني به عنوان قوم يا نژادی با ارزشهاي ديني و ايدئولوژي واحد كه خود را برتر از ساير اقوام در جهان ميدانند، از انگيزههاي قوي براي تبديل شدن به يك قدرت سياسي و اثرگذار در تحوّلات جامعهب مذكور برخوردارند.

مهاجرت همزمان يهوديان با ساير مهاجرين به آرژانتين در ابتداي مسكوني شدن اين سرزمين، سازماندهي يهوديان در كلنيهاي كشاورزي و پراكنده شدن آن‌ها در نقاط پرجمعيت، ايجاد نهادها و سازمانهاي مذهبي، اجتماعي و سياسي با هدف حفظ هويت فرهنگي مذهبي و دفاع از منافع سياسي و اجتماعي آنها، مالكيت زمينهاي بزرگ كشاورزي و قرار گرفتن آن‌ها در رديف توليدكنندگان محصولات كشاورزي به عنوان اصليترين كالاي صادراتي، مالكيت بنگاههاي اقتصادي و مالي بزرگ و اثرگذاري آن‌ها در سيستم مالي و پولي كشور، ارتباط آن‌ها با صهيونيسم بينالملل و به طور اخص اسرائيل و بهرهبرداري از لابي بزرگ يهوديان در سطح جهان، برخورداري آن‌ها از هويت واحد يهودي ـ صهيونيستي، مبتني بر ارزشها و هنجارهاي مذهبي يهودي و آرمانهاي صهيونيسم بينالملل موجب گرديده آن‌ها نه تنها به عنوان يك اقلّيت قدرتمند در آرژانتين داراي نقش و نفوذ سياسي، اقتصادي و فرهنگي باشند، بلكه به نوعي سهم بزرگي را در ساختار سياسي، اقتصادي و اجتماعي به دست آوردند. (Rein: 34)


2ـ يك قوميت و دو كشور:

مهاجرت يهوديان آرژانتين به سرزمینهای اشغالی و اخذ تابعيت رژیم جعلی اسرائيل به معني بريده شدن از سرزمين مادري يعني آرژانتين نبود. به همين دليل در زمان فعلي در سرزمینهای اشغالی جامعهی بزرگي از آرژانتينيهاي اسرائيلي زندگي ميكنند كه تابعيت آرژانتيني خود را حفظ كردهاند. در واقع اسرائيليهاي آرژانتيني و آرژانتينيهاي اسرائيلي اكنون به عنوان يك واقعيت انكارناپذير در صحنهی سياسي اسرائيل و آرژانتين به عنوان لابي دوطرفه صاحب نفوذ، قدرت و اثرگذاري هستند و تفكيك اين دو از يكديگر بسيار سخت و دشوار است. با توجّه به اين ماهيت شاهد شكلگيري يك كانون اثرگذار در هر دو سو به نفع يهوديان در دو سرزمين هستيم. فقط با اين تفاوت كه در اين تعامل جامعهی غيريهودي آرژانتيني به سود منافع يهوديان آرژانتيني و منافع صهيونستها (اسرائيليها) منافع خود را از دست ميدهد. در اين ارتباط با يادآوري اصول سياست خارجي اسرائيل كه تقويت يهوديان در سطح مرزهاي ملّي (سرزمينهاي اشغالي فلسطين) و دفاع از منافع، هويت و ارزشهاي يهودي در سطح جهان را به عنوان اولويت هدفگذاري كرده است، ميتوان پيوندهاي مادّي و غيرمادّي بين يهوديان آرژانتين و اسرائيل را مورد شناسايي قرار داد. (پيشين)

با توجّه به برخي اظهارات تاريخي مبني بر اينكه صهيونيستها قصد داشتند آرژانتين را به عنوان سرزمين موعود براي اسكان دائم يهوديان اختصاص دهند ليكن بعداً استعمارگران اروپايي (انگليسي و فرانسوي) آن‌ها را براي اسكان در فلسطين تشويق و ترغيب كردند، روند مهاجرت از آرژانتين به اسرائيل يكطرفه نيست. (آرژانتین: اسراییل دوم، 1377: 2) بدين جهت تركيب جمعيتي يهوديان در آرژانتين با توجّه به مهاجرت دوطرفه (از آرژانتين به اسرائيل و از اسرائيل به آرژانتين) در حالت تعادل و مثبت است. يعني اينكه با توجّه به روند مهاجرتها، از جمعيت يهوديان كاسته نشده است و با توجّه به ميزان زاد و ولد (كه در يهوديان بالاست)، این روند افزايشي است. از اين رو هنوز اين موضوع كه صهيونيستها در صورت اينكه مجدّداً از فلسطین اخراج و آواره شوند رو به آرژانتين بياورند، موضوعي است كه مورد توجّه محافل سياسي و فرهنگي منطقه است. همچنين عليرغم پيشرفتهاي تكنولوژيك هنوز آرژانتين كشوري دور نسبت به كانونهاي بحران محسوب ميشود و در صورت بروز يك جنگ فراگير يا يك تهديد هستهاي اين كشور ميتواند به عنوان يك پناهگاه امن مورد استفاده قرار گيرد.


3ـ امتيازگيري اقلّيت فعّال از اكثريت منفعل:

يكي ديگر از ويژگيهاي مهمّ جامعهی يهوديان در آرژانتين كه در نتيجهی حضور فعّال آن‌ها در جامعهی فرهنگي، اجتماعي، سياسي و رسانهاي اين كشور حاصل شده و جوّ حمايت بينالمللي از يهوديان موجب تشديد آن گرديده است، امتيازگيري جامعهی يهوديان از ساير اقوام و ساكنان آرژانتين است. اين سیاست به گونهای عمل می‌شود كه در نگاه اوّل ميتوان متوجّه شد كه يهوديان در مقايسه با سايرين از امتيازات بيشتري برخوردار هستند. اين امتياز در اشكال مختلف منجر به تبعيض در حقوق شهروندي شده است. تصويب چندين قانون مبني مبارزه با يهوديستيزي به نوعي حقوق ويژهاي را براي يهوديان رقم زده است به نحوي كه در اختلافات عادّي بين شهروندان، چنانچه يكي از طرفهاي دعوا يهودي باشد، طرف مقابل از قبل شكستخورده است زيرا وكلاي مدافع يهودي با استناد به قوانين مبارزه با يهوديستيزي از صدور احكام قضايي بر عليه يهوديان ممانعت مينمايند. نمونهاي از قوانين بدين شرح است: (ضیایی، 1380)

قانون 23592 مورّخ 29/6/1998 ـ در اين قانون هر عمل منجر به اقدام عملي و يا توهين به يهوديان در مرافعههاي شخصي و رسانهها و مطبوعات كه به نحوي به يهوديت تعرّض شود، عملي مجرمانه بوده و قابل پيگيري قضايي است.

قانون24571 و 4574 ـ در ارتباط با استفادهی كارگران و كارمندان يهودي از سه روز تعطيلي مذهبي به صورت تعطيلي رسمي، دو روز به مناسبت تحويل سال نوی يهودي و يك روز به مناسبت روز بخشش (عفو و توبه).

قانون 193 ـ به دنبال انفجار آميا دولت استان بوئنوسآيرس با صدور بخشنامهاي به كليهی مدارس ابتدايي و متوسّطه از آن‌ها خواسته است كه در روز 18 جولاي ضمن برگزاري مراسم يادبود براي كشتهشدگان متني را براي گراميداشت قربانيان در كلاسهاي درس قرائت نمايند. نكتهی جالب اينكه حتّي نمونهی متن تهيهشده براي اين برنامه نيز به همراه بخشنامهی مذكور به مدارس ارسال گرديده است. (www.me.gov.ar)

در سال 1995 وزارت كشور آرژانتين كتابي دربارهی موضوع هولوكاست، تحت عنوان «6 ميليون يك بار» منتشر كرد. اين كتاب به منظور آموزش در مدارس ابتدايي و متوسّطه در اختيار آموزش و پرورش قرار گرفته است. (همان)


د: نفوذ يهوديان آرژانتيني در ساختار قدرت:

با توجّه به احساس تنفّر و ترس سنّتي از قدرت يافتن يهوديان در جوامع سنّتي كه ناشي از عملكرد رياكارانهی آن‌ها در به انقياد كشيدن اقتصادي جوامع ديگر ميباشد، وجود عقايد تفاخري مبتني بر نژادپرستي يهودي و برتري آن قوم بر ساير اقوام نیز بر اين احساس دامن زده است. اين قوم از ويژگي انطباقپذيري و فرهنگپذيري برخوردار نيست و به كلنيسازي و ايجاد جوامع بسته روي آورده است. ليكن اين انزواگري فرهنگي و قومي موجب نشده است تا نخبگان اين قوم از رخنه در كانونهاي قدرت غافل شوند. يهوديان براي رخنه و نفوذ در اركان جوامع از سه طريق، اقتصادي، رسانهاي و سياسي اقدام مينمايند و با اقدامات زنجيرهاي خود كنترل كانونهاي قدرت را به طور آشكار و پنهان در اختيار ميگيرند. به همين دليل شاهد آن هستيم كه يهوديان كليهی مراكز رسانهاي ملّي غالب كشورها و رسانههاي بينالمللي را در كنار نهادهای مالي و پولي دنيا در كنترل خود گرفته و از امكانات آن در جهت تقويت نژادپرستانهی يهودي (صهيونيست) بهرهبرداري مينمايند. عملكرد جوامع يهوديان در آرژانتين براي كنترل كانونهاي قدرت در سه مرحله اجرا شده است. (Rein: 58)

با كشف قارّهی آمريكا، با توجّه به مساعد بودن زمينه براي استقرار يهوديان در سرزمينهاي تازه اكتشاف شده، موج اوّلين مهاجرت براي استقرار جمعيت و تصاحب زمين آغاز ميشود.

پس از استقرار اوّليه و همزمان با موج دوم، نهادسازي يهودي آغاز ميشود. در اين دوره نهادها به صورت حمايتي براي حلّ مشكلات ناشي از استقرار آغاز و در ادامه نهادهاي آموزشي و هويتسازي آغاز ميگردد و ايجاد مدارس و مراكز مذهبي و كنيسهها تأسيس ميشود.

روند مداخله در صحنهی سياسي و اقتصادي آغاز ميشود. در ربع اوّل قرن بيستم، طبقهی متوسّط در جامعهی يهوديان آرژانتين، طبقهی تحصيلكرده و صاحبنفوذ، نهادهاي اجتماعي با كاركرد سياسي و سرانجام بنياد دايا به عنوان مركز سياسي و هماهنگكنندهی كلّيهی انجمنهاي يهودي شكل ميگيرد. در اين دوره با تأسيس کشور جعلی اسرائيل به عنوان سرزمين مادري يهوديان و قبلهی آرماني صهيونيستي در سرزمينهاي اشغالي فلسطين و برقراري روابط سياسي بين آرژانتين و اسرائيل دور جديدي از حضور قدرتمند يهوديان در آرژانتين شكل ميگيرد. (التریکی، 1353: 61)