بی‌ثباتی سیاسی و بحران های اقتصادی در آرژانتین

از دانشنامه ملل

پس از استعفای پی در پی دو وزیر اقتصاد، دومینگو کاوالو به منظور نجات اقتصاد کشور، از سوی دلاروآ به عنوان وزیر اقتصاد منصوب شد. با این حال، اقدامات دولت در بهبود وضعیت اقتصادی موفّق نبود و حزب پرونیست در انتخابات سال 2001 موفّق شد با تفاوت بسیار زیاد پیروز شود. مدّت کوتاهی پس از آن، وخامت اقتصاد شتاب گرفت و باعث ایجاد شورش خشونتبار ضدّ دولت در بوئنوس‌آیرس شد. کاوالو و پس از او رئیسجمهور بعد از دسامبر 2001 در اوج ناآرامیهای اجتماعی و حملهی کارگران معترض به فروشگاهها و در حالی که کنترل جامعه به کلّی از دست دولت خارج شده بود، ناگزیر به استعفا شدند. در طول ده روز بعد آرژانتین در صدر اخبار جهانی قرار داشت در حالی که مردم گرسنه و کارگرانی که چندین ماه حقوق خود را دریافت ننموده بودند برای به دست آوردن اندک خوراکی برای سیر شدن به فروشگاهها حمله میکردند، کنگره طبق قانون اساسی مبادرت به انتخاب رئیس‌جمهور موقّت نمود. در این مدّت کوتاه سه رئیس‌جمهور موقّت برگزیده شدند امّا هرکدام پس از چند روز استعفا داده و کنار رفتند و در واقع قدرت کنترل اوضاع را نداشتند. در ژانویهی سال 2002، کنگره ادواردو دوآلده را تا پایان دورهی قانونی ریاست جمهوری به عنوان رئیس دولت انتقالی برگزید[۱].

دوآلده در اوّلین اقدام ارزش پول را شناور اعلام کرده و اجازهی کاهش ارزش پزو که تا این زمان در اسناد رسمی برابر دلار در نظر گرفته میشد امّا در واقع بیش از دو سوم ارزش خود را از دست داده بود را صادرکرد، در حالی که حسابهای بانکی تا اواخر سال 2002 تحت قانون کورالیتو (corralito) یا «حصار کوچک» معرّفی شده توسّط کاوالو باقی ماند. این اقدام به منظور جلوگیری از فرار سرمایهها از کشور اتّخاذ شده بود. در این میان، اقتصاد آرژانتین دچار فروپاشی بیسابقهای در زمان صلح شد. نرخ بیکاری افزایش یافت و اکثریت جمعیت کشور به زیر خطّ فقر رفت. محبوبیت سیاستمداران کاهش یافت و به پایینترین سطح آن رسید امّا نهادهای دموکراتیکی که در سال 1983 تأسیس شده بودند قادر به ادامهی مسیر بودند[۲].

در ماه آوریل سال 2003 انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری برگزار شد و حزب عدالتخواه موفّق به انتخاب یک کاندیدای واحد نشد و در نتیجه سه پرونیست برای کسب کرسی ریاست جمهوری با یکدیگر به رقابت پرداختند که عبارت بودند از: رئیس‌جمهورهای سابق منم و رودریگز سا (Rodriguez Saa) و فرماندار سانتا کروز (نستور کرچنر (Néstor Kirchner)).

در حزب رادیکال نیز که پس از شکست دلاروآ دچار انشعابهای متعدّد شده بود، علاوه بر نامزد رسمی حزب، دو گروه‌ جداییطلب رادیکال هم نامزدهای جداگانهای را معرّفی کردند: ریکاردو لوپز مورفی نمایندهی راست میانه و خانم الیسا کاریو نمایندهی چپ میانه برای جمهوری مساوات(ARI)؛ گروه اخیر بخشی از نیروهای فره پاسو را که پس از بحران سال 2001 از هم پاشیده بودند، به سمت خود جذب نمود.

در انتخابات سراسری، حزب رادیکال مجدّداً شکست سختی خورد و به نظر میرسید که در مسیر فروپاشی به شدّت در حال حرکت می‌باشد. در این انتخابات در دور اوّل منم و کرچنر (هر دو از حزب پرونیست) به ترتیب 5/22 و 5/21 درصد آرا را کسب کردند امّا نظرسنجیها نشان میداد که محبوبیت کرچنر به شکل قابل ملاحظهای بالا و احتمال شکست منم قطعی است. دلیل اصلی نیز عدم رضایت مردم از دو دور ریاست جمهوری منم بود. بنابراین منم از حضور در دور دوم کنارهگیری کرد و نستور کرچنر به عنوان اوّلین رئیس‌جمهور آرژانتین که با رأی بسیار کم‌تر از 40 درصد ذکر شده در قانون اساسی به ریاست جمهوری میرسید، انتخاب شد[۳].

کرچنر سیاست‌های انقلابی و مستحکمی را در همهی زمینهها اعلام کرد. در این دوره در سایر کشورهای آمریکای لاتین نیز چهره‌های چپگرای انقلابی به پیروزی رسیده بودند. از جمله در ونزوئلا، هوگو چاوز و در برزیل، لولا دا سیلوا در قدرت بودند.

رئیسجمهور جدید در ابتدای قدرت، بازپرداخت بدهیها را متوقّف نموده و سیاست‌های انضباطی دقیقی در این بخش وضع کرد. در این دورهی 4 ساله اقتصاد آرژانتین به شکل قابل توجّهی بهبود یافت و کشور بازپرداخت بدهیهای عظیم خارجی خود را با برنامهریزی مجدّد از سر گرفت[۴].

در بعد داخلی از جمله اقدامات مهمّ دولت کرچنر لغو قانون عفو افسران نظامی متّهم به نقض حقوق بشر در دوران دیکتاتوری 1976ـ1983 بود که امکان تعقیب و پیگرد قضایی آن‌ها را فراهم میکرد. این قانون در دورهی ریاست جمهوری منم وضع شده بود. منم هدف خود از وضع قانون مزبور را بسته شدن یک فصل سیاه در تاریخ آرژانتین و دستیابی به یک دورهی صلح و آرامش مورد نیاز برای سازندگی کشور دانسته بود. کرچنر اقدامات اجتماعی بسیاری را به مورد اجرا گذارد که نتیجهی آن کاهش قابل توجّه فقر و بیکاری و رونق اقتصادی و رشد شتابان کشور برای 4 سال متوالی بود. در بعد قضایی وی سیستم انتصاب اعضای شورای عالی قضایی را تغییر داده و به سمت انتخابی شدن سوق داد[۵].

وی پس از پیروزی، جبههای سیاسی با نام «برای پیروزی» را ایجاد کرد. این جبهه که در واقع شعبهای از حزب پرونیست بود، توانست در انتخابات سال 2005 کنگره به یک پیروزی قاطع برسد. در حالی که انتخاب مجدّد کرچنر در سال 2007 کاملاً قابل پیشبینی بود، با این حال نستور کرچنر تصمیم گرفت برای دور دوم، همسر خود سناتور کریستینا فرناندز کرچنر (Cristina Fernández de Kirchner) را به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری معرّفی نماید. خانم کرچنر شاید به دلیل این‌که قبل از انتخاب همسرش نیز به عنوان سناتور در کنگره فعّالیت کرده بود و در طول 4 سال دورهی ریاست جمهوری نستور در کنارش بود، شناختهشده بود و به لطف اقدامات دولت کرچنر و حمایتهای بیدریغ همسرش در طول مبارزات انتخاباتی توانست بر سایر رقبا به راحتی غلبه کرده و سکّان ادارهی کشور را به دست بگیرد. بدین ترتیب وی اوّلین رئیس‌جمهور تاریخ آرژانتین پس از پرون است که در اوج محبوبیت کنار رفت.

در حالی که دورهی ریاست خانم کرچنر به خوبی طی میشد و دولت موفّق شده بود رونق اقتصادی را به کشور بازگرداند و وضعیت طبقهی متوسّط در طول 7 سال حکومت کرچنرها به طور قابل ملاحظهای بهبود یافته بود و رشد پساندازهای خارجی کشور روند شتابانی را به خود گرفته بود و در بخش سیاست خارجی نیز دولت آرژانتین مجدّداً اعتبار و اهمیت خود را نزد کشورهای منطقهی آمریکای لاتین و در سطح جهان به دست آورده و کرچنرها خود را برای پیروزی در یک دورهی دیگر انتخابات سراسری آماده میکردند، ناگهان نستور کرچنر منجی اقتصاد کشور و معمار دورهی اخیر تاریخ سیاسی آرژانتین بر اثر سکتهی قلبی درگذشت. این مرگ شوک شدیدی را به جبههی برای پیروزی (متعلّق به کرچنریستها) وارد کرد.

آخرین انتخابات عمومی کشور در 23 اکتبر 2011 برگزار گردید. در این انتخابات مجدّداً از حزب پرونیست سه نامزد (ادواردو دوآلده، رودریگز سا و خانم کرچنر) شرکت نموده بودند. از حزب رادیکال رائول آلفونسین (فرزند رئیس‌جمهور اسبق) و خانم الیزا کاریو (ARI) معرفی شده بودند.

نتایج انتخابات مطابق پیشبینیها بود؛ خانم کرچنر توانست با کسب قریب 54 درصد آرا، اکثریت مطلق را کسب کند. «جبههی برای پیروزی» (Frente para Victoria) متعلّق به وی نیز اکثریت مطلق کرسیهای مجلس نمایندگان و سنا را تصاحب کرد. علاوه بر آن در اکثریت استان‌ها حزب حاکم پیروز بود و نامزدهای این حزب به عنوان استاندار انتخاب شدند.

سخن آخر آن که آرژانتین یکی از موفّقترین نمونه‌های اوّلین موج جهانیسازی در پایان قرن نوزدهم بود. معماری باقیمانده در بوئنوس‌آیرس و چند شهر مهم دیگر این کشور هنوز به خوبی آثار آن دورهی پُررونق را به نمایش میگذارد. زمانی که آرژانتین از یکی از بالاترین استانداردهای زندگی در جهان بهره میبرد. امّا در اوایل سال 2002 دو اقتصاددان در مقالهای در روزنامهی فایننشال تایمز نوشتند: «واقعیت این است که آرژانتین به لحاظ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ورشکسته شده است. نهادها و مؤسّسات ناکارآمد، دولت بیاعتبار و انسجام اجتماعی از هم گسیخته است»[۶][۷].

نیز نگاه کنید به

تاریخ آرژانتین؛ تاریخ معاصر آرژانتین

کتابشناسی

  1. Rojas, M (2003). Historia de la Crisis Argentina. Buenos Aires:Timbro. P93.
  2. Gasparini, L (20/01/2004). Poverty and Inequality in Argentina: Methodological Issues and a Literature Review, Centro de Estudios Distributivos, Laborales y Sociales Universidad Nacional de La Plata.
  3. دفتر مطالعات سیاسی وزارت امور خارجه (1387). ص89.
  4. Wyldde, C (2010). Argentina, Kirchnerismo y Neodesarollismo, Facultad Latino Americano de Sincias Socilaes, Abril, P4.
  5. Wyldde, C (2010). Argentina, Kirchnerismo y Neodesarollismo, Facultad Latino Americano de Sincias Socilaes, Abril, P5.
  6. Caballero, R (2002). Argentina can not be Trusted. Financial Times, March 8.
  7. خیرمند، احمدرضا (1391). جامعه و فرهنگ آرژانتین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص84-95.