جنگ اول اعراب و اسرائیل
در سال 1947، قطعنامه «تقسیم» با تلاش بسیار آژانس یهود به تصویب سازمان ملل رسید. سوریه در مقابل این فرایند مقاومت کرد.. این قطعنامه به یهودیان اجازه میداد زمین بیشتری نسبت به جمعیتشان و آنچه اشغال کرده بودند، تصاحب کنند. تناسب جمعیتی نادیده گرفته شد؛ اما آنچه بهعنوان یکی از الزامات در این قطعنامه در نظر گرفتهشده بود، بازگشت پناهندگان بود؛ یا قطعنامه 194 که مشروط به پذیرش بازگشت آوارگان از سوی اسرائیل به دولت فلسطین است؛ بخشی از فلسطین که در قطعنامه 181 تعیینشده است.
مردم فلسطین که پیشتر با فرایند مهاجرت یهودیان و یهودی سازی فلسطین حتی به طور مسلحانه و با رهبری «شیخ عزالدین قسام» (1882-1935م.) [218] – که اهل لاذقیه بود و شیخ صالح العلی با اشغالگران فرانسوی جنگیده بود عملاً در حال مبارزه بودند؛ اما در سال 1947 دست به یک جنگ تمام عیار زدند زدند. بلافاصله دیگر کشورهای عربی، با تمام توان وارد معرکه شدند؛ اما علی رغم برتری ارتش عربی، این نبرد، بعد از چند مرحله درگیری و آتش بس موقت، منتهی به قطعنامه 194 سازمان ملل و یک توافقنامه آتش بس کامل شد که ابتدا مصر و لبنان و سپس اردن آن را امضا کردند.
«بن گوریون» (Ben-Gurion) (1973-1886) در سال 1948 رسماً تشکیل دولت اسرائیل را اعلان نمود و همزمان «هری ترومن» (Harry S.Truman) (1972-1884) آن را تأیید کرد.
طبیعتاً حکومتهای عربی در آن زمان – که تقریباً تماماً مرتبط با استعمار بریتانیا بودندیا خاندان هاشمی در اردن و عراق و ملک فاروق در مصر و حتی آل سعود، همه همراه آمریکاییها داخل این کشتی بخار نشستند!
«حُسنی الزعیم» (1949-1897)، بعد از کودتا در سوریه و به دست گرفتن قدرت، توافقنامه آتشبس میان فلسطینیان و قوم یهود را امضا کرد و اجازه داد خط [لوله نفتی] «تاپلاین»[223] (TAPLINE) – که از سرزمین سوریه میگذشت و بستهشده بودبازگشایی شود.[۱]
نیز نگاه کنید به
جمهوری دوم سوریه، جنگ جهانی دوم در تاریخ سوریه
کتابشناسی
- ↑ شنی، کریم (۱۴۰۰). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)