رویکرد دولت فرانسه به ساختار سازمانی مسلمانان
فرانسه یکی از معدود کشورهای اروپایی است که اقلیت مهمی از مسلمانان در آن زندگی میکنند. لذا نحوه برخورد دولت فرانسه با مسلمانان این کشور و بررسی ریشهای آن میتواند رهنمون مناسبی برای رهیافت شیوههای مشترک اعمال سیاستهای خاص از ناحیه دیگر دول اروپایی تلقی گردد. دولت فرانسه در نحوه برخورد خود با مسلمانان این کشور در دو جهت مهم گام بر میدارد. از یک سو سعی میکند تا کانالهای ارتباطی مسلمانان این کشور را با کشورهای به اصطلاح بنیادگرا قطع و آن را مخل منافع و امنیت ملی خود اعلام کرده و سرکوب نماید. نظیر دستگیری اعضای جنبش نجات اسلامی الجزایر، و از سوی دیگر سعی دارد تا با کنترل مسجد بزرگ پاریس که برای دولت این کشور اهمیت بسیار زیادی دارد، اقلیت مسلمان این کشور را بهتدریج وارد بافت جامعه غربی و غیرمذهبی نماید که این امر در صورت تحقق موفقیت بزرگی برای فرانسه نه تنها در داخل این کشور بلکه در کل اروپا تلقی خواهد شد. نحوه اقدامات دولت فرانسه طی سالهای اخیر مبین این حقیقت بودهاست که دولت این کشور در هر دو جهت با قاطعیت موضع خود را تعقیب کردهاست.
از سوی دیگر با توجه به روابط فرانسه با کشورهای اسلامی و منافعی که بر این روابط با وجود یک اقلیت مهم مسلمان در این کشور مترتب است، دولت فرانسه مایل نیست علنا با اسلام مخالفت کند، لذا در این امر کج دار و مریز رفتار میکند.
از دیگر عواملی که باعث اتخاذ چنین نحوه برخوردی میشود موضوع چهره فرانسه به عنوان کشور مهد آزادی است. لذا همواره سعی میشود تا این چهره مخدوش نشود. دولت فرانسه همچنین سعی میکند تعدادی از اسلام شناسان برجسته فرانسوی و عرب را تشویق کند تا نوعی اسلام به اصطلاح پیشرو را که از جهات اعتقادی و عملی با رژیم غیرمذهبی همساز باشد پایه ریزی نماید و آن را به عنوان طریقه ای روشنفکرانه به جهان ارائه دهد تا به قول خودشان برای دیگر مسلمانان جهان الگو باشد. در این راه اسلام شناسان مذکور دست اندر کار ابداع نوعی اسلام جدید و هماهنگ با دنیای امروزند. در ضمن هر جا ندایی از این گونه برداشتها باشد بلافاصله آن را تایید مینمایند[۱].
تصور فرانسویان از اسلام
به طور کلی دولت و مطبوعات فرانسه از هیچ کوششی در مشوه جلوه دادن چهره اسلام کوتاهی نمیکنند. علت اصلی این عناد و ضدیت با اسلام را باید در سیاستهای مذهب زدایی جستجو نمود. دولت فرانسه دولتی لائیک است. در تعبیری که از این واژه میشود هنوز وحدت نظری میان سیاستمداران و فرهنگیان و ارباب جراید وجود ندارد. هر قوم و گروهی معنی خاصی را بر این کلمه تحمیل میکنند. البته بیشتر دولتمردان فرانسوی لائیک بودن را جدایی دین از سیاست میدانند در عمل نیز تقریبا همین امر مشاهده میشود و بارزترین محل ظهور این تلقی مدارس است. در این کشور از حدود صد سال پیش تا کنون هیچ مدرسی حق نداشته در آموزشگاهها هیچگونه دیانتی را تبلیغ کند و هر معلم یا دبیری که از این شیوه تخطی نماید بلافاصله از کارش معزول میگردد. دولت فرانسه معتقد است در مدارس این کشور باید تنها علوم تدریس شود و از مذاهب فقط به آموختن تاریخ و سیر تحول آنها اکتفا شود.
در نزد گروهی دیگر لائیک بودن به معنای عدم مداخله در اعتقادات تعصب آمیز و تبلیغ جهت اشاعه این باور است. از جمله به هنگام بروز اختلاف در چند آموزشگاه دولتی در امر حجاب اسلامی دختران مسلمان، شورای دولتی رای داد که رویه لائیک بودن با حجاب اسلامی در اصل مباینتی ندارد و هیچ کس را نمیتوان به این اتهام از آموزشگاه اخراج کرد. ولی روسای آموزشگاهها حق دارند شخصا تصمیم بگیرند در صورتی که پارهای از این گونه حرکات را مباین نظم موسسه تلقی کردند. بر مبنای این اصل و با تبلیغات منفی بیشتری که صرفا در باب اسلام در فرانسه صورت میگیرد مردم این کشور از اسلام تصویری منفی پیدا کرده و مطبوعات و رسانههای گروهی این کشور نیز روز به روز بدان دامن میزنند.
به طور کلی مردم فرانسه، که مطبوعات این کشور در شکل گرفتن ذهنیت آنان از اسلام نقش به سزایی ایفا کردهاند، اسلام را در ظلمتگرایی قرون وسطایی، استبدادگرایی سیاسی و مذهبی، تعصب و جهاد، عدم قبول عقاید دیگران، تضییع حقوق زنان و غیره خلاصه میکنند و گسترش اسلام را در فرانسه مترادف با به خطر افتادن امنیت ملی این کشور تلقی میکنند. در این میان مردم فرانسه اسلام را کماکان تمدن اعراب دانسته و حساسیت خاصی در قبال تحرکات دینی اسلامی از خود نشان میدهند. از سوی دیگر پیشینه تاریخی مردم فرانسه در رابطه با اسلام چندان درخشان نبوده و از جنگهای صلیبی تا به امروز و به ویژه مقاومت مردم مسلمان الجزایر، نسل کنونی فرانسه هنوز این خاطرات را فراموش نکرده و به طور غریزی دیانت اسلامی را مخالف اعمال نفوذ و منافع خود در دنیا می پندارد[۱].
نیز نگاه کنید به
ادیان در فرانسه؛ اسلام و مسلمانان فرانسه؛ آمار مسلمانان فرانسه
کتابشناسی
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ نعيمی گورابی، محمد حسين (1392). جامعه و فرهنگ فرانسه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی.