رمان نویسی در سنگال
رمان آفریقای سیاه فرانسه زبان در سنگال، نوشتهای خاص است، روند آن از قرن 20 تا امروز نشان داده است که چقدر "مدرسه ادبی سفید"(Ecole blanche) که منظور سبک رمان نویسی سفید پوستان است با رمان آفریقایی از هم جدایی ناپذیر هستند.[۱]
از سال 1920 تا 1954 آثار تخیلی رمان که به وجود آمده کاملاً عاری از روحیه آفریقایی بود. در این آثار استعمار اهداف و مفاهیم خاص خود را نسبت به آفریقا و آیندهی آن را داشته و خود را جاودانی تلقی می کند. در مدارس کادر های خاص شکل گرفته و سعی بر آن است که آفریقا از لحاظ تاریخی، آداب و رسوم خوب شناخته شود. بنابراین اولین نوشته های آفریقایی ها(مونوگراف ها)(رساله ها)، تحقیق و مقاله درباره تاریخ و آداب و رسوم آفریقا با کمک مربیان بیشتر برای رضایت و کنجکاوی استعمار بوده است. از جمله نویسندگان معروف کلاسیک می توان به عبد الله سادجی(Abdoulaye Sadji) اشاره کرد: "نی نی"(Nini)(1947) و "میمونا"(Maïmouna)(1953) که هر دو نام دو دختر است که دو رمان بسیار معروف او به شمار می آید. در این دو رمان نویسنده علاوه بر به تصویر کشیدن آداب و رسوم سنگال، سرنوشت تلخ دخترانی را نشان می دهد که به امید یک زندگی بهتر به شهر مهاجرت می کنند ولی دچار مسائل و مشکلات متعدد شده و شکست خورده باز به روستای خود باز می گردند.
در سال 1954، "اِزا بوتو"(Eza Boto) در رمان خود به نام "شهر بی رحم"(Ville cruelle) دیگر اهداف آثار قبلی را دنبال نمی کند. هدف او دیگر شناساندن آفریقا به استعمار و اگزوتیسم نبود. برعکس، این اثر حقیقت های استعماری و رفتار در برابر آن را نشان و چهره دیگری از آفریقا را به تصویر می کشد.
دوره سوم ادبیات از سال های 1960 تا 1980 بود. نویسندگان، شاعران و تئأتر نویسان در آثار خود شروع به انتقاد از جامعه استقلال یافته کرده اند.
"عثمان سامبن"(Sembène Ousmane) با رمان"اکسلا"[i](Xala)، "مونگو بتی"(Mongo Beti) با رمان "جاودانه"(Perpétue) و"عادت بدبختی"(L’habitude du Malheur-1974) و "رامبر روبن"(Remmber Ruben)، "علیون فانتوره"(Alioun Fantouré) با"کانون منطقهی استوایی"(Le cercle des tropiques) و "احمدو کوروما"(Ahmadou Kourouma) که "خورشیدهای استقلال"(Les soleils des independences) را چاپ کردند. در این دوره یک تحول چشم گیر ادبی رخ داد. چاپ آثار زیاد شد و مخاطبان زیادی در جامعه پیدا کرد.
یکی از معروف ترین نویسندگان رئالیست زن سنگال "مریما با"(Maryama Ba) نام دارد(1929-1981). او در سال 1980 رمانی تحت عنوان "نامهای بس طولانی"(Une si longue lettre) نوشت. این رمان که در غالب یک نامه به دوست صمیمیش است بسیاری از مشکلات و سختی های زنان سنگالی از جمله مسئله چند همسری، فمینیسم و ازدواج و طلاق و... را بیان می کند. جایزه ادبی نوما در سال 1980 به این اثر تعلق گرفت.[۲][۳]
نیز نگاه کنید به
زبان و ادبیات سنگال؛ قصه های کوتاه در سنگال
پاورقی
[i] - پدیدهای جادویی که مرد را در شب عروسی ناتوان می سازد.
کتابشناسی
- ↑ Alessandri, B. (2004). Le roman d’Afrique noire francophone. Présence africaine.
- ↑ Bâ, M. (1980). Une si longue lettre. Dakar: Nouvelles Éditions Africaines (N.E.A.).
- ↑ بصیری، محمدعلی، فتحی پور، ریحانه (1401).جامعه و فرهنگ سنگال. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)