سیاست خارجی ساحل عاج
سیاست خارجی ساحل عاج را از ابتدا تاکنون میتوان بر اساس دو اصل تعریف کرد که در دورهای موسوم به «عصر بوآنی» و تا سال 1993 تعریف شدند؛ اصل نخست این بود:«ساحل عاج دوست یک نفر، دشمن هیچکس» که برطبق آن، این کشور تمام هموغم خود را در روابط خارجیاش، مصروف همکاری با فرانسه مینمود. این اصل پس از سال 1981 و در پی تغییر دولت در فرانسه و روی کار آمدن سوسیالیستها، به «ساحل عاج، دوست همه، دشمن هیچکس» تغییر کرد؛ چراکه بوآنی که با سوسیالیستها میانه خوبی نداشت، ترجیح داد از این پس شرکای سیاسی و اقتصادی خود را تنوع بخشد؛ به عبارت دیگر، زمانی سیاستمداران این کشور روابط خارجی خود را اساساً مبتنی بر منافع اقتصادی تعریف میکردند.
بر این اساس میشد سیاست خارجی ساحل عاج را منطبق با این گفتههای یکی از وزرای خارجه اسبق و معروفش، «اوشر آسوان» (Usher Assoua) نیز تعریف کرد که «ساحل عاج دشمن هیچ نظام و هیچ عقیدهای نیست. تنها شرایط و ضروریات توسعه اقتصادی و اجتماعیمان مشخص میکند که با که دوست باشیم»؛[۱] اما در عمل، در همان زمان، یعنی در سالهای 80 میلادی، ساحل عاج هیچگونه رابطهای با چین یا اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای کمونیستی نداشت؛ از اینرو هماکنون نیز به سختی میتوان از سیاست خارجی پایدار، موزون و مستقل برای ساحل عاج صحبت کرد؛ چراکه همچنان غرب و به ویژه فرانسه، تأثیر بسیاری در این سیاستها دارند.
نیز نگاه کنید به
سیاست و حکومت ساحل عاج؛ روابط خارجی ساحل عاج
کتابشناسی
- ↑ برگرفته از http://www.centredurkheim.fr
منبع اصلی
حسینی، روح الله، خان آبادی، سعید(1400). جامعه و فرهنگ ساحل عاج. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،ص.168-171.
نویسندگان مقاله
روح الله حسینی، سعید خان آبادی