موقعیت دین رسمی و سایر ادیان و مذاهب در بنگلادش
در هشتمین اصلاحیه قانون اساسی ( توسط مجلس ملی ) 7 ژوین 1988، «اسلام» دین رسمی کشور بنگلادش اعلام شد.
در این کشور پیروان چهار دین: اسلام، هندو، بودایی و مسیحی زندگی می کنند. اسلام دین اکثریت مردم است که حدود 85 درصد ازکل جمعیت را در بر می گیرد. در قانون اساسی این کشور، آزادی کامل مذهب و فعالیت های فرهنگی برای همه اقلیت ها نیز تضمین شده است. مردم مسلمان بنگلادش به طور عموم متدین و اکثر آن ها، اهل تسنن و پیرو مذهب حنفی هستند. البته در مناطق راجشاهی در غرب کشور پیروان اهل حدیث ( اخباری ) زندگی می کنند که رهبر آن ها عبدالباری شخصیت بزرگ فرهنگی آموزشی کشور است. در میان اکثریت اهل تسنن، به تازگی مکتب وهابیت هم نفوذ کرده است. بخشی از حوزه های علمیه قومی که آموزش سنتی فقهی اسلام را تدریس می کنند، از طرف شیوخ و ثروتمندان پیرو مکتب وهابی در جهان عرب، تغذیه می شوند.[۱]
سرزمین بنگال پیش از ورود مسلمانان، به ایالات مختلف تقسیم و هر ایالت در تصرف عده ای از حاکمان محلی بود. نخستین بار مسلمانان، بنگال را تحت واحد سیاسی متحدی در آوردند که تکمیل آن در زمان سلطنت جلال الدین اکبر از شاهان سلسله تیموریان هند به پایان رسید. در عهد جلال الدین اکبر همه ایالت قبلی سرزمین بنگال، به نام «صوفیه بنگال» نامیده شد.
1. دوره اول از سال 1201 م (598 ه .ق ) شروع می شود. یعنی زمانی که بنگال به دست اختیارالدین محمد بختیار خلجی فتح شد. اختیارالدین محمد، ترک بود. به همین منظور این عهد را به نام «عهد ترک» نام نهاده اند.
در این دوره بنگال تحت تسلط دولت مرکزی دهلی بود و سلطان دهلی، حاکم بنگال را تعیین می کرد. البته به علت فاصله بسیار از دهلی، بعضی از حکام بنگال خودمختاری و آزادی را پیشه خود می ساختند.
2. دوره دوم «عهد سلاطین آزاد بنگال» نامیده می شود. این دوره از جانشینی شمس الدین الیاس شاه به سال 1342 م ( 743 ه .ق ) آغاز می شود، به استثنای سال های 1539- 1552م / 946- 960 ه .ق، هنگامی که بنگال در تصرف شیر شاه سوری و اسلام شاه سوری بود. این دوره به سال 1576 م / 984 ه .ق به پایان می رسد و در همین سال است که در بنگال، در «جنگ راج محل»، سلاطین آزاد به دست مغول های تیموری شکست خوردند.
3. دوره سوم، دوره مغولان تیموری است و بنگال به سال 1576م /984 ه.ق به دست جلال الدین اکبر فتح شد. این دوره تا 1717 – 1130 ه.ق ادامه داشت. بنگال از این تاریخ، جزو سلطنت دهلی به شمار می رفت.
4. دوره چهارم، از سال 1717 تا 1757 م / 1130- 1171 ه.ق طول کشید. دراین ایام، مرشد قلی خان از حاکمیت سلطنت دهلی آزاد شد و به نام نظام بنگاله، دولت تازه ای تشکیل داد. حاکمیت وی به سال 1757 م / 1171 ه. ق به پایان رسید.
با ورود مسلمانان به بنگال، جامعه اسلامی به وجود آمد. در همین زمان است که فعالیت مسلمانان در بنگال آغاز می شود.
همان طور که قبلا اشاره کردیم، مسلمانانی که برای نخستین بار در بنگال حکمرانی کردند از نژاد ترک بودند. هر چند اسلام دین آنان بود، فرهنگ ایرانی از نفوذ فوق العاده ای در بنگال داشت و آنان زبان ترکی را فقط در کشور صحبت می کردند و زبان فارسی، شالوده واساس لغات سیاسی و محاورات دربار را تشکیل می داد و در واقع زبان دیوانی و رسمی دربار بود. زبان عربی کلید رجوع به مذهب و فراگیری علوم مذهبی به شمار می رفت.
در طول مدت 150 سال حکومت ترک ها در بنگال، این بخش از شبه قاره آبستن حوادث و رویدادهای متواتر سیاسی بود. در دوران حکومت ترک ها، باوجود نا آرامی های سیاسی، اسلام گسترش یافت وترک ها نه تنها به کشورگشایی و افزایش متصرفات پرداختند، بلکه در واقع درتبلیغ و گسترش اسلام نیز همت گماردند. آنان همچنین مردم را با فرهنگ وتمدن اسلامی آشنا ساختند؛ به طوری که در طول حکومت ترک ها، مدارس علمیه و موسسات مقتدر مذهبی بنا شد.
در دوران فرمانروایی و حاکمیت مغول در بنگال (1757- 1575 م ) نیز مردم در زمینه های کشاورزی، صنعتی، ارتباطات، تجارت، معماری، هنر و فرهنگ به پیشرفت های چشمگیری نایل شدند. فرهنگ مغول که در واقع ترکیبی از فرهنگ ایرانی، ترکی و عربی بود، بر کلیه شیون زندگی و ارکان حکومت اثر گذاشت.
گفته شد که بنگلادش از نظر باورهای مذهبی مرکز پیروان چهار دین اسلام، هندو، بودایی و مسیحی است و از میان این ها، دین رسمی و اکثریت مردم، دین اسلام است. اما در قانون اساسی این کشور، آزادی کامل برای پیروان همه ادیان و مذاهب تعریف شده و فعالیت های فرهنگی برای همه اقلیت ها پیش بینی شده است.[۲]
نکته مهم در خصوص اسلام در بنگلادش مربوط به زمانی است که ژنرال ضیاء الرحمن به قدرت رسید. وی سیستم سکولاریسم را در بنگلادش که یکی از چهار رکن اصلی سیاست دولت بود، برانداخت؛ احزاب سیاسی مسلمان دربند را آزاد کرد و ناسیونالیسم بنگلادشی یعنی ملیتی با محتوای اسلامی را جانشین ناسیونالیسم بنگالی کرد. وی دستور داد آیات قرآن در رادیو و تلویزیون و نیز در مراسم رسمی پخش شود. همچنین همبستگی بنگلادش را با پاکستان و کشورهای مسلمان خاورمیانه قوت بخشید و بر ارتباط بنگلادش با امت مسلمان جهان تاکید ورزید. نخستین ژست سمبلیک او، قراردادن عبارت: «بسم الله الرحمن الرحیم» در سرآغاز کتاب قانون بود. به دستور وی مناسبت های مذهبی مانند میلاد النبی (ص)، محرم، رمضان و جمعه الوداع از طرف حکومت به طور رسمی برگزار می شد.[۳] [۴]
نیز نگاه کنید به
موقعیت دین رسمی و سایر ادیان و مذاهب در اوکراین؛ موقعیت دین رسمی و سایر ادیان و مذاهب در آرژانتین؛ موقعيت دين رسمی و ساير اديان و مذاهب اردن؛ موقعیت دین رسمی و سایر ادیان و مذاهب در سیرالئون
کتابشناسی
- ↑ آخوند زاده، محمد مهدي (1365)، تجزيه شبه قاره هند و استقلال بنگلادش. تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت امورخارجه.pp.4-6
- ↑ تاریخ فرهنگ، سیستم حکومتی بنگلادش، وزارت امورخارجه بنگلادش، شبکه وب سایت اینترنت
- ↑ Esposito, J.L.; Voil, J.O. and Bakar, O. (2008), Asian Islam in the 21st. Century. New York:Oxford University Press. pp.49-52
- ↑ توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ بنگلادش. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی