تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی سریلانکا
بیشترین بخش ادبیات سریلانکا به زبان سینهالی است و یکی از مهمترین میراث های فرهنگی این کشور به شمار میآید. قسمت قابل توجهی از آثار ادبی آن نیز که در طول هزاران سال نوشته شده به زبانهای پالی، تامیل و انگلیسی است. حجم بالایی از ادبیات سریلانکا به داستانهای کوتاه اختصاص دارد. چنانچه آثار داستانهای کوتاه ادبی از نظر تاثیرگذاری ارزیابی شوند، می توان ادعا کرد که داستان نویسان سینهالی زبان بیشتر از داستان نویسان تامیل و انگلیسی زبان بر جامعه تاثیر داشتهاند[۱].
ادبیات سینهالی
ادبیات سینهالی از دیگر ادبیات مدرن جنوب آسیا متفاوت و متمایز است و رابطۀ تاریخی با بودیسم و تاثیرات فراوانی از دورۀ استعمار این کشور دارد. اولین متون ادبی سینهالی را راهبان بودایی تالیف کردهاند و روح حاکم بر غالب این آثار روحی دینی است. تاریخ بزرگ و مشهور ماهاوامسا(Mahavamsa) که پانصد سال قبل از میلاد به نگارش درآمده به زبان پالی (زبان متون مقدس بودایی) است. این تاریخ داستانهای ظهور و سقوط پی در پی پادشاهان سینهالی سریلانکا به دست اشغالگران افسانهای بیگانه است. داستانهای کتاب با افسانه شاهزاده ویجایا(Vijaya) که در 500 سال قبل از میلاد مسیح زندگی میکرده، آغاز شده است[۲].
وجود تعداد قابل توجهی از سنگ نبشتهها به زبان سینهالی روی صخرههای قلعههای نظامی منطقه باستانی سیگیریا (Sigiriya) گواهی بر رواج سینهالی به عنوان زبان ادبی و بومی است. طی سال های 600 تا 1400 میلادی معماران این قلعههای نظامی نزدیک 1500 قطعه از نثر و نظم را با حروف سینهالی بر دیوارها و صخرهها حکاکی کرده و سیقل دادهاند. برخی از این اشعار داستانهایی از زندگی بودا در اوایل سالهای 1200 میلادی است[۱].
از قرن سوم قبل از میلاد پس از گرویدن پادشاه سینهالی به آئین بودا، معابد بودایی به مراکز فعالیتهای فکری و ادبی تبدیل شدند و تا دورۀ مدرن و روی کار آمدن دولت های استعمارگر وضعیت به همین ترتیب باقی بود. فعالیتهای سیاسی و فرهنگی و آموزشی دوران استعمار ادبیات سینهالی را دچار رکورد کرد، تا این که در دورۀ استقلال طلبی و اخیر مجددا احیا گردید[۲]. در یک نگاه کلی تاریخ ادبیات سینهالی را می توان به دوره کلاسیک، دوره استعمار و در دوره استقلال به این شرح دسته بندی کرد.
ادبیات کلاسیک سینهالی
متون بودایی در ابتدا به زبان پالی بود و راهبان و موبدان بودایی به صورت شفاهی آن را حفظ میکردند و تنها نظراتشان دربارۀ این متون را به زبان سینهالی مینوشتند. اکنون هیچ اثری از ادبیات دوران قدیم در دست نیست ولی در برخی از متون پالی و آثار سینهالی در دورههای بعد به آن ها اشاره شده است. کتاب تاریخ پادشاهان سینهالی "ماهاواسما" در قرن پنجم به زبان پالی نوشته شده است. منابع ادبی قدیم قابلیت و توانایی ادبی پادشاهان را تحسین کردهاند. تاریخچۀ کالاوامسا(Calavamsa) که به زبان پالی است، پادشاه موگالانای دوم(Moggallana II) را این گونه توصیف کرده است:
"این پادشاه دارای استعداد بی رقیب شعرسرایی است".
تاریخ نگارش تعداد بیشماری از آثار نثر سینهالی که به قرن دهم برمیگردد منسوب به پادشاه کاساپایای پنجم(Kasapa V) هستند[۱]. بعد از تصرف سریلانکا در سال 1070 بهوسیله مهاجمان جنوب هند، ویجایاباهوی اول(Vijayabahu I) که شخصی علاقمند به ادبیات و شاعر بود، قوانین ادبی سینهالی را احیای کرد. پس از وی پادشاه دیگر پاراکراماباهوی دوم(Parakramabahu II) (1236 تا 1271) نویسندۀ کتاب کاوسیلومینا(Kavsilumina) است که او نیز در احیای قوانین ادبی سینهالی نقش مهمی داشت. کتاب او یکی از بهترین اشعار دورۀ کلاسیک به شمار میآید.
آثار قرن سیزدهم و چهاردهم که اوج ادبیات سینهالی به شمار میروند، به سبک آثار زبان سانسکریت هستند و در نگارش از لغات و قوانین ادبی این زبان بهره گرفتهاند. از طرفی دیگر گورولوگمی(Gurulugomi) در قرن سیزدهم ادبیات منثور را در قالب سینهالی اصیل نوشت که به ایلو(Elu) مشهور است و استفاده از لغات سانسکریت و پالی را محدود کرده است. زبان سینهالی از زبانهای آسیایی دیگر انشعاب یافته است. راهبان بودایی نظراتشان درباره متون آموزشی، تاریخ، دستور زبان، علم معانی، داستانهایی از زندگی بودا و ترجمۀ بسیاری از آثار سانسکریت مینوشتند. شاعران سینهالی قرن پانزدهم، در مقایسه با اشعار قدیمی بیشتر به زبان عمومی و درباره موضوعات سکولار شعر میسرودند. در پایان قرن شانزدهم با پشتیبانی دولت و راهبان بودایی ادبیات سینهالی شکوفاتر شد[۳].
ادبیات سینهالی در دوره استعمار
دوران اشغالگری و استعمار با هجوم پرتغالیهای اشغالگر به مناطق ساحلی سریلانکا آغاز شد. آنها دست به آزار و اذیت مردم و تخریب کتابخانهها و معابد بودایی زدند. به منظور دفاع از کشور و مقاومت بیشتر در برابر بیگانگان پادشاه مجبور شد پایتخت را به مناطق کوهستانی مرکزی در منطقه کندی انتقال دهد. راهبان بودایی به همراه مردم نیز از مناطق ساحلی به مناطق مرکزی عقب نشینی و مهاجرت کردند. به رغم این عقب نشینی سلطنت سینهالی پیوسته از سوی پرتغالیها و بعدها هلندیها و انگلیسی تهدید میشد. پادشاهی سیلان و مردم آن بیش از 200 سال در برابر این اجانب مقاومت کردند. چنین شرایطی فعالیتهای ادبی کاهش یافت. ادبیات پالی و سانسکریت از رونق افتاد و تحت تاثیر منابع تامیل قرار گرفت تا این که در پایان قرن هجدهم سلطنت کندی بنا را بر پشتیبانی قالبهای کلاسیک ادبی بودایی گذاشت و این سیاست ادبیات سینهالی را احیا کرد.
سرانجام در سال 1815 انگلیسیها بر سراسر سریلانکا حاکم شدند. با ملحق شدن این کشور به سایر مستعمرات بریتانیا زمینه برای گسترش زبان انگلیسی فراهم گردید. انگلیسیها با دایر کردن مدارس ابتدایی سینهالی و تامیلی مردم را تشویق به گرویدن به مذهب مسیحیت میکردند. با رواج یافتن زبان انگلیسی بسیاری از تحصیلکردهها ادبیات انگلیسی را بر سینهالی ترجیح دادند و ادبیات سینهالی با بیمهری روبرو شد. سالها بعد تدریجا گرایشهای ملی گرایانه گسترش یافت و این روند را کندتر کرد. بار دیگر آثار کلاسیک سینهالی مورد توجه قرار گرفت. ورود ماشین چاپ به کشور سبب شد تا آثار ادبی، مجلات، نشریات و روزنامهها بیشتر از هر زمان دیگر در دسترس عموم قرار گیرد. آثاری که در معابد روستاها بر روی چوب درختان نخل نوشته شده بود چاپ و منتشر شدند و به این ترتیب ادبیات سینهالی رونق یافت. در اواخر قرن نوزدهم مشاجرات گوناگونی دربارۀ سبکهای ادبی در بین فعالان در این عرصه مطرح گردید. در حالی که متون پالی و ادبیات خارجی به زبان سینهالی ترجمه میشدند راهبان بودایی همچنان به نوشتن سبکهای کلاسیک ادامه می دادند[۴].
داستانهای مدرن سینهالی ریشه در داستانهای طبلیغاتی مسیحی در دهه 1870 دارد. اولین رمانها، که اغلب داستانهای رمانتیک فانتزی و یا داستانهای اخلاقی در دهه 1890 بودند در اوایل قرن بیستم در میان مردم شهرت یافتند. پیاداسا سیرییسنا (Piyadasa Sirisena) (1875 تا 1946)، یکی از مشهورترین نویسندگان این دوره است که با آثارش تاثیرات مخرب انگلیسی بر فرهنگ سینهالی نقد میکرد. اوایل قرن بیستم شاعران همچنان استفاده از قالبهای سنتی را در پیش گرفتند تا اینکه نسل جدیدی از شاعران با طرح موضوعات مدرن، عشقهای رمانتیک و نقد اجتماعی در اشعارشان پا به عرصه ادبیات نهادند و با رد موضوعات و قالبهای شعری کلاسیک سبک خاصی را به وجود آوردند که به نام مکتب کلمبو مشهور شد[۴].
ادبیات سینهالی در دوره استقلال
در این دوره سیلوا(Silva) (1892 تا 1957 ) به همراه دیگر رمان نویسان با نثر ساده و روایتهای واقعی مورد توجه مردم قرار گرفتند. در میان رمان نویسان سینهالی مارتین ویکراماسینگ(Martin Wickramasinghe) (1891 تا 1976 ) شهرت یافت. او یکی از اولین رماننویسان مدرن سینهالی در کشور سریلانکا است. او یک رمان سه تایی (تریلوژی) را نوشت که تغییرات اجتماعی مربوط به اواخر دورۀ استعمار سریلانکا را ترسیم میکند. رمانهای این تریلوژی شامل گامپرالیا(Gamperaliya)، انقلاب روستا (1944)، یوگانتایا(Yuganthaya) (1948) و کالیوگایا(Kaliyugaya)، دوران شوم (1957) است. او در داستان گامپرادیا(Gamperdiya)، از هم پاشیدگی زندگی روستایی در تحت فشار دوران مدرن را به تصویر کشید. این کتاب اولین رمان مهم به زبان سینهالی است و در پیشرفت استانداردهای داستانی در زبان سینهالی سهم به سزایی دارد. ویکراماسینگ تاثیرگذارترین منتقد ادبی در دورۀ خودش است.
قسمت اعظم ادبیات مدرن به هر دو زبان سینهالی و تامیل نوشته شده است. نویسندگانی چون ژان آراسانایاگام، آنراناسینگ و رامش گونیسکارا(Jean Arasanayagam , Ann Ranasinghe and Romesh Gunesekera) به زبان انگلیسی شعر و داستان مینوشتند. نزاعهای قومی، نژادی و جنگ در زندگی مردم در این آثار منعکس شده است. نویسنده کانادایی برنده جایزه مایکل اونداتج(Michael Ondaatje) رمان و زندگی نامۀ طنزش به نام "دویدن در خانواده(Running in the Family)" (1982) را بر اساس بازگشتش به کشور و محل تولد و بچگیاش یعنی سریلانکا نوشته است[۵].
منتقد و نویسندۀ دیگر ادیریورا ساراچاندرا(Ediriweera Sarachchandra) (1914 تا 1996) است. وی با نوشتن داستانهای واقعی خود را وقف شهرت ادبیات سینهالی و ترویج آن در میان تحصیلکردها و نخبگان انگلیسی کرد. دانشکدۀ ادبیات دانشگاه سیلان نیز نقش مهمی در ایجاد علاقه بیشتر به زبان سینهالی در میان تحصیلکردهها داشت. در دورۀ قرن بیستم، ادبیاتی که به زبان سینهالی نوشته می شد تا حدودی تحت الشعاع آثار انگلیسی زبان قرار گرفت.
لئونارد وولف(Leonard Woolf) شوهر ویرجینیا وولف (Virginia Woolf) و نویسندۀ رمان "روستایی در جنگل"( که تجربیات خود را در زمان اشتغالش در سریلانکا به تصویر کشید و مایکا اونداتج(Michael Ondaatje) یک نویسندۀ برجسته معاصر که در سریلانکا متولد شد و امروز در کانادا زندگی می کند، دو تن از این نویسندگان بینظیر و تاثیرگذار بینالمللی هستند. تغییرات بنیادی در سال 1956 آغاز شد و زبان سینهالی زبان آموزشی بیشتر مدارس و دانشگاهها شد و ادبیات سینهالی از تاثیرات غربی و کلاسیک در گذشته فاصله گرفت.
در آغاز قرن بیست و یکم ادبیات سینهالی تحت تاثیر فشارهای سیاسی فراوان واقع شد. ساراچاندرا بعد از نوشتن اثر طنزش پس از انتخابات 1977 و انتقاد شدید از سیاستهای اجتماعی و اقتصادی دولت به خاطر تضعیف کردن ارزش های فرهنگی، توسط حامیان دولت مورد حمله قرار گرفت. جنگ داخلی در سال 1983 از یک سو منجر به ایجاد موج خروشان میهن پرستی افراطی و از سویی موجب سانسور و خشونت علیه نویسندگان شد[۴].
وضعیت انواع ادبی نثر و نظم
سیری در ادبیات منثور سینهالی در سریلانکا از گذشته تاکنون
ادبیات سینهالی با داشتن سرودها و شعرهای "ریگ ودا(Rigveda)" به عنوان بخشی از میراث ادبیات بزرگ آریایی بیش از دو هزار سال سابقه دارد. سرودها و مجموعۀ اشعار ریگ ودا به زبان سانسکریت حدودا در 1500 سال قبل از میلاد به وسیله اقوام هندو- آریایی گردآوری شده است. به جز پنج تن ترا(Panchatantra) که اثر یک نویسندۀ ناشناس هندی قرن سوم میلادی است؛ شاهکارهای ادبی آریایی دیگر مانند ماهاباهاراتا نوشتۀ ویاسا(Mahabaharata, Vyasa)، رامایانا(Ramayana) نوشتۀ والمیکی(Valmiki)، راجاتارانگینی(Rajatatangini) اثر کالهانا(Kalhana) و کاتها ساریتساگارا(Katha Saritsagara) نوشتۀ سماودا (Somaveda) به ادبیات سینهالی نیز تعلق دارند. این آثار ادبی منبع خوبی برای بسیاری از داستانهای افسانهای اروپائیان هستند.
برخی از شواهد ادبی نشان میدهند بسیاری از نظرات و ایدههای تاریخ بزرگ پادشاهان سینهالی ماهاواسما(Mahavasma) که به زبان پالی و متعلق به قرن پنجم میلادی است از اثر سینهالی زبان معروف "سیهالاتاکاتا(Sihalatthakatha)" نشات گرفتهاند. زبان شناسی آلمانی به نام ویلهم گیگر(Wilhelm Geiger) در یکی از آثار خود نشان داده که ماهاواسما بر اساس نظریات قدیم به نثر سینهالی نوشته شدهاست. این اثر ماهیتاً دینی شامل مجموعهای از افسانههای معنوی وقایع تاریخی را ثبت کرده است. این افسانهها چگونگی شکلگیری اقوام سینهالی از یک گروه آریایی زبان بنگالی، اقدامات پادشاهان قدیم، جنگها و موضوعات مهم دیگر تاریخی را روایت کردهاند[۶].
کتاب ماهاواسما یک شاهکار ادبی است که به صورت نظم و به زبان پالی است. این اثر مجموعه داستانهایی درباره ماجراجوییهای شاهزاده ویجایا بنیانگذار جامعه سینهالی، پیوند رمانتیک شاهزاده گامانی(Gamani) و اومادا چیتا(Ummada Chittha) و جنگهایی که توسط پسرشان پاندوکابایا(Pandukabhaya) علیه مهاجمان دراویدی و حاکم غاصب تامیل الار(Elara)، هوسرانیهای ملکه آنولا(Anula)، خودکشی پادشاه سیری سانگوبو(Sirisangabo) و یک موبد پرهیزکار بودایی است. این روایات و داستانهای زیبا ضمن بیان حقایق تاریخی صنایع و آرایههای ادبی فراوانی را ارایه کردهاند. زبان سینهالی دارای قالبهای گستردهای از نثر و نظم ادبی است.

آثار ادبی دورۀ قدیم با قلم فولادی بر روی چوبهای درخت نخل منبت کاری و نوشته شدهاند. کتاب دامپیا آتووا گتاپادایا(Dhampiya Atuva Getapadaya) قدیمیترین اثر نظم سینهالی داستان شخصی بودایی، به زبان پالی که توسط شاه کاساپا(Kassapa) (913 تا 923) گرد آوری شده است. البته این به این معنی نیست که در گذشته و قبل از این دوران هیچ نوشته منثوری به زبان سینهالی وجود نداشته است. ماهاواسنا(Mahavasna) و وانساتاپاکاسینی(Vansatthappakasini) به مجموعه ای از هزاران داستان به نام ساهاساواتوپاکارنا(Sahassavatthupakarna) اشاره می کنند که آن مجموعه امروز در دسترس نیست.
هر چند ممکن است بعضی از این داستانها در قرن چهاردهم احیا شده باشند؛ درست مانند داستانهای مفقوده فارسی به نام هزار افسانه که در آثار شبهای عربی احیا شدهاند[۶]. اثر قدیمی دیگر ادبیات سینهالی کاتا واستو(Katha Vasthu) که گفته میشود جزء منابع راساواهینی(Rasavahini) و مجموعه داستانهای مشهوری به زبان پالی است که توسط ودها ترا(Vedeha Thera) جمعآوری شده است. از دیگر آثار کهن ماهابودهی گتاپادایا(Mahabodhi Getapadaya) است که در قرن دوازدهم توسط یک نویسندۀ ناشناس برای دانش آموزان ماهابودهی وانسا(Mahabodhis vasna) نوشته شده که واژه نامهای در باره تاریخ درخت مقدس بودا به زبان پالی است.
بسیاری از آثار اولیۀ نثر سینهالی شرح و تفسیری بر آثار گسترده پالی هستند. برای مثال حدوداً همان دوران کتاب جاتاکا آتووا گتاپادایا(Jataka Atuva Getapadaya) نوشته شده که واژهنامه، تفسیر و توضیحی ای برای اثر پالی جاتاکاتاکات(Jatakatthakath) درباره داستانهای جاتاکا(Jataka) مربوط به تولد بودا است. اما دوره پایتختی پلنارووا(Polonnaruwa) (قرن دهم و اوایل قرن سیزدهم) و دامبادنیا(Dambadeniya) (قرن سیزدهم) دورههایی است که شکوفایی ادبیات نثر سینهالی را رقم زده است. قرن سیزدهم به عنوان دورۀ طلایی ادبیات سینهالی بهحساب میآید. در قرن سیزدهم آماواتور توسط یکی از شاگردان بودا به نام گورولوگومی(Amavature, Gurulugomi) نوشته شد.
این اثر در رابطه با زندگی شاهزاده سیدهاراتا گوتاما (بودا) است که بنیانگذار مکتب بودیسم است. این اثر همچنین داستانهای دیگری را روایت کرده است که در ارتباط با بودا و بودهی ساتوا(Boddhi Sattva) است (مردم بر این باورند که بودا در تولد پیشین خود بودهی ساواتا متولد شده است)، همچنین داستان دیتامانگولیکا(Ditthamangalika) و آدم مطرود، داستان پادشاه آجاتاساترو(Ajatasatru) قاتل والدین و آنگولیمالا(Angulimala) مرد سارق از دیگر داستانهای این اثر است. آثار گورولوگومی با استفاده از زبان سینهالی ناب مشخص میشود و کلمات اقتباسی محدودی از سانسکریت و پالی در آن به کار رفته است[۷][۶]. اثری مثل سادهاراما رانتاوالیا(Saddharma Ratnavaliya) گلچینی از جواهرات و تعالیم ارزنده اخلاقی و تربیتی است. در میان داستانهای این اثر داستانی از پادشاه دوتوگمونو(Dutugemunu) وجود دارد که نحوۀ برخورد او با مهاجمان دراویدی از کشور کولا(Chola) و داستان پسرش شاهزاده سالی و دوشیزه آسوکامالا(Asokamala Sali) است که به خاطر او از سلطنت کناره گیری کرد و پادشاهی را کنار گذاشت.
از دیگر آثار منثور دوره قدیم توپاوانسایا(Thupavansaya)، الو آتاناگالو(Elu Attanagalu) و دامبودنی آسنا(Dambodeni asna) است. از این آثار می توان به عنوان ادبیات تاریخی طبقهبندی شده نام برد که با علوم اخلاقی و آثار مقدس بوداییها سر و کار دارند. در دورۀ پایتختی کُتّه(Kotteh) قرن پانزدهم میلادی تا اواخر قرن نوزدهم میلادی رکود ادبی دامن آثار منثور سینهالی را گرفت لکن در عوض تجدید فعالیتهای شاعران و قالبهای شعری مانند اشعار جنگی هاتانکاوی(Hatankavi) و اشعار معنادار ساندشاس(Sandeshas) را میتوان مشاهده کرد. این دوره به دلیل جنگهای پی در پی علیه استعمار غرب به ترتیب پرتغال (1505-1658)، هلند (1658 – 1796) و انگلیس (1796 تا 1815) دوره متلاطم و آشفتهای بوده است. طبیعتا چنین شرایطی مستعد برای ظهور اشعار شاعران، در قالبهای مختلف ستایش و افسانه است. همانطور که اشاره شد اکثر آثار ادبی دورههای باستان و دورههای میانی خصوصیاتی معنوی و دینی دارند به این دلیل که نوشتهها و تحقیقات سینهالیها در دست موسسات و مراکز معنوی راهبان بوده است که کمتر به موضوعات سکولار پرداختهاند.
اما با آغاز اواخر قرن نوزدهم آثار ادبی سکولار ظهور پیدا کردند. رمان های ادبی سینهالی آلبرت سیلوا به نام ویمالا و آدارا هاسونا(Albert Silva, Vimala and Adara Hasuna) نیز در این دوره پدیدار شدند که شامل اثر است. از دیگر رمان نویسان مشهور سیمون سیلوا با اثر مینا(Simon Silva, Meena) و رماننویسان دیگر پیاداسا سیرییسنا(Peyadasa Sirisna)، ساگارا پالانسوریا(Palansuriya)، مونیداسا کوماراتونگه(Munidasa Kumarathunga)، هماپالا مونیداسا(Hemapala Munidasa)، سیلوا و پررا(Silva and Perera) هستند. آثار مشهور خارجی نیز به زبان سینهالی ترجمه شدند که نمونه معروف آن آریبین ایشولاسایا(Arabin Ishollasaya) است که ترجمۀ "شبهای عربی" است.
سیری در ادبیات منظوم سینهالی در سریلانکا از گذشته تاکنون
شعر سرایی تپش قلب یک ملت است، چرا که شعر جهانی بینی، یافتههای فرهنگی، سطح فهم، اندیشه و هنر رمانتیک انسان را نشان میدهد. ملتی که به شعر و شاعری دلداده باشد، ملتی فرهنگی است. در میان تمامی هنرهای مردم سینهالی، شعر و شاعری رتبۀ یک و بالاترین درجه را دارد. زبان سینهالی به دلیل فراوانی تعداد کلمات مترادف، انعطافپذیر بودن دستور زبان و راحتی شکلگیری وزن و قافیه کلمات آن، زبان شعر است. زبان سینهالی به خاطر داشتن واکه های فراوان ملیح و شیرین و قابل مقایسه با زبانهای فرانسوی و اردو است. این دو زبان از زبانهای رمانتیک دنیا هستند. در اواخر قرن هجدهم شاعری به نام دونوویلا(Dunnuvila) یک رباعی به نام کالینگا بودهی جاتاکا(Kalinga Bodhi Jataka) را به سبک خاصی سروده که به خوبی این ادعا را گواهی میکند. او در این شعر سفر یک شاهزاده را به جنگل توصیف کرده است[۳].
این طور که از منابع ادبی به دست آمده قرن سیزدهم و دورۀ سلطنت پادشاه آگابودهی(Aggabodhi I) عصر فعالیت های ادبی بوده است. دوازده شاعر معروف به نامهای دمی(Demi)، ببیری(Bebiri)، کیتسیری(Kithsiri)، آنوروت(Anuruth)، دالاگوت(Dalagoth)، دالابیسو(Dalabiso)، پوراوادو(Puravadu)، ساکدامالا(Sakdamala)، آساکدامالا(Asakdamala)، سوریاباهو(Suriyabahu)، کسوب کوتا اپا(Kesub Kota Epa) در دورۀ سلطنت این پادشاه ظاهر شدند. تاریخ سنگ نوشتههای ناخوانا بر دیوار های قلعه نظامی صخرهای سیگیریا(Sigiria) که به دستور شاه کاساپای اول(Kassapa I) ساخته شد شاید به قرون هفتم و هشتم میلادی برگردد. این اشعار که مضامینی سکولار دارند نقاشیهای زیبای آب رنگ از چهرۀ زنان که روی قسمت غربی صخره است را توصیف کردهاند و بعضی از سرودهها نیز در باره طبیعت، رمانتیک و عاشقانه است[۳].
دورۀ کُتّه(Kotteh) (قرن پانزده و شانزده میلادی) به عنوان دورۀ شکوفایی شعر سینهالی رقم میخورد. شعرهای سکولار ساندشا(Sandasha) (پیام) شهرت بینظیری را در طول این دوره کسب کرد. شعرهای ساندشا بر اساس کالیداسا مگادوتا(Kalidasa Meghaduta) (پیامبر ابر) است. ماهیت شعر ساندشا ارسال پیام از طریق یک موجود زنده است، که غالبا یک پرنده است.
قدیمیترین شعر ساندشا(Sandeshaya) که اسناد و شواهدی بر آن موجود است مایورا ساندشایا(Mayura Sandeshaya) (پیام طاووس) است که به قرن سیزدهم باز میگردد. این اثر دیگر در دسترس نیست اگرچه نمونههایی از آن در دستور زبان سینهالی کلاسیک به نام سیدات سانگارا(Sidath Sangara) آمده است. تیسارا ساندشایا(Thisara Sandeshaya) (پیام قو) به قرن چهاردهم برمیگردد، درحالیکه گیرا ساندشایا(Gira Sandeshaya) (پیام طوطی)، هانسا ساندشایا(Hansa Sandeshaya) (پیام غاز)، پاروی ساندشا(Parevi Sandeshaya) (پیام فاخته)، کوکیلا ساندشایا(Kokila Sandeshaya) (پیام قمری)، و سلالیهینی ساندشایا(Selalihini Sandeshaya) (پیام سار) به قرن پانزدهم باز میگردد. بی نظیرترین و قابل توجه ترین نکته از اشعار ساندشا قافیههای آن و توصیف دقیق آن از مردم و مکانهای دیدنی است.
دستۀ دیگر از اشعار سینهالی شعرهای جنگ است و کمابیش اشعار ستایش آمیز در مدح برخی از پادشاهان و فرماندهان نیز وجود دارد. یکی از قدیمی ترین اشعار جنگی کوستانتینو هاتانا(Kustantinu Hatana) است که جنگ کاپیتان پرتغالی به نام کنستانتین دوسا را در قرن هفدهم به راه انداخت و بر یک شورشی سینهالی به نام آنتونیس(Antonio) پیروز شد[۳].
ماها هاتانا(Maha Hatana) شکست بزرگ کنستانتین دو سار(Constantine de Sara) و پیروانش را به دست پادشاه کاندیان، راجاسینگ دوم(Rajasinghe II) در قرن هفدهم میلادی توصیف میکند. از دیگر اشعار جنگ پارانگی هاتانا(Parangi Hatana) است (جنگ با پرتغالیها ) و میدان جنگ معروف گانوراوا(Gannoruwa) در سال 1638 است که نظامیان سینهالی ارتش پرتغالیها را شکست دادند. اینگرییسی هاتانا(Ingrisi Hatana) (جنگ با انگلیسی ها ) پیروزی پادشاه کاندیان سیر ویکراما راجاسینگ(Sri Wichrama Rajasinghe) در برابر ارتش انگلیس در سال 1803 را توصیف می کند.
اشعار عاشقانۀ سینهالی نیز خواندنی است. بعضی از مشهورترین اشعار منسوب به گاسکون آدیگار(Gascon Adigar) و همسر ملکه کاندیان پادشاه راجاسینگ است. گاسکن که از نسل پرتغالی ها یا فرانسویها بوده است. او به عنوان یک شخصیت و یک رزمندۀ دلاور از منطقه کندی مورد توجه و احترام شاه قرار گرفت. او به تدریج عاشق ملکه شد و اشعار زیبایی را سرود. پس از آن که پادشاه به رابطه گاسکن و ملکه مشکوک شد بی درنگ او را به مرگ محکوم کرد. زمانی که گاسکن در زندان منتظر اجرای حکم اعدام بود، اشعار و نامه محرمانه ای را به ملکه نوشت که این اشعار بعدها در میان مردم بسیار معروف و به یاد ماندنی شد[۳].
نیز نگاه کنید به
تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی روسیه؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی کانادا؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی کوبا؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی تونس؛ ادبیات کلاسیک ژاپنی؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی افغانستان؛ تاریخ ادبیات معاصر لبنان؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی مصر؛ ادبیات باستان در چین؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی سنگال؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی آرژانتین؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی فرانسه؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی مالی؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی تایلند؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی اوکراین؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی اسپانیا؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی اردن؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی سیرالئون
کتابشناسی
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ Rickramasinghe, M. (1948). Sinhalese Literature. Colombo: Gunasena.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ Ediriweera, S. (1950). The Sinhalese Novel. Colombo: Gunasena.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ Abeysekara, T. (2003). Poetry in Srilanka. Colombo: Virtual Library.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ Godakumbara, C. E. (1955). Sinhalese Literature. Colombo: Apothecaries.
- ↑ Harrigan, P. (1989). Tall Tales and Deep Truths. The Sunday /times .
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ Hussain, A. (2002). A Survey of Sinhalese Prose Literature From Ancient Times To Modern Period. Sunday Times .
- ↑ Pinto, N. (2004). A Short History of Sinhalese Language. The Sunday Times .
منبع اصلی
رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار).
نویسنده مقاله
مهدیقلی رکنی