تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی مصر

از دانشنامه ملل

در پی حمله ناپلئون به مصر و تلاش‌های محمدعلی پاشا در حوزه‌های فرهنگی و آموزشی، از دهه‌های اولیه قرن نوزدهم، آشنایی مصریان با فرهنگ و ادب اروپایی آغاز شد و آثار آن به تدریج در همه حوزه‌های فرهنگی-اجتماعی، به ویژه ادبیات عرب خود را نشان داد و طی دهه‌های بعد زمینه شکل‌گیری نهضت ادبی را فراهم آورد. ارتقاء سطح آگاهی‌های عمومی، درک جدیدی را از هویت ملی و تاریخی در میان مردم مصر پدید آورد که بروز و ظهور سوالات و مطالبات تازه، نتیجه طبیعی آن بود و پاسخگویی به آنها ادبیات نوینی را ایجاب می‌کرد. از جمله عوامل موثر در شکل‌گیری نهضت ادبی عرب، مهاجرت گروه­‌هایی از نویسندگان و ادیبان سوری در دهه‌های پایانی قرن نوزدهم به مصر بود. آنان که عموما دانش آموخته مراکز دینی و آموزشی وابسته به گروه­‌های تبشیری عمدتا اروپایی و آمریکایی بودند، برای رهایی از فشارها و محدودیت‌­هایی که ناحیه والیان عثمانی متوجه آنان بود، با ترک دیار خود، در مصر که از شرایط سیاسی اجتماعی مناسب تری برخوردار بود، رحل اقامت افکندند. این نویسندگان و ادیبان که با مطالعه و پژوهش‌های خود از شناختی نسبتا عمیق نسبت به ادبیات مغرب زمین برخوردار بودند، فعالیت‌های خود را در زمینه ادبیات عرب ادامه دادند. هر چند برخی از آثار ادبی غرب طی دهه‌های گذشته توسط مصری‌ها به زبان عربی ترجمه شده بود، از این پس ترجمه این آثار از اهتمام بیشتری برخوردار و صدها اثر در حوزه داستان و نمایشنامه از زبان‌های اروپایی به عربی ترجمه شد. روند تحول ادبی در دایره ترجمه محدود نماند و به تدریج با تاثیرپذیری از گرایش‌های نوین ادبی در غرب، تالیفاتی پدید آمد. به جز عامل ترجمه و تا حدودی تالیف، بایستی به ظهور نشریات گوناگون ادبی در نیمه دوم قرن نوزدهم و نقش آن در روند تحول ادبی و توسعه آن اشاره کرد. تا پیش از آن مخاطبان حوزه ادبیات عرب، محدود به اشراف و طبقه ای از ادیبان و زبان دانان بود. ظهور و توسعه ادبیات مطبوعاتی کم و بیش این معضل را حل کرد و دایره مخاطبان را گسترش داد. زان پس، ادبیات عرب جنبه اجتماعی هم به خود گرفت. اگر در گذشته، مخاطب ادبیات، افراد خاص بودند، اینک توده‌های مردم، مخاطب ادبیات و فهم و درک احساس آنان مورد توجه نویسندگان بود. ادبیات سجع و لفظی اما همچنان برقراری ارتباط با مخاطبان رو به گسترش را با با سختی روبرو می‌کرد و لذا نویسندگان ادبی را ناگزیر ساخت تا برای سهولت در ارتباط نزدیک تر با مخاطب، به دنبال روش‌های نوینی برآیند.[۱]

نفطه عطف روند تحولات ادبی اما، با تاسیس دانشگاه ملی مصر در سال1908 رقم خورد. پیشتر، محدودیت‌های زبانی، مانع عمده ای در ترجمه روان و قابل فهم همگان از آثار ادبی غرب بود و حال با فعال شدن حوزه پژوهش‌های ادبی و زبانی در دانشگاه، این محدودیت‌ها و مشکلات برطرف شد و زبان عربی به تدریج از چنان استحکامی برخوردار شد که با سهولت، امکان انتقال مفاهیم زبانی و ادبی را فراهم می‌ساخت. این تحولات نه تنها بر آثار ترجمه شده ادبی از زبان‌های اروپایی تاثیر گذار بود که در نوآوری و پویایی زبان عرب نیز تاثیر بسزایی داشته و مآلا به خلق آثاری ارزشمند در حوزه زبان و ادبیات عرب انجامید.[۲]

نتیجه آنکه شیوه‌های گوناگون و انواع جدید ادبی جایگزین انواع کهن شد و مخاطبان آثار ادبی به جای مقامات و قصائد، رمان و داستان کوتاه، مقاله و نمایشنامه می‌خواندند و با زبان و مفاهیمی تازه در شعر و ادب آشنا می‌شدند.[۳]

نیز نگاه کنید به

مصر؛ زبان و ادبیات مصر؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی روسیه؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی کانادا؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی کوبا؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تونس؛ ادبیات کلاسیک ژاپنی؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی افغانستان؛ تاریخ ادبیات معاصر لبنان؛ ادبیات باستان در چین؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سنگال

کتابشناسی

  1. شوقي، ضيف (1974). الادب العربي المعاصر في مصر (الطبعة الخامسة). القاهرة: دارالمعارف بمصر، ص36.
  2. شوقي، ضيف (1974). الادب العربي المعاصر في مصر (الطبعة الخامسة). القاهرة: دارالمعارف بمصر، ص27-29.
  3. صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص291-293.