انواع ادبیات در سریلانکا
بیشترین بخش ادبیات سریلانکا به زبان سینهالی است و یکی از مهمترین میراثهای فرهنگی این کشور به شمار میآید. قسمت قابل توجهی از آثار ادبی آن نیز که در طول هزاران سال نوشته شده به زبانهای پالی، تامیل و انگلیسی است. حجم بالایی از ادبیات سریلانکا به داستانهای کوتاه اختصاص دارد. چنانچه آثار داستانهای کوتاه ادبی از نظر تاثیرگذاری ارزیابی شوند، می توان ادعا کرد که داستان نویسان سینهالی زبان بیشتر از داستان نویسان تامیل و انگلیسی زبان بر جامعه تاثیر داشتهاند[۱].
ادبیات سینهالی
ادبیات سینهالی از دیگر ادبیات مدرن جنوب آسیا متفاوت و متمایز است و رابطۀ تاریخی با بودیسم و تاثیرات فراوانی از دورۀ استعمار این کشور دارد. اولین متون ادبی سینهالی را راهبان بودایی تالیف کردهاند و روح حاکم بر غالب این آثار روحی دینی است. تاریخ بزرگ و مشهور ماهاوامسا(Mahavamsa) که پانصد سال قبل از میلاد به نگارش درآمده به زبان پالی (زبان متون مقدس بودایی) است. این تاریخ داستانهای ظهور و سقوط پی در پی پادشاهان سینهالی سریلانکا به دست اشغالگران افسانهای بیگانه است. داستانهای کتاب با افسانه شاهزاده ویجایا(Vijaya) که در 500 سال قبل از میلاد مسیح زندگی می کرده، آغاز شده است[۲].
وجود تعداد قابلتوجهی از سنگ نبشتهها به زبان سینهالی روی صخرههای قلعههای نظامی منطقه باستانی سیگیریا (Sigiriya) گواهی بر رواج سینهالی به عنوان زبان ادبی و بومی است. طی سال های 600 تا 1400 میلادی معماران این قلعههای نظامی نزدیک 1500 قطعه از نثر و نظم را با حروف سینهالی بر دیوارها و صخرهها حکاکی کرده و سیقل دادهاند. برخی از این اشعار داستانهایی از زندگی بودا در اوایل سالهای 1200 میلادی است[۱].
از قرن سوم قبل از میلاد پس از گرویدن پادشاه سینهالی به آئین بودا، معابد بودایی به مراکز فعالیتهای فکری و ادبی تبدیل شدند و تا دورۀ مدرن و روی کار آمدن دولت های استعمارگر وضعیت به همین ترتیب باقی بود. فعالیتهای سیاسی و فرهنگی و آموزشی دوران استعمار ادبیات سینهالی را دچار رکورد کرد، تا این که در دورۀ استقلال طلبی و اخیر مجددا احیا گردید[۱]. در یک نگاه کلی تاریخ ادبیات سینهالی را می توان به دوره کلاسیک، دوره استعمار و در دوره استقلال به این شرح دستهبندی کرد.
ادبیات تامیل
بعد از سانسکریت، تامیل قدیمیترین زبان ادبی شبه قارۀ هند است. ادبیات تامیل، قسمتی از میراث فرهنگی مردم تامیل است که در زمان باستان به سریلانکا مهاجرت کردند. شعر در زبان تامیل به عنوان اولین قالب ادبی گسترش پیدا کرد. "ایلاتو پوتانتوانار(Eelattu Poothanthevanar)" از اولین شاعران تامیل سریلانکا است. پیش از 250 میلادی اشعار او را در کتابی تحت عنوان منتخب اشعار کنکام(Cankam cankam) جمع آوری کرده اند. مشخص ترین آثار ادبی تامیل در سریلانکا ابتدا در دهۀ 1940 با آثار مارومالارچی(Marumalarchi) و نویسندگان دوره رنسانس ماها کاوی(Mahakavi)، کنداسامی(Kandasamy)، و وارادار(Varadar) گسترش یافت. اشعار ماهاکاوی به طور ویژه به تفکیک زبان تامیل در کشور سریلانکا و زبان تامیل در جنوب هند کمک بسیاری کرده است.
از زمان شورشهای قومی سال 1983، شیوۀ زندگی اکثر تامیلهای ساکن شمال و شرق سریلانکا دستخوش دگرگونیهایی شد که این تحولات ادبیات اخیر مردم تامیل را نیز دگرگون ساخت. در سال 1948 و زمانی که سریلانکا استقلال یافت، ادبیات تامیل ششصد سال تاریخ را تجربه کرده بود. بعضی از اشعار اولین شاعر تامیل الاتو پوتانتوانار(Eelattu Poothanthevanar) در منتخب ادبی سنگام(Sangam) نیز مشاهده میشود. این اثر به لحاظ تاریخی منسوب به دوره زمانی 100 سال قبل از میلاد تا 250 بعد از میلاد است.
تا پیش سلطه استعمار بریتانیا بر سریلانکا جامعه تامیل شاهد آثار ادبی دورۀ پادشاهی جفنا (قرن چهارده تا قرن شانزده) بوده و فعالیتهای ادبی آروموگا ناوالار(Arumuga Navalar) (1822 تا سال 1879) را تجربه نیز کرده است . پس از این دورۀ، تا پایان قرن نوزدهم عصر فعالیتهای ترجمه و توسعه آموزش توسط مبلغان کلیساهای انگلیس، آمریکا و فرقۀ مسیحیت متدیست است که سرانجام ادبیات تامیل به سوی دوران مدرن میرسد[۳].
در دهۀ 1940 روزنامههای الاکساری(Eelakesari)، ویراکساری(Virakesari) (1930)، تیناکاران(Thinakaran) (1932) و مجلات اجتماعی و همچنین مارومالارچی(Marumalarchi) و باهاراتی(Baharati) (1946) آغاز به کار کردند و سبب رشد ادبیات مدرن شدند. در دوره استقلال کشور، ادبیات سریلانکایی تامیل احترام فراوانی را در منطقۀ تامیل نادو هند که جمعیت قابل توجهی تامیل دارد، کسب کرد. از ویژگیهای مهم ادبیات تامیل در این زمان تنوع متون و محتوا آن است. بعضی از این متون ادبی- مذهبی شامل: ادبیات هندو(تامیل ساویا(Savia)) مسیحی، اسلامی و بعضی نیز ادبیات سکولار است که هر کدام در هر زمان طرفدارانی دارد. مسلمانان که هویت قومی خود را جدای و مستقل از هویت تامیلهای هندو می دانند. اگر چه سریلانکا به لحاظ جغرافیایی جزیره کوچکی است، اما به طور مشخص نه منطقه فرهنگی تامیل زبان دارد که عبارتند از:

بخش باتیکولا(Batticaloa)، ترینکومالی(Trincomalee)، وانی(Vanni)، جفنا، منّار(Jaffna and Mannar)، ناحیۀ شمال غربی، کلمبو، ناحیۀ جنوبی و ناحیۀ درون کشوری. هر کدام از این مناطق نیز ویژگیهای خود را دارند ولی در این میان منطقۀ جفنا تا زمان استقلال کشور بیشتر از بقیۀ مناطق تاثیرگذار بوده است. در دهۀ 1950 دو گرایش در میان جامعه تامیل ظهور کردند که یکی مبتنی بر بیداری مردم تامیل زبان در سراسر جزیره و در پاسخ به پیدایش ملی گرایی سینهالی و دیگری جنبش ادبی الهام گرفته از مارکسیسم ملیگرا بود که همزمان درمقابل ظلم و محرومیت اجتماعی قرار میگرفت. گرایش اول به طور گسترده خود را با ایدئولوژی دراویدیان تامیل زبان هند و شعرسرایی باهاراتیداسان(Baharathidasan) بیان میکرد که در منطقۀ تامیل نادو بسیار رواج داشت. گرایش دوم علیه ظلم و ستم و محرومیت اجتماعی مردم تامیل بود که از سوی انجمن نویسندگان پیشرو هدایت میشد و حرکت ادبی بی سابقهای را بوجود آورد.
این جنبش به عنوان جنبش ادبی تامیل سریلانکا همبستگی قاطعی را در میان نویسندگان نوظهور در مناطق مختلف، به ویژه در مرکزی و جنوبی (نویسندگان مسلمان)، شمالشرق ایجاد کرد. جنبش یاد شده نهضتی بزرگ را علیه بهره برداری اجتماعی و سیستم طبقاتی در شمال به راه انداخت. ادبیات تامیل برای نخستین بار درباره قربانیان ستم، فشارهای اجتماعی و رنج، تحقیر و محرومیت مردم مطلب مینوشتند. در دهۀ 1990 نویسندگان ادبیان تحت ستم و سبک دالیتس (محرومین) را در ایالت تامیل نادو رواج دادند. کی دانیل (K. Daniel) رمان نویس برجسته تامیل پنجامار(Panjamar) را نوشت و به عنوان پیشرو در سبک دالیت مورد توجه مردم قرار گرفت. این شیوه نگارش در اواخر دهه 1950 تا اوایل دهه 1960 با ویراستاری کایلاساپاتی(Kailasapathy) در روزنامه تیناکاران(Thinakaran) پیگیری شد .
عرصه فرهنگ و ادبیات تامیل که در گذشته در دست محافظه کاران اجتماعی بود به سرعت به صحنه بحث و جدلهای تلخ در مشخص کردن نقش سنت و وظیفۀ اجتماعی ادبیات تبدیل شد. اواسط دهۀ 1950 تا اواخر دهۀ 1960 که توام با مشاجرات ادبی و شکوفایی استعدادها همراه بود به عنوان مرحلۀ مهمی در گسترش ادبیات مدرن تامیل به شمار میرود. در شعر سرایی چهرههای معروفی مانند موروگایان(Murugaiyan)، ماهاکاوی(Mahakavi)، نیلاوانان(Neelavanan) و پوراتچی کامال(Paratchikkamal) و چهرههای جوانی مانند نوهمان(Nuhman)، شانموگام(Shanmugam)، سیوالینگام(Sivalingam)، ماروتورکانی(Maruthoorkkani) و جیاپالان(Jeyapalan) ظهور کردند که تاثیر مهمی بر ادبیات مدرن داشتند. موروگایان(Murugaiyan) اشعاری خردمندانه و ماهاکاوی(Mahakavi) با استفاده از صور خیال شعرهای احساسی را سرودند. اشعار کاوی(Kavi) آرانگوس(Arangus) نیز بسیار پر طرفدار بود. آثار نظم سیلایور(Sillaiyoor) و سلواراجان(Selvarajan) دربارۀ سیاست آموزگار علم بیان بودند.
در زمینۀ داستانسرایی، این دوره، دورۀ بسیار پرباری بود. افرادی نظیر واندار(Vandar)، دانیل(Daniel)، دومینیک جیوا(Dominic Jeeva)، راگوناتان(Raghunatha)، کاوالور(Kavalur)، راجاتورای(Rajathuri)، گانسالینگان(Ganesalinga)، پنادورای(Ponnudurai)، ناداراجان(Nadarajan)، نانتی(Nanthi)، رامیاه(Ramiah)، تلیواتله جوزف(Telliwatle Joseph)، دیکولا کامال(Dickwella Kamal)، سنکای آزیان(Senkai Azhian)، سمبین سلوان(Sembian Selvan)، موتولینگام(Muttulingam)، بهاوانی آلواپیلای(Bahavani) از افراد مشهور در زمینۀ داستان نویسی به حساب میآیند. قطعا داستان کوتاه از قالبهای ادبی مورد علاقۀ این نویسندگان بوده است. تعداد قابل توجهی از این نویسندگان از گروه دالیت (محرومین) هستند اما نقش نویسندگانی مثل گانسالینگان(Ganesalingany) که سختیهای اجتماعی فئودالیسم جفنا را به رشتۀ تحریر درآوردند، برجسته است. در اوایل دهۀ 1970 نویسندگانی مثل ایلانکیران(Ilankeeran)، دانیال(Daniel)، گانسالینگان(Ganesalingan)، نانتی(Nanthi)، سنکای آژیان(Senkai Azhian) و یوگاناتان(Yoganathan) رمانهای بلندی را نوشتند. در دهۀ 1970 نسل دوم نویسندگان انقلابی و ضد انقلابی وارد صحنه شدند که به رشد ساختار شعرسرایی تامیل در سریلانکا کمکهای فراوان کردند. در میان شاعران دهۀ 1970 می توان از ویلواراترام(Vilvalatram)، پونامبالام(Ponnambalam)، سیواراسگارام(Sivarasegaram)، پوتوای(Puthuvai) راتنادورای(Rathnadurai) و داستاننویسان این دوره هم سانتان(Santhan)، تنیان(Theniyan) و ساتانتان(Sattanthan) را میتوان نام برد. تغییرات اجتماعی که از مشکلات جدی روز بود دیگر به عنوان یک حقیقت اجتماعی پذیرفته شد و این نویسندگان بیشتر بر روی شخصیتها تمرکز داشتند، در حالی که برای نویسندگان پیشین اعمال و رفتارهای اجتماعی و رویدادهای ظلم و ستم اجتماعی اهمیت بیشتری داشت[۳].
در دهۀ 1970، ادبیات معاصر تامیل قسمتی از آموزش تحصیلی در مرحلۀ ورود دانشگاه به حساب می آمد و این موضوع راه را برای حضور معلمان و دانش آموزان در مشاجرات ادبی روز هموار کرد و به این ترتیب نویسندگان، چهرههای اجتماعی مهم کشور شدند. در اواسط دهۀ 1970 شرایط رو به دگرگونی گذاشت. از سال 1974 فضای سیاسی ادبی با سیاستهای مجلس رشد بیشتری کرد. دخالت های دولت در امور مختلف نیز افزایش پیدا کرد و نزاع طلبی و جنگجویی در میان جوانان گسترش یافت.
در اوایل دهۀ 1980 بی اعتمادی و اندوه در مناطق شمالی و شرقی گسترش یافت و شیوۀ زندگی تغییر کرد. در این شرایط نقش ادبیات مهم به نظر می رسید و یک رسانۀ مهمی برای ابراز احساسات و بیانات بود اما باز هم انتشار آن آزادانه و بدون محدودیت امکان پذیر نبود.
شعر، اولین قالب ادبی برای ثبت این تحولات بود. گزیدۀ اشعار که توسط نوهمان(Nuhman)، چیران(Cheran) و جسوراجا(, Cheran, Jesurajah) ویرایش شد. ماراناتول(Maranathul) والووم(Valvom)(ما در دامان مرگ زندگی می کنیم) نام داشت که فضای احساسی این مناطق را نشان می داد. گلچین ادبی چیران به نام ارانداواتو(Erandavathu) سوریا(Sooriya) اوتایام(Uthayam) (طلوع دوم) و یامان(Yaman) تاثیرات عمیقی را در میان مردم آن زمان گذاشتند. او در زمینۀ سوختن کتابخانۀ عمومی در آتش درگیریهای قومی این ابیات را سروده است:
چه اتفاقی رخ داد؟
شهرم در آتش سوخت؛
مردم کشورم بی آبرو شدند؛
در سرزمین من نسیمی در تنهایی وزید؛
با بازوهایت که از پشت بسته شده بود...
برای که انتظار می کشیدی؟
آتش پیامش را به درشتی بر پیشانی ات نوشت
بر روی ابرهایی که هرگز پاک نخواهند شد.
بعضی از شعرای تامیل اشعار زیادی نیز در باره درگیریهای مسلمانان و تامیلها در شرق و همچنین ریشه کن کردن آنان از شمال کشور سرودهاند و بوده است. در میان جامعه مسلمان تامیل نیز تعداد بسیاری شعرا مانند ونداتی(Vendatti) وجود دارند که اشعار باشکوهی را سرودهاند. از اوایل دهۀ 1990 تا به امروز شعرای معروفی مثل ناتچاتیران سوینتیان(Natachatiran Sevvinthiyan)، آتما(Atma)، دوا آبریا(Deva Abria) و آسواگوش(Aswagosh) در عرصه ادبیات ظاهر شدهاند که محتوای اشعارشان طبیعت و انتقاد از مسایل سیاسی و اجتماعی، گسست روابط انسانی، سختیهای زندگی، درد و رنج مردم مناطق جنگزده است. چنین شرایط بحرانی و اندوهباری به خوبی در داستانهای کوتاه رانجاکومار(Ranjakumar)، اوما واراداراسان(Uma Varadarasan) و تنوکویلور کاویووان(Tnukkovilur Kaviyuvan) بازتاب یافته است. کوسالای(Kosalai) نوشتۀ رانجاکومار تصویر باشکوهی از زندگی غمانگیز مادران بیچارهای است که پسرانشان از خانه گریختهاند. کاویووان(Kaviyuvan) داستانهای هنرمندانهای درباره فروپاشی کانونهای اجتماعی و خانواده را به نگارش در آورده است. در طول دوره اخیر حنیفه (Haniffa) نیز چندین داستان کوتاه و خوب نوشت و در این قالب تحولات جامعه مسلمان را به تصویر کشید.
بیشتر این نوشتهها به آسانی در دسترس نیستند و آزادانه نقد و بررسی نشدهاند.
مهمترین دستاورد درگیریهای سال 1983 ظهور شاخۀ دیگری از ادبیات تامیل نویسندگان خارج از کشور است. بسیاری از پناهندگان تامیل سریلانکا که در فرانسه، آلمان، انگلیس، کشورهای اسکاندیناوی، کانادا و استرالیا زندگی می کنند همچنان هویت خود را زنده نگه داشته و امید به بازگشت دارند. نوشتههای آنها به زبان تامیلی در مجلات گوناگون چاپ میشود و به سریلانکا میرسد. بعضی از این نویسندگان شایستگی خود را اثبات کردهاند. آنها همچنین درباره مشکلاتی که در خارج با آن مواجه هستند نوشته اند که مشکل رنگ و نژاد از نمونههای بارز آن است. در عرصه شعر نمادها و تصاویر جدیدی دیده می شود که با فضای تامیل زبانان داخل متفاوت است و در سنتهای غربی ریشه دارد. درختهای کاج و بارش برف دیگر برای شعرهای تامیل، فضای بیگانه و نا آشنایی نیست. جایاپالان (Jayapalan) و آراوینتان ویجایندران(Aravinthar Vijayendran ) در میان شعرای تبعیدی و پارتیپان(Partipan) و کارونکارا مورتی نیز از داستان نویسان تبعیدی بسیار معروف هستند. بنا براین کالبد و قالب ادبی به ویژه از آغاز دهه 1980 شباهتی با قبل ندارد و تجربههای سیاسی - اجتماعی تامیل ها و مسلمانان سریلانکا تجربههای متفاوتی را از تامیل زبانهای سایر کشورها دارند. در سالهای اخیر مجله ادبی سارینیهار(Sarinihar) نقش مهمی را در عرصه ادبیات تامبل ایفا کرد. چرا که فضای نقد و بررسی را برای ادبیات معاصر تامیل به وجود آورد و واسطهای میان نویسندگان محلی و تبعیدی شد.
پیشرفت تئاتر و ادبیات نمایشی در اواخر دهۀ 1970 سبب ترویج فرهنگ نمایشنامه نویسی گردید. امروزه به ویژه در منطقۀ شمال نمایشنامه نویسان بزرگی ظهور کردهاند. شانموگالینکام(Shanmugalingam) نمایشنامههایی است که جنگهای قومی را به تصویر کشیده است. تئاتر کودکان و تئاتر آموزشی نیز در این زمان وجود داشته است. موروگایان و ماهاکاوی(Murugaiyan, Mahakavi) در دهۀ 1960 و اوایل دهۀ 1970 از نمایشنامههای منظوم هستند. در حقیقت تئاتر به خوبی توانست در طول ربع آخر این قرن کارهای موثرتری را نسبت به مجلات و نشریات ارائه دهد[۳].
نیز نگاه کنید به
زبان و ادبیات سریلانکا؛ ادبیات سینهالی در سریلانکا؛ ادبیات تامیل در سریلانکا
کتابشناسی
منبع اصلی
رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار).
نویسنده مقاله
مهدیقلی رکنی