سلسله والوآها در فرانسه
والوآها (1589-1328) دودمانی بودند که پس از کاپه سینها از ۱۳۲۸ تا ۱۵۸۹ بر فرانسه فرمانروایی کردند. آنان از فرزندان شارل والوآ (Charles de Valois) بودند. نخستین پادشاه از دودمان والوآ، فیلیپ ششم (1328 تا 1350) بود. نبرد میان خاندان والوا و خاندان سلطنتی انگلستان به همراه دو دوره صلح موقتی چندین نسل به درازا کشید و فرجام جنگ پیروزی والوآها و بیرون راندن انگلیسیها از خاک فرانسه بود. در زمان مرگ پادشاه (1350)، فرانسه همچنان کشوری پراکنده و نا آرام بود.
در این دوره پس از به تخت نشستن شارل هفتم (1422) انگلیسیها به شتاب پاریس را گرفته و به سوی اورلئان تاختند. محاصره اورلئان 200 روز به درازا کشید. در این زمان دختری روستایی به نام ژاندارک (Jeanne d'Arc)(بانوی اورلئان)در مرکز فرانسه ظهور کرد. این دختر 18 ساله از جنوب رود لوار به سوی اورلئان روانه شد و در سرراه خود دهها هزار نفر را برای فتح اورلئان همراه کرد. با این اقدام، سپاه انگلیسیها از دو سو مورد حمله قرار گرفت و طی 9 روز عقب نشینی کرد. سپاه ژاندارک با قدرت، انگلیسیها را از شامپانی بیرون راند. سرانجام بورگوندیها او را به سبب خیانت اطرافیانش دستگیر کرده و سپس کنت لوگزامبورگ وی را به انگلیسیها فروخت. او را به دست کلیسا سپردند و پس از مدتی به جرم ارتداد در میدان ویو مارشه (La place du Vieux-Marché) زنده سوزانیدند. 22 سال پس از آن، کلیسا او را بی گناه معرفی کرد و به نامهای "مقدس و شهید" سرافرازش نمود. مردمیکه در حد فاصل تاجگذاری فیلیپ ششم دووالوآ (1328) و پیروزی کاستیلون (1453) میزیستند با حوادث سخت و مشقت باری روبرو بودند. طی چند دهه بلاهای مختلف دست به دست هم داده و اسباب کاهش جمعیت را فراهم کرد.از آغاز قرن چهاردهم بدی آب و هوا تشدید شد. در ماههای نوامبر و دسامبر 1347 طاعون از جنوب تا شمال فرانسه و از فرانسه به تمام اروپا سرایت کرد. بیماریهای دیگر نیز از قبیل تیفوس، سیاه سرفه و سل نیز قربانی میگرفت. در کنار این بلایا، جنگ بیپایان با انگلستان، جنگهای داخلی، غارت و چپاول نیز ویرانی به بار میآورد. نتیجه این مصائب کاهش میزان زاد و ولد بود. کاهش جمعیت سبب کاهش تولید برای پاسخگویی به نیاز عمومی گردید. این بلایا سبب تغییر در رفتار اجتماعی گردید و به ایجاد تحولات فکری انجامید. در طول یک قرن چندین نسل روی صلح را بر خویش ندیده بودند و در اضطراب بین شیوع طاعون یا هجوم دسته تبهکاران راهزن زندگی میکردند. فصل مشترک تمام بدبختیها با پیدایش بحث و انتقاد از پادشاهی ظاهر گردید و این نظر رواج یافت که پادشاه مالک تاج و تخت نیست بلکه امانت دار آن است.
لویی با عنوان "پدر ملت" در 22 مه 1498 در رمس تاجگذاری نمود و دست به اقداماتی چون اصلاح دستگاه حقوقی و کاستن مالیات زد. جانشین او فرانسوای اول بود. ازآنجا که پادشاهی فرانسوا (1515 تا 1547) همزمان با آغاز نوزایی در اروپا بود فرانسه پیشرفتهای بزرگی در زمینه فرهنگ نمود. از جمله اقدامات او:
- دعوت هنرمندان بزرگی چون داوینچی، دل سارتو و چلینی (زرگر) به فرانسه
- تلاش برای بهبود کتابخانه سلطنتی و دعوت گیومه بوده به کتابداری آن
- فرستادن نمایندگانی برای به دست آوردن آثار میکل آنژ و رافائلو سانتی و نیز کتابها و دستنوشتههای کمیاب
- بازسازی عمارتهایی چون شاتو دو بلوآ، شاتو دانبوآز، شاتو دو مادرید، شاتو دو سن ژرمن، کاخ سلطنتی فونتن بلو و گسترش لوور.
- ساختن عمارتهایی چون شاتو دو شامبور به سبک ایتالیایی
فرانسوا به سال 1539 زبان فرانسه را به جای لاتین زبان رسمی کشور نمود و دفترخانههایی برای ثبت مرگ و میر و ازدواجها ایجاد کرد. در زمان پادشاهی فرانسیس ناسازگاریهای مذهبی در اروپای باختری و جنبش پروتستان، فرانسه را نیز در بر گرفت.
آخرین سلسلسه والوآهانری سوم تا زمان مرگ (1589) شاه فرانسه بود. در زمان هانری کشور درگیر آشوب و فتنههایی با دستمایههای مذهبی میان کاتولیکها و پروتستانها بود. هانری چون فرزندی نداشت با مرگ او پادشاهی دودمان والوآ در فرانسه به پایان رسید و پس از او قدرت به شاخه دیگری از خاندان به نام بوربونها رسید که تا هنگام انقلاب کبیر حکومت را در دست داشتند[۱].
نیز نگاه کنید به
تاریخ فرانسه؛ تاریخ دوره باستان فرانسه.
کتابشناسی
- ↑ نعيمی گورابی، محمد حسين (1392). جامعه و فرهنگ فرانسه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی.